۰ نفر

هزینه‌های کلان دوئل ترامپ با اژدهای شرقی

۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸، ۶:۰۸
کد خبر: 351903
هزینه‌های کلان دوئل ترامپ با اژدهای شرقی

این یک واقعیت مسلم است که رقابت جدید تجاری و ژئوپولیتیک بین امریکا و چین را باید جنگ سرد تازه کره خاکی نامید اما حقیقت مهم‌تر این است که این ستیز با جنگ مشهورتر و دیرپاتری بین امریکا و اتحادیه جماهیر شوروی (که بعداً در قالب روسیه تکرار شد) تفاوت‌های فراوانی دارد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران،  مهم‌ترین ویژگی جنگ سرد امریکا با روسیه این بود که دو زرادخانه بزرگ نظامی را رو‌به‌روی یکدیگر قرار داد و در نتیجه هر موضعی که یکی از آنها اتخاذ می‌کرد، با ترس از قدرت نظامی رقیب برای یک جوابگویی قاطعانه بود. ستیز ظاهراً سرد بین امریکا و چین که البته نقطه شروع آن به اواخر دهه 1990 باز می‌گردد و تازه چشم‌ها را متوجه خویش کرده، رقابت دو اقتصاد با باخت‌های متفاوت است که هرچند یکدیگر را در ظاهر و باطن دفع می‌کنند اما در جاها و زمین‌‌هایی کاملاً با یکدیگر ادغام شده‌اند و ارتباط آنها با جهانیان نیز خلل‌ناپذیر و در ترسیم سرنوشت آنها و جنگ مذکور دخیل و تأثیرگذار است. نمی‌توان یک مرز بر جنگ اقتصادی امریکا با چین که ابعاد سیاسی آن حتی وسیع‌تر از شاخصه‌های مالی آن است، قائل شد و این نه سبقت جستن کشتی‌های عظیم باررسانی آنها در دریای جنوب چین یا تنگه‌تایوان بلکه سبقت‌جویی آنها در بازار تولید کالاهایی است که یک دنیای مصرف زده انواع سریع و راحت آنها را بدون فوت وقت می‌طلبد و هر یک که بیشتر و بهتر به این نیاز رسیدگی و تأمین کالا کنند، دیگری را لااقل در کوتاه مدت از صحنه خارج خواهند کرد.

توصیه‌های درست و غلط

بحث طولانی مدت یک مبحث متفاوت و بسیار مهم‌تر است و اینجا است که انواع توصیه‌های درست و غلط به دونالد ترامپ ارائه شده تا برنده این ستیز باشد. یکی از آنها این است که با همسویی و حرکت مشترک با اقتصاد چین قادر به ساقط کردن این هیولا نخواهد بود و فقط با حرکات قهری و اقدامات تندتری مثل ایجاد زمینه تحریم کالاهای چینی در مناطقی متعدد از جهان می‌توان رقیب قدرتمند شرق آسیایی را تحت‌الشعاع قرار داد. پیش از این به باراک اوباما هم گفته شده بود که نه تنها ورود کالاهای چینی به امریکا را بشدت محدود کند بلکه از شرکای سیاسی خود بخواهد به انحای مختلف به چینی‌ها فشار اقتصادی وارد کنند و اجناس چینی را با وسعتی که در سال‌های اخیر دیده شده است، نخرند. حتی ترامپ که بر خلاف اوباما در تجارت و ترسیم راه‌های توفیق در آن است، اعتراف کرده که بردن این جنگ آسان نیست و این در تضاد با ادعاهای او در بدو ورودش به کاخ سفید است که گفته بود هر چند اقتصاد چین نیرومند است اما با کلک‌های ساده هم از پای در می‌آید.

تیغی که دیگر تیز نیست

مشکل ترامپ نه لزوماً فقدان لرزش‌های اقتصاد منسجم چین بلکه نزول شاخصه‌های اقتصاد خود امریکا است که ارتباط وسیعش با بازارهای جهانی را کاهش داده و بر خلاف گذشته یک تیغ تیز و برنده نیست. از دیگر سوی، پایین آمدن فزاینده کسر تجاری امریکا طی سال‌های اخیر این کشور را مقابل عمل انجام شده قرار داده و امکان بسیاری از حرکات اختیاری را از ترامپ سلب کرده و او مجبور است براساس این مسائل و نیازها مؤلفه‌های رقابتش را با چین از نو بنویسد. او به سبب سال‌ها کار در عرصه‌‌های بالای اقتصادی و تشکیل یک امپراطوری مالی که نماد بزرگ آن برج‌های ترامپ بوده‌اند، بهتر از هر کس می‌داند اول باید هزینه‌های کلانی بابت دوئل خود با اژدهای صنعتی چین بپردازد و اگر این قابل تحمل باشد- که البته نیست- پذیرش شکست و عقب‌نشینی مقابل کشوری که کالاهایش را سریع‌تر و راحت‌تر و وسیع‌تر روانه بازارهایی می‌کند که پیشتر در تسخیر امریکا بودند، جانکاه خواهد بود و همه شهرت و به اصطلاح وجاهت او را در صحنه‌های اقتصادی زیر سؤال خواهد برد.

این دغدغه مردم امریکا نیست

دردناک‌تر از هر چیزی در این دوئل رواج کالاهای «آسان‌ تولید» چین در بازارهای خود ایالات متحده و رویکرد وسیع مردم به این اجناس است و اولین مسأله‌ای که ترامپ را در این جنگ سرد تازه- و بواقع جنگ داغ دلارها و ارزهای شرقی- به‌سوی ناامیدی سوق داد، این مسأله است که حتی مردم امریکا حاضر نیستند در تلاش برای از پای درآوردن غول اقتصادی چین با وی همراهی کنند و این اصولاً دغدغه و زندگی آنها نیست. افزون بر این چین یک مقاومت شگفت‌انگیز را در ستیز اخیر امریکا با این کشور که مرتبط با غول صنعتی و تولیدی هواوی بود بروز داد و به‌رغم تند و سبعانه بودن هجوم امریکایی‌ها هم ادب و متانتش را حفظ کرد و هم مثل یک حریف مسلط و قوی این تهاجم را سرکوب کرد. البته با توطئه امریکایی‌ها رئیس این شرکت ارتباطات بین‌الملل که نامش منگ وان ژو است در کانادا بازداشت شده و جرمش زیرپا گذاشتن قواعد تحریم ایران عنوان شده که امریکایی‌ها آن را سرقت تکنولوژی خود توسط رقبا نامیده‌اند. ترامپ از شرکای پرشمار اما نه چندان مطیع خود خواسته است کالای اول تولیدی این کمپانی را که موبایل‌هایی مدرن و صاحب ویژگی‌های فوق‌العاده‌ای در برقراری ارتباط سریع است نخرند و از ورود آن به سیستم‌های کاری خویش احتراز کنند. درخواستی که با گوش‌های بسته برخورد کرده است.

کالاهای بی‌جانشین

پیشتر هواوی ادعا کرده بود در خاک تعدادی از شرکای امریکا شعباتی را دایر کند که کمک‌کننده به ارتباطات بین‌الملل آنها و تزریق‌کننده ابزار و نرم‌افزارهای پیشرفته این کمپانی به شرکت‌های مختلف غربی باشد اما با بساط اخیر این امر متوقف شده است. از یک سو اروپایی‌ها حاضر نیستند فقط به سبب جنگ شخصی اقتصادی ترامپ با چینی‌ها فرصت‌های نیک تجاری خود را از دست بدهند و از جانب دیگر کالاهای جانشین در بازار کیفیت اقلام و اجناس هواوی را ندارند و اروپای غربی که حالا به این اجناس اطمینان پیدا کرده، آنها را آسان از دست نخواهد داد. میزان مقاومت سایر کشورها در قبال جنگ امریکا و چین بر سر هواوی به حدی رسیده که حتی کره‌جنوبی و هند نیز به این تصمیم رسیده‌اند در این رقابت مشارکتی نداشته باشند و امیال شخصی خود را تعقیب کنند.

لقمه‌های بزرگ‌تر

ترامپ باید بداند حتی اگر یک پیروزی بزرگ در این ستیز برای او در راه باشد- که البته نیست- در گرو نادیده گرفتن نکات منفی کوچک مقطعی و هدف‌قرار دادن لقمه‌های بزرگ‌تر و اهداف عظیم‌تر است. مشاوران ترامپ به‌وی گوشزد کرده‌اند خواب ماندن اقتصاد امریکا در سال‌های حکومت باراک اوباما امکان ثبت بردهای بزرگ برای این کشور را در پیکارش با اقتصادهای قوی شرق آسیایی و همچنین آلمان و اسپانیا در عرصه اروپا گرفته و بهتر است به جنگ‌های تبلیغاتی بیشتر چشم بدوزد زیرا آن‌جا می‌توان ادعای کسب بردهایی را کرد که وجود خارجی ندارند.

شرکا در منگنه

اشتباه دیگر امریکا این است که در ازای تمامی درخواست‌هایش از شرکای خود و توقع همراهی آنها در جنگ‌های خصوصی‌اش با این و آن، کمک عملی مهمی به اقتصاد و صنایع این کشورها نکرده تا آنها نیز دلگرم شده و در این ستیز امریکا را تنها نگذارند. واقعیت امر این است که ترامپ نه تنها ازکمک‌رسانی‌های فوق دریغ ورزیده بلکه با گذاشتن تعرفه‌‌های کلان روی برخی کالاهای صادراتی خود و بویژه اقلام مرتبط با صنایع سنگین مانند فولاد، دولت‌های اروپایی را در منگنه قرار داده و صاحب قدرت خرید کمتری کرده و آنها ناچار شده‌اند به سوی کالاهای ارزان‌تر و حتی «کیفیت پایین‌تر» چین سوق یابند. تعرفه‌های سنگین ترامپ حتی اتومبیل‌های کوچک اما سریع و راحت ژاپنی را هم شامل شده و این مسأله نشان می‌دهد او در جنگش با چین حتی رقبای منطقه‌ای چین را هم متضرر و نالان و با خود بد کرده‌است.

«او» دوست و دشمن نمی‌شناسد

ترامپ با این سیاست‌ها نه تنها ضعف خود در امر تشخیص شرایط خویش و رقبا را آشکار ساخته بلکه برای چندمین‌بار به همگان گوشزد کرده معنای وفاداری و رفاقت و متعهد بودن را نمی‌داند و به هر کسی چه غریبه و چه خودی خنجر می‌زند و در جنگ‌های همزمان خویش با این و آن راه مجزای پیروز شدن در هر یک از آنها را گم کرده‌است.