۰ نفر

خاورمیانه بایدن، معلق میان خاورمیانه ترامپ و اوباما

۱۳ دی ۱۳۹۹، ۶:۳۰
کد خبر: 494660
خاورمیانه بایدن، معلق میان خاورمیانه ترامپ و اوباما

​رئیس‌جمهوری ایالات‌ متحده، دونالد ترامپ، با زیرسؤال‌بردن مشروعیت انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و همچنین پیروزی رقیبش جو بایدن، خسارت‌های فراوانی را به بار آورده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، امتناع او از پذیرش نتایج آرای این انتخابات نه‌تنها دردسرهای داخلی بی‌شماری داشته است؛ بلکه باعث تضعیف چهره ایالات ‌متحده در خارج از مرزهای این کشور و کاهش اقتدار اخلاقی رهبران آن، برای انتقال آرام قدرت ‌شده و تعهد به آرمان‌های دموکراتیک را نیز کاهش داده است.

این مسئله در کنار سیاست‌هایی که ترامپ پس از چهار سال حضور در کاخ‌ سفید باقی گذاشته است، کار انتقال قدرت را برای بایدن در خانه آشفته می‌کند و در خارج از مرزهای آمریکا نیز آن‌گونه به نظر‌ می‌رسد که دولت جدید شروعی خشن داشته است،؛ به‌ویژه در خاورمیانه. در هفته‌های گذشته دولت ترامپ به منطقه خاورمیانه به طرز بی‌سابقه‌ای توجه کرده است و حداقل چهار نفر از مقامات عالی‌رتبه آمریکایی از اسرائیل و دیگر کشورهای متحد آمریکا در خلیج‌ فارس دیدار کرده‌اند: مایک پمپئو، وزیر خارجه، الیوت آبرامز، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران و ونزوئلا، رنه کلارک کوپر، معاون وزیر خارجه در امور سیاسی و نظامی آمریکا و جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد ترامپ.

این در حالی است که ترامپ تحریم‌های ایران را تسریع کرده و این‌گونه تصور می‌شود که برای ترور محسن فخری‌زاده، دانشمند هسته‌ای ایران، به اسرائیل چراغ سبز نشان داده است. ناو هواپیمابر آمریکایی به سرپرستی ناوشکن هسته‌ای «یو‌اس‌اس نیمیتز» نیز دوباره به خلیج‌ فارس بازگشته است و به‌ نظر می‌رسد این وضعیت جنگی بیش از آنکه هدف سیاسی مشخصی باشد، در راستای سیاست‌های داخلی ایالات ‌متحده اتخاذ شده است.

هرچند متفقین دولت در حال خروج از خاورمیانه، به بایدن پیروزی‌اش را تبریک گفته‌اند؛ در‌عین‌حال آنان بر این تصورند که هم با ترامپ در حال همکاری هستند و هم با احزب مخالف دموکرات او که به‌زودی هدایت کاخ‌ سفید را در دست خواهند گرفت و از سوی دیگر آنان به ‌همراه دیگر کشورهای خاورمیانه خود را برای ریاست‌جمهوری بایدن آماده می‌کنند.

 ازاین‌رو محمد بن‌سلمان، ولیعهد سعودی، به صرافت افتاده تا اختلاف خود را با قطر حل کند (البته هنوز مشخص نیست که این آشتی به‌ معنای پیروزی برای ترامپ تعبیر خواهد شد یا آن را به حساب بایدن خواهند نوشت). ولیعهد سعودی همچنین به‌ دنبال تسهیل روابط با ترکیه است و درباره عادی‌سازی روابط‌ عربستان با اسرائیل محتاط‌تر از گذشته عمل می‌کند. او در حقیقت قصد دارد با خنثی‌کردن تنش‌ها از همان ابتدا روابط درستی را با دولت بایدن آغاز کند. همچنین به‌ نظر می‌رسد عبدالفتاح السیسی، ‌رئیس‌جمهوری مصر نیز در حال انجام اقدامات آشتی‌جویانه است. دولت او در هفته‌های اخیر چندین زندانی سیاسی را آزاد کرده است. در ترکیه، دولت رجب اردوغان در نهایت از برات آلبایراک، دامادش که وزیر دارایی نیز بود، فاصله گرفت؛ کسی که اعتبار و ارزشش تا همین اواخر تنها به تماس‌های ضروری‌اش با کوشنر و کاخ‌ سفید محدود می‌شد؛ بنابراین این‌گونه تصور می‌شود که رهبران خاورمیانه انتظار دارند ریاست‌جمهوری بایدن دقیقا مخالف آن چیزی باشد که در دوران ترامپ تجربه کرده‌اند و دولت او تا حدودی به‌ معنای بازگشت برخی از سیاست‌های دولت باراک اوباما، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکاست؛ اما انتصاب‌های امنیتی اخیر بایدن نشان می‌دهد که این تصور ممکن است با واقعیت همخوانی نداشته باشد. با‌‌این‌حال با قاطعیت می‌توان گفت که دولت جدید واشنگتن دست‌کم از سه طریق سیاست‌ خارجی کاخ‌ سفید را تغییر می‌دهد:

نخست آنکه تصمیم‌گیری از طریق نهادها در واشنگتن احیا خواهد شد. سیاست‌ خارجی ایالات‌ متحده در طول دوران ترامپ به طرز خطرناکی از سوی شخصی خودشیفته و مستبد، شخصی‌سازی شده بود؛ فرایندی که به رهبران خارجی کمک می‌کرد تا نفوذ بیشتری در کاخ‌ سفید داشته باشند. مقاماتی که اقتدار ترامپ را به چالش می‌کشیدند، اخراج یا مجبور می‌شدند که استعفا بدهند؛‌ بنابراین تنها گروهی از وفاداران و فرصت‌طلبان باقی می‌ماندند. در این دوران سیاست‌گذاری سنتی و همکاری بین آژانس‌ها نیز به‌همین‌ترتیب نادیده گرفته شدند. ترامپ به مؤسسات کلیدی مانند پنتاگون و وزارت خارجه که تحت مدیریت او به حاشیه رانده یا به طور کل کنار گذاشته شده بودند، اعتمادی نداشت.هنگامی‌که بایدن و دموکرات‌ها رسما دولت را در دست بگیرند، رهبران خاورمیانه دیگر نمی‌توانند با ردوبدل‌کردن پیام‌های آخرشبی واتس‌اپی با داماد ترامپ یا تظاهر به اینکه وزارت خارجه یک آژانس پیش‌پا‌افتاده است، کار خود را پیش ببرند. آنها باید با دیپلماسی سنتی روبه‌رو شوند و با سفارتخانه‌ها و نمایندگان رسمی در ارتباط باشند. این فرایند به ‌معنای بازگشت رقابت بین آژانس‌های آمریکایی بر سر موضوعات سیاست‌ خارجی به‌ویژه در خاورمیانه است و این روند احتمالا تصمیم‌گیری در واشنگتن را کند خواهد کرد.

دوم آنکه بایدن باید بار دیگر دست به پیش‌بینی در امور سیاسی بزند. آشفتگی داخلی دولت ترامپ –تحقیقات در سطوح بالا، استیضاح، تنش‌های نژادی، تبلیغات توییتری، تغییر مداوم مقامات- هم بر سیاست داخلی تأثیر منفی گذاشته، هم پویایی سیاست ‌خارجی را از بین برده است.

در آن سو، تمایل رئیس‌جمهوری بر اقدامات غیرمتعارف در عرصه بین‌المللی –استفاده از تعرفه‌ها به‌عنوان ابزاری سیاسی، نادیده‌گرفتن متحدان، تهدید به استفاده از نیروهای نظامی یا تعامل با دشمن‌های سنتی مانند رهبر کره ‌شمالی یا طالبان افغانستان- زمینه بی‌اعتمادی را به ‌وجود آورده است. پس بایدن بار دیگر به سمت تعامل با متحدان سنتی به‌ویژه با اتحادیه اروپا برمی‌گردد و می‌توان با سهولت بیشتری آینده سیاسی را پیش‌بینی کرد.

و در آخر آنکه به احتمال زیاد تغییرات عمده‌ای در اولویت‌های ایالات‌ متحده در خاورمیانه رخ خواهد داد. دولت بایدن احتمالا با تفکرات تشکیلاتی واشنگتن همسوتر خواهد بود و پس از آن خواهد بود که با خروج منابع آمریکا در خاورمیانه بر بازدارندگی مسکو و چین تمرکز کند. دولت بعدی تلاش خواهد کرد تا درگیری‌ها در خاورمیانه را کاهش دهد و در این مسیر احتمالا با مقاومت بازیگرانی روبه‌رو خواهد شد که به‌ دنبال استفاده حداکثری از موقعیت‌های استراتژیک خود هستند. همچنین تغییر رویکرد واشنگتن به سمت مقابله با چین و روسیه، این تصور را در میان رهبران خاورمیانه به‌ وجود می‌آورد که قدرت آمریکا در منطقه تضعیف و تا حدودی هم محدود خواهد شد. ترامپ در طول چهار سال گذشته با رویکرد معاملاتی بیش از حد در خاورمیانه سرمایه‌گذاری کرده است و رهبران خاورمیانه باید آماده شرایط جدید و متفاوتی شوند؛ چرا‌که در چهار سال آینده بیش از حد مورد هجوم واشنگتن قرار خواهند گرفت. رویکرد اصلی بایدن پیشبرد اتحاد اعراب و اسرائیل علیه ایران است؛ آن‌هم با هزینه‌کردن شرکای سنتی مانند اردن یا جلب حمایت متحدان متفاوت‌تر مانند رجب اردوغان در ترکیه یا محمد بن‌سلمان در عربستان.

بر خلاف ترامپ، ریاست‌جمهوری بایدن به ‌جای حضور فعالانه در خاورمیانه، بیشتر واکنشی خواهد بود و این به‌ معنای حداقل تعامل با ایران،‌ برقراری روابط پیچیده با ترکیه و مماشات با اسرائیل است. در حقیقت بایدن حد فاصلی بین ترامپ و اوباما خواهد بود. همچنین باید روی میراث ترامپ در خاورمیانه حساب باز کند که شامل پیش‌شرط‌های جدید برای دستیابی به توافق با تهران و روند عادی‌سازی هراس‌انگیز بین اعراب و اسرائیل می‌شود، از‌این‌رو برخی از رهبران خاورمیانه نگران تغییرات در واشنگتن هستند. اگر دولت بایدن با لحن جدیدی دست به افشای اقتدارگرایی آنها بزند و برای تعامل با تهران بیش از حد مدارا کند، متحدان کنونی سرسخت ترامپ ممکن است درخواست‌های او را در مسائل حقوق‌بشری نادیده بگیرند و با ایجاد ائتلاف جدید با اسرائیل،‌ در برابر مواضع او بایستند. آنها می‌توانند به‌ طور مستقیم با اسرائیل همکاری کنند یا از نفوذ تل‌آویو در واشنگتن برای تحت فشار قرار‌دادن بایدن بهره ببرند.

میراث برجامانده از دولتِ در حال کناره‌گیری ترامپ، ممکن است فرصت‌هایی را برای حرکت دولت جدید فراهم کند؛ اما چالش‌های منطقه همچنان پابرجا خواهد ماند. تیم ترامپ مین‌های زیادی را در زمین سیاست‌ خارجی خاورمیانه کاشته و پاک‌سازی آنها در چهار سال آینده گامی پراهمیت است. در چنین شرایطی رهبران خاورمیانه بسیار زودهنگام دست به آزمایش بایدن خواهند زد و اگر رئیس‌جمهوری جدید ایالات ‌متحده می‌خواهد برای چهار سال جدی گرفته شود، ‌باید از همان ابتدا شجاعت به خرج دهد.