۰ نفر

صادرات، موتور اقتصاد ایران

۳ آبان ۱۳۹۵، ۹:۳۷
کد خبر: 153636
صادرات، موتور اقتصاد ایران

اقتصاد ایران دوران سختی را پشت سر می‌گذرد؛ از یک‌سو بنگاه‌های تولیدی با مشکل تأمین منابع مواجه هستند و ازسوی‌دیگر، دولت نیز درپی کاهش درآمدهای نفتی، قدرت مالی سابق خود را از دست داده است.

همزمان اقتصاد ایران در رکود (یا به تعبیر علمی‌تر، در دوران رشد پایین) قرار دارد. صنایع کشور از مشکلات ناشی از کمبود منابع مالی می‌نالند و تداوم این شرایط در جامعه، موجب بروز بحران بیکاری شده است. برهمین‌اساس آنچه پیش‌روی ماست، ترکیبی غریب و نگران‌کننده از مشکلات اقتصادی با رسوب‌های اجتماعی است و به‌همین‌دلیل باید وضعیت امروز را نگران‌کننده‌تر از هر دوران دیگری بدانیم اما در همین شرایط هم امیدهای بسیاری وجود دارد؛ اجرای برجام و مذاکرات موفقیت‌آمیز اقتصادی و دیپلماتیک، موجب شده افق‌های تازه‌ای پیش‌روی صاحبان کسب‌و‌کار باز شود. کالاهای ایرانی، یک دهه پشت دیوار تحریم‌های ظالمانه مانده بودند و امروز درهای اقتصاد جهانی به روی ایران باز می‌شود. دراین‌شرایط می‌توان امید داشت که صادرات نیز دوباره رونق بگیرد و از این طریق بخشی از دردهای اقتصاد ایران التیام یابد.

 به‌طور حتم صادرات، موتور محرک قوی برای اقتصاد ایران است؛ البته طی چند دهه، اقتصاد ایران به صادرات تک‌محصولی یا چندمحصولی که خلاصه به نفت، پتروشیمی و کالاهای سنتی می‌شد، عادت کرده ولی شاید امروز که امیدها دوباره زنده شده، بتوان راه‌های تازه‌ای پیش‌روی اقتصاد ایران باز شود اما این خواسته تا چه اندازه واقع‌بینانه است و موانع دستیابی به صادرات قابل توجه کالاهای ایرانی چیست؟ 

موانع: در دوران تحریم‌، ارتباط اقتصاد ایران با بازارهای جهانی قطع و حتی برای کالاهای سنتی ایران مانند پسته و فرش هم رقبای جدی تراشیده شد و امروز از هند تا چین در این عرصه با ایران رقابت می‌کنند، بنابراین بازارهای انحصاری کالاهای مرغوب سنتی ایران از بین رفت. از‌سوی‌دیگر، در اثر همین تحریم‌ها و دستیابی‌نداشتن صنایع و تولید ایران به تکنولوژی‌های روز، سطح کیفی تولید کالا در کشور نیز دچار افت شد. این‌چنین است که بازارهای منطقه‌ای مانند عراق نیز از دست کالاهای ایرانی خارج شد و عملا عرصه رقابت به کشورهای شرق آسیا و ترکیه سپرده شد، بنابراین بازگشت به دوران اوج تولید کالا در استانداردها و کلاس جهانی، به‌سادگی ممکن نیست و نیاز به طی‌شدن دوران بازسازی صنایع کشور دارد؛ البته این اتفاق زمانی رخ می‌دهد که منابع مالی مورد نیاز برای صنایع کشور تأمین شود و امروز دقیقا در این موقعیت قرار نداریم و حتی برآوردهای کارشناسی تأیید می‌کند که میزان منابع موجود در اقتصاد ایران همین اندازه رشد و توسعه که وجود دارد را تضمین می‌کند و برای حرکت در مسیر توسعه با شتاب بیشتر به منابع جدیدی نیاز دارد که فعلا خبری از آن نیست؛ البته این امید وجود دارد که با به‌کارگیری روش‌های خردمندانه و برآمده از تدبیر، راه برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی در اقتصاد ایران باز شود. دراین‌شرایط، هم تکنولوژی روز دنیا به صنایع ایران وارد می‌شود و هم اینکه منابع بیشتری جذب کشور خواهد شد؛ اگرچه فرایند حضور سرمایه‌گذاران خارجی در اقتصاد ایران، پروسه‌ای زمانبر و پر از چالش است، بنابراین نباید انتظار داشت در مدت دو یا سه سال، ناگهان موجی از حضور سرمایه‌گذاران بین‌المللی در اقتصاد ایران ایجاد شود. همچنین باید در نظر داشت که اساسا بسترهای اقتصاد ایران چنان قوی نیست که آمادگی این حضور را داشته باشد و مواردی مانند وضعیت نامناسب کسب‌و‌کار و بروکراسی‌های زائد موجود در فضای اقتصادی کشور هم موجب می‌شود این فرایند، طولانی‌تر و فرساینده‌تر شود. به‌هرحال یکی از موانع اصلی امروز صادرات، وضعیت کیفیت کالاهای ایرانی است. 

 مزیت‌ها: اما امیدها همچنان زنده است؛ اقتصاد ایران زیرساخت‌های مناسبی دارد که در صورت استفاده درست و دقیق از آنها می‌توان چشم‌اندازی درخشان از آینده اقتصاد کشور ترسیم کرد. اقتصاد ایران در صورت اصلاح رویه‌های داخلی مانند حرکت در مسیر بهبود فضای کسب‌وکار، می‌تواند از این مزیت‌ها به‌درستی استفاده کند و از‌سوی‌دیگر، جامعه ایران مملو از نیروهای جوان و تحصیلکرده است که همگی آنها آمادگی ورود به بازار کار را دارند و درواقع این مزیت می‌تواند برگ برنده‌ای برای اقتصاد ایران باشد. تولید کالای ارزان با کیفیت قابل عرضه در بازارهای جهانی از اقتصادی بیرون می‌آید که نشاط و دانش در آن وجود داشته باشد و خوشبختانه نیروهای جوان این دانش را به عرصه اقتصاد هدیه می‌دهند و نشاط و پویایی لازم برای بهره‌برداری درست از آنها نیز زمانی مهیا می‌شود که صنایع کشور به سمت توسعه حرکت کنند.

 در این دوره زمانی و با توجه به مزیت‌هایی که به آنها اشاره شد، اقتصاد ایران می‌تواند از الگوهای کشورهای توسعه‌یافته دیگر به بهترین شکل استفاده کند و در صورتی که عزم جدی در کشور برای رونق اقتصادی ایجاد شود، قطعا همه این پتانسیل به خدمت پویایی کشور می‌آیند که البته چند پیش‌شرط وجود دارد؛ اول آنکه شرط خروج قطعی از رکود، ایجاد وفاقی ملی در میان تمام مسئولان کشور است و دوم اینکه اصلاح ساختارهای معیوب به‌طور حتم زمینه‌ساز انگیزه‌بخشی به صنایع کشور برای تولیدی بهینه و باصرفه می‌شود که در صورت تحقق همه اینها، صادرات کالای ایرانی نیز رقم می‌خورد و منابع ناشی از این صادرات، چرخ‌های اقتصاد کشور را با توانی بیش از گذشته به حرکت درمی‌آورد. صادرات بیشتر در سایه اجرای برجام، امیدی است که اقتصاد ایران را زنده نگه داشته و نباید اجازه داد این  امید از میان برود. 

*رئیس اتاق بازرگانی تهران