۰ نفر

اقتصاد آنلاین بررسی کرد؛

ایران و پرونده‌های ناتمام گازی/جای خالی دومین دارنده منابع گازی در بازار جهانی

۱۷ آذر ۱۳۹۹، ۱۰:۱۶
کد خبر: 487791
ایران و پرونده‌های ناتمام گازی/جای خالی دومین دارنده منابع گازی در بازار جهانی

عواملی همچون ضعف در بازاریابی برای صادرات گاز، تاثیر روابط سیاسی بر روابط اقتصادی و عدم توازن ظرفیت صادرات گاز ایران با میزان تولید مانند دومینو در کنار هم قرار گرفته تا پرونده صادرات گاز ایران را با شکست مواجه کنند و دومین دارنده منابع گازی جهان، سهم چندانی در بازار جهانی گاز نداشته باشد.

به گزارش اقتصاد آنلاین، ذخیره اثبات شده گاز ایران ۳۴ تریلیون متر مکعب است و چنین رقمی ناخودآگاه این توقع را ایجاد می‌کند که این کشور سهم عمده‌ای در بازارهای جهانی گاز داشته باشد، توقعی که نه تنها به وقوع نپیوسته بلکه به دلیل ضعف بازاریابی و همچنین تاثیرات روابط سیاسی کشور با سایر کشورها کمی دور از انتظار است.

 این در شرایطی است که ایران می‌توانست درحالی که سیاست مداران جهان مهره‌های خود را طوری چیده‌اند که نفت ایران را کیش و مات کنند، با مهره گاز خود برنده این بازی شود.

با این حال به نظر می‌رسد برنامه‌های صادرات گاز ایران در حد حرف باقی مانده‌اند و نه تنها ایران در فروش گاز به اروپا از غافله جا مانده، بلکه پرونده‌های صادرات گاز از ایران به کشورهای همسایه نیز ناتمام مانده و حتی خاک خورده‌اند.

هرچند که بالا بودن ذخایر گازی ایران، از یک سو و موقعیت استراتژیکش در کنار همسایه‌هایی که به گاز نیاز دارند، باعث شده طبق تکلیف سند چشم‌انداز ۲۰ ساله کشور، ایران در افق ۱۴۰۴ سهمی معادل هشت تا ۱۰ درصد از تجارت جهانی گاز را به خود اختصاص دهد، سهم فعلی ایران، فقط حدود دو درصد است.

بررسی وضعیت صادرات گاز ایران نشان می دهد که وزنه تولید گاز در ایران بسیار سنگین تر از وزنه صادرات آن است. طبق آخرین آمار ظرفیت تولید روزانه ایران از مرز یک میلیارد مترمکعب گذشته است درحالی که میزان صادرات روزانه گاز ایران تنها 79 میلیون مترمکعب است.

سهم دو درصدی ایران از تجارت جهانی گاز، در حالی است که ایران همواره در سال‌های اخیر سعی کرده با مذاکره با کشورهای مختلف مخصوصا کشورهای همسایه میزان صادرات گاز خود را افزایش دهد که این موضوع، سرآغاز  بسیاری از مذاکرات دهه‌های قبل است؛ مذاکراتی که بیش از نیمی از آن‌ها، بی‌نتیجه بوده و اجرایی نشده است.

مذاکرات نیمه تمام گازی

در این راستا، یکی از قدیمی‌ترین مذاکرات ایران برای صادرات گاز، مذاکره با امارات متحده عربی بود که از سال ۱۳۷۶ آغاز و درنهایت این مذاکرات به امضای قرارداد کرسنت در سال ۱۳۸۱ منجر شد. طبق این قرارداد با ساخت خط لوله‌ای از میدان سلمان به امارات مقرر شد گازهای همراه میدان نفتی سلمان از مخزن مشترک با ابوظبی به میزان ۵۰۰ میلیون فوت مکعب در روز صادر شود که این قرارداد اجرایی نشد.

البته ایران، سال ۱۳۹۶ بعد از گذشت حدود ۱۵ سال آمادگی خود را برای احیای این قرارداد اعلام کرد و بیژن زنگنه - وزیر نفت - در یکی از اظهارنظرهای خود در همان سال، از اعلام رسمی ایران به شرکت کرسنت پترولیوم، برای از سرگیری مجدد صادرات خبر داد. البته این پرونده مسکوت مانده و اطلاعات جدیدی از مذاکرات اعلام نشده است.

پرونده دیگر، مذاکره با کشور کویت بوده که از سال ۱۳۸۱ آغاز شد. در این راستا، دو تفاهم‌نامه تا ۹ آذرماه سال ۱۳۸۲ امضا شد که طبق آن باید از سال ۲۰۰۵ سالانه حداقل سه میلیارد مترمکعب گاز به کویت صادر می‌شد. این تفاهم‌نامه تاکنون اجرایی نشده است.

دو سال بعد از آغاز مذاکرات با کویت برای صادرات گاز، توافق‌نامه صادرات گاز از ایران به عمان در ۲۵ اسفندماه سال ۱۳۸۳ امضا شد. طبق این قرارداد ۲۵ ساله صادرات گاز به عمان باید تا سال ۲۰۰۸ با ۳۰ میلیون مترمکعب آغاز و در سال ۲۰۱۲ به ۷۰ میلیون مترمکعب می‌رسید، اما این قرارداد نیز تاکنون اجرا نشده است.

این در حالی است که طبق گفته مسئولان، قرار بود صادرات گاز به عمان، از سال ۱۳۹۷ و با ۱۰ میلیون مترمکعب در روز آغاز شود که این وعده نیز تحقق نیافت.

یکی دیگر از مذاکرات گازی ایران با بحرین بود که از سال ۱۳۸۶ آغاز شد. بحرین خواستار خرید روزانه یک میلیارد مترمکعب گاز از ایران بود، اما این مذاکرات تاکنون به نتیجه نرسیده است.

صادرات گاز به پاکستان و پس از آن به هند نیز تحت عنوان خط لوله صلح سال‌هاست که میان ایران و پاکستان مطرح شده است. ایران با این هدف، خط هفتم سراسری را با قطر ۵۶ اینچ از عسلویه به سوی سیستان و بلوچستان کشید. اگرچه گازرسانی به مناطق جنوب و جنوب شرق کشور از این خط انجام می‌شود، اما هدف اصلی صادرات گاز به پاکستان بود. با این وجود، هنوز این موضوع به مرحله اجرا در نیامده است. البته ایران برای این پروژه، بارها اعلام آمادگی کرده است و طرف پاکستانی پای تعهدات خود نایستاده است.

در میان همسایگان ایران فقط عراق و ترکیه همچنان خریدار گاز ایران هستند که پس از خروج آمریکا از برجام، همواره سایه تهدید این کشور بر سر مراودات گازی ایران و عراق سنگینی می کند و از آنجایی که عراق فعلا راه دیگری برای تامین گاز ندارد، آمریکا معافیت های کوتاه مدتی را به عراق برای واردات گاز از ایران میدهد.

شرکت ملی گاز ایران با ترکیه یک قرارداد صادرات گاز بلندمدت دارد که از سال ۱۳۸۱  آغاز شده و مدت آن ۲۵ سال است. بر اساس این قرارداد، ترکیه باید هر سال حداقل حدود ۸.۵ میلیارد مترمکعب گاز برداشت کند. البته ترکیه که برای تامین عمده نیازهای نفت و گاز خود به واردات متکی است، در نیمه اول امسال، واردات ترکیه از روسیه و ایران کاهش یافت و در مقابل خریدش از جمهوری آذربایجان و آمریکا افزایش چشمگیری داشت.

این کشور درحالی اخیرا از کشف یک میدان گازی در دریای سیاه خبر داد که یک مقام بلندپایه وزارت انرژی ترکیه اعلام کرد که کشورش انتظار دارد اگر صادرکنندگان گاز می خواهند قراردادهای بلندمدت را تمدید کنند، قیمت رقابتی تر و منعطف تری به این کشور پیشنهاد کنند و مشخص نیست ایران در این راستا توانایی رقابت داشته باشد یا خیر.

در این میان باید گفت بخش پنهان پرونده های ناموفق صادرات گاز، وضعیت روابط سیاسی کشور ایران به عنوان صادر کننده و کشور مقابل به عنوان وارد کننده گاز است. درواقع زمانی ایران موفق به صادرات گاز به کشورهای همسایه از طریق خط لوله خواهد شد که از نظر سیاسی با کشور مقابل به نتیجه رسیده باشند.

روی دیگر سکه همه مذاکرات نیمه تمام گازی ایران این است که کشورهای طرف مذاکره که موفق به واردات گاز از ایران نشده‌اند، طی این سال‌ها منبع دیگری را برای تامین گاز مورد نیاز خود پیدا کرده‌اند و درواقع جای خالی گاز ایران در کشورهای همسایه حس نمی شود! این درحالی است که ایران می‌توانست با استفاده از ابزار گاز، کشورها را از نظر اقتصادی به خود وابسته کرده و از این وابستگی برای مسائل دیپلماتیک نیز بهره ببرد.

ایران در فروش گاز به اروپا هم از غافله جا ماند

البته گاز ایران نه تنها در کشورهای همسایه جایی ندارد، بلکه ایران در فروش گاز به اروپا نیز از غافله جا مانده است!

بازار اروپا شاید پرمناقشه ترین حوزه صادرات گاز ایران است. بازار سبزی که هر روز میزان نیازی که به گاز دارد، از روز قبل بیشتر می‌شود اما باید گفت جای ایران به عنوان دومین دارنده گاز جهان در لیست تامین کنندگان گاز اروپا بسیار خالی است.

گفته می‌شود صادرات گاز از ایران به اروپا قدمتی نزدیک به ۴۰ سال دارد و خط سراسری انتقال گاز دوم در سال ۱۹۷۶ با هدف صادرات به اروپا کشیده شد. در دوران اصلاحات نیز مذاکراتی با انگلستان، فرانسه و آلمان صورت گرفت و مقدمات این صادرات فراهم شد اما هیچ گاه در عمل اقدامی که منجر به صادرات گاز از ایران به اروپا شود صورت نگرفت.

این درحالی است که اروپایی‌ها همواره به واردات گاز از ایران تمایل داشته‌اند. دلیل این تمایل هم این است که نمی‌خواهند فقط به گاز روسیه وابسته باشند. البته روسیه هم نمی‌خواهد در بازار گاز اروپا رقیبی مانند ایران داشته باشد و اگر ایران قصد صادرات گاز به اروپا را دارد، راحت‌ترین راه برای این کار مسیر ترکیه است.

البته بیژن زنگنه - وزیر نفت – در اوایل سال 1394 که برای شرکت در کنفرانس انرژی برلین راهی آلمان شده بود، درباره صادرات گاز ایران به اروپا از طریق ترکیه و همچنین آذربایجان اعلام کرده بود که اروپا همیشه جزو بازارهای صادراتی گاز ایران بوده اما بحث جدی در این زمینه صورت نگرفته است و اکنون نیز کسانی که این موضوع را مطرح می‌کنند به دنبال "مرده خری" هستند، به عبارت دیگر باید بعد از تحریم‌ها درباره صادرات گاز به اروپا تصمیم بگیریم و اکنون اولویت ما صادرات گاز به کشورهای همسایه است.

جالب است که حتی بعد از دوران تحریم‌های سال 1394، نه تنها مذاکره‌ای برای صادرات گاز به اروپا صورت نگرفت، بلکه همانطور که ذکر شد پرونده مذاکره صادرات گاز از ایران به کشورهای همسایه همچنان نیمه تمام و بعضا تحت تاثیر روابط سیاسی مانده است.

ایران درحالی در بازار گاز اروپا جایی ندارد که همواره بر اهمیت بازار گاز اروپا و لزوم حضور ایران در این بازار تاکید شده است. زیرا این بازار بسیار رقابتی بوده و اروپا هم توان پاسخگویی به نیازهای گازی خود را ندارد. از سوی دیگر صادرات گاز می‌تواند روابط ایران و کشورهای اروپایی را تحت تاثیر خود قرار دهد.

البته به گفته مسئولان، صادرات گاز به اروپا دو مشکل دارد؛ مشکل اول این است که ترکیه ترجیح می‌دهد گاز را از ایران و روسیه بخرد و خودش به اروپا صادر کند .از طرف دیگر ممکن است هزینه گازرسانی به اروپا برای ایران مقرون به صرفه نباشد.

در نهایت باید گفت ایران فقط نام دومین کشور دارنده گاز را یدک می‌کشد و درحالی که گفته می‌شود ضریب جایگزینی گاز در ایران هفت است، یعنی به هر میزانی که گاز تولید و مصرف می‌شود، هفت برابر جایگزین خواهد شد، به نظر نمی‌رسد این کشور برنامه‌ای برای آینده طلایی گاز خود داشته باشد!