۰ نفر

چین در سودای حفظ اعتبار

۲۸ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۹
کد خبر: 322962
چین در سودای حفظ اعتبار

شایعه رفتن CNPC بزرگ‌ترین شرکت نفتی چین را اولین‌بار رویترز منتشر کرد و به سرعت نیز در رسانه‌های جهان به‌عنوان آثار تحریم ایران منتشر شد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، این ادعا از سوی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران البته رد شد. بهرام قاسمی در واکنش به انصراف شرکت چینی برای سرمایه‌گذاری در صنعت نفت ایران گفت: تا زمانی‎ که نامه انصراف شرکت‌ چینی ​را به‌طور رسمی دریافت نکنیم، ​آن را نوعی جنگ روانی علیه ایران می‌دانیم. این سخن مانند همان سخنی است که در زمان خروج توتال از پارس جنوبی مطرح شد. تأییدی که خیلی دیر به دست مقامات ایران رسید، اما در نهایت، عملی شد. این‌بار هم کارشناسان معتقدند ‍CNPC ایران را ترک خواهد کرد، اما نه فقط به‌دلیل نگرانی از واکنش آمریکا و تنبیه‌های اقتصادی، بلکه به این علت که این شرکت توانایی فعالیت در این پروژه به‌منظور جبران افت فشار گاز مخزن فاز 11 پارس جنوبی را ندارد و علاقه‌مند هم نیست که اعتبار خود را در این زمینه خدشه‌دار کند.

‌ CNPC از ایران می‌رود

مهدی حسینی، کارشناس ارشد انرژی و دبیر پیشین کمیته بازنگری قراردادهای نفتی معتقد است رفتن یا نرفتن CNPC از پارس جنوبی چندان فرقی به حال پارس جنوبی نمی‌کند و توضیح می‌دهد: چین برخلاف صاحب‌تکنولوژی‌بودن در برخی صنایع، هنوز صاحب تکنولوژی‌های پیشرفته در نفت نیست و تازه‌کار محسوب می‌شود. بنابراین حضور و عدم حضور این شرکت در پارس جنوبی از بعد تکنولوژی برای ایران فرقی نمی‌کند.

این مقام مسئول سابق در عرصه‌های مختلف نفتی در ادامه  می‌گوید: فاز 11 پارس جنوبی، یک فاز ویژه است که با سایر فاز‌ها متفاوت است. سایر فازهای پارس جنوبی، فازهای توسعه‌ای بوده و با اکتشاف درگیر نیستند. در نهایت، مهندسان می‌توانند پلتفرم را براساس طراحی بسازند و با حفر چاه و نصب دکل، کار را پیش‌ ببرند، اما در فاز 11، فشار میدان گاز افت کرده و به‌خاطر برداشت‌های زیادی که صورت گرفته، در حال افت بیشتر است. این اتفاق سبب می‌شود تا با کاهش بیشتر این افت گاز، به نقطه شبنم برسیم که میعانات گازی که محصول بسیار ارزشمندی محسوب می‌شوند و آن را شبیه نفت خام می‌فروشیم، قبل از اینکه با گاز به سطح زمین برسند،‌ تبدیل به مایع شده و دوباره به داخل مخزن ریزش می‌کنند. بنابراین میزان برداشت میعانات گازی‌مان کاهش پیدا می‌کند و با بازگشت به مخزن دیگر قابل دسترسی نخواهد بود که زیان هنگفتی محسوب می‌شود. در اینجا باید با افزایش فشار مخزن، کاری کنیم که این میعانات از نقطه شبنم فاصله بگیرند که این اقدام تکنولوژی ویژه‌ای می‌طلبد که در اختیار ایران نیست، البته CNPC چین هم این تکنولوژی را در اختیار ندارد. یک پلتفرم 20هزارتنی قرار بود در فاز 11 پارس جنوبی نصب کنیم که تاکنون در کشور وجود نداشته است.

حسینی در ادامه می‌افزاید: این تکنولوژی در اختیار توتال است و اگر قرار باشد توتال نباشد و CNPC باشد، نخواهیم توانست این پروژه را اجرائی کنیم. چین تکنولوژی و دانش نفتی و تجربه این کار را در اختیار ندارد و صرفا با داشتن پول بیشتر، توانسته وارد همکاری با توتال شود. چین حتی نمی‌تواند در میدان آزادگان که ابراز تمایل برای حضور کرده، اقدام مفیدی انجام دهد. می‌تواند چاه نصب کند، اما بعید می‌دانم بتوانند در این زمینه بهینه عمل کنند.

به گفته او، ایران هم نیاز به تکنولوژی دارد و هم نیازمند پول است. CNPC سرمایه مورد نیاز ایران را در اختیار دارد، زیرا بزرگ‌ترین شرکت نفتی چین محسوب می‌شود، اما مشکل تکنولوژی ایران را نمی‌تواند حل کند.

‌ کوتاهی توتال

او با تأکید بر اینکه CNPC نمی‌خواهد در کاری که توانایی ندارد، سابقه خود را مخدوش کند، می‌افزاید:‌ راه‌حل اینکه فاز 11 انجام می‌شد، این بود که این شرکت‌ها برای ماندن در این پروژه برای دریافت مجوز خزانه‌داری آمریکا به‌منظور مستثنا‌شدن از تحریم، وارد عمل شوند. این اقدام را باید توتال به‌عنوان اپراتور اصلی انجام می‌داد و نه CNPC. در واقع ضربه اصلی به این پروژه را توتال زده است و نه این شرکت چینی.

‌ مشکل توتال چه بود؟

این کارشناس انرژی با اشاره به دلایل ترک ایران از سوی توتال، توضیح می‌دهد: توتال به دو دلیل این پروژه را ترک کرد؛ نخست آنکه توتال امروز با توتال سابقی که در دوران تحریم در ایران سرمایه‌گذاری کرد، متفاوت است. در آن زمان توتال، سرمایه چندانی در آمریکا نداشت، اما اکنون به‌واسطه سرمایه‌گذاری‌های گسترده‌ای که در آمریکا دارد، بر سر ایران ریسک نمی‌کند. نکته دوم، تغییر مدیریت توتال است. کریستف دومارژری که از نزدیک او را می‌شناختم فردی بسیار شجاع و عاقل بود و چون از صنایع بالادستی آمده بود، ریسک‌پذیری بیشتری داشت، اما پاتریک پویان، مدیرعامل کنونی توتال، از صنایع پایین‌دستی آمده و به نظر می‌رسد عرق چندانی برای حضور در صنایع بالادستی و همین‌طور ریسک در سرمایه‌‌گذاری‌ها ندارد. با تمام این تفاسیر به عقیده من CNPC در نهایت ایران را ترک خواهد کرد.

او در ادامه با اشاره به توضیحاتی بیشتر درخصوص شیوه عملکرد سرمایه‌گذاران بزرگ در طرح‌های بزرگی مانند جبران افت فشار گاز در فاز 11 پارس جنوبی، می‌گوید: اصولا شرکت‎های بزرگ نفتی برای طرح‎های بالادستی به تنهایی ورود نمی‌کنند و شرکایی را برای خود برمی‌گزینند تا ریسک‌های سرمایه‌گذاری را کاهش دهند، زیرا در طرح‌های بالادستی پرداخت دستمزد بر مبنای موفقیت کار است و اگر ناموفق باشند پولی به آنها تعلق نمی‌گیرد. بنابراین چه از لحاظ سیاسی چه از لحاظ اقتصادی، این شرکت‌های بزرگ برای خود شریک انتخاب می‌کنند. در فاز دو و سه پارس جنوبی که توتال برای طرح توسعه آن مشارکت کرد هم به تنهایی ورود نکرد، زیرا آن زمان نیز ایران تحریم بود.

‌ تکنولوژی جبران افت فشار گاز، تنها در اختیار توتال است

نرسی قربان، دیگر کارشناس ارشد انرژی نیز  با تأیید سخنان حسینی می‌گوید: اقدامی که توتال در پارس جنوبی انجام می‌داد، با آنچه در توسعه فازهای دیگر پارس جنوبی در حال انجام بود، متفاوت است که تنها در اختیار توتال قرار داشت. قربان در ادامه می‌افزاید: اگر بخواهیم مخزن را به‌صورت نرمال توسعه دهیم با توجه به توان داخلی قادر به انجام آن خواهیم بود، اما اگر بخواهیم با همان برنامه‌ریزی قبلی برای افزایش فشار گاز مخزن به‎منظور برداشت بهینه از مخزن اقدام کنیم، نه به تنهایی و نه با حضور CNPC قادر به انجام آن نخواهیم بود. بنابراین ماندن یا رفتن این شرکت چینی از نظر تکنولوژی به حال ایران فرقی نمی‌کند، اما خوبی حضور این شرکت، سرمایه‌ بیشتری است که در این پروژه انجام می‌شود.