۰ نفر

حمید حسینی مطرح کرد:

نفت در ایران سیاسی‌تر از همه کشورهاست

۴ آبان ۱۳۹۵، ۶:۳۶
کد خبر: 153867
نفت در ایران سیاسی‌تر از همه کشورهاست

الگوی جدید قراردادهای نفتی موسوم به IPC از ابتدای امسال به بهانه جدیدی برای مخالفان دولت تبدیل شده است.

قراردادهای نفتی پیش از تحریم‌ها و در خلال تحریم‌های سنگین به صورت بیع متقابل(Buy BACK) دنبال می‌شد که به گواه تاریخ و به گفته کارشناسان حوزه نفت و گاز صدمات جدی به میادین کشورمان وارد کرد. نفت همواره یک کالای کاملا سیاسی به حساب می‌آمده و همواره دولت‌ها در ایران برای این کالا اهمیت بسیار زیادی قائل بودند. در حال حاضر نفت بیش از هر زمان دیگری در کشورمان سیاسی شده است. درآمدهای حاصل از نفت در دولت‌های پس از انقلاب یکی از مهم‌ترین منشأهای درآمدی بوده است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، مدل جدید قراردادهای نفتی که این روزها به IPC مشهور شده، بعد از کش و قوس‌های فراوان، قرار است هفتم و هشتم آذر امسال در«کنفرانس تهران» به سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی معرفی شود، اما از زمان معرفی این مدل تا امروز، نظرهای موافق و مخالف بسیاری درباره این مدل جدید قراردادها بیان شدند. حمید حسینی، یکی از کارشناسان نفتی و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران  به بررسی مخالفت‌های موجود در رابطه با IPC می‌پردازد.

نفت یکی از مهم‌ترین منابع طبیعی است که کشورهای نفت خیز در اختیار دارند. چرا با آنکه یک صنعت محسوب می‌شود، به این میزان آغشته به سیاست است؟

به طور کلی نفت یک کالای سیاسی بوده و گردش مالی روزانه آن رقمی حدود چهار تا پنج میلیارد دلار است. همچنین اینکه این کالای استراتژیک با چه ارزش معامله شود، ریشه سیاسی دارد. بسیاری از دعواها و مناقشات در منطقه و سراسر دنیا به امنیت حوزه نفت ربط داده می‌شود. صنعت نفت از طرف دیگر از حوزه‌های تاثیر گذار در اقتصاد و سیاست دنیاست و در کشورمان بسیار سیاسی است. نکته‌ مهم‌تر درباره درآمدهای نفتی، جهانی‌بودن این درآمدها و اثرگذاری عوامل خارجی بر کسب آنهاست. بنابراین نفت به همان میزان که کالایی اقتصادی است، سیاسی نیز هست. نفت، تولید و فروش آن همواره در دست دولت‌ها بوده است. بنابراین تصمیم‌گیری وزارت نفت بسیار سخت‌تر از وزارت‌های دیگر است و قطعا فعالیت‌ها در این وزارتخانه هم با نگاه سیاسی صورت می‌گیرد. در تاریخ جهانی نفت، مصادیق بسیاری از سبقت طولانی سیاست از اقتصاد وجود دارد؛ به‌ویژه در تکانه‌های نفتی که بیش از آنکه انگیزه‌ اقتصادی داشته باشد، انگیزه سیاسی دارد.

چرا مسائل مربوط به نفت در ایران با تمام کشورهای نفت‌خیز متفاوت است؟

همه کشورها برای توسعه صنعت نفت سیاست‌های ویژه‌ای داشته‌اند. ما برای اینکه نمی‌توانیم فضای اقتصادی کشورمان را اصلاح کنیم، بخش نفت را از نظام تخصیص منابع و برنامه ریزی جدا کردیم. همواره شرکت نفت در اقتصاد ایران یک اساسنامه، قوانین پرسنلی، نظام ارتقا، نظام آموزشی و... جداگانه داشته است؛ به این دلیل که نفت بااهمیت‌ترین کالا برای کشورمان به حساب می‌آمده است. این اهمیت را می‌توان در انتخاب وزرای نفت در دولت‌های بعد از انقلاب دید. همیشه روند انتخاب و تایید وزیر نفت در ایران به سختی طی می‌شده و مخالفت‌های زیادی با وزرای نفت پیشنهاد شده می‌شود.

چرا در حالی که ایران بیش از زمان‌های دیگر نیازمند درآمد‌های نفتی است، تا این حد با الگوی جدید قراردادهای نفتی موسوم به IPC مخالفت می‌شود؟

قراردادهای نقتی در کشورمان این‌طور است که بین دولت و وزارت نفت مورد بررسی قرار گرفت. سه بار در دولت بررسی شد و در آخر به تصویب شورای امنیت و مجلس رسید و با اصلاحاتی نهایی شد. با اینکه به صورت قانون درآمده و ابلاغ شده، اما در اجرای آن هنوز با مشکلاتی مواجهیم. در حال حاضر فعالیت در صنعت نفت با اتفاقاتی که در چند سال گذشته صورت گرفته پر ریسک شده است. بنابراین مدیران نفتی و گازی تمایل ندارند ریسک کنند و منافع بیشتری نصیب کشورمان شود. وقتی هم خارجی‌ها از بیرون به ایران نگاه می‌کنند و می‌بینند عدم تفاهم در داخل کشورمان وجود دارد، قطعا در تصمیمات خود دچار تردید می‌شوند.

هر چند وقت یک بار علیه شرکت‌ها افشاگری می‌شود یا عده ای علاقه‌ای به حضور شرکت‌های خارجی در صنایع مختلف کشور ندارند و بر این باورند که می‌توانیم در داخل با همان کیفیت خارجی فعالیت کنیم. آنها می‌گویند نباید اجازه دهیم شرکت‌های خارجی وارد میادین نفتی و گازی ما شوند. در چنین شرایطی شرکت‌های خارجی هم به کشورهایی می‌روند که برایشان فرش قرمز پهن می‌کنند. بنابراین نفت در ایران سیاسی‌تر از همه کشورهای دنیاست. قراردادهای نفتی در ایران امروز به محوری برای مخالفت با دولت و وزارت نفت تبدیل شده که در سال‌های اخیر تبعات بسیار زیادی برای ما به همراه داشته است. ما در ۱۰ سال گذشته بسیاری از درآمدها و منابع خود را از دست داده‌ایم، به طوری که کشورهای همسایه میادین مشترک ما و خود را به غارت برده‌اند. هدف از اجرای الگوی جدید قراردادهای نفتی این است که ایران بتواند تولید خود را به قبل از تحریم‌ها برساند و بتواند بازارهای از دست رفته خود را دوباره به دست آورد. هدف دیگر این قراردادها به اتمام رساندن پروژه ستاره خلیج فارس است. با این شرایط عملا اینکه وزارت نفت بتواند قراردادی جدید با خارجی‌ها امضا کند، منتفی می‌شود.

به نظر شما نگاه سیاسی به این قراردادها در شرایطی که ایران باید بتواند از میادین مشترک خود که به غارت رفته اند، برداشت کند، بعدا به ما ضربه نمی‌زند؟

صد درصد مشکل ساز خواهد بود. کما اینکه در حال حاضر نیز مشکلاتی به وجود آورده و ما به سختی می‌توانیم تولید کنیم. ما در گذشته پنج درصد در بازار جهانی و حدود ۱۴ درصد در اوپک سهم داشتیم، اما امروز و پس از تحریم‌ها و ضرباتی که از قراردادهای بیع متقابل متحمل شدیم، به شدت سهم‌مان از بازار جهانی نفت و در اوپک کاهش پیدا کرده است. این در حالی است که کشورهای رقیب در این سال‌هایی که ما بازارهایمان را از دست دادیم میادین خود را توسعه داده اند. در حال حاضر ما هشت میدان مشترک با عراق، پنج میدان مشترک با امارات و چند میدان مشترک نفتی و گازی با عربستان و قطر داریم که برداشت ما تقریبا صفر است. این کشورها با فناوری که در اختیار دارند توانسته اند مقدار زیادی از این میادین برداشت کنند.

این در حالی است که بر اساس قانون جهانی ما نمی‌توانیم به برداشت این کشورها از میادین مشترک اعتراض کنیم یا جلو استخراج و تولید آنها را بگیریم؛ به این دلیل که نفت یک ماده سیال به حساب می‌آید و هر کشوری که بتواند اجازه دارد از آنها برداشت کند. به نظر می‌رسد ما حاضریم نیم دلار به خارجی‌ها کمتر بپردازیم تا برای سرمایه‌گذاری به کشورمان بیایند، اما از آن طرف حاضریم میلیون‌ها دلار از منابع نفتی و گازی کشورمان را کشورهای همسایه به غارت ببرند. در نتیجه ما ضررهای بزرگ را نمی‌بینیم، اما برایمان اهیمت دارد که خارجی‌ها بیشتر از ۱۵ درصد سود نبرند. ما در ایران بحث می‌کنیم و کشورهای همسایه میلیاردها دلار و میلیون‌ها بشکه از منابع دست نخورده کشورمان برداشت می‌کنند.