به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، موضوعی که با واکنش و مخالفت دولت همراه شد. در همین رابطه رئیس جمهوری گفت: «هر کجا ببینیم شرایط برای لغو تحریم آماده است، از آن استفاده خواهیم کرد؛ هدف ما از بین بردن تحریمهای ظالمانه است؛ هرجایی هر فرصتی مناسب باشد، کارمان را انجام میدهیم؛ هیچ کس حق فرصتسوزی ندارد.» فارغ از این مناقشه موضوع رفع تحریمها را میتوان یک مطالبه عمومی دانست چراکه میتواند گره از کار فروبسته معیشت مردم بگشاید. اوضاع دشوار و روزگار سختی که مسئولان هم بر آن اذعان دارند و بارها از صبوری و همراهی مردم در سالهای تحریم قدردانی کردهاند ولو در مقیاس کلام. ما نیز از کارشناسان راههای اصولی رفع تحریمها را پرسیدیم و در پاسخ شنیدیم «نمیتوانیم در مورد راههای رفع تحریم صحبت کنیم، چراکه بیشترین وجوه رفع موضوع در اختیار ما نیست. امریکا و به تبع آن اروپاییها سررشته تحریم را به دست گرفتهاند، اما میتوان از راههای دور زدن تحریمها گفت» اینها را آلبرت بغزیان، استاد اقتصاد دانشگاه تهران میگوید اما در سوی مقابل وحید شقاقی، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی معتقد است که امور راهبردی و استراتژیک همچون تحریم را نباید به میان توده مردم کشاند چراکه زمانبر است و مستلزم صبر راهبردی. عدم رعایت این موضوع بار روانی منفی به جامعه تزریق میکند و سطح انتظارات را به صورت کاذب افزایش میدهد. مشروح نظرات و راهبردهای ارائه شده را در ادامه میخوانید:
بحثهای استراتژیک را به میان توده مردم نکشید
وحید شقاقی
عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی
در موضوع تحریم باید گفت اقتصاد کشور باید مقاوم باشد یعنی تا زمانی که استحقاق مقاومت اقتصادی ایران را نتوانیم افزایش دهیم، در مذاکرات دست خالی هستیم یا باعث میشود در رابطه با مذاکرات که میتواند در آینده اتفاق بیفتد، نتوانیم قدرت چانهزنی داشته باشیم. از این نظر پیشنهاد این است که قبل از مذاکرات حداقل در کوتاه مدت برخی از چالشهای اقتصاد ایران را که با اصلاحات ساختاری محدود قابل رفع است، برطرف کرد. هر چند که برخی از چالشهای اقتصاد ایران ممکن است بلندمدت، ساختاری و زمانبر باشد اما برخی از اصلاحات ساختاری را در کوتاه مدت میتوان انجام دهیم که برخی از آسیبپذیریهای کشور در حوزه اقتصاد برطرف شود. از این منظر نخستین پیششرط برای مذاکرات این است که بتوانیم اقتصاد کشور را مقاومتر کنیم و برخی از آسیبهای اقتصاد را در بحث نظام بودجهریزی، تنوع شرکای تجاری و تقویت نقشه ارزی کشور و برخی دیگر از حوزههای دیگر رفع و اقتصاد را مقاوم کنیم. این پیششرط نخست است همچنین پیششرط دوم این است که صبوری و مذاکراتی که عاقلانه با تدبیر صورت بگیرد و از این منظر میخواهم بگویم که مذاکرات عجولانه و یا مذاکراتی که با صبر همراه نباشد ممکن است خطاهایی داشته باشد. پس صبر راهبردی هم در بحث مذاکرات مهم است. به نظر میرسد با حضور بایدن در ریاست جمهوری امریکا شاید راحتتر بتوان در بحث مذاکرات وارد شد. خطاهایی که دولت امریکا در بحث خروج از برجام داشته است و ما عملاً میتوانیم وارد مذاکرات شویم اما مذاکرات باید آگاهانه و هوشمندانه صورت بگیرد و شرط آن هم این است که امریکاییها به برجام برگردند و به تعهدات خود عمل کنند.
همچنین نباید بحثهای راهبردی و استراتژیک را به میان توده مردم کشید چراکه بحثهای راهبردی نیازمند خبرگی و صبر راهبردی و زمانبر است و نباید این بحثها به سمت جامعه و توده مردم کشانده شود چون ممکن است نتایج مناسبی در پی نداشته باشد. بنابراین هم رسانهها و هم مسئولان کشور باید بحثهای راهبردی را در فضاهای کارشناسی و بدون هیاهو دنبال کنند. یعنی بحثهای تخصصی را نباید در سطح جامعه مطرح کرد چون میتواند بار روانی منفی به جامعه تزریق کند چراکه در سطح جامعه انتظارات را به صورت کاذب دستکاری میکند و اثرات نامطلوب بر اقتصاد میگذارد. از این زاویه به نظر من بحثهای راهبردی باید در نهادهایی که مختص این گونه بحثها هستند مطرح شود. باید از کانال اصحاب جمعی مانند رسانههای مختلف این آگاهی رسانی صورت بگیرد چون ممکن است انتظارات افزایش یا کاهش یابد و میتواند مؤلفههای اقتصادی ما را تحت شعاع قرار دهد به همین منظور پیشنهاد من در نهایت این است که بحثهای راهبردی اقتصادی در ارتباط با تحریم در نهادهایی ویژه به صورت تخصصی دنبال شود و تا حد امکان این بحثها تا به نتیجه نرسیده است به سطح جامعه کشانده نشود چون میتواند انتظارات را به صورت کاذب دستکاری کند.
غلبه خودتحریمی بر تحریم
آلبرت بغزیان
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران
در ارتباط با این پرسش که «راههای اصولی رفع تحریم چیست؟» نمیتوان پاسخ درست و صحیحی داد چون خود سؤال مسأله است و ما به عنوان کشوری که تحریم شدهایم، نمیتوانیم در مورد راههای رفع تحریم صحبت کنیم، چراکه بیشترین وجوه رفع موضوع در اختیار ما نیست. با این توضیح که امریکا کشور ایران را تحریم کرده است و اروپاییها به دنبال تصمیم امریکا دنبال آن را گرفتهاند. پس پاسخ به این پرسش ممکن نیست اما میتوان در ارتباط با دور زدن تحریم به صورت منطقی بحث کرد البته بستگی دارد از چه زاویهای به این مسأله نگاه کرد چراکه میتوان از زاویه ژورنالیستی، زاویه راننده تاکسی یا هر زاویه دیگری موضوع را بررسی کرد. تصمیم گرفتند که نفت را از ایران خریداری نکنند که راه دور زدن آن این است که شرکای تجاری را ترغیب کنیم و بگوییم شما با قیمت کمتر و در مدت زمان بیشتری پول نفت را پرداخت کنید و آنها بر اساس معادله سود و زیان با ما رفتار میکنند. یا اینکه در بحث قطعات که به ما نمیفروشند افرادی را داشته باشیم که با تلاش واسطهگری کنند و از حوزههای مختلف قطعات را خریداری و وارد کشور کنند. علاوه بر این مشکلی که مردم ما در ارتباط با تحریم دارند و بر دوششان سنگین شده، مسأله تورم داخلی است. مشخص نیست چرا مسئولان به تورم فکر نمیکنند یعنی قیمت کالاها مانند گوشت، تخم مرغ و مرغ و از طرف دیگر قیمت مسکن، سیمان و خودرو هدف قرار گرفته باشند. آنها درآمدهای نفتی ما را کم کردند اما سیاستهای داخلی و سیاستهای ارزی نادرست و نظارت ضعیف و خود تحریمیها و عدم پایش بازار بیشترین تأثیر را در به وجود آوردن وضعیت موجود دارند. هم اکنون تا حد زیادی نهادههای دامی وجود دارند اما بر بازار اثر نمیگذارد یا قطعات یدکی وجود دارد اما به تعداد بسیار ماشین خارجی میتوان از انبارها بیرون آورد. در ظاهر ما با تحریم نمیتوانستیم اینها را وارد کنیم و اینجا یک جای کار میلنگد. نمایندههای مجلس و کمیسیونها و نهادهای نظارتی و امنیتی بهتر میدانند که چرا این مسائل پیش آمده است. حال باید به این نکته هم توجه کرد که اگر به مردم توصیه میشود که در حد نیاز خرید کنند باید سیاستگذاریها هم درست باشد. در حالی که به مردم گفته میشود خرید نکنید چون قرار است همه چیز ارزان شود یا اینکه بانک مرکزی تصمیمات عجیب میگیرد. از سوی دیگر مردم کشور را به سمت بورس هدایت میکنیم و سهام پالایشیها و خودروییها و سهمهای دیگر همچون دارا یکم و دارا دوم را میفروشیم سپس به خاطر عدم نظارتها و عملکرد یکسری حقوقیها اعتماد به منابع ملی از دست میرود. حالا دولت میخواهد در سال ۱۴۰۰ بیاید منابع مالی پروژهها را از طریق سهام دولتی در بورس هدایت کند. دیگر مردم اعتماد نخواهند کرد و اینها چیزی نیست که مسأله تحریم خارجی موجب آن شده باشد. این مسائل به وجود آمده در ایران اصلاً به ذهن امریکاییها نمیرسید که مرغ کیلویی ۳۵ هزار تومان شود و مردم باز هم خریداری کنند و مسئولان هم دوباره وعده بدهند. اینها تناقضهایی است که بیشتر لطمه به اقتصاد زده و تشدید تحریم را ایجاد کرده است.