۰ نفر

یادداشت اختصاصی اقتصادآنلاین؛

تورم منفی؛ علل شکل‌گیری و اثرات آن بر اقتصاد

۲ آذر ۱۳۹۹، ۱۵:۳۸
کد خبر: 483767
تورم منفی؛ علل شکل‌گیری  و اثرات آن بر اقتصاد

تورم منفی به معنای کاهش سطح عمومی قیمت‌ها هر چند فراوانی بسیاری ندارد اما برخی از کشورها با آن روبرو هستند. هر چند در نگاه اول شاید این پدیده به ویژه از سوی افراد جامعه مطلوب به نظر برسد اما واقعیت به‌گونه دیگری است. تورم منفی در بلند مدت به کاهش سودآوری بنگاه‌ها، کاهش سرمایه‌گذاری و آسیب‌ دیدن رشد اقتصادی می‌انجامد.

آمارهای جهانی نشان می‌دهد تعدادی از کشورها در سال ۲۰۲۰ با تورم منفی مواجه هستند. از کشورهای پیشرفته‌ای همچون آلمان و ژاپن گرفته تا کشورهای در حال توسعه مانند تایلند و مالزی و حتی بعضی کشورهای حاشیه خلیج فارس، در حال حاضر تورم صفر و کمتر از صفر دارند.

تورم منفی (Deflation) به معنای کاهش عمومی در قیمت کالاها و خدمات است. یعنی اگر سبدی از کالاهای مصرفی خانوار را در نظر بگیریم، اغلب کالاهای موجود در سبد به مرور زمان ارزان‌تر می‌شوند. به تعبیر دیگر در شرایط تورم منفی، ارزش پول در مقابل کالاها افزایش پیدا می‌کند.

11111111111تورم منفی به نظر پدیده‌ مطلوبی می‌آید؛ با کاهش قیمت کالاها، مردم می‌توانند با پولی که در اختیار دارند کالای بیشتری خریداری کنند. اما اگر کاهش قیمت‌ها مدت‌زمان زیادی ادامه پیدا کند، اثرات منفی بر اقتصاد می‌گذارد. به همین علت کشورهایی که با این پدیده مواجه می‌شوند، با راهکارهای مختلفی سعی می‌کنند تورم را افزایش داده و به بالای صفر برسانند.

برخلاف تصوری که ممکن است داشته باشیم، تورم منفی پدیده‌ی نادری نیست و در طول تاریخ بعضی کشورها دوره‌هایی با تورم منفی را تجربه کرده‌اند. به طور خاص می‌توان به ایالات متحده آمریکا اشاره کرده که نیمی از سال‌های قرن نوزدهم را در وضعیت تورم منفی گذرانده است. همچنین کشور ژاپن از اواخر دهه ۱۹۹۰ به طور مداوم با تورم‌های نزدیک به صفر و منفی مواجه بوده، به طوری که شاخص قیمت مصرف‌کننده از سال ۲۰۰۰ تاکنون تقریباً تغییری نکرده است!

22222222

سازوکارها و عوامل مختلفی در یک اقتصاد می‌توانند باعث ایجاد تورم منفی شوند. این عوامل را می‌توان در دو سمت عرضه‌ (پول) و تقاضا بررسی کرد:

عوامل سمت عرضه (پول):

  • سیاست پولی و عرضه پول یکی از مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده‌ تورم است. در دیدگاه نظریه مقداری پول، حجم نسبی پول و کالا در اقتصاد قیمت نسبی آن‌ها را مشخص می‌کند. برای مثال اگر فقط ۱۰ واحد پول و ۱۰ واحد کالا داشته باشیم، هر واحد کالا معادل یک واحد پول قیمت خواهد داشت. حال اگر حجم پول به ۵ واحد کاهش یابد، قیمت هر واحد کالا برابر نیم واحد پول است؛ یعنی کالا ارزان می‌شود. در دنیای واقعی نیز بانک مرکزی امکان قبض و بسط پول را دارد و در صورت کاهش قابل توجه حجم پول، ممکن است تورم منفی ایجاد شود.
  • علاوه بر بانک مرکزی، بانک‌ها نیز از طریق وام‌دهی می‌توانند پول خلق کنند و در مقابل با بازپرداخت وام‌ها پول خلق شده را جمع (یا اصطلاحاً منهدم) کنند. در صورتی که نظام بانکی با بحران مواجه شده و فعالیت وام‌دهی بانک‌ها مختل شود، خلق پول بانکی کاهش می‌یابد. به عبارتی بانک‌ها (و سایر نهادهای مالی) وام‌دهی خود را کاهش می‌دهند و نقدینگی را احتکار می‌کنند. این اتفاق نیز می‌توانند منشأ ایجاد تورم منفی باشد.

عوامل سمت تقاضا:

  • در مثال ساده‌ قبل فرض کنید به دلیل خاصی حجم کالاها افزایش یابد و برای مثال به ۲۰ واحد برسد. در صورتی که حجم پول همان ۱۰ واحد باقی بماند، قیمت هر واحد کالا معادل نیم واحد پول می‌شود. در گذشته که عمده‌ کالاهای اقتصاد محصولات کشاورزی بود، در دوره‌های ترسالی مقدار تولید محصولات افزایش یافته و وفور ایجاد شده باعث کاهش قیمت آن‌ها می‌شد. همچنین تغییرات تکنولوژی که باعث افزایش بهره‌وری کل اقتصاد می‌شود، می‌تواند اثر مشابهی ایجاد کند. برای مثال گسترش حمل و نقل ریلی در آمریکا در قرن نوزدهم باعث کاهش قابل توجه هزینه‌های حمل و نقل شد که یکی از عوامل تورم‌های منفی طولانی‌مدت در اواخر این قرن بوده است.
  • در مواقع بحرانی مانند شرایط کنونی پاندمی کرونا، مردم بسیاری از مصارف غیرضروری خود را کاهش می‌دهند؛ همچنین به علت عدم اطمینان از درآمد آینده، خانوارها ترجیح می‌دهند بیشتر پس‌انداز کنند. بنابراین می‌تواند انتظار داشت با کاهش تقاضای مردم، قیمت کالاها و خدمات کاهش پیدا کند. مهم‌ترین عامل ایجاد تورم منفی در شرایط کنونی همین کاهش مصرف خانوارها و کاهش تقاضای کل اقتصاد بوده است.
  • ترکیدن حباب بازارهای دارایی نیز یکی از عوامل مهم تورم منفی به شمار می‌آید. برای مثال اگر در بازار مسکن حبابی وجود داشته باشد، با ترکیدن حباب و کاهش قیمت املاک دو اتفاق رخ می‌دهد. اول اینکه مسکن به عنوان کالای مصرفی ارزان می‌شود. دوم اینکه چون مسکن (و به طور کلی املاک) نوعی وثیقه برای دریافت وام محسوب می‌شوند، امکان وام گرفتن برای مردم و تولیدکننده‌ها کاهش یافته و تقاضای آن‌ها برای سایر کالاها کم می‌شود. در نتیجه ممکن است سطح عمومی قیمت‌ها کاهش پیدا کند.

333333333

 تورم منفی از نظر اینکه کالاها ارزان شده و مردم می‌توانند بیشتر مصرف کنند پدیده‌ی مطلوبی است؛ اما به علت سازوکارهای مخربی که در اقتصاد ایجاد می‌کند، اثر منفی بر رشد اقتصادی و رفاه مردم دارد. از جمله:

  • کاهش قیمت‌ها باعث می‌شود سودآوری فعالیت‌های اقتصادی کاهش یابد؛ چون در فاصله‌ بین خرید نهاده‌های تولید و آماده شدن محصول برای فروش، قیمت محصول کاهش پیدا می‌کند. یعنی تولیدکننده نهاده‌ها را در قیمت بالاتری نسبت به محصولات خریداری کرده است و بنابراین سود کمتری خواهد داشت. این مسأله باعث می‌شود انگیزه‌ کمتری برای سرمایه‌گذاری وجود داشته باشد (که خود باعث کم شدن تقاضای نهاده‌ها شده و تورم را بیشتر کاهش می‌دهد)؛ در نتیجه رشد اقتصادی تضعیف می‌شود. افزایش بیکاری و کاهش رفاه از پیامدهای منفی این اتفاق است.
  • دقیقاً برعکس تورم مثبت، در تورم منفی ثروت از افرادی که دارایی‌های غیرنقد (مثل طلا و ملک) نگهداری می‌کنند به کسانی که پول نقد دارند منتقل می‌شود. چون به مرور زمان قیمت دارایی‌ها کاهش پیدا می‌کند و ثروت افراد دسته اول کم می‌شود. در مقابل قدرت خرید پول بالا رفته و ثروت افراد دسته دوم افزایش می‌یابد. از این مهم‌تر، کسانی که پول قرض می‌گیرند و کالایی را خریداری می‌کنند، با کاهش قیمت کالا عملاً زیان می‌کنند، چون مقدار بدهی آن‌ها (که به واحد پول است) ثابت می‌ماند.
  • یکی از عوامل ایجاد تورم منفی ترکیدن حباب دارایی‌ها بود. در این شرایط چون قیمت دارایی‌ها هر روز در حال کاهش است، آحاد اقتصادی (مخصوصاً نهادهای مالی مثل بانک‌ها) سعی می‌کنند با فروش سریع دارایی‌ها از ضرر جلوگیری کنند. با افزایش عرضه‌ی دارایی‌ها قیمت بیشتر کاهش یافته و طبق سازوکارهای مذکور تورم، منفی‌تر می‌شود و اثرات نامطلوب بیشتری ایجاد می‌کند. 

دولت‌ها و بانک‌های مرکزی با توجه به اثرات مخرب تورم منفی سعی می‌کنند از وقوع این پدیده جلوگیری کنند و در صورت ایجاد، با روش‌های مختلفی تورم را افزایش دهند. یکی از روش‌هایی که پس از شروع پاندمی کرونا توسط بسیاری از کشورها مورد استفاده قرار گرفت، سیاست‌های تسهیل کمی (Quantitative Easing) است. به عبارت ساده بانک‌های مرکزی با چاپ پول و افزایش حجم پول تلاش دارند تورم را بالا ببرند. بعضی کارشناسان پیش‌بینی می‌کنند با اتمام بحران کرونا تورم‌های بسیار بالای دورقمی در انتظار کشورها باشد.

منابع:

کارشناس اقتصادی