۰ نفر

یک کارشناس اقتصادی مطرح کرد:

اصلاح نظام مالیاتی تنها راه برون رفت از بحران اقتصادی

۱۲ آبان ۱۳۹۹، ۱:۲۴
کد خبر: 478325
اصلاح نظام مالیاتی تنها راه برون رفت از بحران اقتصادی

یک اقتصاددان با بیان اینکه برای کنترل اوضاع نامناسب اقتصادی باید بر فعالیت‌های نامولد، مالیات‌های کلان بست، گفت: نقدینگی خودش مسئول نیست. مسئول، عوامل باعث شکل‌گیری نقدینگی است که باید کنترل شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از فارس، اگر شرایطی برای شما مهیا شود و روزی با یک اقتصاددان هم صحبت شوید، اولین سوالی که این شخص می‌پرسید چه خواهد بود؟ آیا دلایل شرایط نامناسب اقتصادی محوریت سوالات شما را تشکیل می‌دهد یا علاقه‌مند هستید در ارتباط با راهکارهای حل مشکلات اقتصادی فعلی از این اقتصاددان سوال کنید. شاید هم سوالات شما پیرامون پیش‌بینی نرخ ارز، سکه و شاخص بورس باشد؟

به طور کلی مواجه شدن با یک اقتصاددان می‌تواند تجربه جالب توجهی برای یک فرد به حساب بیاید. ما این پرسش‌ها را با حسین راغفر عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا(س) در میان گذاشتیم.

در این گفتگو قرار است محورهایی تحت عنوان دلایل شرایط نابه سامان اقتصادی کنونی و راهکارهای به منظور برون رفت از بحران مطرح شود.

مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:

درآمد مالیاتی ناشی از رانت‌های ارزی می‌تواند کلید رفع کسری بودجه دولت باشد

شرایط کنونی اقتصادی کشور متاثر از یک‌سری علت و معلول‌هایی است، به نظر شما مهم‌ترین رکن شرایط نامناسب اقتصادی در حال حاضر کدام عامل است و چه راهکاری می‌تواند به برون رفت از این بحران کمک کند؟

راغفر: چند سالی هست که این مباحث را مطرح کردیم و راه‌حل‌ها را هم گفتیم و هم این‌که گفتیم اگر به این موارد توجه نشود، چه پیامدهایی برای کشور دارد و متاسفانه، پیش‌بینی‌ها امروز به وقوع پیوست. یکی از اقداماتی که الان باید انجام بگیرد، کاهش قیمت ارز است. ارز یک متغیر بسیار حساس و تاثیرگذار است و شاید مهم‌ترین مولفه یا متغیر اقتصاد کلان در کشور، همین ارز یا درواقع ارزش پول ملی هست. وقتی شما قیمت ارز را بالا می‌برید، یعنی ارزش پول ملی را پایین می‌آورید و اتفاقی که بلافاصله رخ می‌دهد، بی‌اعتمادی مردم به تصمیمات حاکمیتی است که این‌ها پس‌اندازهای در بانک را یک‌شبه نصف می‌کند.

کشورهایی که نفت ندارند، چطور اقتصادشان را اداره می‌کنند؟ پاسخ این سوال مالیات و نظام مالیاتی است. درآمدهای عجیب و غریبی در همین چند وقت در بازارهای مختلف کشور، شکل گرفته است و دولت سراغ آن‌ها نمی‌رود. چرا؟ ساده‌ترین پاسخ این هست که خود دولت منافع دارد. یعنی کسی که قرار هست تصمیم بگیرد، خود صاحب منفعت است.

بسیاری از کارشناسان و اقتصادان‌ها راهکار برون رفت از بحران اقتصادی فعلی را اصلاح نظام مالیاتی تلقی می‌کنند. منظور از کلید واژه اصلاح نظام مالیاتی چیست؟

راغفر: اقدامی که باید انجام بشود، گرفتن مالیات است. ما به شما آدرس می‌دهیم که کجا باید مالیات بگیرید. فقط ظرف 2 ماه اسفند 98 و فروردین 99، بالغ بر 500 هزارمیلیارد تومان، در بازار بورس درآمد ایجاد شده است. دولت باید سراغ این فعالیت برود. 10 درصد مالیات این رقم حدود 50 هزار میلیارد تومان می‌شود. همچنین امسال در اثر افزایش قیمت ارز، رانت ارزی 600 هزار میلیارد تومان درآمد از جیب صنایع فولاد و پتروشیمی و خودروسازان و معدن‌کاران کسب کرده است. همه این‌ها کاملا مشخص هست و دولت می‌تواند برود 10 تا 20 درصد از این فعالیت‌ها مالیات بگیرد و 120 هزار میلیارد تومان دیگر درآمد کسب کند.

مالیات بر عایدی سرمایه رکن اساسی نظام مالیاتی در کشور است

به نظر شما دولت در شرایط کنونی اقتصادی به چه نحو و با استفاده از چه ابزارهایی می‌تواند زمینه بهبود شرایط اقتصادی را حاصل کند؟

راغفر: دولت سکه می‌فروشد و از فروش سکه باید مالیات بگیرد. درآمدهای عجیب و غریبی در حوزه فروش زمین و مسکن مبادله می‌شود که تا به‌حال مالیات نداده‌اند و دولت باید سراغ این‌ها برود. حالا هم که اصرار بر این هست که بروید مالیات بگیرید، می‌گویند از کسانی که درآمد مشخص دارند، مالیات می‌گیریم. باید سراغ درآمدهای نامشخص و خارج از شبکه رسمی بروید.

همین الان شرکت‌های فولادی در داخل، سنگ آهن ندارند که بتوانند حداکثر تولید را انجام دهند و کمتر از ظرفیت تولید می‌کنند. سنگ آهن را ما بار می‌زنیم و به چین می‌فرستیم. خب چه کسی مسئول است؟ مردم؟ دولت بیاید و جلوی این‌ها را بگیرد. یک برنامه تلویزیونی گزارش می‌دهد که اگر این سنگ آهن را به چین نفرستیم و به تولیدکنندگان داخلی بدهیم، صدهزار شغل ایجاد می‌شود. خب از این‌ها مالیات بگیرید. الان دولت سال‌های سال است که یارانه‌های گاز، برق و آب و سنگ آهن مفت به تولیدکنندگان می‌دهد و آن‌ها محصولاتشان را با قیمت پایین به کشورهای خارجی می‌فروشند. ارز را که برنمی‌گردانند، هیچ؛ محصول را هم ارزان‌تر به خارجی می‌فروشند تا به مشتری داخلی. خب نظارت‌ها کجاست؟

یکی از علت‌های نابه‌سامانی نظام اقتصادی کشور، مسئله نبود مالیات در حوزه مسکن است. به نظر شما این خلا مالیاتی چه آسیب‌هایی را به بدنه اقتصاد کشور وارد کرده است؟

راغفر: این همه آژانس خرید و فروش مسکن در کشور به وجود آمده است، بسیاری از کسانی که در این شغل فعالیت دارند، پول‌های خارج از عرف می‌گیرند و معامله را جوش می‌دهند. چرا باید این اتفاق بیافتد؟ نظام مالیاتی ما کجاست؟ نظام بانکی باید سریعا اصلاح بشود. بخش قابل توجهی از بانک‌ها ورشکسته شده‌اند و دولت برای تامین ورشکستگی آن‌ها، دست در جیب مردم می‌کند. افزایش قیمت ارزی را که ایجاد می‌کند، به‌خاطر این هست که فسادی که نظام بانکی به‌خصوص بانک‌های خصوصی کردند را تامین مالی کند. از طرفی کسری بودجه دارد و یک عده می‌خواهند در انتخابات شرکت کنند، آمدند حقوق بازنشسته‌ها و معلمان را افزایش دادند. ما بسیار استقبال می‌کنیم از این‌که حقوق همه را افزایش بدهند، اما محلش دست در جیب مردم کردن نیست و باید سراغ مالیات رفت و نظام مالیاتی باید اصلاح بشود. اگر واقعا قصد این کار را دارند، همین دولت یازدهم، در تیرماه 1393 لایحه‌ای با عنوان مالیات بر عایدی سرمایه به مجلس برد و مجلس با حیله‌گری تمام رد کرد. اولین جایی که باید مالیات می‌دادند، خانه‌های خالی نیست؛ مالیاتی است که بر خرید و فروش زمین و مسکن وارد است.

کل بودجه نظامی آمریکا از محل مالیات‌های زمین و مسکن تامین می‌شود

سهم مالیات‌های حوزه مسکن در نظام‌های اقتصادی دنیا چه مقدار از کل درآمدهای مالیاتی دولت را تشکیل می‌دهد؟

راغفر: رقم قابل توجهی در ایالات متحده آمریکا که آزادترین اقتصاد دنیا است، وجود دارد که 12.2 درصد از کل مالیاتی که حاصل می‌شود، یعنی 720 میلیارد دلار که معادل بودجه نظامی این کشور است  از محل مالیات بر زمین و مسکن تامین می‌شود. این رقم در انگلستان که آزادترین اقتصاد اروپا به حساب می‌آید معادل 11.8 درصد از کل درآمدهای مالیاتی است. این رقم در ایران تنها معادل 3 درصد تعیین شده است که آن هم از محل مالیات بر عواید خرید و فروش زمین و مسکن نیست، بلکه به‌خاطر معاملات و نقل و انتقالات در دفاتر رسمی است که گرفته می‌شود. اصلا این رقم مسخره است. ما در طول جنگ موارد مشابه داشتیم. در سال 65 کل درآمد ارزی کشور 6 میلیارد دلار بود؛ با 3 میلیارد آن کالاهای اساسی را برای مردم تضمین کردند و با 3 میلیارد دیگر، جامعه را اداره می‌شد. ما بارها و بارها گفتیم که نمی‌شود از یک طرف هزار هزار خودروی لوکس وارد کنیم و تامین منابع ارزی را برای آن انجام دهیم و بعد از مردم توقع داشته باشیم که کالاهای اساسی تامین نشود و ایرادی نداشته باشد.

بسیاری از کارشناسان اختصاص ارز به واردات کالاهای لوکس را به عنوان یکی از روش‌های نامناسب توزیع ارز مطرح می‌کنند، به نظر شما راهکار توزیع عادلانه ارز در کشور چیست؟

راغفر: ما در شرایط کنونی راهی جز سهمیه‌بندی ارزی نداریم. یعنی ارز نباید برای واردات خودرو و گوشی همراه لوکس پرداخت کنیم. مردم الان ناراضی هستند، به این خاطر که نیازهای اساسیِ جمعیت بزرگی از جامعه تامین نمی‌شود. بنابراین ما باید اولویت تامین ارز را اصلاح کنیم. ما در سال‌های 97 و 98، طبق آمار بانک مرکزی، 180 میلیارد دلار صادرات داشتیم و ارزی وارد نشده است. چرا؟ پول کجا رفته است؟ بالغ بر 100 میلیارد دلار نقداً ذخیره ارزی داشتیم که می‌شود نزدیک 300 میلیارد دلار. پس این پول کجا رفته؟ کل تقاضای ارزی ما بین 35 تا 40 میلیارد دلار برای تامین کالاهای اساسی و تولید هست. بقیه را باید دولت سهمیه‌بندی می‌کرد.

اگر از تولید حمایت درست بشود و نظام مالیاتی در جهت حمایت تولید از باشد، در این صورت تولیدکننده پولش را از کشور خارج نمی‌کند. سال‌هاست که فرار سرمایه از کشور داریم که به اشکال مختلف خارج می‌شود چراکه تولید امنیت ندارد و آن چیزی که امنیت دارد، دلالی و سفته‌بازی و سوداگری است.

بانک‌ها به خرید و فروش سکه و ارز روی آورده‌اند

فعالیت‌های غیر مولد اقتصادی و سودهای سرسام آور آن‌ها تاچه اندازه زمینه نابه سامانی شرایط اقتصادی را فراهم می‌کند؟

راغفر: کسی که الان خرید و فروش ارز یا زمین بکند، یعنی کارهایی مولد شغل نیستند و ارزش افزوده ندارد، سود می‌برد و تولیدکننده در نهایت بازنده است و فعالیت پر ریسک به حساب می‌آید و با افزایش هزینه‌ها، قادر به رقابت نیست. پس سرمایه خود را یا از کشور خارج می‌کند یا وارد سوداگری می‌شود. سال‌هاست که این مورد را تجربه می‌کنیم و هیچ کسی هم خم به ابرو نیاورده است. حالا که پیامدهای آن مشخص شده است، همه دنبال راهکار هستند.

به نظر شما بهبود شرایط فعلی اقتصاد کشور با توجه به چه فعالیت‌هایی امکان پذیر است؟

راغفر: آن موقع که باید کاری می‌کردید، نکردید و حالا هم جلوی ضرر را از هر جا بگیرید، منفعت است. حالا باید منابع ارزی کشور، سهمیه‌بندی بشود. اولویت با تولید برای ایجاد اشتغال باشد. از دولت نهم، تخریب تولید در کشور آغاز شد و هنوز هم کماکان ادامه دارد. اگر این روند حفظ و حمایت از تولید صورت می‌گرفت، تحریم‌های خارجی بر ایران اثر نمی‌کرد. برای مثال نقدینگی در کشور آلمان 2.5 برابر تولید ناخالص داخلی آن‌هاست. چرا پس تورم ایجاد نشده است؟ چون در آلمان، نقدینگی وارد تولید می‌شود و تولید در آن‌جا مقرون به‌صرفه است اما در اقتصاد دلالی و سوداگری، بانک‌ها و بنیادها نقدینگی ایجاد می‌کنند. یکی از همین بنیادها فقط در 2 تا 3 ماه اول سال در بازار بورس هزار میلیارد تومان درآمد حاصل کرده است. خب این پول را کجا برده؟ بانکی که چندین سال زیان انباشته داشته است، یک‌دفعه قیمت سهامش چندین برابر شد. خب نظارت کجاست که این درآمد وارد تولید بشود؟ بانک باید این منابع را به تولیدکننده کمک کند و وام بدهد ولی درعوض خود بانک به خرید و فروش سکه رو آورده است و به همین دلیل یک‌دفعه سکه افزایش قیمت پیدا کرد و تنها عامل قیمت سکه، افزایش قیمت ارز نبود بلکه فریب‌کاری‌های نظام بانکی هم سهیم بوده است.

70 درصد از نقدینگی کشور در دست بانک‌ها و بنیادهای بزرگ است

یکی دیگر از متهم‌های شرایط اسف‌باری اقتصادی حضور نقدینگی در حوزه اقتصاد غیر مولد است، به نظر شما این عامل تا چه اندازه زمینه نامناسب شدن شرایط اقتصادی را مهیا کرده است؟

راغفر: محاسبات نشان می‌دهد، حجم پولی که در دست مردم هست، حداکثر 30 درصد است و مابقی این نقدینگی در دست بانک‌ها و بنیادهای بزرگ است و این‌ها هستند که با پول بازی می‌کنند. برای کنترل این اوضاع باید بر فعالیت‌های نامولد، مالیات‌های کلان بست. نقدینگی خودش مسئول نیست. مسئول، عوامل باعث شکل‌گیری نقدینگی است که باید کنترل شود.

این وضعیت مسکن، خود یکی از دلایل اصلی فرار مغزها و سرمایه‌ها از کشور است. یک کارمند معمولی 20 تا 30 ساله که تازه وارد بازار کار شده است، چطور می‌تواند خانه بخرد؟ چه کسی این درآمدها را حاصل کرده است؟ کدام مالیات را از این درآمدها گرفتیم؟ اگر روی این‌ها مالیات وضع میشد، به این صورت افزایش قیمت پیدا نمی‌کرد. دولت باید از این‌ها مالیات بگیرد و بخشی را به حمایت از تولید تبدیل کند و با حمایت از تولید برای مصرف‌کننده، مسکن اجتماعی بسازد.

یک بحثی اخیرا مطرح شد در رابطه با تسعیر ارز و در ادامه چاپ پول که بگوییم چون تورم به این شکل هست، بنا بر دارایی خارجی‌مان، پول چاپ کنیم و وارد بازار کنیم. به نظر شما این اتفاق منجر به بروز شرایط مثبتی است یا خیر؟

راغفر: این امر پایه پولی را افزایش می‌دهد و قطعاً تورم‌زا است. چرا مسیرهای کج و راه‌حل‌های غلط ارائه می‌کنند؟ چرا سراغ مالیات نمی‌روند؟ مگر بقیه دنیا نفت دارند؟ همه مالیات می‌گیرند. اتفاقاً الان بهترین فرصت برای اصلاح نظام مالیاتی و بانکی است. ما تعداد زیادی بانک داریم که دلیلی بر وجودشان نیست و بایستی تعطیل بشوند یا ادغام شوند. هزینه‌ای که دولت و بانک مرکزی برای نگه‌داری این‌ها می‌کنند، باید به شکل دیگری تامین بشود یعنی از درآمد کسانی که تخلف کردند، به دست بیاید. ما کِی این نابرابری‌های فاحش را در کشور داشتیم؟ آن‌هایی که برنده‌اند، باید هزینه‌اش را هم بدهند.