۰ نفر

گزارشی از نخستین همایش اقتصادی خزر؛

طنین آواز نوین خزر در «آوازه»

۲۶ مرداد ۱۳۹۸، ۵:۳۴
کد خبر: 374077
طنین آواز نوین خزر در «آوازه»

قلمرو کشورهای حاشیه دریای خزر قلمرویی وسیع به لحاظ جغرافیایی و انسانی است که تاکنون کشورهای همسایه خزر کمتر با نگاه اقتصادی- تجاری به ظرفیت‌های این پهنه نگریسته و کمتر از مزایای آن بهره‌مند شده‌اند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، احیای جاده ابریشم‌ و افزایش توان و رشد اقتصادی کشورهای روسیه، ایران، قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان و ازبکستان باعث شده است تا امروز بیش از پیش موضوع ثبات و امنیت منطقه‌ای، ارتقای سطح مبادلات تجاری و گردشگری و مراودات فرهنگی در دستور کار این کشورها قرار گیرد. نخستین مجمع همسایگان خزر با این بینش و راهبرد در بندر ترکمن باشی کشور ترکمنستان برگزار شد و هیأت ایرانی به ریاست معاون اول رئیس جمهوری با هدف تبیین دیدگاه‌های ایران در آن حاضر شد.

سفر برای حضور در مجمع همسایگان خزر یکشنبه بیستم مرداد ماه رأس ساعت مقرر انجام شد، هرچند در روزهای قبل تردیدهایی نسبت به برگزاری این اجلاس در رسانه‌ها مطرح شده بود؛ شایعاتی چون فوت «قربانقلی بردی محمداف» رئیس جمهوری ترکمنستان که قرار بود میزبان چهار کشور همسایه دریای خزر باشد. با وجود تلاش همه جانبه رسانه‌های رسمی ترکمنستان برای تکذیب خبر فوت «بردی محمداف» به‌دلیل نارسایی کلیوی همچنان جریان داشت و این شایعات وقتی کاملاً فروکش کرد که خبرگزاری‌ها از تدارک و حرکت «دیمیتری مدودف» نخست‌وزیر روسیه برای حضور در این اجلاس خبر دادند.

هواپیمای حامل معاون اول رئیس جمهوری پس از ترک فرودگاه مهرآباد به مقصد بندر «ترکمن باشی» در ساحل شرقی دریای خزر همان زمان و مسافتی را طی کرد که رئیس جمهوری ترکمنستان برای طی فاصله 560کیلومتری و رسیدن از عشق آباد به این بندر قدیمی نیاز داشت. از یک ساعت زمان پروازی که از سوی خلبان اعلام شد 20 دقیقه آن بر فراز کشور همسایه شمالی بود و 20 دقیقه نیز بر فراز بیابان‌های «قره قوم»؛ بیابان‌هایی که به سبب وزش بادهای گاه شدید، برای شهرهای بزرگ کشورمان در شمال شرق ریزگرد و آلودگی هوا به ارمغان داشته است.

 بندری در حاشیه بیابان

بندر ترکمن باشی نه مانند بندرهای شمالی کشورمان نظیر بندر انزلی، نوشهر، امیرآباد و آستارا در حاشیه جنگل و درختان قرار دارد و نه مانند بندر باکوی آذربایجان، اکتائوی قزاقستان و آستاراخان روسیه در کنار جلگه، بلکه بندری در حاشیه بیابان است. ترکمن باشی یا به زبان روسی بندر «کراسنووُدْسْک» میزبان بزرگترین پالایشگاه ترکمنستان، کشتی‌های کانتینربر و حتی پادگانی یادگار روس هاست، یادگاری از شاهزاده الکساندر و ژنرال‌های پس از او که خشونت و سبعیت را در به خاک و خون کشیدن ساکنان خانات خیوه – مناطقی از ترکمنستان و ازبکستان – به نهایت رساندند.

 فرودگاه ترکمن باشی یکی از 6 فرودگاه ترکمنستان است که باند آن به طول 2749متر خلاف جهت دریا و در امتداد بیابان‌های بی‌انتها کشیده شده، این طول باند اجازه داد تا هواپیمای ایرباس حامل هیأت ایرانی به راحتی در آن فرود آید. در باند فرودگاه تنها چند هواپیمای روسی از مدل «ایلوشین» و یکی دو فروند جت چند نفره  موجود بود و ساختمان نسبتاً معظم مسافری که مانند همه بناهای تازه تأسیس ترکمنستان نمای آن از سنگ مرمر سفید است. دو رئیس جمهوری ترکمنستان پس از جدایی این جمهوری از اتحاد جماهیر شوروی علاقه وافری به رنگ سفید دارند. غیر از ساختمان‌ها که همه باید با نمای سفید ساخته شود، دستورالعملی هم برای رنگ خودرو با این مضمون صادر شده که باید همه سفید باشند و اگر کسی خودرویی به رنگ دیگر داشته باشد حق بیرون آوردن آن از پارکینگ را ندارد!

آوازه یا دروازه تمدن

خودرو تشریفات معاون اول رئیس جمهوری هم مرسدس بنزی به رنگ سفید است. اجلاس قرار است در شهر تازه تأسیس «آوازه» برگزار شود. رابطه آوازه و بندر ترکمن مانند اسلام آباد و راولپندی در پاکستان و دهلی نو و دهلی قدیم در هند است. شهرهایی با فاصله چند کیلومتری از یکدیگر که یکی تازه تأسیس برای آدم‌های خاص و دیپلمات‌ها و تجار است و دیگری دارای ساختارهای کهنه و قدیمی برای کسانی که قرن‌ها و نسل اندر نسل در آنجا زندگی کرده‌اند. در واقع بندر ترکمن باشی در جنوب خلیج کوچکی است که در شمال آن از ابتدای سال 2007- یک سال پس از روی کار آمدن «بردی محمداف» - شهر نوساز و توریستی به‌نام آوازه احداث شده است. آوازه شباهت بسیاری به پایتخت عشق آباد دارد، شهری با هتل‌ها و مراکز تفریحی و ویلاهای زیبا که کمتر رنگ و بویی از ساخت و سازهای مدل کمونیستی برده است.

رئیس جمهوری ترکمنستان مانند بسیاری از حاکمان کشورهای منطقه آرزوها و رؤیاهای بلندپروازانه دارد؛ آرزوهایی که می‌خواهد با اتکا به پول نفت و گاز و بدون توجه به زیرساخت‌ها و بسترهای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کشورش را سریع به دروازه‌های تمدن برساند! پروژه شهر گردشگری «آوازه» در رقابت با شهرهای «آنتالیا» در بستر دریای مدیترانه یا «باتومی» در حاشیه دریای سیاه ساخته شد تا ترکمنستان را به مقصدی برای گردشگران از سراسر دنیا و منطقه مبدل بسازد، اما آوازه همانند نامش پرآوازه نشد و قطب گردشگری سواحل شرقی خزر! بیشتر به شهر ارواح تبدیل شده تا محلی برای تفریح گردشگران کشورهای منطقه. در هنگام عبور کاروان خودروهای حامل معاون اول رئیس جمهوری از شهری که بیش از دو میلیارد دلار صرف ساخت آن شده است حتی یک نفر در خیابان‌ها دیده نمی‌شد و تعداد ابنیه بیشتر از نیروهای انگشت شمار پلیس در برخی مناطق شهر بود. تصور اول این بود که به خاطر برگزاری اجلاس شهر خالی از سکنه شده اما در جست‌و‌جوی بعدی متوجه شدیم که دولت ویلاهای ساخته شده را به اجبار در اختیار برخی کارمندان قرار می‌دهد تا آوازه همانند «شهرک چرنوبیل» پس از انفجار اتمی خالی از جمعیت نباشد. دیدن پارک‌های آبی که هیچ کودکی در آن بازی نمی‌کند و ساختمان‌هایی یک شکل که قرار بوده به‌عنوان نگین شرق خزر اشتغال و درآمدزایی ایجاد کند، تعجبی ایجاد نمی‌کند وقتی بدانی که جریمه کشیدن یک نخ سیگار در خیابان برای گردشگران خارجی 100 دلار است و حق خارج شدن از محل اقامت از ساعت 10 شب را ندارید و هر لحظه باید انتظار داشته باشید که پلیس مدارک شناسایی‌ات را بخواهد و قطعاً هیچ‌کس و هیچ جا مرجعی برای پیگیری مفقود شدنت نیست.

در کنار ساحل به طول 26 کیلومتر بیش از 30هتل و انواع مراکز تفریحی، درمانی و گردشگری و رودخانه‌های مصنوعی زیبایی ساخته شده اما نتوانسته به اهداف خود برای جذب گردشگر دست پیدا کند. شاید مهم‌ترین هدف برگزاری نشست‌هایی نظیر مجمع همسایگان خزر با اهداف اقتصادی در این شهر، تبلیغ «آوازه» و حداقل تبدیل کردن این منطقه به دفتر شرکت‌های تجاری در حوزه انرژی و ترانزیت باشد. در چند سال گذشته نیز همایش‌هایی با موضوع کنگره صنعت گاز ترکمنستان، گردشگری ترکمنستان و... در این شهر برگزار شده است.

 عمق نفوذ زبان فارسی

تأثیر و عمق نفوذ فرهنگ و زبان فارسی بر ترکمنستان غیر قابل چشم پوشی است. از همین رو در شهری که بیشتر ساکنان آن از قدیم الایام روس و ازبک تبار بوده‌اند برای نام هتل‌ها «وطنچی»، «نفتچی»، «کاروان»، «هزینه»، «آرزو»، «سردار»، «قوت»، «برکت»، «حاصل» و... انتخاب شده است. محل اقامت هیأت ایرانی در محدوده محصوری به‌نام «تاخان» قرار داشت. به لحاظ امنیتی سایر میهمانان هم در همین محدوده مستقر بودند به جز میزبان «بردی محمداف» که شایعه مرگش پیش از اجلاس با وجود همه سختگیری‌ها در حوزه رسانه و اینترنت بلافاصله بازتاب پیدا کرد، با این حال این اخبار همواره مورد توجه محافل سیاسی و خبری دنیا قرار دارد. از شایعه انتخاب «سردار» فرزندش به‌عنوان سومین رئیس جمهوری ترکمنستان! تا تصمیمش برای پایین آوردن مجسمه طلایی «نیازف» اولین رئیس جمهوری و جایگزین کردن مجسمه طلایی شش متری خود بر بالای سکویی 21 متری از سنگ مرمر سفید در عشق آباد. او هم در این اواخر که کمتر در انظار حضور می‌یابد مشغول نوشتن یک اثر ادبی است، همان‌طور که صدام  پیش از حمله امریکایی‌ها رمان «ذبیحه و سلطان» را می‌نوشت.

یک بار پیش از این اجلاس «بردی محمداف» را در جریان افتتاح خط راه‌آهن «اینچه برون» در نقطه صفر مرزی دیدم. موقع سخنرانی همه همراهان و حاضرانش از وزیر امور خارجه تا نگهبان دم در ورودی سخنان او را می‌نوشتند، تصویری که اهالی رسانه از «کیم جونگ اون» رهبر کره شمالی بیشتر در ذهن دارند. با علامت او همه از صندلی برخاسته و باهم کف می‌زنند و با پایین آوردن دست، همه روی صندلی می‌نشینند و دوباره نوشتن را آغاز می‌کنند، گویی که اصلاً رسانه‌ای برای ثبت این سخنان وجود ندارد تا بتوان در فرصتی دیگر به آن مراجعه کرد. در خارج از دروازه مجموعه «تاخان» چند اتوبوس برای انتقال همراهان رؤسای کشورهای حاضر در اجلاس برای انتقال به سالن تدارک دیده شده بود. همه اتوبوس‌ها و خودروها علاوه بر اینکه رنگ‌شان سفید است از فناوری هیبرید برخوردار بودند و هیچ آلاینده‌ای از اگزوزهای آنها خارج نمی‌شد. حتی برای جابه‌جایی کارکنان در مجموعه و هتل‌های جهانی از دوچرخه و اسکوتر برقی استفاده می‌شود. مانند بیشتر کشورهای جداشده از شوروی سابق امر نظافت خیابان‌ها برعهده زنان است و اگر چه کمتر شهروندی در شهر دیده می‌شود و خودروی غیردولتی نیز در شهر تردد نمی‌کند که آلودگی ایجاد کند اما همه جا از تمیزی می‌درخشد و حتی یک ته سیگار در پیاده روها یا در کنار چمن‌ها دیده نمی‌شود که از این بابت و نیز آسمان آبی و هوای سبک انسان دچار حسرت می‌شود.

مقابل تالار محل برگزاری اجلاس که به سبک بناهای چینی ساخته شده صف عظیمی از اعضای هیأت‌های همراه برای ورود ایجاد شده و برخلاف سایر همایش‌هایی که تاکنون در آنها حاضر شده بودم تفاوتی برای اعضای هیأت‌ها و خبرنگاران و حتی افراد مدعو از دستگاه‌های دولتی قائل نشده بودند، تنها پنج مقام رسمی از در اصلی و با تشریفات در محل سخنرانی حاضر می‌شدند. ساختمان محل برگزاری اجلاس بنایی سه طبقه و بسیار مجلل بود. از آکواریوم بزرگی که سطح بزرگی از کف طبقه دوم را به خود اختصاص داده بود و همه گونه‌های خزر را در برداشت تا سالن شیک و زیبایی با ترکیب مبلمانی از رنگ سبز و کرم که نمونه‌اش در تهران وجود ندارد. به هیچ فیلمبرداری اجازه ندادند که درداخل سالن سه پایه بگذارد و مانع رفت و آمد افراد شود و تنها دوربین‌های تلویزیون رسمی حق کار داشتند و فیلمبرداران سایر کشورها پس از گرفتن چند فریم، فیلم را می‌توانستند از تلویزیون ترکمنستان دریافت کنند.

جاده ابریشم و اجلاس مردانه

احیای جاده ابریشم دوباره رونق گرفته و کشورهایی که در مسیر این جاده قرار گرفته‌اند به ‌قدر بضاعت تلاش می‌کنند سهمی از تجارت هنگفت این مسیر تاریخ‌ساز را برای خود بردارند. به همین دلیل ترکمنستان نیز برای سهم‌گیری از تحرکات به توسعه بندرترکمن باشی همت گذارده تا این بندر ارتباط ریلی و دریایی 2 سوی دریای خزر، آسیا و آسیای مرکزی در شرق و قفقاز و ترکیه در غرب را با ظرفیت 25 میلیون تن فراهم آورد.

دکتر جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری ایران، بردی محمد اف رئیس جمهوری ترکمنستان، دیمیتری مدودف نخست‌وزیر ترکمنستان، عسگر مامین نخست‌وزیر قزاقستان، نوروز ممدوف نخست‌وزیر آذربایجان و آچیلبای رحمت اف معاون اول نخست‌وزیر ازبکستان پس از گرفتن عکس یادگاری با هم وارد سالن شدند و بازهم خلاف سایر اجلاس‌ها از همان دری وارد سالن شدند که بقیه آمدند، همه سالن به افتخار مقامات عالیرتبه کشورهایشان ایستاده و با صدای دست آنها را تا محل استقرار مشایعت کردند. در روی صحنه‌ای (استیج) که مفروش به دستبافی از هنرهای دستی مردم ترکمن بود شش مبل قرار داده بودند که یکی از آنها به دبیر جلسه تعلق داشت و بهترین آن به لحاظ استقرار و بصری به رئیس جمهوری ترکمنستان و معاون اول رئیس جمهوری ایران، که در وسط صحنه بود.

سخنران اول مطابق رسم «بردی محمد اف» بود. همان اتفاق اینچه برون دوباره رخ داد، به محض قرائت اسم رئیس جمهوری ترکمنستان از سوی دبیر جلسه برای سخنرانی، بیشتر حاضران سالن که ترکمن بودند ایستاده و هماهنگ برای او دست می‌زدند و تنها زمانی از این کار دست کشیدند که او نخستین کلمه متن پیش رویش را خواند. حالا همه آنها در حال نوشتن بودند. ترکمن‌های حاضر در جلسه همه کت و شلوار مشکی و پیراهن سفید و کراوات مشکی بر تن داشتند و زنان معدودی هم که همراه آنها بودند لباس محلی پوشیده بودند. فارغ از نگاه‌های فمنیستی، از تعداد انگشت شمار زنان حاضر در هیأت‌ها و جلسه می‌شد عمق مردانه بودن جلسه را حدس زد. همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد «بردی محمداف» از دو موضوع انرژی و حمل‌و نقل سخن گفت، دو موضوعی که به در سمت چپ و راست صحنه به‌صورت کلامی و تصویری روی ماکت‌هایی نقش بسته بود. از شبکه حمل و نقل ریلی که کشورش را به چین و ایران و قزاقستان متصل کرده و ازاینکه از ظرفیت‌های خزر باید استفاده بیشتری شود. با پایان سخنرانی رئیس جمهوری ترکمنستان جماعت دوباره ایستاده برای او دست می‌زدند و همزمان کلمه «آرقاداغ» را تکرار می‌کردند که معنایش حامی است. این لقبی است که رئیس جمهوری ترکمنستان به خود اختصاص داده است و دوست دارد همه جمعیت پنج میلیونی کشورش همه جا آن را فریاد بکشند.

سخنران بعدی نخست‌وزیر آذربایجان بود که بسیار مورد توجه دبیر ترکمنی اجلاس بود چراکه در سال‌های اخیر بیشتر مبادلات تجاری از بندر ترکمن باشی به بندر باکوی آذربایجان انجام شده است. فاصله بین بندر باکو و ترکمن‌باشی 325 کیلومتر است که کشتی‌ها آن را در 20ساعت طی می‌کنند. او هم این اجلاس را زمینه مهمی برای افزایش حجم تجارت کشورها ارزیابی کرد و قدرت دریایی کشورش در حوزه خزر را با گفتن این جمله به رخ کشید که امروز آذربایجان بیش از 60 کشتی حمل بار اعم از کانتینر و فله بر در منطقه دارد و به‌دنبال توسعه این روند است. آذربایجان هم که دومین رئیس جمهوری کشورش الهام    علی اف فرزند حیدرعلی اف به منابع غنی نفت و گاز دسترسی دارد، طرح‌های بلند پروازانه‌ای برای توسعه در سردارد و البته او توانسته علاوه بر اجلاس‌های اقتصادی برخی رخدادهای دنیای هنر و موسیقی مثل مسابقه آواز یورو ویژن را نیز در باکو میزبانی کند. قطعاً بخشی از این موفقیت را سران آذربایجان مدیون قدمت و ریشه‌های عمیق فکری و فرهنگی در باکو هستند که بندر ترکمن باشی از آن بی‌بهره است.

 دیپلماسی در خزر

ترکمنستان یک کشور محصور در خشکی است، اما برای تجارت رو به رشدش بویژه واردات نیازمند استفاده از خاک کشورهای همسایه یا تقویت خط       دریانوردی است. خط آهن ترکمنستان به شهر سرخس متصل است و از آنجا تا بندرعباس امتداد دارد. یکی از دلایل اهمیت یافتن بندر چابهار و خط ریلی که به مشهد متصل می‌شود همین نیاز کشورهای منطقه نظیر افغانستان و ترکمنستان است. هند که به‌دنبال یافتن بازارهای جدید است محکم پای کار توسعه چابهار ایستاده و همین فشارهاست که امریکا را مجبور کرد تا این بندر را از فهرست بنادر تحریمی ایران کنار بگذارد. اما ترکمنستان نمی‌خواهد که مسیر ارتباط تجاری‌اش را به یک راه حل گره بزند و به همین دلیل حتی از راه‌اندازی مسیر دریایی ترکمن باشی- انزلی استقبال می‌کند.

یک سال پیش اسحاق جهانگیری از طرح توسعه بندر انزلی بازدید کرد و از مسئولان منطقه آزاد انزلی خواست تا با توجه به تحریم کشتیرانی ایران در آب‌های بین‌المللی و نیاز کشور به کالا به‌دنبال راه‌های جایگزین باشند. او در اسکله سوار کشتی باری شد که از بندر «اکتائو» قزاقستان در بندر انزلی لنگر انداخته بود تا نوید راه‌اندازی کریدور بین‌المللی چین ـ قزاقستان ـ ایران را بدهد. بنابراین خزر ظرفیتی بی‌نظیر برای پشت سر گذاشتن تحریم‌ها دارد. معاون اول رئیس جمهوری بارها در سخنان خود تأکید کرده است که کشوری با وسعت ایران و در چنین موقعیت سوق الجیشی مهمی در خاورمیانه و داشتن 15 همسایه را نمی‌توان تحریم کرد و همواره از استانداران مرزی کشور خواسته تا با ابتکارات جدید بن‌بست در انتقال کالا به کشور را بشکنند.

سخنران سوم جلسه اسحاق جهانگیری بود که در بخشی از سخنانش از موضع دیپلماسی عمومی به عملکرد امریکا در برجام و تحریم‌های ظالمانه کشورمان پرداخت. او گفت؛ امریکا ناامنی ایجاد می‌کند تا با فروش اسلحه امنیت بخرد. او در ذیل این سخنان از سران حاضر در اجلاس خواست تا بدون توجه به این زورگویی‌ها روابط خود را با یکدیگر تنظیم کنند. این جمله در واقع نقد سیاست امریکایی «همه چیز در منطقه منهای ایران» بیان شد. سیاستی که می‌خواهد با ایجاد رقابتی ناخواسته بندر ترکمن باشی را به «دروازه دریایی» منطقه مبدل کرده تا ارتباط اروپا با آسیای میانه از طریق آن انجام شود هر چند هزینه‌های آن بالاتر از کریدورهایی باشد که ایران در آن می‌تواند نقش داشته باشد.

معاون اول رئیس جمهوری کشورمان با یادآوری اهمیت 21 مرداد برابر با 12 آگوست برای کشورهای ساحلی دریای خزر گفت: در چنین روزی بود که کنوانسیون تهران در سال 2006 لازم‌الاجرا شد و در سال 2018 نیز کنوانسیون وضعیت حقوقی دریای خزر به امضا رسید. به این اعتبار امروز، «روز خزر» نامگذاری شده و نقطه عطفی است در روابط و همکاری‌های پنج جانبه کشورهای ساحلی دریای خزر که باید آن را گرامی بداریم و از این فرصت برای بسط هر چه بیشتر روابط استفاده کنیم. پیمانکاران ایرانی در سال‌های گذشته حضور موفقی در عراق، تاجیکستان و ترکمنستان داشته‌اند و باید از حضور آنها در این کشورها و ارزآوری از بابت دانش به جای نفت و گاز حمایت کرد. از این منظر دکتر جهانگیری هم بر استفاده از خزر برای امروز توسعه گردشگری، گمرکی، حمل و نقل، کشتیرانی و بنادر، صنایع، شیلات، سرمایه‌گذاری‌های متقابل در ساخت بندر، خرید و فروش تجهیزات بندری و ترانزیت تأکید کرد و همزمان توان شرکت‌های ایرانی در حوزه‌های فناوری‌های نوین خدمات فنی ـ مهندسی، سد و نیروگاه برق ـ آبی، جاده و راه‌آهن، اکتشاف معادن و واحدهای صنعتی را یادآور شد.

 مدودف و خودروی زرهی

در پایان سخنرانی‌ها از هریک از سران هیأت‌ها سؤالی درباره خزر پرسیده شده و پرسش از دکتر جهانگیری درباره محیط زیست خزر بود که معاون اول رئیس جمهوری در این باره گفت: تمام طرح‌های توسعه‌ای در دریای خزر حتماً باید از پیوست زیست محیطی برخوردار باشند و همه ملاحظات لازم در خصوص محیط زیست رعایت شود. باید نظارت جمعی از سوی کشورهای ساحلی خزر بر طرح‌های توسعه‌ای در دریای خزر اعمال شود تا این دریا که میراث گرانبهایی است از گزند آسیب‌های زیست محیطی در امان بماند.

بلافاصله پس از پایان سخنرانی‌ها سران 5کشور به اتفاق یکدیگر از سالن خارج شدند. در همان محل اجلاس زمانی برای ملاقات دوجانبه جهانگیری با محمداف در نظر گرفته شد. طبق قراردادی که مختص رئیس جمهوری ترکمنستان است قرار شد در این جلسه تنها دکتر جهانگیری حاضر باشد و حتی سفیر ایران در فاصله‌ای دورتر از دو مقام شاهد گفت‌و‌گو باشد. خبرنگاران و عکاسان زیادی پشت در محل مذاکره اجتماع کرده بودند و سایر مقامات هم که راهی به محل نداشتند همپا با اصحاب رسانه ایستاده منتظر بودند.

در محل اقامت و پیش از صرف ناهار دیدارهای دوجانبه متعددی بین مقامات کشورهای حاضر برگزار شد. تنها خودرو سیاه در شهر آوازه متعلق به «دیمیتری مدودف» نخست‌وزیر روسیه بود که همانند «پوتین» به هر کجا سفر می‌کند این خودروی زرهی چند تنی را با خود می‌برد. با وجود تأمین امنیت میهمانان از سوی کشور میزبان که نگاه امنیتی در آن بسیار قوی است باز یک تیم چند 10 نفره از محافظان روس نخست‌وزیر روسیه را همراهی می‌کرد. هنوز هم نگاه ترکمن‌ها به روسیه نگاهی ویژه است. علاوه بر تحصیل «بردی محمد اف» و پسرش «سردار» در روسیه، بیشتر تجارت و نیازها و صادرات نفت و گاز این کشور از طریق این پدر معنوی انجام می‌شود و سیطره سیاسی، ‌نظامی و استراتژیک مسکو از طریق پیمان‌های دوجانبه و منطقه‌ای حکمفرماست. به همین دلیل است که روی صحنه طرز نشستن مدودف روی مبل به گونه‌ای است که او مالک اجلاس و بزرگ جلسه است و حتی وقتی برای سخنرانی به پشت تریبون می‌رود همه حاضران در تالار که از کشورهای جداشده از شوروی هستند برایش می‌ایستند و او را تشویق می‌کنند.

 دندانپزشک عاشق اسب

در محل مذاکرات که در ساختمان‌های متفاوت برگزار می‌شود و در محل پذیرایی و صرف غذا تابلوهایی از طبیعت این کشور و «بردی محمد اف» سوار بر اسب وجود دارد. در کتابخانه اتاق مذاکرات اصلی‌ترین کتاب درباره اسب است که به قلم رئیس جمهوری ترکمنستان نوشته شده است که همه مردم مجبور هستند آن را بخوانند. در کشوری که شغل اصلی اکثر مردم در آن دامپروری است، به‌خاطر موقعیت جغرافیایی و حرکت دام، سوارکاری در آن از گذشته دور ارزش به شمار می‌آمده از همین رو رئیس جمهوری ترکمنستان عاشق اسب است و مجسمه طلایی‌اش او را سوار بر اسب نشان می‌دهد. در تقویم ملی این کشور «روز اسب» وجود دارد که تعطیل رسمی است.

آخرین برنامه‌ای که در مجمع برای میهمانان تدارک دیده شده بود بازدید از نمایشگاه فناوری‌های نوین مجمع اقتصادی خزر بود که در سخنرانی «بردی محمداف» بر آن بسیار تأکید شده بود. در این نمایشگاه یک دستگاه خودروی دنا پلاس نیز به نمایش در آمده بود. معاون اول رئیس جمهوری پس از خداحافظی با رئیس جمهوری ترکمنستان به فرودگاه ترکمن باشی بازگشت تا هیأت ایرانی نخستین هیأتی باشد که این بندر را به مقصد تهران ترک می‌کند.