۰ نفر

برد ایران از جنگ تجاری چین و آمریکا

۱۳ مرداد ۱۳۹۸، ۵:۱۰
کد خبر: 371120
برد ایران از جنگ تجاری چین و آمریکا

منازعه میان دو ابرقدرت اقتصادی بالا گرفته است. دونالد ترامپ رئیس جمهوری امریکا از زمان انتخابش، بر طبل کسری تجاری کشورش در برابر چین می‌کوبید تا آنجا که در مراحل مختلفی با وضع تعرفه روی کالاهای چینی، گام‌هایی برای این مقصود برداشته است.

  به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، در تازه‌ترین اقدام پا را فراتر از تصمیمات قبلی گذاشته و اعلام کرد:«از یکم سپتامبر (۱۰ شهریور) بر واردات کالاهای چینی به ارزش 300میلیارد دلار تعرفه جدید وضع می‌کند.» اقدامی که در صورت تحقق کل کالاهای چینی وارد شده به امریکا را شامل می‌شود. این تصمیم واکنش‌هایی از سوی مقامات هر دو کشور را در پی داشته است.  «هوآ چونینگ»، سخنگوی وزارت خارجه چین هم با رویکردی تقابلی به اقدامات دونالد ترامپ پاسخ داد و گفت: «پکن آماده است تا به افزایش تعرفه‌های امریکا پاسخ دهد.» این یعنی اگر امریکا 10 درصد تعرفه اضافی اعلام کرده را اعمال کند، چین نیز مجبور است اقدامات متقابل لازم را اتخاذ کند. در شرایطی که ابر قدرت‌ها جدال تجاری دارند دیگر کشورها نیز چرتکه می‌اندازند تا از این ماجرا برآورد هزینه – فایده داشته باشند. به بیان ساده‌تر، این سؤال مطرح است که اقتصاد سایر کشورها از جمله ایران به‌طور مستقیم و غیر مستقیم چه تأثیری از این جنگ تجاری می‌پذیرد. کارشناسان در تهران دیدگاه‌های مختلفی در این باره دارند، برخی براین باورند که تهران می‌تواند برنده این دعوا باشد، برخی می‌گویند که اقتصاد ایران تأثیری نمی‌گیرد و برخی هم عنوان می‌کنند که چین و امریکا کنار می‌آیند یا اینکه در نهایت هنوز داوری برای چنین  تحلیلی  زود است. در این میان کارشناسان در حال ارزیابی برندگان و بازندگان این دعوای تجاری‌اند. بالا بودن حجم تجارت ایران با چین گوش‌ها را تیز‌تر و ما را نسبت به نتیجه این اتفاق حساس‌تر می‌کند.

فرصتی برای ایران

شاهین شایان آرانی

مشاور ارشد بازارهای مالی بین‌المللی

دعوای تجاری میان امریکا و چین بالا گرفته است. این دو کشور تاکنون تعرفه‌های وارداتی‌شان را به ارزش صدها میلیارد دلار برای واردات کالاهای یکدیگر تغییر داده‌اند، در چنین شرایطی آنچه اهمیت پیدا می‌کند تأثیر این دعوای تعرفه‌ای بر مناسبات اقتصادی دیگر کشورها از جمله ایران است، چرا که حجم تجارت ایران با چین رقم قابل ملاحظه‌ای است. مدت هاست محصولات چینی در بازار داخلی ایالت متحده از قدرت رقابتی بیشتری نسبت به محصولات تولید شده در امریکا برخوردار است، به طوری که توانسته بر بازار محصولات این کشور تسلط پیدا کند.این در حالی است که ریاست جمهوری این کشور با رویکرد تقابلی به‌دنبال تعدیل سلطه تجاری چین بر مناسبات تجاری دو کشور است.از سوی دیگر، دولت چین به منظور حمایت از تولید محصولات داخلی(چینی)اقدامات مشابه‌ای انجام داده است و حال مجدداً ایالات متحده با وضع تعرفه 10 درصدی روی کالاهای چینی اقدام به مقابله جدید کرده است. آنچه در این میان قابل تأمل است اینکه امریکا کشوری با اقتصاد رقابتی و بازارآزاد است، بنابراین استفاده از ابزار تعرفه بالا یا تعرفه‌گذاری مانعی برای تجارت آزاد میان کشورها محسوب می‌شود، از سوی دیگر، این رویکرد با سیاست حزب حاکم این کشور، یعنی جمهوریخواهان که خواستار سیاست‌های اقتصاد باز و آزاد هستند مغایرت دارد. اما در آن سو، کشور چین که الزاماً رویکرد کاپیتالیستی یا اقتصاد باز ندارد، تعرفه‌گذاری را به‌عنوان بخشی از سیاست‌ها و برنامه‌های اقتصادی این کشور با هدف حمایت از تولیدات داخلی در سطح جهانی تعریف کرده است. به این ترتیب، تصمیم امریکا صرفاً با هدف مقابله با سیاست بازرگانی چین اتخاذ شده است که در این صورت، فلسفه اقتصاد رقابتی امریکا را مورد پرسش قرار داده است. نکته مهم دیگراین است که تعرفه‌گذاری روی کالاهای چینی که به نوعی مالیات بر واردات محسوب می‌شود برای افزایش هزینه تولید محصولات چینی است تا از کشش بازار مصرف و رغبت خریداران امریکایی به آن بکاهند. تصمیمی که قطعاً بازار مصرف محصولات چینی در امریکا را با چالش‌های جدی مواجه می‌کند. به نظر می‌رسد دولت امریکا با اتخاذ این تصمیم به‌دنبال گسترش بازار محصولات امریکایی در چین است که همان منصرف شدن حکومت چین از سیاست تعرفه‌گذاری تعریف می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان گفت امریکا سیاست فشار را برگزیده است. حال آنچه از برآیند این تصمیم حاصل می‌شود احتمالاً کوچک شدن بازار محصولات چینی در امریکا به سبب افزایش قیمت‌ها است، اما تغییری در میزان صادرات محصولات امریکایی به چین ایجاد نمی‌شود. این موضوع از وجه دیگر هم قابل تبیین است که آن تأثیر دعوای تجاری میان این دو کشور بر کشورهای دیگر بویژه ایران خواهد بود. به نظر می‌رسد دولت چین در صدد جبران بازاری باشد که در امریکا از دست داده است و این مهم با بازاریابی در کشورهای دیگر محقق می‌شود. این تصمیم برای کشورهای خریدار کالاهای چینی پیامدهای مثبت در پی خواهد داشت با این توضیح که قدرت چانی زنی طرف‌های تجاری با چین ارتقا می‌یابد. برآورد کمی این رخداد اکنون امکان پذیر نیست، اما قطعاً تحقق پذیر است. ضرورت دارد تا این دعوای تجاری کنترل شود اما در صورت تشدید تنش‌ها اقتصاد هر دو کشور با از دست دادن بخشی از بازار خود تحت تأثیر قرار می‌گیرد. در این میان رکود اقتصاد دو کشور برای اغلب کشورها تبعات منفی دارد، اما شرایط برای ایران به گونه دیگری رقم می‌خورد. با این توضیح که ایران به‌دلیل قرار گرفتن در شرایط تحریم امکان چانه زنی بیشتری با کشور چین پیدا می‌کند و رکود چین یعنی انگیزه برای تعامل اقتصادی بیشتر با ایران. از سوی دیگر، انگیزه چین برای تن ندادن به دستورات تحریمی امریکا علیه ایران نیز تقویت می‌شود. به‌صورت کلی می‌توان گفت تقویت تعامل اقتصادی دو کشور و قدرت ایران برای چانه زنی با چین از پیامدهای مثبت دعوای تجاری این دو کشور برای ایران است.

باید منتظر نتیجه باشیم

بیژن صفوی

استاداقتصاد بین‌الملل

چین از جمله کشورهای دارای اقتصاد باز و بزرگ است. صادرات چین به امریکا، به قدری قابل توجه است که چین را به حفظ این بازار ترغیب می‌کند. از سوی دیگر، امریکا یکی از بزرگ‌ترین وارد‌کنندگان و مصرف‌کنندگان محصولات چینی در جهان است و به این بازار احتیاج دارد. در واقع این دو کشور هم‌پیوندی شدیدی در اقتصاد دارند و حساسیت‌های موجود که تحت عنوان جنگ تجاری مطرح می‌شود نیز به‌همین دلیل است. تحولات اقتصادی این دو کشور در شرایط مختلف تغییرات سیاستی را ایجاب می‌کند که در نهایت موازنه تجاری‌شان دستخوش تغییراتی می‌شود. برای مثال در بحران سال 2008 بعد از بررسی‌های لازم دولت اوباما، به این نتیجه رسید که پول نقد به بخش تولید و بنگاه‌های اقتصادی خود تزریق کند. این راه حلی برای خروج از بحران بود. این اتفاق به رقابت‌پذیری محصولات امریکا منجر شد و امریکایی‌ها توانستند بخشی از کالاهای وارد شده از چین را جایگزین کنند. تصمیمی که چین را برآن داشت تا با تغییر نرخ مبادله، تغییر نرخ ارز و کاهش ارزش پول ملی سیاست امریکا را خنثی کند. در نهایت پس از رفت و برگشت‌های بسیار تا حدودی موضوع با یک مُسکن سیاسی تعدیل و موقتاً متوقف شد. اکنون مطرح شدن دوباره جدال تجاری دو کشور ادامه همان کشمکش سابق است. در واقع می‌توان گفت حافظه تاریخی دو کشور فعال شده است. در دنیای امروز اقتصادها هم‌پیوند شدیدی با یکدیگر دارند به گونه‌ای که تحولات، نوسانات و تغییرات در سیاست‌های هر کشور بر دیگر شرکای تجاری آن کشور تأثیر می‌گذارد و آنها را به واکنش وا می‌دارد. از آنجا که ساختار اقتصادی دو کشور چین و امریکا به هم پیوند دارد، دعوا‌ها و کشمکش‌های بین آنها هم استمرار می‌یابد. این دو کشور بنا به حجم مبادلات بین‌المللی بالایی که دارند بیش از دیگر کشورها از تغییرات سیکل‌های تجاری جهانی(رکود یا رشد) متأثر می‌شوند بنابراین تلاش می‌کنند تغییر سیکل‌های تجاری را به نفع خود پایان دهند این مهم با جنگ‌های اقتصادی همراه است. مطالعات نشان می‌دهد به‌طور متوسط هر دو سال یک بحران اقتصادی منطقه‌ای یا بین‌المللی در جهان رخ می‌دهد. در چنین شرایطی هم پیوندی اقتصادی میان کشورها بیشتر خود را نشان می‌دهد. در واقع برخلاف مزایای بسیاری که این هم پیوندی‌ها به‌دنبال دارد مشکلاتی را برای کشورها و به تبع آن اقتصاد جهان ایجاد می‌کند که مهم‌ترین آن سرایت کردن بحران‌ها از یک اقتصاد به اقتصاد دیگر است که البته این موضوع با شدت روابط تجاری کشورها رابطه مستقیم دارد. در نهایت به‌نظر می‌رسد از این دعوای اقتصادی شرکای تجاری دو کشور تأثیر قابل توجهی نگیرند چرا که کشمکش‌ها تا جایی ادامه پیدا می‌کند که دو کشور به یک تعادل و توازن اقتصادی و تجاری متقابل برسند. پس از به‌دست آمدن این توازن است که می‌توان پیامدها و ابعاد مختلف موضوع را تبیین کرد. برای ایران که شراکت تجاری قدرتمندی با چین دارد باید منتظر ماند و دید مدل تعادلی بین چین و امریکا بر اساس کدام سیاست‌ها تنظیم می‌شود. مثلاً اگر این سیاست بر مبنای برابری یوان با دلار باشد رابطه برابری یوان با ریال هم تحت تأثیر قرار می‌گیرد. در واقع افزایش یا کاهش یوان، ریال را تحت تأثیر قرار می‌دهد. البته این در شرایطی است که محدودیت‌های تجاری و اقتصادی مد نظر نباشد اما در شرایط فعلی اقتصاد ایران که با محدودیت‌ها و تنگناهایی همچون سوئیفت و تحریم‌ها مواجه است، تغییرات هزینه مبادله برای ما اتفاق می‌افتد. اما در نهایت باید منتظر نتیجه نوع موازنه و تعادلی باشیم که از این دعوای تجاری به‌دست می‌آید و متناسب با آن سیاست‌های اقتصادی خود را تنظیم کنیم. در شرایط تنگنای اقتصادی اولویت سیاست‌های اقتصاد ملی بر اقتصاد بین‌المللی ارجحیت دارد.