۰ نفر

قیمت را ببین لباس را نخر!

۲۱ خرداد ۱۳۹۸، ۵:۳۰
کد خبر: 359033
قیمت را ببین لباس را نخر!

حتماً شنیده‌اید مد برمی‌گردد و لابد دقت کرده‌اید که این روزها انواع مدهای دهه 60 به خیر و خوشی درحال بازگشت است؛ سال‌های خاطره‌انگیزی که هر پدری در خانه یک زیرپوش سوراخ و دو جفت جوراب وصله زده توی کمد داشت. همان سال‌هایی که مادر سوراخ زانوی شلوار بچه‌ها را با سر زانویی‌های کارتونی یا پرچم کشورها وصله می‌زدند. سری به فروشگاه‌های لباس بزنید تا به چشم خودتان ببینید مد چطور برمی‌گردد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، اگر از چند ماه پیش با نجومی شدن قیمت برندهای خارجی دلخوش به برندهای ایرانی بودید و با خودتان می‌گفتید مگر ایرانی چه عیبی دارد یا فلان مارک ایرانی هم طرح خوب و قیمت مناسبی دارد، باید بگویم که دیگر از آن دوره گذر کرده‌ایم. حالا قیمت برندهای ایرانی هم روز به روز بالا می‌رود و شما می‌مانید و مد دهه 60.

 سکانس اول

فروشگاه یک برند ایرانی با دیواری آجری به سبک قدیمی و باد مطبوع کولر و ریتم ملایم موزیک. فروشندگان مشغول مرتب کردن لباس‌ها روی رگال هستند و با لبی خندان و صدایی ملایم طوری قیمت‌ها را تکرار می‌کنند که انگار نه انگار همه چیز از یک ماه قبل از عید تا امروز حداقل 30 درصد بالا رفته. با ناباوری خاصی شلوارک تریکو را به فروشنده نشان می‌دهم و با غرولندی که ناخودآگاه راه باز می‌کند، می‌گویم واقعاً برای این شلوارک باید 118 هزار تومان پول بدهم؟ فروشنده با خنده می‌گوید: «خب می‌توانید نخرید» با تعجب می‌گویم من مشتری شما هستم. یک ماه قبل از عید این شلوار جین را از شعبه دیگری خریدم 150 هزار تومان حالا شده 250هزار تومان. مگر شما برند ایرانی نیستید چطور اینقدر قیمت‌ها بالا رفته؟ فروشنده می‌گوید: «قیمت پارچه بالا رفته ما که مقصر نیستیم.» مشتری‌ها آرام و بی‌صدا وارد می‌شوند و بعد از خنک شدن و تماشای چند برچسب قیمت، خونسرد خارج می‌شوند و به دریاچه چیتگر خیره می‌مانند.

 سکانس دوم

فروشگاهی بزرگ از برندی ایرانی که بعد از سال‌ها به خاطر طراحی ساده و کیفیت خوب لباس‌هایش پابرجاست. یادم هست حدود 10 سال پیش دو تی‌شرت ساده از این مارک خریدم و به قول معروف سال‌ها شستم و پوشیدم. هنوز هم همان تی‌شرت‌ها را در رگال می‌بینم اما قیمت‌ها دیگر با وضعیت اقتصادی این روزها همخوانی ندارد. دور می‌زنم و با دقت برچسب‌ها را از داخل پیراهن‌ها و تی‌شرت‌ها بیرون می‌کشم و نگاه می‌کنم. با اینکه قیمت‌ها 20 درصد تخفیف خورده‌اند اما بازهم بالا به نظر می‌رسد. تی‌شرت یقه پولو توبین قیمت قبل حراج 215 هزار تومان بوده و حراج شده 172 هزار تومان. همین طور پیراهن مردانه آستین کوتاه دوین 275 هزار تومان که 220 هزار تومان شده. 220 هزار تومان برای یک پیراهن؟

زنی که مثل من مشغول نگاه کردن به تاپ‌های ساده و بلند است با خنده تمسخرآمیزی به همسرش می‌گوید: «واقعاً نمی‌فهمم چرا یک تاپ یقه گرد باید 295 هزار تومان قیمت داشته باشد؟ مگر چقدر پارچه و دوخت برده؟ واقعاً آدم برود از بازار پارچه بخرد و در خانه همین را بدوزد نهایت می‌شود 100 هزار تومان. حالا لطف کرده‌اند و بعد از حراج، قیمت گذاشتند 236 هزار تومان!» البته این تنها گوشه‌ای از قیمت‌هاست. دوری لابه‌لای رگال‌های زنانه می‌زنم ببینم چه خبر است. پیراهن شومیز زنانه مشکی 350 هزار تومان که به لطف حراج شده 280 هزار تومان. هر اتیکت، وحشتناک‌تر از قبلی است. البته خوشبختانه به علت نزدیکی این مرکز خرید به سلسله جبال البرز، می‌توانید بعد از قیمت گرفتن به کوه‌های شمال تهران پناه ببرید.

در راه رفتن به فروشگاهی دیگر با خودم فکر می‌کنم واقعاً کسی که به طور متوسط دو تا سه میلیون حقوق می‌گیرد، چطور می‌تواند برای خانواده‌اش لباس بخرد؟ آمارهای بانک مرکزی نشان می‌دهد سه تا چهاردرصد هزینه خانوار ایرانی برای پوشاک مصرف می‌شود که به صورت متوسط برای هر خانوار می‌شود یک میلیون و 800 هزار تومان در سال. حالا با این افزایش قیمت‌ها مردم باید چطور و از کجا لباس تهیه کنند؟ در روزگاری که همه مردم به مصرف عادت کرده‌اند و به غلط یا درست لباس مناسب و شیک پوشیدن در مناسبات روزمره و روابط کاری و شخصی نقش مهمی بازی می‌کند، چطور می‌شود دوباره به دهه 60 برگشت؟

یادم هست یکی از دوستانم که چند وقتی است از کار به خاطر تعدیل نیرو اخراج شده تعریف می‌کرد تمام لباس‌هایی را که این مدت ته کمد بوده و به نظرش کهنه می‌آمده دوباره احیا کرده و می‌پوشد. کافی است یک روفوی ساده به خشتک شلوار بزنید و کمی دور کمرش را بنا به سایز روز کم یا زیاد کنید و با کمترین خرج از دورریز لباس جلوگیری کنید. راهکاری جز این دارید؟

فروشگاه بعدی یک تولید کننده ایرانی است با نامی انگلیسی. اینکه چرا برندهای ایرانی از نام‌های خارجی استفاده می‌کنند، سؤالی است که باید از خودشان پرسید. ناگفته نماند که اساساً برندهای لباس ایرانی که در بازار، مال‌ها و پاساژها حضور دارند از کیفیت خوبی برخوردارند و مورد توجه هم قرار گرفته‌اند اما حالا چرا نام‌شان انگلیسی است، موضوع دیگری است. این بار به یکی از پاساژهای شرق تهران می‌روم که شهرتش به حضور خیلی از مارک‌های ایرانی است.

 سکانس سوم

صدای موزیک بلند است و فروشگاه شلوغ. شلوار و لباس و کفش با چیدمان مناسبی در فروشگاه پخش شده و فروشنده‌ها که لباس‌های روی رگال را به تن دارند تبلیغ خوبی هستند تا به قول معروف بتوانید تن‌خور لباس را ببینید. اما قیمت‌ها... کاش می‌شد فقط از کیفیت و مناسب بودن لباس‌ها حرف زد اما متأسفانه باید عرض کنم من حاضر نیستم برای یک پیراهن مردانه چهارخانه 270 هزار تومان پول بدهم یا برای خواهرم سویی‌شرت زنانه آستین بلندی به قیمت 290 هزار تومان بخرم. بگذارید کمی بیشتر یقه لباس‌ها را باز کنم و قیمت‌ها را چک کنم؛ مانتوی زنانه به معنای واقعی ساده 449 هزار تومان، کیف‌های دستی زنانه 470 هزار تومان... مردم به قیمت‌ها نگاه می‌کنند و در شلوغی محو می‌شوند. سرگردان در فروشگاه قدم می‌زنم و با یکی از فروشنده‌ها سر حرف را باز می‌کنم.

دلیل بالا بودن قیمت‌ها را می‌پرسم و او هم برای خودش دلایلی دارد. پسر جوان می‌گوید: «قیمت همه چیز بالا رفته است. همین امسال از حقوق ما گرفته تا کارگران بالا رفته، از پارچه تا نخ و دکمه و هر چیزی که فکرش را بکنید. برندهای خارجی هم که سابق ارزان بودند دلیلش این بود که از نیروی کار خارجی ارزان قیمت استفاده می‌کردند و با تعرفه داخلی برای ما مناسب درمی‌آمد.»

بد نیست در نهایت از برندهای ترک هم حرف بزنیم. فروشگاه‌هایی آنقدر گران که تا حراج نکنند، نمی‌شود به ویترین‌شان هم نگاه کرد؛ پیراهن مردانه 500 هزار تومان، تی‌شرت ساده‌ای که تا همین یک سال پیش 80 هزار تومان بود، حالا 250 هزار تومان است، شلوار 100 هزار تومانی 400 هزار تومان و... لااقل با خرید برند ایرانی هر چقدر هم گران می‌شود این طور خودمان را دلداری بدهیم که پولش به جیب تولیدکننده و کارگر ایرانی می‌رود اما برندهای خارجی با این قیمت‌ها واقعاً نوبر است. من که با گشت و گذار در چند فروشگاه برندهای متوسط به این نتیجه رسیدم در این چرخه معیوب همه حق دارند؛ از کارمندی که حقوقش کفاف خرید نمی‌دهد تا تولیدکننده‌ای که با همه سختی و گرانی مواد اولیه و اجاره و دستمزد، خود را سرپا نگه داشته و همچنان سعی می‌کند کارگرش را اخراج نکند. همه حق دارند بویژه آنهایی که نوستالژی مد دهه 60 را دارند.