۰ نفر

تغییر سکه ارتباطی به سود ماه‌شمار بانکی ندارد؟

۶ بهمن ۱۳۹۷، ۸:۳۷
کد خبر: 331848
 تغییر سکه ارتباطی به سود ماه‌شمار بانکی ندارد؟

ماه‌شمارشدن نحوه محاسبه سود سپرده کوتاه‌مدت که از ابتدای بهمن ماه آغاز شد، موافقان و مخالفان خود را دارد.

 مخالفان این طرح بانک مرکزی افزایش نرخ ارز و سکه طی چند روز اخیر را به اجرای این طرح نسبت می‌دهند و معتقدند چنین سیاستی نه‌تنها سپرده‌های بانکی را به بورس انتقال نمی‌دهد، بلکه بر التهابات بازارهای غیرمولد می‌افزاید. از سوی دیگر موافقان پرداخت سود ماه‌شمار هم اعتقاد دارند که با اجرای این سیاست هزینه‌ بانک‌ها تا حد قابل توجهی کاهی می‌یابد و سفته‌بازان هم دیگر از دو محل سود عایدی نمی‌گیرند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه گفت‌وگویی با آلبرت بغوزیان، اقتصاددان، انجام شده است که در ادامه می‌خوانید.

ماه‌شمارشدن بهره سپرده کوتاه‌مدت بانکی را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آیا این طرح تاثیر بر کاهش هزینه‌های بانکی و انتقال سرمایه مردم از بانک‌ها به بورس یا بازارهای مولد می‌شود؟

اجرای این طرح در وهله اول نشان می‌دهد که بانک مرکزی بالاخره پذیرفته است که رابطه معکوسی بین سود سپرده بانکی و رونق بورس وجود دارد. یعنی هر چه میزان سود بانکی بالاتر باشد، شاخص بازار سرمایه با رکود بیشتری مواجه می‌شود. البته این بدان معنا نیست که هرگاه شاخص بورس مثبت شد، باید نرخ سود بانکی را کاهش دهیم. ولی برعکس این ماجرا صادق است و همواره کاهش نرخ سود بانکی تاثیر مستقیم بر بازارهای سرمایه، ارز، سکه، طلا و مسکن می‌گذارد. بر این اساس بانک‌ها تلاش می‌کنند با پرداخت سودهای بالا از فرار سرمایه جلوگیری کنند. به این دلیل است که بخشنامه‌های بانک مرکزی مبنی بر کاهش نرخ سود همیشه با مخالفت و حتی تخلف بانک‌های عامل مواجه می‌شود. زیرا آنها می‌دانند پرداخت سود ابزاری بر حفظ سرمایه در بانک‌هاست. پس ماه‌شمارکردن سود سپرده بانکی به چند دلیل انجام می‌پذیرد. بانک مرکزی با آگاهی از این شرایط یا می‌خواهد مقدمات رونق بورس را فراهم آورد و یا قصد دارد بانک‌ها را مجبور به رعایت سود سپرده کند. با این حال اکنون این سیاست برای بانک‌ها نگران‌کننده نیست. زیرا کسی که قصد سرمایه‌‌گذاری در بورس دارد باید حرفه‌ای باشد و شرایط این بازار را بداند. کسی که نتواند آینده سهام بورس را تشخیص دهد به‌طبع پس از مدتی متحمل زیان می‌شود. متاسفانه همین فعالیت‌هاست که گاهی در بعضی از سهام حباب ایجاد می‌کند. اما سپرده‌گذاری در بانک نیازی به حرفه و تخصص ندارد. در شرایط کنونی هم افراد به‌دنبال محلی برای سرمایه‌گذاری هستند که نوسان آن پایین و سود آن تضمین‌شده باشد که نوسان و ریسک‌پذیری در سود بانکی صفر و در بورس بسیار بالاست. بنابراین در حالی که بانک‌های عامل از مهاجرت پول نگران هستند، بانک مرکزی رعایت‌نشدن سود بانکی را از طرف بانک یک معضل می‌داند. همچنین نباید خیال کرد که بانک مرکزی از نوسان سایر بازارها بی‌اطلاع است. بلکه این حرکت‌ها همگی آگاهانه هستند و مدیران این بانک آن را در راستای منافع ملی می‌دانند.

همزمان با اجرای سیاست ماه‌شمارکردن محاسبه سود سپرده کوتاه‌مدت بانکی، نرخ سکه، طلا و دلار افزایش یافت. این دو مولفه چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ آیا ممکن است در آینده این روند ادامه پیدا کند؟

روند حرکت نرخ ارز و طلا یک به یک است. تفاوتی ندارد که متقاضیان به بازار طلا یا ارز مراجعه کنند. یک سمت قیمت طلا مربوط به قیمت جهانی است که دیگر از داخل نمی‌توان آن را کنترل کرد و بخشی از آن نیز به نرخ دلار مربوط می‌شود. بنابراین این دو کالا متناسب با یکدیگر حرکت می‌کنند. ماه‌هاست که بانک مرکزی ادعا دارد که هیجان بازار را خوابانده است و کشور با کمبود منابع مواجه نیست. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که نرخ ارز، طلا و سکه طی روزهای اخیر آگاهانه افزایش یافته است. اگر بانک مرکزی می‌خواهد از بروز هیجان در بازار جلوگیری کند، باید تزریق ارز را بیشتر کند. بازارسازها اکنون نقشی در تغییر قیمت بازار ندارند و نباید چنین صحبتی را پذیرفت. قطعا نرخی که بانک مرکزی طی روزهای اخیر به صرافی‌ها اعلام کرده، بیش از نرخ‌های دی‌ماه بوده‌ است. وگرنه با کنترلی که در بازار وجود دارد، دلالان نمی‌توانند در بازار نقش‌آفرینی کنند. اگر چنین باشد ادعای بانک مرکزی مبنی بر کنترل کامل بازار زیرسوال می‌رود.

برخی از کارشناسان و مسئولان پیشنهاداتی مبنی بر بازگشت سپرده‌های سه‌ماهه، شش‌ماهه و 9ماهه را ارائه داده‌اند. آیا این سیاست‌ها می‌تواند از مهاجرت یکباره سپرده‌های بانکی به سمت بازارهایی نظیر ارز، سکه و طلا جلوگیری کند؟

بانک مرکزی برای سپرده‌های بلندمدت نرخ سود 15 درصد را در نظر گرفته است. با اجرای این سیاست‌ها باید بانک‌های عامل را مجبور به رعایت بخشنامه‌های خود کند. با توجه به بازدهی بازارهای ارز، سکه و طلا در طول یکسال گذشته نرخ بهره 15 درصد ناچیز به‌شمار می‌رود. حال بازگشت سپرده‌گیری میان‌مدت باعث حفظ و ماندگاری سرمایه مردم در بانک‌ها می‌شود و ریسک ماه‌شمارشدن سود سپرده کوتاه‌مدت را کاهش می‌دهد. در نظر گرفتن تمام شرایط موجود این نتیجه را به ذهن می‌رساند که فقط افراد ریسک‌پذیر نسبت به خروج سرمایه خود از بانک‌ها اقدام کنند. زیرا موانع سختی پیش‌روی سفته‌بازان گذاشته شده است و همچون یک‌سال گذشته افراد نمی‌توانند بدون نام و نشان به آشفتگی بازار دامن بزنند. افرادی در بازار ارز حضور دارند که مترصد بالابردن نرخ ارز هستند، اما بانک مرکزی آنها را می‌شناسد و می‌داند چه کسانی شبانه نرخ‌های جدیدی برای ارز، طلا و سکه در نظر می‌گیرند. در اینجا یا یک قدرت موازی با بانک مرکزی وجود دارد و یا صرافان و دلالان از مرجع قیمت‌گذاری ارز پیشی گرفته‌اند.

سال‌هاست که نرخ سود سپرده‌های بانکی بر اساس نرخ تورم اعلام می‌شود.آیا چنین عملکردی را علم اقتصاد می‌پذیرد؟ آیا در کشورهای توسعه‌یافته دنیا هم از چنین سیاستی برای نرخ‌گذاری سود بانکی استفاده می‌شود؟

نه تنها در کشورهای توسعه‌یافته، بلکه هیچ کجای دنیا تورم نقشی در تعیین نرخ سود سپرده بانکی ندارد. علم اقتصاد همچنین اجباری را ایجاد نمی‌کند. تورم به خودی خود هزینه‌زاست، حال اگر در این شرایطی نرخ سود بانکی هم افزایش یابد، بر میزان هزینه‌ها افزوده می‌شود. زیرا در کنار آن نرخ سود تسهیلات هم باید افزایش یابد. در نهایت تولیدکننده و فعال اقتصادی با هزینه بیشتری فعالیت اقتصادی انجام می‌دهد و باید با قیمت بیشتری کالای نهایی خود را عرضه کند تا بتواند به حیات اقتصادی خود ادامه دهد. بین تورم و نرخ سود بانکی رابطه‌ای برقرار نیست. این امر فقط بهانه‌ای به‌دست کارشناسان می‌دهد تا متناسب با نرخ تورم سود بانکی را هم افزایش دهند. زیرا آنها نگران این موضوع هستند که سپرده‌های بانکی به بازارهای سوداگری حرکت کند. در چنین رابطه‌ای همواره باید شاهد کاهش و افزایش نرخ سود بانکی باشیم. اکنون بهترین زمان برای شکستن دور باطل نرخ تورم و سود بانکی است. دولت باید در وهله اول تورم را کنترل کند. متاسفانه چنین سیاستی باعث شده است افراد همواره به‌راحتی سودجویی کند. زیرا بالابردن نرخ سود سپرده بانکی باعث می‌شود، صاحبان کسب و کار به خود اجازه دهند متناسب با آن نرخ کالای خود را گران کنند. همانند آنچه پس از افزایش نرخ ارز به‌وجود آمد. چنان‌که در بعضی از بازارها مشاهده می‌کنیم که سرعت افزایش قیمت‌ها از سرعت افزایش نرخ ارز پیشی‌ گرفت، اما اکنون که دلار ارزان شده است، آنها حاضر به کاهش قیمت کالاها و محصولات خود نیستند. در زمینه نرخ سود بانکی نیز چنین رابطه‌ای حکمفرماست.