۰ نفر

جمشید پژویان مطرح کرد:

بروز ابرتورم در سایه رقابتی‌شدن تقاضا/ رونق تولید نیازمند تحول ساختاری سیاست‌های اقتصادی

۶ بهمن ۱۳۹۷، ۷:۰۲
کد خبر: 331841
بروز ابرتورم در سایه رقابتی‌شدن تقاضا/ رونق تولید نیازمند تحول ساختاری سیاست‌های اقتصادی

عبدالناصر همتی، رئیس کل بانک مرکزی، با حضور در یک گفت‌وگوی تلویزیونی بروز ابرتورم و رشد نقدینگی در سال 98 را به‌طور تلویحی رد کرد.

 به‌دنبال کنترل نرخ ارز اظهارات او طی هفته‌های اخیر رنگ و بوی امید پیدا کرده است. در حالی که این روزها بیشتر اقتصاددانان و کارشناسان هشدارهایی را نسبت به رشد لجام‌گسیخته تورم، صعود دوباره نرخ ارز و خواب تولید کشور به‌دنبال رکود اقتصادی مطرح می‌کنند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه گفت‌وگویی با جمشید پژویان، اقتصاددان، انجام شده است که در ادامه می‌خوانید.

رئیس کل بانک مرکزی اخیرا با حضور در یک برنامه تلویزیونی بروز ابرتورم در سال 98 را تلویحا رد کرد. تحلیل شما در این باره چیست؟ آیا با شرایط کنونی اقتصاد ایران کسانی که نسبت به بروز ابرتورم هشدار می‌دهند به اشتباه افتاده‌اند یا باید منتظر رشد افسارگسیخته تورم باشیم؟

آقای همتی(رئیس کل بانک مرکزی) اقتصاددانی است که در دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شده‌ و مدرک دکتری اقتصاد خود را از این دانشگاه دریافت کرده است. قطعا او هم مانند همه اقتصاددانان می‌داند زمانی که عرضه و تقاضا متوازن نباشد و به هر دلیلی اعم از سیاست‌های انحصاری برخی تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان در فروش کالا، احتکار، گرانفروشی و... تقاضا از عرضه پیشی بگیرد انتظار تورمی ایجاد می‌شود. به عبارت دیگر هر گاه تولید و عرضه پاسخگوی نیاز اقتصادی کشور نباشد در آن زمان یک نوع رقابت بین متقاضیان به‌وجود می‌آید تا بتوانند کالا، محصول یا خدمات مورد نیاز روزانه را در اختیار خود بگیرند. این کار نتیجه‌ای جز بالابردن قیمت کالا و ایجاد تورم ندارد. همانطور که برای تنظیم قیمت بازار هر چه رقابت بین فروشندگان بیشتر باشد متقاضیان و مشتریان نفع می‌برند، همان مقدار صاحبان کسب و کار در زمان رقابت سمت تقاضا در بازار منتفع می‌شوند. در چنین شرایطی عرضه‌کننده می‌داند متقاضیان برای تامین کالای مورد نیاز گاهی حاضرند مبالغ هنگفتی بپردازند، در نتیجه نفع عرضه‌کننده هم در این است که عرضه خود را محدود کند. از سوی دیگر در زمان کمبود کالا فروشندگان می‌توانند نرخ دلخواه خود را برای عرضه کالا یا خدمات به مشتریان تحمیل کنند. بنابراین عده‌ای که درآمد کمتری دارند از تامین مایحتاج خود محروم می‌مانند و عده‌ای با درآمدهای مطلوب تامین نیاز خود را چه بسا با قیمت‌های گزاف ترجیح می‌دهند. در این صورت یک تورم سنگین یا همان چیزی که به «ابرتورم» معروف شده است، رخ می‌دهد. زمانی که شدت افزایش قیمت‌ها بسیار بالا باشد، این پدیده رخ می‌دهد.

با توجه به اتفاقاتی که طی ماه‌های گذشته در حوزه‌های مختلف از جمله مواد غذایی، صنایع مصرفی، پوشاک و... رخ داد، آیا می‌توان گفت که در حال حاضر چنین شرایطی بر بازارهای ایران حاکم است؟

وضعیت کشور ما ماه‌هاست که نشانگر بروز یک تورم شدید است. تورمی که اکنون هم در حال رخ‌دادن است. این امر به این موضوع بازمی‌گردد که طرف عرضه قدرت پاسخگویی به متقاضیان را ندارد. از سوی دیگر به‌دلیل اینکه نقدینگی در دست مردم در طول هشت سال گذشته بسیار زیاد شده است، خود باعث بروز تورم بیشتری می‌شود. اگر شدت تحریم‌ها افزایش پیدا کند و ما توان واردات کالاهای واسطه‌ای که برای اقتصاد، به‌ویژه صنایع اهمیت بالایی دارد را از دست بدهیم، تورم بیش از این هم افزایش می‌یابد. به‌دنبال این اتفاق بسیاری از تولیدات توقف پیدا می‌کند و ممکن است با کمبود بعضی از کالاها مواجه شویم. بدیهی است که کاهش عرضه و کمبود کالا یک تورم و گرانی غیرقابل کنترل را به‌دنبال خود می‌آورد. بخشی از افزایش قیمت کالاها به این دلیل است که توزیع درآمد در اقتصاد ایران به‌صورتی است که هر چند عده‌ای به سختی می‌توانند قوت روزانه خود را تامین کنند، ولی کسانی در این کشور حضور دارند که به هر دلیلی درآمدی بالایی به‌دست می‌آورند که بحث درباره آن در این مقال نمی‌گنجد. در این شرایط که چنین شکاف درآمدی به‌وجودآمده، صرفا بخش پردرآمد جامعه موفق به تامین نیازهای خود می‌شود. بنابراین باید گفت که پیشگویی درباره وضعیت اقتصاد ایران در سال آینده وابستگی زیادی به مسائل سیاسی و تحریم دارد. باید دید آیا ایران و اتحادیه اروپا می‌توانند راهی برای دورزدن سیاست‌های دولت آمریکا پیدا کنند یا خیر؟ از سوی دیگر تعدادی از خریداران نفت ایران راه خود را از آمریکا جدا کرده‌اند و تمایلی چندانی برای همراهی با ترامپ ندارند، توانایی این کشورها در خرید نفت ایران نیز موضوع مهمی دیگری است که می‌تواند در ادامه وضعیت اقتصادی کشور تاثیر مهمی بگذارد. اگر مسئولان ما بتوانند از طریق صادرات نفت و دیگر کالاها منابع ارزی مورد نیاز کشور را تامین کنند می‌توان چشم‌انداز روشنی را متصور شد. با این حال شرایط به‌گونه‌ای است که انتظار می‌رود فشار افزایش قیمت‌ها باقی بماند.

آمارها حکایت از آن دارد که حجم نقدینگی کشور از 1700 هزار میلیارد تومان هم عبور کرده است. با این حال عبدالناصر همتی در گفت‌وگوی اخیر خود از کنترل کامل بازار پول توسط بانک مرکزی خبر داد. آیا با سیاست‌های کنونی امکان هدایت نقدینگی به سمت بازارهای مولد وجود دارد؟

برای تحقق این مهم، یعنی انتقال نقدینگی سرگردان به سمت بازارهای مولد، باید تحول ساختاری در سیاست‌های اقتصادی به‌وجود بیاید. با خرده‌سیاست‌هایی که بانک مرکزی به اجرا گذاشته است نباید انتظار داشت یک‌شبه رونق به بازارهای مولد بازگردد. برای هدایت نقدینگی به سمت این بازارها ابتدای امر لازم است بخش تولیدی کشور بهره‌وری خود را افزایش دهد و بازدهی کم‌ریسکی از خود نشان دهد. حال همانطور که اشاره شد برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری و جذب نقدینگی به این سمت نیاز به تحولات ساختاری در اجرای سیاست‌های اقتصادی است و در غیر این صورت نمی‌توان امید چندانی به بازگشت رونق و خروج سرمایه از بازارهای غیرمولد داشت.