۰ نفر

تاثیر واقعی نوسان‌های بازار ارز بر زندگی مردم

۲۳ فروردین ۱۳۹۷، ۹:۴۸
کد خبر: 263760
تاثیر واقعی نوسان‌های بازار ارز بر زندگی مردم

تعدادی از نمایندگان مجلس روز گذشته از علی ربیعی، وزیر کار خواستند تا تحولات بازار ارز و افزایش انواع ارز را در تعیین نرخ دستمزدها اعمال کند تا به زعم خود بر رفاه و آسایش زندگی کارگران افزوده شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، به نظر می‌رسد پس از التهابات اخیر ارزی، اظهارنظرهای خارج از دایره اقتصاد و منطق اقتصادی افزایش یافته و به سمت و سویی رفته که عوام پسند باشد. همه نشان‌دهنده آن است که هر کس از ظن خود یار معیشت و رفاه اقتصادی مردم شده و سعی می‌کند در این فضا یا از منظر منتقد سیاسی یا از لحاظ محبوبیت اجتماعی به اظهارنظر بپردازد.

حال این سوال مطرح می‌شود که اصولا نوسانات بازار ارز تا چه حدی بر زندگی روزانه مردم تاثیرگذار بوده و قادر است رفاه نسبی آنان را خدشه‌دار کند.

در ادبیات علم اقتصاد مهم‌ترین شاخص برای بررسی تحولات بازارهای مختلف بر سطح رفاه عمومی، نرخ تورم است. نرخ تورم نیز به رفتار مالی و پولی دولت در سیاستگذاری ربط دارد و اینگونه نیست که مثلا با افزایش قیمت بنزین یا چند کالا، سطح معیشت مردم تحت تاثیر قرار بگیرد. آنچه در این میان اهمیت دارد تحولات نرخ تورم است. این نرخ اگر بالا رود به معنی کوچک شدن سفره مردم و خالی شدن جیب آنان است و هر چند کاهش یابد نشان‌دهنده حفظ سطح رفاهی آنان در وضع موجود و بهبود آن در آینده است.

بنابریان بهتر است به این موضوع توجه داشت که نوسانات ارزی تا چه اندازه بر نرخ تورم تاثیرگذار بوده و می‌تواند آن را تحت تاثیر قرار دهد.

بر اساس پیش‌بینی‌های صورت گرفته با توجه به افزایش ١٨ درصدی پایه پولی کشور، تورم انتظاری برای پایان سال ٩٧ حدود ١٢ درصد برآورد شده است. در این میان سیاستگذاران بهتر است با توجه به این پیش‌بینی به گونه‌ای سیاستگذاری کنند که با به‌کارگیری همه ابزارهای ضد تورمی از دو رقمی شدن تورم جلوگیری کرده و سطح عمومی قیمت‌ها به صورت افسارگسیخته بالا نرود.

اینکه به دلیل افزایش قیمت ارز یک یا دو یا ده کالای خاص با افزایش قیمت مواجه شود نشان‌دهنده افزایش تورم نیست. سیاستگذار به این موضوع توجه ندارد که اگر فلان شامپوی خارجی گران شد پس رفاه مردم کم شده بلکه با در نظر گرفتن افزایش قیمت در سطح کالاهای اساسی اقدام به تصمیم‌گیری خواهد کرد.

از این رو بهتر است تا سیاستگذار با توجه به فضای روانی کنونی به آدرس غلط هدایت نشود و در مسیری که علم اقتصاد برای او ریل‌گذاری کرده پیش برود.

اثر تغییرات قیمتی ارزبر رفاه

برای بررسی آثار تغییرات قیمتی ارز بر رفاه خانوار باید سبد مصرفی خانوار و همچنین شاخص قیمتی بهای مصرفی خانوار مورد مطالعه قرار بگیرد. در واقع آنچه سطح رفاه خانوار را تعیین می‌کند شاخص قیمت‌ها است نه تغییرات قیمتی ارز. همچنین باید به بعد درآمدی خانوار نیز توجه شود. در واقع تغییرات قیمتی ارز از طریق تغییرات تورم سطح رفاهی خانوار را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. در صورتی که بعد از تغییرات قیمت ارز، سطح قیمت‌ها نیز افزایش پیدا کند آنگاه خانوار توانایی کمتری برای خرید سبد مصرفی خود خواهد داشت و این به معنای کاهش رفاه است. البته این کاهش رفاه برای خانواده‌های مختلف یا به عبارت دقیق‌تر برای دهک‌های مختلف، متفاوت است. بسته به این سبد مصرفی خانوار چه کالاهایی را شامل می‌شود و همچنین این کالاها چه سهمی از افزایش قیمت‌ها را به خود اختصاص داده‌اند، این اثر متفاوت خواهد بود.

تغییرات قیمتی ارز و تورم

افزایش در قیمت ارز با افزایش هزینه‌های تولید خود را نشان می‌دهد. اما باید توجه داشت که افزایش سطح قیمت‌ها میانگینی وزنی از قیمت‌های داخلی و البته رشد قیمتی ارز است. اگر سیاست‌های پولی و مالی کشور در جهت کنترل و کاهش تورم باشند و به گونه‌ای تنظیم شوند که افزایش سطح قیمت‌های داخلی کمتر از رشد قیمتی ارز باشد، در این صورت می‌توان انتظار داشت که عایدی حاصل از افزایش رقابت‌پذیری کالاهای داخلی به علت افزایش قیمت ارز بیش از فشار هزینه‌ای ناشی از افزایش هزینه‌های تولید باشد و اثر مثبت افزایش قیمت ارز بتواند سودآوری بنگاه‌های صادرکننده کالا را افزایش دهد. در واقع افزایش سطح قیمت‌ها از طریق دو عامل قیمت ارز و رشد نقدینگی تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد. براساس مطالعات صورت گرفته برای ایران، تغییرات افزایشی قیمت ارز اثر مثبت بر سطح تورم دارد و لذا در مواقعی که قیمت ارز بیشتر می‌شود شاهد افزایش تورم بوده‌ایم. البته باید توجه داشت که تنها دلیل افزایش‌دهنده تورم قیمت ارز نیست. (علیت ارز و تورم بحثی جداست) . بطور مثال افزایش تولیدات داخلی با افزایش عرضه کالاها و خدمات اثری منفی بر سطح تورم دارد. همچنین نرخ رشد نقدینگی نیز از مهم‌ترین عوامل اثرگذار بر تورم است. بنابراین اینکه با افزایش قیمت کالاهای وارداتی به علت افزایش قیمت ارز سطح رفاه خانوارها کاهش خواهد یافت لزوما گزاره درستی نیست. در واقع ممکن است به علت افزایش قیمت ارز و پیشی گرفتن آن از تورم داخلی، شاهد افزایش تولیدات داخلی به علت افزایش رقابت‌پذیری باشیم و درنتیجه با افزایش سطح تولید، از میزان تورم کاسته شده و شاهد افزایش رفاه خانوارها باشیم. براساس مطالعات صورت گرفته، افزایش نوسانات قیمتی ارز، تاثیر منفی و معنی‌دار براشتغال دارد. این نتیجه نشان‌دهنده این است که اشتغال به سطح نوسانات نرخ ارز واقعی واکنش منفی نشان می‌دهد. همچنین بر اساس سایر نتایج به دست آمده، تولید ناخالص داخلی واقعی و موجودی سرمایه اثر مثبت و معنی‌دار بر اشتغال دارند. در نتیجه، تقاضای نهادهای نیروی کار متاثر از نوسانات قیمت است. تولید یک بنگاه ریسک‌گریز در شرایط نااطمینانی، کمتر از شرایط اطمینان قیمتی است. زیرا با تولید سود بنگاه کاهش می‌یابد. همچنین بسته به اینکه سبد مصرفی خانوارها شامل چه اقلامی است و هرکالا چه سهمی در بودجه خانوار دارد، اثرات قیمتی ارز می‌تواند برای خانوارهای مختلف، متفاوت باشد.

اثرکوتاه‌مدت و بلندمت

افزایش قیمت ارز در کوتاه‌مدت می‌تواند به دلیل افزایش انتظارات قیمتی سطح قیمت‌ها را افزایش دهد و همچنین اثر ناچیزی بر سطح اشتغال و بیکاری بگذارد زیرا بنگاه در کوتاه‌مدت امکان تغییر نهاده‌های تولید را نخواهد داشت ولی در بلندمدت امکان اثرگذاری بالای قیمت ارز بر تولید را می‌توان از طریق جانشینی نهاده‌های تولید به چشم دید. بسته به اینکه نوع نهاده‌های به کار گرفته هربنگاه چیست و کشش قیمتی این نهاده‌های تولید نسبت به تغییرات قیمتی چیست، اثرات متفاوتی را می‌توان برای بازار کار و سطح تولید دید. ولی افزایش قیمت ارز حقیقی در بلندمت می‌تواند توان رقابتی کشور را افزایش داده و از طریق افزایش تقاضا برای نیروی کار سطح اشتغال و به تبع آن افزایش سطح دستمزدها را به همراه داشته باشد. از طرفی به علت افزایش تولید تقاضا برای نیروی کار نیز افزایش یافته و درنتیجه قدرت خرید خانوار نیز افزایش یابد که این به معنای افزایش رفاه خانوار است. مطالب گفته بدین خاطر است که بیان شود محاسبه تغییرات رفاهی خانوار موضوعی است که باید به صورت دقیق مورد مطالعه قرار بگیرد و با تغییر یک متغیر اقتصادی نمی‌توان در مورد آن اظهارنظر کرد. با توجه به نقش موثر قیمت ارز در عملکرد اقتصاد از جمله تعدیل و تنظیم تراز تجاری و تراز پرداخت‌ها، حفظ قدرت رقابتی اقتصاد کشور، توان تولیدی، اشتغال و بیکاری، می‌توان گفت که هریک از این تغییرات اثری متفاوت بر سبد مصرفی خانوار خواهد گذاشت و در نتیجه هر چقدر به علت سیاست‌هایی خاص، خانوار توان کمتری برای خرید کالاها و خدمات داشته باشد، در این صورت می‌توان گفت که رفاه خانوار کاهش یافته است.