۰ نفر

ماهیت کارت اشتغال غلط است

۲۸ دی ۱۳۹۶، ۸:۳۷
کد خبر: 245721
ماهیت کارت اشتغال غلط است

دو شغله بودن یا چند شغله بودن افراد که به قول کارشناسان ارتباط مستقیمی با مباحثی چون فقیر شدن، قراردادهای موقت یا نبود امنیت شغلی دارد،‌ تشدید شده و حال اعضای کمیسیون تلفیق بودجه 97 چاره کار را صدور کارت اشتغال برای هر فرد دانسته و از تصویب این قانون در کمیسیون مذکور خبر می‌دهند.

  به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، محمدقلی یوسفی، کارشناس اقتصادی  می‌گوید: «اگر منافع افراد با درآمدشان در تمام بخش‌ها یا فعالیت‌هایی که در آن مشغول اند؛ خواه در بخش خصوصی و خواه در بخش دولتی، گره بخورد، در این صورت نیازی به صدور کارت اشتغال نیست.» او همچنین درمورد تاثیر چندشغله بودن بر زندگی افراد معتقد است: «افراد چند شغله نه می‌توانند به خانواده خود آموزش بدهند و نه می‌توانند در یک کار تخصص پیدا کنند. چندشغله‌ها استراحت ندارند و درنتیجه طول عمرشان کم می‌شود. طبیعی است این افراد راندمان کاری ندارند و کارایی و بهره وری آنها پایین است.»

نظر شما درمورد تصمیم کمیسیون تلفیق مجلس مبنی بر صدور کارت اشتغال برای هر فرد چیست؟

من نمی‌توانم هدف از انجام این کار را درک کنم. اگر منافع افراد با درآمدشان در تمام بخش‌ها یا فعالیت‌هایی که در آن مشغول اند؛ خواه در بخش خصوصی و خواه در بخش دولتی، گره بخورد، در این صورت نیازی به این کار نیست تا ما برای هر فرد یک کارت اشتغال صادر کنیم. کاملا هم معلوم است که این تصمیم نمی‌تواند به دلایل مختلف عملیاتی شود. خود مسئولان از این موضوع آگاهند و به شکلی به این قضایا دامن می‌زنند. ما باید جای این کارها فضای جامعه را ساده‌تر کنیم و آزاد بگذاریم. باید قانونمند بود و در چارچوب قانون عمل کرد، اما فقط می‌خواهیم مچ گیری کنیم یا از طریق قانون یا کارهایی چون «چک بانک» می‌خواهیم مردم را وادار کنیم که دو شغله یا چند شغله نشوند. این درحالی است که اکثر مقامات و مسئولان ما چند شغله هستند. آنهایی که صحبت از کارت اشتغال می‌کنند، خودشان چند شغله اند و تمام مسئولان می‌دانند که تنها کسانی که حتی یک شغل هم ندارند، بخش وسیعی از مردم هستند. وگرنه شاهدیم که مسئولان ما در چندین کارخانه یا شرکت سهامدار یا عضو هیات‌مدیره هستند. بنابراین چند شغله بودن باید در بخش دولتی کنترل شود، چراکه در بخش خصوصی اگر شخص دارای 10 شغل هم باشد، این مساله تنها به او مربوط است و سود و زیان کار هم فقط متوجه خود اوست. بنابراین می‌ماند بخش دولتی که می‌دانیم هیچ‌بخش دولتی پاسخگو نیست. معلوم نیست که ما به چه علتی قوانین را در کشورمان تدوین کرده ایم؟ آیا قانون را فقط به علت خالی نماندن عریضه وضع کرده ایم؟

آیا تجربه کارت اشتغال در دیگر کشورها وجود دارد؟

قرار نیست که هر کار ناشیانه‌ای که هر کشوری یا شخصی انجام داد، ما تحلیل و دنبال کنیم. ماهیت این کار غلط است. اولا این موضوع، اصلا به بخش خصوصی مربوط نمی‌شود و اقتصاد باید در اختیار این بخش قرار بگیرد. اینکه اعضای بخش خصوصی دو شغله یا چند شغله باشند به خودشان مربوط است. بخش دولتی هم که اصلا به این گونه مسائل اهمیت نمی‌دهد. مثلا شاهد هستیم که افرادی در دانشگاه به عنوان استاد مشغول به کار هستند که به هیچ‌وجه کار مفیدی انجام نمی‌دهند و تدریس آنها کیفیتی ندارد. با اینکه اینها در جاهای دیگر هم دارای پست هستند، سوال اینجاست این افراد را چه کسانی می‌توانند کنترل کنند؟ من فکر می‌کنم هدف از این کار هم این است که دکانی برای عده‌ای باز شود تا منتفع شوند. مادامی که قانون حاکم نباشد، هیچ‌کاری نمی‌توان انجام داد.

چه ارتباطی میان فقر، نبود امنیت شغلی یا قرادادهای موقت با چند شغله بودن دیده می‌شود؟

این تاسفی است که هزاران بار باید خورد که در کشور ثروتمندی مثل ایران، منابع به دلیل سوء مدیریت و عدم توانایی اداره کشور توسط افرادی که از شایستگی لازم برخوردار نیستند، هدر رفته و شرایط به گونه‌ای شده که مردم برای تامین معاش خودشان مجبورند که دو شغله یا چندشغله شوند. چند شغله بودن نه تنها طول عمر این افراد را کم می‌کند، بلکه امکان و فرصت شغلی را از دیگران سلب می‌کند. این نشان می‌دهد که در جامعه‌ای که مردم آن دارای دو شغل یا چند شغل هستند، تحت فشار زیادی قرار دارند و از آسایش و رفاه برخوردار نیستند.

چندشغله بودن چه تاثیری بر راندمان کاری افراد دارد؟

افراد چند شغله نه می‌توانند به خانواده خود آموزش بدهند و نه می‌توانند در یک کار تخصص پیدا کنند. آنها استراحت ندارند و درنتیجه طول عمرشان کم می‌شود. همچنین طبیعی است که کسی که چند شغله باشد، راندمان کاری ندارد یا اینکه کارایی و بهره وری او به شدت پایین می‌آید و این فرد به هر حال از روی جبر و ناچاری تن به هر کاری می‌دهد و در کاری که تخصص آن را ندارد وارد می‌شود. بنابراین هزینه تولید توسط این عده بالا می‌رود،‌ بدون اینکه به افزایش روند تولید کمکی کرده باشند. البته مقصر اینها نیستند، بلکه از روی ناچاری این کار را می‌کنند و اگر وضع‌شان خوب بود چند شغل را برعهده نمی‌گرفتند. درواقع این افراد برای تامین معاش خود و خانواده شان مجبور به چندشغله بودن می‌شوند. بنابراین مسئولان باید بپذیرند که سیاست‌های غلطی را دنبال کردند که درنهایت جامعه را با یک بحران اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مبتلا کردند. متاسفانه سطح حقوق مردم به شدت پایین آمده و فاصله‌ای بین درآمد و هزینه آنها ایجاد شده که مجبورند چند شغله شوند.