۰ نفر

جمشید پژویان مطرح کرد

سوء استفاده بانک‌ها از اقتصاد بیمار

۲۳ اسفند ۱۳۹۵، ۶:۳۹
کد خبر: 182245
سوء استفاده بانک‌ها از اقتصاد بیمار

پس از نعمیق رکود در چند سال اخیر در اقتصاد ایران، شاهد رشد فعالیت بانک‌ها و تبدیل آنها به بنگاه‌های اقتصادی هستیم. آنها در این مدت تلاش کردند تا خود را جایگزین شرکت‌های بزرگ اقتصادی و بازارهای موازی مانند بورس کنند و از رکود این بازارها به نفع خود بهره ببرند.

 این موضوع انتقاد بسیاری از تحلیلگران و مسئولان بخش‌های مختلف را در پی داشته است. روز گذشته نیز غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران با انتقاد از رشد چشمگیر بانک‌ها و افزایش بی رویه تعداد بانک‌ها و موسسات مالی و پولی اظهار داشت باید با دقت و نظارت از بانک‌ها در لوای برنامه بلندمدت و توسعه‌ای بهره برد، از طرف دیگر باید این واقعیت را دید که اقتصاد کشور ظرفیت پذیرش این‌همه بانک و موسسه مالی و اعتباری را ندارد و باید ادغام آنها را مورد توجه قرار داد. شاید یکی از علل بالا بودن بهای تمام شده پول، وجود این تعداد بانک و موسسه مالی باشد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، جمشید پژویان، اقتصاددان و استاد دانشگاه می‌گوید:«با افزایش تعداد بانک‌ها و موسسات مالی، متاسفانه کیفیت و کارایی آنها بهتر نشده است. این بانک‌ها و موسسات مالی تنها سود سپرده‌ها و مزایای دیگر را جمع می‌کنند و از طرف دیگر از سرمایه‌گذاری این اعتبارات سودهای بالایی به دست می‌آورند.»

نقش بانک‌ها در اقتصاد ایران چیست؟

در همه جای دنیا بانک‌ها نقش مشابه دارند. بانک‌ها در ایران عمدتا نقش یک نظام بانکی قدیمی را ایفا می‌کنند، به این صورت که سپرده‌های مردم را جمع‌آوری و به صورت وام و اعتبار عرضه ‌می‌کنند. اخیرا برخی بانک‌ها مبادلاتی را با ایجاد صندوق‌های سرمایه‌گذاری انجام داد‌ه‌اند و با مشارکت در سرمایه‌گذاری می‌توانند از سود حاصله بهره ببرند. این اقدام تا حدودی فراتر از عملکرد سنتی بانک‌ها نسبت به گذشته است، چرا که معمولا در گذشته بانک‌ها وارد سرمایه‌گذاری نمی‌شدند و با وام‌دهی به سرمایه‌گذاران، سود ثابتی را دریافت می‌کردند. کارکرد نظام بانکی در اقتصاد را می‌توان به کارکرد خون در بدن تشبیه کرد. بانک‌ها وام و اعتبار را به سیستم اقتصاد می‌رسانند و باعث سرپا نگه داشتن آن می‌شوند. از طرفی سیستم اقتصاد هم در فعالیت نظام بانکی نقش دارد. بدیهی است بدنی که فعال و سالم باشد سیستم خون رسانی بهتر و کاراتری دارد، اما زمانی که بدنی ضعیف، نحیف و بی تحرک باشد، بدون شک سیستم خون رسانی هم نمی‌تواند به خوبی نقش خود را ایفا کند. باید توجه داشت که در سیستم و ساختار اقتصادی کشور اشکال اساسی وجود دارد. ساختار معیوب اقتصاد کشور شاید به زمان صنعتی شدن برمی‌گردد که از آن زمان تا کنون این اقتصاد هرگز یک اقتصاد تولیدی، چابک و پرتحرک نبوده و متکی بر تجارت بوده است. به ویژه از زمانی که کشور به نفت دسترسی پیدا کرده است، تجارت متکی بر استخراج و صادرات نفت شده و در ازای صادرات و فروش نفت، کالاهای مصرفی،سرمایه‌ای و واسطه‌ای خریداری می‌شود. این اتفاق باعث رونق در بخش تجارت می‌شود و همزمان مانع تحرک بخش تولید است، اما کماکان این فعالیت در حال انجام است، زیرا منافع در این بخش بیشتر از میزانی است که در بخش صنعت وجود دارد. در حال حاضر بازده بخش صنعت حدود هفت درصد است، در حالی که بازده بخش تجارت حدود ۱۴ درصد است. این موارد نشان‌دهنده آن است که نظام بانکی کشور در نسبت به اقتصاد حرکت می‌کند و بیشتر به سمتی می‌رود که وام و اعتبار بیشتر به افرادی که تجارت می‌کنند تخصیص داده می‌شود. هرچند شورای پول و اعتبار بانک مرکزی محدودیت‌هایی در این زمینه قائل می‌شود، همیشه افرادی که دریافت کننده این وام‌ها هستند، ترفندهایی را برای دور زدن قوانین پیدا می‌کنند.

تبدیل بانک‌ها به بنگاه‌های اقتصادی به چه دلیل صورت گرفته است؟ آیا بانک‌ها می‌توانند به عنوان بنگاه اقتصادی وارد عرصه اقتصاد شوند؟ در کشورهای دیگر این شکل از بانکداری مرسوم است؟

بانک‌ها نمی‌توانند به صورتی که زمین یا خانه خرید و فروش کنند، وارد فعالیت‌های اقتصادی شوند، اما بانک‌های کشور از دهه گذشته تا کنون بسیار درگیر این مساله شده‌اند که این به هیچ وجه معقول نیست. در کشورهای دیگر چنین فعالیت‌هایی برای بانک‌ها اصلا به صرفه نیست. زمانی که بانک بخواهد به طور مستقیم سرمایه‌گذاری کند و زمینی بخرد و بسازد و بفروشد، سپرده‌های تعلق گرفته به بانک بلوکه می‌شود، در صورتی که نقش بانک این است که آن سپرده‌ها را چند برابر کند و به مقدار بسیار بیشتری به افراد وام دهد. اگر سیستم و نظام اقتصادی کشور سالم باشد، برای بانک‌ها صرف نمی‌کند که چنین کاری انجام دهند. مبلغی که به عنوان سپرده قابلیت چند برابر شدن دارد و از طریق وام دهی به سود می‌رسد، هیچ‌گاه صرفه اقتصادی ندارد که وارد فعالیت‌های اقتصادی گفته شده شود، اما در نظام اقتصادی معیوب کشور وقتی برای تجارت و واردات ۱۴ درصد سود وجود دارد، بانک به راحتی می‌تواند جای آنکه ۲۲ درصد سپرده بگیرد و آن را چند برابر کند، خود وارد فعالیت‌های اقتصادی مانند املاک شود و سود بیشتری هم به دست آورد. از زمانی که بانکداری خصوصی آغاز به کار کرد، انجام چنین فعالیت‌هایی بیشتر شد. اینکه بانک‌ها به دنبال سود حداکثر هستند خصیصه یک نظام اقتصادی است، زیرا بانک‌ها یک نوع بنگاه اقتصادی هستند، اما نقش دیگری هم دارند. نقش بانک‌ها پول آفرینی و اعطای اعتبار است و از این راه سود کسب می‌کنند، اما زمانی که نظام اقتصادی ما به طور کل معیوب و بیمار است، خود به خود نظام بانکداری را هم به دنبال خود می‌کشد.

آیا در حال حاضر کشور ما به حضور و فعالیت این تعداد بانک نیاز دارد؟ افزایش بانک‌ها چه تاثیرات مثبت و منفی در روند کار اقتصاد ایران داشته است؟

حداقل در دو دهه اخیر بانک‌ها بیشتر ادغام می‌شدند تا بتوانند توان بیشتری داشته باشند، اما در اقتصاد ایران بانک‌های بسیار زیادی وجود دارد که دلیل آن هم کارکردهای مختلف آنهاست. در بانکداری خصوصی به دلیل سودآوری، عده ای شروع به ایجاد بانک کردند تا بتوانند سودهای بیشتری به دست آورند. همچنین در حال حاضر شاهد به وجود آمدن قرض الحسنه‌ها و انواع موسسات مالی هستیم که حتی مجوز بانک مرکزی را هم ندارند و در حال فعالیت هستند. این موسسات با اینکه غیرقانونی هستند، اما به دلیل داشتن پشتوانه به فعالیت خود ادامه می‌دهند. دلیل افزایش تعداد بانک‌ها و موسسات مالی این گونه مسائل است. شاید کشور نیاز به این تعداد بالای بانک و موسسه مالی نداشته باشد. نباید انتظار داشت در یک بدن ضعیف و نحیف و غیرچابک فعالیت سالم و درستی دیده شود. زمانی که یک نظام اقتصادی دارای عیب‌های ساختاری جدی و شدید باشد، بدیهی است که بخش‌های مختلف آن هم دارای چنین شرایطی خواهند بود.

آیا همزمان با بالا رفتن تعداد بانک‌ها، کیفیت و کارآیی آنها هم ارتقا پیدا کرده است؟

با افزایش تعداد بانک‌ها و موسسات مالی، متاسفانه کیفیت و کارایی آنها بهتر نشده است. این بانک‌ها و موسسات مالی تنها سود سپرده‌ها و مزایای دیگر را جمع می‌کنند و از طرف دیگر از سرمایه‌گذاری این اعتبارات سودهای بالایی به دست می‌آورند. این بانک‌ها با دریافت سپرده‌ها و اعطای آن به عنوان وام به شرکت‌های تجاری سود بسیار بالایی را به جیب می‌زنند که نام این گونه فعالیت‌ها را نمی‌توان چابکی گذاشت، زیرا این اقدام سوء استفاده از یک اقتصاد بیمار است.