۰ نفر

حمایت از تولید داخلی با نصب بنر

۱۵ آبان ۱۳۹۵، ۵:۰۸
کد خبر: 156206
حمایت از تولید داخلی با نصب بنر

به تازگی برای حمایت از تولید داخلی در سطح شهر بنرهایی با شعارهایی نظیر «خرید خودکار ایرانی برابر با ایجاد پنج هزار شغل»، «خرید گوشت گاو ایرانی مساوی با ایجاد ۲۸ هزار شغل» و... نصب شده است.

 اینکه حمایت از تولید داخلی نیاز به فرهنگسازی دارد، امری بدیهی است، اما باید توجه داشت که در کنار فرهنگسازی مسائل دیگری هم اهمیت دارند که از جمله آن می‌توان به میزان تولید، ظرفیت داخلی، کیفیت کالای نهایی، قیمت و... اشاره داشت که اگر به تمامی این نکات توجه شود می‌توان از طریق فرهنگسازی مناسب در راستای مصرف اجناس تولید داخل، ارتقای کیفیت کالاها و کاهش قیمت تمام شده، زمینه را برای رونق بازار داخلی فراهم کرد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، یکی از مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی و فرهنگی موجود در جامعه ایران که همواره تولیدکنندگان داخلی را در تنگنا قرار داده، ارزشمند شدن کالاهای خارجی و استفاده از آنهاست؛ پدیده‌ای که مانند بسیاری از چالش‌های فرهنگی دیگر ریشه‌ در قدرت رسانه‌ها دارد و در واقع اسطوره‌ای به نام کالا با برند خارجی از راه تبلیغات گسترده‌ سرمایه‌داران در ذهن اغلب افراد ایرانی جای گرفته‌ و در واقع بر آنها تحمیل شده است. دلبستگی به این کالاها در جامعه ما چنان رواج یافته است که در سال‌های گذشته نهادهای حکومتی و دولتی به مبارزه با آن برخاسته‌اند. حتی یکی از اهداف اصلی اقتصاد مقاومتی استفاده از تولید کالای داخلی به جای کالاهای کشورهای بیگانه است. بنابراین برای تحقق حمایت از تولید داخلی و اقبال جامعه به سمت تولیدات ملی باید همان مسیری را پیش رفت که سرمایه‌داران در گذشته در آن حرکت کرده‌اند. یعنی با توسل به ابزارهای رسانه‌ای و فرهنگسازی مناسب این باور را که کیفیت کالاهای خارجی لزوما بر کالای ایرانی ارجح است از بین برد؛ چرا که دلبستگی به کالاهای خارجی نه تنها آسیب‌های فرهنگی بسیاری را بر جای می‌گذارد، که حتی متعاقب آن اقتصاد کشور هم دچار آسیب‌های جبران ناپذیری می‌شود. همان طور که امروزه مشاهده می‌کنیم بسیاری از تولیدکنندگان در بیشتر صنایع کشور دست از فعالیت کشیده‌اند. رکود، تورم، رشد اقتصادی منفی، سقوط تولید ناخالص داخلی، بیکاری و... همگی عوارضی هستند که بر اثر هجوم کالاهای خارجی بر اقتصاد ایران شکل گرفته‌اند. البته باید اشاره داشت که واردات کالا برای ایجاد بازار رقابتی از الزامات هر اقتصادی است، اما اگر استفاده از کالاهای خارجی به یک ارزش و حتی اسطوره تبدیل شود، آنگاه دیگر نمی‌توان به راحتی بازار رقابت را به نفع تولیدکنندگان داخلی برگرداند. همچنین ممکن است تولیدکنندگان خارجی با کاهش کیفیت، کالای بنجل را به بازار عرضه و صرفا سود خود را تامین کنند. در کنار این مشکلات، عده‌ای از تولیدکنندگان هم که بازار فروش خود را از دست داده‌اند به واردات و قاچاق کالا روی می‌آورند و بدین گونه سعی می‌کنند هزینه‌های معاش خود را به دست آورند. تمامی این آسیب‌ها پیکره‌ای بی جان از اقتصاد را در کشور باقی می‌‌گذارد.

بهترین تبلیغ، بهبود کیفیت است

با نگاهی به جامعه ایران به نظر می‌رسد که داشتن کالاهای لوکس و گران‌ قیمت خارجی فقط به خاطر داشتن برندی معروف به ابزاری برای تفاخر و برتری جویی تبدیل شده است. بنابراین با شکل‌گیری این تفکر که داشتن کالای خارجی نشانه تعلق به طبقات بالاتر اجتماع و نشانه‌ای از قدرت، ثروت و حتی سلیقه است، رقابتی برای خرید این کالاها در بین طبقات مختلف اجتماع شکل گرفته است و درونی شدن این فرهنگ نادرست، کنار رفتن تولیدات ملی و در نهایت عقب ماندگی چرخه اقتصاد و اشتغال را به دنبال خواهد داشت. البته تمامی این موارد را نباید به مصرف‌کنندگان و فرهنگ جامعه ارتباط داد. امروزه بسیاری از تولیدکنندگان در صنایع مختلف تلاش می‌کنند تا هزینه تولید خود را کاهش دهند. به همین جهت هر از گاهی برای میسر شدن این اتفاق ناچارند کیفیت محصولات خود را به پایین‌ترین حد برسانند و آن را به بالاترین قیمت بفروشند. امروزه بسیاری از مصرف‌کنندگان حاضر هستند کالایی را با قمیت بالاتر بخرند، اما آن را مدت طولانی‌تری با کیفیت اولیه استفاده کنند. همچنین یکی از مسائلی که اکنون در اقتصاد روز دنیا مطرح می‌شود، توجه به امر صادرات است. کشور ایران در صنایع مختلف همچون صنایع کشاورزی از ظرفیت بالایی برای تولید برخوردار است، اما به دلیل فراهم نبودن زمینه‌های صادرات در چند سال گذشته این حوزه مهجور مانده است. اما بر خلاف آن، طی یک دهه اخیر بازارهای ایران به جولانگاهی مناسب برای واردکنندگان کالاهای بی‌کیفیت و قاچاقچیان تبدیل شده است؛ به طوری که مطابق آمار گمرک ایران در سال ۱۳۹۴ به میزان ۴۱ میلیارد و ۴۹۹ میلیون دلار کالا وارد کشور و ۴۲ میلیارد و ۴۱۵ میلیون دلار انواع کالا نیز صادر شده است.

اما در این بین کشورهایی نظیر چین، عراق، امارات عربی متحده، افغانستان و هند عمده‌ترین تجارت را با ایران داشته‌اند و این آمار برای جهانی شدن اقتصاد ایران چندان خوشبینانه نیست. علاوه بر این باید اشاره داشت که همچنان صادرات نفت، محصولات پتروشیمی و مواد اولیه پیشتاز محصولات صادراتی بوده‌ و صادرات محصولات مصرفی چندان چشمگیر نبوده است. علاوه بر این بررسی روند تغییرات تولید ناخالص داخلی طی بیش از ۵۰ سال گذشته فراز و فرودهای زیادی را نشان می‌دهد و همواره از ثبات دور بوده است؛ به گونه‌ای که بیشترین میزان رشد مربوط به سال ۵۳ بوده و مقدار آن برابر ۶۷/۵ درصد است. کمترین مقدار در رشد این شاخص هم مربوط به اواسط جنگ تحمیلی علیه ایران یعنی سال ۱۳۶۵ است که GDP ۱/۳ درصد ثبت شد و پس از آن هم سال ۸۸ با ۵/۱ درصد تولید ناخالص داخلی در نزدیکی سال ۶۵ قرار دارد. در نتیجه برای فرهنگسازی در زمینه مصرف کالای ایرانی پیش از توجه به تبلیغات بهبود کیفیت و ثبات قیمت از اهمیت برخوردار است که در این صورت مشتریان می‌توانند با اعتماد به تولیدکنندگان داخلی از محصولات ساخت کشور خود حمایت کنند.

متاسفانه به ویژه در زمان تحریم‌‌های غرب علیه ایران اجناس ایرانی در نازل‌ترین کیفیت‌ها عرضه می‌شدند و مصرف‌کنندگان آنها را کالای یکبار مصرف می‌دانستند. در چنین شرایطی اعتماد مصرف‌کنندگان سلب شد. این امر تا جایی پیش رفته است که اکنون برخی از تولیدکنندگان داخلی برای موفقیت در فروش کالای خود از مارک‌های خارجی استفاده می‌کنند! در نتیجه به نظر نمی‌رسد که تبلیغاتی همچون «خرید گوشت گاو ایرانی = ایجاد ۲۸ هزار شغل» به تنهایی بتواند تولید ملی را نجات دهد، چرا که بهترین تبلیغ، کیفیت است و پس از همسوسازی کالاهای ایرانی و برندسازی می‌توان چنین تبلیغاتی را در سطح شهر اشاعه داد.

چرا استفاده از برند ایرانی ارزشمند نیست؟

به تازگی مسئولان برای حمایت از تولید ملی تبلیغاتی را در نظر گرفته‌‌اند تا شاید بدین شکل بتوانند فرهنگسازی کنند. در این زمینه یک اقتصاددان می‌گوید: امروزه بسیاری از صنایع کشور توجهی به کیفیت محصولات خود ندارند و مصرف‌کنندگان هم زمانی که حق انتخاب داشته باشند، از کالای دارای کیفیت بهتر استفاده می‌کنند. آلبرت بغزیان می‌افزاید: درست است که طی این سال‌ها استفاده از کالا و برند خارجی به یک ارزش تبدیل شده است، اما این موضوع توجیه مناسبی برای کاهش کیفیت محصولات ساخت داخل نیست. در این زمینه سوال پیش می‌آید که چرا استفاده از برند ایرانی به یک ارزش تبدیل نشده است؟ بنابراین مشخص است ما نه تنها در زمینه کیفیت و قیمت موفق نبوده‌ایم، بلکه برندسازی و تبلیغات ما نیز محکوم به شکست بوده‌اند.

او ادامه می‌دهد: البته نباید تصور کرد که کالاهای واردشده به ایران مشابه تولیدات آن در ایران هستند؛ چرا که این کالاها از لحاظ جنس، رنگ، کیفیت، قیمت، بسته‌بندی، خدمات پس از فروش، ارائه ضمانتنامه، تبلیغات و... بهتر عمل کرده‌اند. پس لازم است در ابتدا ما این مسائل را مورد توجه قرار دهیم که در این صورت فرهنگ استفاده از کالاهای ایرانی نهادینه می‌شود و آنگاه تولید ناخالص داخلی بهبود می‌یابد، از خروج ارز از کشور جلوگیری می‌شود، ریشه‌های قاچاق در کشور می‌سوزند و در نهایت رشد و بالندگی اقتصاد ایران پدید می‌آید که وقوع این اتفاق آرزوی تمام شهروندان و مسئولان ایران است.