۰ نفر

استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک:

آیا یارانه پردرآمدها حذف می شود؟

۱۰ فروردین ۱۳۹۵، ۱۲:۴۲
کد خبر: 121472
آیا یارانه پردرآمدها حذف می شود؟

تاکنون مباحث زیادی در خصوص حذف یارانه افراد پردرآمد یا دهک‌های بالای جامعه از سوی برخی سیاستگذاران یا قانونگذاران عنوان شده اما هنوز مشخص نیست که دولت با توجه به کاهش درآمدهای نفتی چه برنامه ای برای ادامه طرح هدفمنی دارد؟

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اقتصاد ، جواد صالحی‌اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ویرجینیا تک آمریکا در گفت و گویی با شاره به تلاش دولت برای حذف یارانه ثروتمندان گفت: ظاهرا دولت تلاش زیادی به خرج می‌دهد تا بتواند افراد پر درآمد را شناسایی کرده و به طرز محترمانه‌ای اقدام به حذف یارانه آنها کند اما اینکه تا چه حد پیشرفت کرده اخبار و اطلاعات دقیقی منتشر نشده است. او افزود: گذشته از خوب و بد حذف یارانه‌ها به نظر می‌رسد در سال آینده مساله اصلی اقتصاد ایران یارانه‌ها نباشد چرا که در سال آینده با توجه به فرصت های جدید برای بهبود اقتصاد ناشی از لغو تحریم‌ها و دسترسی ایران به بازارهای مالی و تجاری بین المللی, برای دولت پرداختن به پروسه حذف یارانه‌هااولویت نداشته باشد. با حذف بفرض ۱۰ میلیون نفر دولت مبلغی حدود ۵ هزار میلیارد تومان صرفه جوئی میکند. با مشکلات فراوانی که در شناخت افراد پر درآمد وجود دارد، این کار حد اقل یک میلیون شهروند ناراضی برای دولت میتراشد، که شاید در هنگام نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری سال 1396 از نظر سیاسی منطقی نباشد. صالحی اصفهانی تصریح کرد: اما در این میان سوالی که وجود دارد این است که با توجه به کاهش درآمدهای دولت از محل فروش نفت، منابع پرداخت یارانه نقدی از چه محلی تامین خواهد شد. در پاسخ به این پرسش می توان گفت که منابع برای پرداخت یارانه از بودجه دولت تامین نمی‌شوند چرا که قانون هدفمندی ۱۳۸۹ این پرداخت ها را از منبع فروش فراورده ها تعیین کرده است. در سالهای اولیه اجرای این قانون، به‌عمد یا به اشتباه در محاسبات، سطح منابع با پرداخت‌ها انطباق نداشت، که این امر باعث استقراض از بانک مرکزی و تورمی شد که همه از آن مطلع هستند.اما بعد از پنج سال کاهش واقعی یارانه نقدی و حذف بعضی از یارانه بگیر ها، این انطباق به‌وجود آمده است، گویا اینکه در سخنرانی های مخالفان با این طرح به ایم موضوع کمتر اشاره میشود. . شاید پرداخت ۴۰ هزار میلیارد تومان در سال 89 و 90 رقم قابل توجهی به شمار می‌رفت اما در حال حاضر ارزش واقعی این رقم به کمتر از یک سوم رسیده است. مشکل بزرگ هدفمندی این اقتصاددان تصریح کرد: متاسفانه از ابتدا اجرای این قانون دو مشکل بزرگ دامان این طرح مهم اقتصادی را در بر گرفته بوده که هنوز هم کاملا بر طرف نشده اند. یکی عدم اطلاع رسانی شفاف و دیگری عدم استفاده از نظرات جدید در علم اقتصاد. بخصوص در مورد یارانه نقدی ادبیات متنوعی در ده سال اخیر در دنیا بوجود آمده است که میتوانست (و میتواند) به طرح ایران کمک کند. متاسفانه مجریان این طرح در دولت قبلی نیازی به مشورت با اقتصاد دانانی که در سایر کشورهادر مورداین مسائل پژوهش میکنند احساس نمیکردند، تا حد زیادی بی گدار نه آن زدند، و نتیجه مطلوبی نگرفتند. او گفت: گذشته از تمام اتفاقاتی که در دولت گذشته رخ داد و انحرافی که خواسته یا ناخواسته در اجرای قانون عدفمندی یارانه‌ها صورت گرفت، در طول سال‌های گذشته که این طرح اجرا شده کمتر کسی را دیده‌ام که با اهداف کلان این طرح مخالفت کند اگر چه در نحوه هزینه‌های جبرانی اختلافاتی وجود داشته است. این اتفاق نظر بسیار مهم است و باید در آینده طرح را طوری جلو برد که از آن محفاظت شود. این اقتصاددان افزود: یکی از اهداف خوب این طرح این بود که به‌جای یارانه انرژی یارانه نقدی به‌مردم داده شود. نادیده گرفتن این بخش از طرح بعد از یک قرداد بین دولت و مردم این اتفاق نظر را از بین میبرد. صالحی اصفهانی گفت: بزرگ کردن یارانه نقدی بعنوان مانعی برای هر فعالیت دولت، از آموزش تا بهداشت تا حقوق کارمندان، این توهم را بوجود میآورد که پول یارانه نقدی از بودجه این وزاتخانه ها آمده است که اصلا درست نیست. این پول قبلا دود هوا میشد و حالا بصورت نقدی در اختیار مردم قرار میگیرد تا آنها خود تصمیم بگیرند که آنرا مانند قبل در ماشینهایشان بسوزانند یا هزینه ی آموزش و بهداشت کنند. او افزود: افزایش بهای انرژی در دو نوبت در دولت آقای روحانی به درآمد طرح افزوده بدون آنکه یارانه نقدی را افزایش داده باشد. یک محاسبه ساده بهبود دخل و خرج این طرح را نشان میدهد. دولت هر روز حدود ۷۰ میلیون لیتر بنزین به مردم می‌فروشد. اگر این بنزین را هنوز به قیمت ۱۰۰ تومان در هر لیتر می‌فروخت، یارانه نقدی ای نمی‌پرداخت. حالا که بنزین را به ده برابر آن میفروشد، اگر بخوهد اضافه درآمد آن را بمردم برگرداند، باید به هر ایرانی ماهانه ۲۵۰۰۰ تومان بدهد. در حال حاضر بنزین کمتر از یک سوم کل انرژی است که دولت به مردم میفروشد و اگر درآمد حاصله از حذف یارانه آنها را هم اضافه کنیم بیشک به رقمی بیش از ۴۵۵۰۰ تومان فعلی می رسیم. این اقتصاددان گفت: پس اینهمه بحث در باره اینکه دولت توان پرداخت یارانه را ندارد گمراه کننده است و ربط زیادی به طرح هدفمندی ندارد. این درست است که دولت ایران بیش از پیش با کمبود درآمد مواجه است، به خصوص بعد از کاهش قیمت نفت، اما این مشکل لااقل در دو سال اخیر ناشی از طرح هدفمندی نیست. در واقع طرح هدفمندی راه جدیدی برای ایجاد درآمد برای دولت باز کرده است. دولت می تواند با افزایش بهای انرژی یا با توجیه رساند آن به قیمت بازارهای همساهی ی بعنوان مالیات، درآمد خود را از فروش براورده های انرژی افزایش دهد. او افزود: حال سوال اینجاست که آیا ادامه پرداخت یارانه به شکل کنونی در سال 95 ممکن است؟ در این رابطه من مشکلی نمی بینم. چند سال پیش دولت قراری با مردم گذاشته که به‌جای یارانه انرژی به آنها یارانه نقدی بدهد. اینکه یارانه ای در کار باشد یا نباشد، تصمیم مهمی برای دولت است و اگر تصمیم بر دادن یارانه باشد، شکی نیست که بدترین نوع آن به صورت یارانه انرژی است نه پرداخت نقدی. صالحی اصفهانی تصریح کرد: در این میان برخی از کارشناسان بر این باورند که بهتر است با توجه به شرایط جدید اقتصادی کشور و لغو تحریم‌ها ممکن است دولت راه جدیدی برای رفاه مردم و جبران هزینه‌های رفاهی تعریف کند. اما به نظر من کم بها دادن به محسنات پرداخت یارانه نقدی که با بوروکراسی بسیار کم، به‌موقع، و بدون فساد به‌دست مردم می‌رسد اشتباه است. پرداخت های غیر نقدی و یا حتی نقدی شرطی (مثلا به شرط پائین بودن درآمد و یا تغییر رفتا فرد یرانه بگیر) نیاز به دستگاه‌های اجرائی قوی دارد که خود هزینه بر هستند. او گفت: از سویی دیگر برخی این موضوع را مطرح کرده‌اند که آیا با توجه به هزینه‌های رفاهی در بخش نظام سلامت، دولت قادر است طرح تحول در نظام سلامت و یارانه نقدی را به موازات هم پیش ببرد؟ به نظر من این دو با هم ارتباط اصولی ندارند، اما چون هر دو از محل افزایش بهای انرژی منبع می‌گیرند، به نظر در رقابت با یکدیگر هستند. به‌ نظر من اقدام برای حذف یارانه نقدی برای اینکه بودجه سلامت بالا برود کار درستی نیست، چون مردم دقیق نمی‌دانند که آن بودجه چگونه هزینه می‌شود و بدست چه کسانی میرسد. طبیعتا افراد مختلف به یکسان از آن بهره مند نمیشوند و ایجاد عدم رضایت افزایش بهای حام های انرژی را در آینده سخت تر می کند. من مشکلی نمی بینم که تامین هزینه طرح تحول در نظام سلامت مالیات از افزایش بهای انرژی تامین شود.