۰ نفر

اقتصادآنلاین گزارش می‌دهد؛

بررسی بهترین شاخص‌ برای بورس امروز / چگونه سیگنال خرید و فروش را زودتر از دیگران دریافت کنیم؟

۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰، ۹:۳۹
کد خبر: 526483
بررسی بهترین شاخص‌ برای بورس امروز / چگونه سیگنال خرید و فروش را زودتر از دیگران دریافت کنیم؟

همواره انگیزه و احساسات فعالان بازار، نقش تعیین‌کننده‌ای در هدایت قیمت‌ها داشته‌اند. برخی از محققین به شاخص‌هایی پی برده‌اند که تا حد زیادی این احساسات را نشان می‌دهند و سیگنال‌های دقیق‌تری برای معامله بهتر و پیشبینی دقیق‌تر بازار منتقل می‌کنند.

اقتصاد‌‌آنلاین – سیده زینب رزم گیر؛ در دیدگاه نظریه مالی سنتی احساسات فعالان بازار دست کم گرفته می‌شود و اصل بر عقلایی رفتار کردن افراد است. همچنین این تفکر وجود دارد که قیمت هر سهم، ارزش بنیادی آن را منعکس می‌کند. اما مالی رفتاری نشان می‌دهد که احساسات افراد تاثیر مستقیم بر تصمیمات آن‌ها دارد و گاهی خوش‌بینی یا بدبینی آن‌ها تعیین‌کننده قیمت‌ها خواهد بود نه ارزش بنیادی هر سهم. از این رو محققان شاخص‌های مختلفی برای کمی‌سازی این احساسات در نظر گرفته‌اند تا به این وسیله بتوان بازارها را دقیق‌تر پیشبینی کرد و درک بهتری از آن داشت. به طور مثال می‌توان از حجم معاملات، اطلاعات عرضه‌های اولیه، شاخص RSI، نرخ بهره و... اطلاعاتی درباره احساسات فعالان بازار و انگیزه‌های آن‌ها استخراج کرد. به برخی از مهم‌ترین این شاخص‌ها و دیدگاه‌ها در گزارش منتشر شده از مرکز پژوهش، توسعه و مطالعات اسلامی سازمان بورس و اوراق بهادار، با عنوان «شاخص‌ها و نماگرهایگرایش احساسی در بازار سرمایه»، پرداخته شده که به شرح زیر است:

احساسات در دیدگاه مالی رفتاری و مالی سنتی

در نظریه مالی سنتی احساسات معامله‌گران هیچ نقشی در قیمت سهام، بازده تحقق‌یافته و بازده موردانتظار ندارد؛ اما دیدگاه مالی رفتاری نشان می‌دهد برخی تغییرات قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی ندارد و گرایش احساسی سرمایه‌گذار، نقش مهمی در تعیین قیمت‌ها بازی می‌کند و آربیتراژگران منطقی، به دلیل ریسک بالا در برگرداندن قیمت‌ها به سطح بنیادی پرتکاپو نیستند و قیمت‌گذاری نادرست اصلاح نخواهد شد. از این جهت گرایش احساسی، نقش مهمی در تعیین قیمت‌ها و تبیین بازده ایفا می‌کند. گرایش احساسی ممکن است به وضعیت روانشناختی ذهن سرمایه‌گذاران مرتبط باشد و با توجه به اینکه معامله‌گران اختلالزا با تاثیرگرفتن از احساسات و هیجانات بازار تصمیم‌گیری می‌کنند، برای تبیین رفتار این نوع معامله‌گران، از شاخص گرایش احساسی استفاده می‌شود. این پژوهش ضمن معرفی شاخص گرایش احساسی، سعی در تببین دیدگاه‌های گوناگون به شاخص مذکور و روش‌های مورد استفاده آن‌ها دارد.

منبع اصلی فعالان بازار برای کسب اطلاعات کجاست؟

بی‌ثباتی در بازارهای مالی عمدتاً ناشی از کامل نبودن اطلاعات فعالین بازار است که منشا این اطلاعات نیز عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خواهد بود. از آنجا که بخشی از اطلاعات افراد از طریق روابط با دیگران و به ویژه شبکه‌های اجتماعی حاصل می شود، یکی از عوامل اصلی دخیل در میزان اطلاعات در بین افراد، روابط اجتماعی آنهاست. بدون شک افراد فعال در بازار سهام نیز بخشی از اطلاعات خود را از روابط اجتماعی به دست می‌آورند که یکی از جنبه‌های مهم روابط اجتماعی این روزها مربوط به عضو بودن در شبکه‌های اجتماعی است. با عضو بودن در شبکه‌های اجتماعی، اشــخاص حمایت‌های اطلاعاتی و مشــورتی دریافت می‌دارند و اطلاعات حاصــل از شــبکه‌های اجتماعی مختلف می‌تواند درتغییر رفتار سهامداران مؤثر واقع شود. 

سرمایه‌گذاران؛ عقلایی یا احساسی؟

نظریه‌های مالی سنتی بر اساس دو اصل عقلایی بودن عوامل اقتصادی و فرضیه بازار کارا شــکل گرفته‌اند. تئوری مالی ســنتی بیان می کند که قیمت ســهام، ارزش بنیادی ســهام را نشــان می دهد و منعکس کننده ارزش جریان‌های نقدی آتی است. بر پایه فرضیه بازار کارا، سرمایه‌گذاران رفتار عقلایی دارند به این معنی که همه اطلاعات موجود و در دسـترس را پردازش کرده و به دنبال حداکثر سـاختن مطلوبیت مورد انتظار هسـتند. بر این اسـاس، تغییرات قیمت سـهام به تغییرات سیستماتیک در ارزش های بنیادی شرکت مربوط است و رفتار بی خردانه سرمایه‌گذار تاثیری بر بازده ندارد. حتی اگر بعضی از سرمایه گذاران با معاملات بی خردانه در عرضه و تقاضا شوک ایجاد کنند، دیگر آربیتراژگران منطقی، اثر این شوک‌ها را خنثی می‌کنند. بنابراین قیمت سهام در سطح بنیادی باقی خواهد ماند.

شواهد چیز دیگری می‌گوید!

اما شواهد حکایت از آن دارد که سرمایه‌گذاران برای تعیین ارزش سهام از روش‌های کمی استفاده نمی‌کنند. قضاوت‌ها مبتنی برتصورات ذهنی و اطلاعات غیرعلمی و شرایط روانی و احساسی در بورس است. متغیرهای احساسی که بر اساس محدودیت‌های شناختی شکل می‌گیرند، شرایط روانی فعالان بازار بورس را مورد بررسی قرار می‌دهند. شاخص‌ها و نماگرهای احساسی به معامله‌گران کمک می‌کنند میزان خوشبینی یا بدبینی عموم سرمایه‌گذاران و معامله‌گران را نسبت به شرایط اقتصاد و بازار بدانند. این نماگرها و شاخص‌ها روندها، دارایی‌ها و کل اقتصاد را از منظر فعالان و معامله‌گران بازار تحلیل می‌کنند و زمانی که هم‌جهت با تحلیل روندها حرکت کنند، به تایید و تقویت روند ایجادشــده کمک می‌کنند. از ســوی دیگر، سیاستگذاران و نهادهای نظارتی نیز قادرند از شاخص‌های گرایش احساسی در کنار داده‌های دیگر برای تعیین جهت و سمت‌وسوی آینده بازار استفاده کنند تا بتوانند سیاست‌های خود را به موقع و متناسب با روند بازار اعمال کنند.

شاخص گرایش احساسی چیست؟

احساسات سرمایه‌گذار به عنوان گرایش فعالان بازار برای بورس‌بازی تعریف شده و این گرایش می‌تواند به وضعیت روانشناختی ذهن سرمایه‌گذاران مرتبط باشد. با توجه به اینکه معامله‌گران اخلالزا تحت تأثیر احساسات و هیجانات بازار تصمیم‌گیری می‌کنند، جهت تبیین رفتار این نوع معامله‌گران _ به عنوان بورس‌بازانی که غیرعقلایی و هیجانی رفتار می‌کنند_ از شاخص گرایش احساسی استفاده می‌شود. 

دو نوع شـاخص احسـاسـی وجود دارد: مسـتقیم و غیر مسـتقیم. شـاخص‌های مسـتقیم از سـرمایه‌گذاران در یک گروه خاص مانند سـرمایه‌گذاران خرد (AAII) یا نویسـندگان روزنامه‌ها و خبرنامه‌ها (INV و HUL) درباره انتظارات و احسـاسـاتشـان نسـبت به بازار به صورت پیمایشی نظرسنجی می‌کنند. شـاخص های غیر مسـتقیم، انتظارات سـرمایه‌گذاران در یک گروه خاص را با تحلیل آمار و ارقام بازار که منعکس‌کننده رفتار آن گروه است، تفسیر می‌کنند.

کدام متغیرها احساسات را زودتر منعکس می‌کنند؟

بیشتر متغیرهای احساسی مبتنی بر داده‌های بازار از معماهای مالی مانند تنزیل واحدهای صندوق‌های با سرمایه ثابت و قیمت‌گذاری زیر ارزش عرضــه‌های عمومی اولیه مشــتق می‌شــوند. قابل توجه اســت که هیچ ســنجه‌ای به تنهایی، نشــانگر خالص احســاســات سرمایه‌گذاران محسوب نمی‌شود، بلکه هر کدام به صورت ناکامل بخشی از مولفه احساسی را شامل می‌شود و بخش دیگر آن ممکن است شامل مولفه‌های خاص و غیر مرتبط با احساسات باشد (باکر و وُوگلر، ۲۰۰۶؛ لینگ و همکاران، ۲۰۱۰) نکته قابل ملاحظه دیگر توجه به زمانبندی متغیرهاست، زیرا برخی متغیرها ممکن است تغییر در احساسات را زودتر از دیگر متغیرها نشـان دهد. به طور عمومی متغیرهایی که شـامل واکنش عرضـه شـرکت می‌شـوند (مانند تعداد عرضـه‌های عمومی اولیه) نسـبت به متغیرهایی که به طور مستقیم مبتنی بر تقاضا یا رفتار سرمایه‌گذاران است (مانند گردش سهام، تنزیل واحدهای صندوق با سرمایه ثابت و بازدهی عرضه‌های عمومی اولیه)، تغییر در احساسات سرمایه‌گذاران را با تاخیر نشان می‌دهد.

شاخص‌های مستقیم (پیمایشی) گرایش احساسی

این شاخص‌های احساسی پیمایشی در صدد هستند تا با پرسش از سرمایه‌گذاران در مورد میزان خوشبینی آن بتوانند بینش و چشم‌انداز آتی سرمایه‌گذاران غیرعقلایی را بدست آورند. رابرت شیلر پیمایش نگرش سرمایه‌گذاران را از سال ۱۹۸۹ تا به حال انجام داده اســت. UBS/Gallup از ســرمایه‌گذاران خرد به صــورت تصــادفی پیمایش کرده و Investors Intelligence از نویســندگان خبرنامه‌های مالی پیمایش به عمل می‌آورد و براون و کلیف (۲۰۰۵) از شــاخص پیمایشــی Investors Intelligence برای پیش‌بینی بازدهی‌های سهام استفاده کرده است. کویی و وِلچ (۲۰۰۶) و لِمون و پورتنیاکوینا (۲۰۰۶) نشان می‌دهند که تغییرات در سنجه اعتماد سرمایه‌گذاران (که به صورت پیمایشی اندازه‌گیری شده) با بازدهی سهم‌های کوچک و بازدهی شرکت‌هایی که به طور نامتناسبی توسط سرمایه‌گذاران خرد نگهداری می‌شوند، همبستگی قوی دارند.

شاخص‌ها و نماگرهای غیر مستقیم گرایش احساسی

احتمال اینکه سرمایه‌گذاران خرد و بی‌تجربه در معرض احساسات قرار گیرند بیشتر از سرمایه‌گذاران نهادی است. گِرینوود و ناگِل (۲۰۰۶) درمی‌یابند که احتمال اینکه سرمایه‌گذاران جوانتر سهام شرکت‌های اینترنتی را در اوج حباب اینترنت خریداری کنند بیشتر از سرمایه‌گذاران پیرتر است. به صورت عمومی‌تر باربِر، اُدین و ژو (۲۰۰۶) با تحقیق در داده‌های معاملاتی سطح خرد در می‌یابند که سرمایه‌گذاران خرد سهم‌ها را با یک هم‌آوایی خرید و فروش کرده که سازگار با احساسات سامانمند است. کومار و لی پیشنهاد می‌کنند سنجه‌های احساسی برای سرمایه‌گذاران خرد مبتنی بر خرید و فروش آنان ساخته شود.

جریانات صندوق‌های مشترک سرمایه‌گذاری چه سیگنالی برای ما دارند؟

 جریانات نقدی ورودی و خروجی به صندوق‌های مشترک سرمایه‌گذاری به عنوان یک متغیر برای احساسات سرمایه‌گذاران استفاده می‌شود و تغییرات در جریانات سرمایه‌ای به صندوق‌ها می‌تواند نشان‌دهنده گرایش احساسی بالا و پایین سرمایه‌گذاران باشد. داده‌ها در مورد نحوه‌ای که سرمایه‌گذاران صندوق مشترک سرمایه‌گذاری سرمایه خود را میان طبقه‌های مختلف دارایی صندوق تخصیص می‌دهند، به آسانی در دسترس بوده و براون و کلیف (۲۰۰۴) پیشنهاد کرده‌اند که جابجایی‌های سرمایه‌گذاران میان صندوق‌های سهام رشدی ریسکی و صندوق‌های اوراق قرضه بدون ریسک می‌تواند به عنوان یک سنجه گرایش احساسی سرمایه‌گذار مورد استفاده قرار گیرد. فِرازینی و لامونت (۲۰۰۸) از گردش وجوه صندوق به عنوان معیاری برای گرایش احساسی سهم‌های خاصی استفاده کرده و به این نتیجه رسیده‌اند که هنگامی که یک گردش ورودی وجوه نقد قابل ملاحظه به صندوقی که یک سهم خاصی را نگهداری می‌کند، وجود دارد، عملکرد متوالی سهم نسبتاً ضعیف خواهد بود. چرا که سرمایه‌گذاران صندوق‌های مشترک سرمایه‌گذاری به دنبال کردن سرمایه‌گذاری‌هایی که اخیرا بازدهی بالایی داشته‌اند، شناخته می‌شوند.

حجم معاملات

 حجم معاملات یا به طور عمومی‌تر نقد شوندگی بازار می‌تواند به عنوان یک شاخص احساسی سرمایه‌گذار در نظر گرفته شود. حجم معاملات بازار، نسبت حجم معاملات به تعداد سهم‌های پذیرش شده در بورس می‌تواند به عنوان یک شاخص ساده برای احساس سرمایه‌گذاران مطرح شود. حجم معاملات به گردش معاملات اشاره داشته و برابر با تعداد سهم‌های معامله شده تقسیم بر تعداد سهم‌های در دسترس است. گردش سهام وابستگی زیاد میان حجم معاملات و اندازه شرکت را حذف می‌کند (واتکینز، ۲۰۰۲)

گردش معاملات سهام

نرخ گردش معاملات یک سهم، نسبت فروش سهام در یک بازه زمانی مشخص است. هنگامی که احساسات سرمایه‌گذاران غلبه دارد، آن‌ها حضور فعالانه‌ای در بازار داشته که منجر به گردش بالای معاملات می‌شود و برعکس، کاهش در حضور فعالان بازار منجر به گردش پایین معاملات خواهد شد. وو و هان (۲۰۰۷) و ژانگ و یانگ (۲۰۰۹) معتقدند که میزان گردش معاملات می‌تواند به عنوان یک نشانه برای گرایش احساسی سرمایه‌گذاران محسوب شود. برای محاسبه این شاخص می‌توان میانگین وزنی حجم معاملات را به عنوان معیاری جهت محاسـبه ماهانه سـهام را در نظر گرفت. بدین میتوان شـاخص نرخ گردش معاملات تعدیل شـده (ATR) احساسات سرمایه‌گذاران استفاده کرد.

درصورتیکه بازدهی بالای صفر باشد، مقدار شاخص ATR مثبت خواهد بود که بیانگر بازار مثبت و رو به بالا خواهد بود. درصورتی که ، بازدهی سهم منفی باشد، مقدار شاخص ATR منفی بوده و نشان از بازار منفی و رو به پایین دارد (یائو و لی، ۲۰۲۰).

پرمیوم سود نقدی

سهام‌هایی که سود نقدی پرداخت می‌کنند شبیه اوراق قرضه‌ای هستند که در آن پرداخت‌های سود قابل پیشبینی‌شان سطحی از اطمینان و امنیت را نشـان می‌دهد. یکی از سـنجه‌های مبتنی بر قیمتی که می‌توان در نظر گرفت، پاداش برای سـهم‌هایی اسـت که سود نقدی پرداخت می‌کنند که ممکن است به طور معکوس با احساسات مرتبط باشد. در کار باکر و وورگِلِر (۲۰۰۴)، پرمیوم سودنقدی به عنوان تفاوت میان میانگین نسبت‌های ارزش دفتری به ارزش بازاری سهم‌های پرداخت‌کننده سود نقدی و سهم‌های بدون سود نقدی تعریف می‌شـود(باکر و ووگلر، ۲۰۰۶؛ یوگر و تاس، ۲۰۱۲). شـرکت‌هایی که سـود نقدی پرداخت می‌کنند بزرگ و سـودآور با فرصت‌های رشد ضعیف هستند. منطق سنجه پرمیوم سود نقدی اینست که هنگامی که گرایش احساسی بالاست، سرمایه‌گذاران برای شرکت‌های با عدم پرداخت سود نقدی مانند سهام رشدی و نوپا نسبت به شرکت‌هایی که سیاست پرداخت سود نقدی با ثباتی دارند، ارزش بیشتری قائل می‌شوند و این به صورت ارزش نسبی بالاتر شرکت‌های بدون پرداخت سود نقدی و پرمیوم سود نقدی پایین‌تر خود را نشان می‌دهد.

تنزیل واحدهای صندوق با سرمایه ثابت

صندوق‌های با سرمایه ثابت، شرکت‌های سرمایه‌گذاری‌ای هستند که تعداد ثابتی واحد سرمایه‌گذاری منتشر می‌کنند که این واحدها در بورس اوراق بهادار مورد معامله قرار می‌گیرد. اگر بپذیریم که بازارها کارا بوده و فرصت‌های آربیتراژی سریعاً مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند، پس چرا واحدهای صندوق‌های با سرمایه ثابت به صورت تنزیلی مورد معامله قرار می‌گیرند؟ لی و همکاران (۱۹۹۱) عنوان می‌کنند تنزیل واحدهای صندوق‌های با سرمایه ثابت نشان‌دهنده فاصله گرفتن قیمت‌های سهام از ارزش بنیادین‌شان است و این ممکن است تا حدی انعکاس اثر قیمتی معاملات مبتنی بر احساسات در طول دوره‌های خوشبینی یا بدبینی سرمایه‌گذاران بوده و این احساسات خود را در ورای تنزیل واحدهای صندوق‌های با سرمایه ثابت نشان می‌دهد. 

بروز اعتماد سرمایه‌گذاران در یک شاخص 

لی و همکاران (۱۹۹۱) نشان داده‌اند که اگر کاهش در تنزیل واحدهای صندوق با سرمایه ثابت (CEFD) با بازدهی دارایی‌هایی که توسط سرمایه‌گذاران غیر عقلایی نگهداری می‌شوند، دارای همبستگی مثبت باشد، آنگاه تغییرات در CEFD باید با احساسات سرمایه‌گذاران همبستگی منفی داشته باشد. تنزیل صــندوق با ســرمایه ثابت (یا گاهی پرمیوم)، میزان تفاوت میان ارزش خالص دارایی یک صــندوق و قیمت بازاری واحدهای صندوق است. بسیاری از نویسندگان، شامل زوینگ (۱۹۷۳)، (لی، اشلیفر و تالِر (۱۹۹۱) و نیل و ویتلی (۱۹۹۸)، استدلال کرده‌اند که اگر واحدهای صندوق‌های با سرمایه ثابت به صورت نامتناسبی توسط سرمایه‌گذاران خرد نگهداری شوند، متوسط تنزیل صندوق‌های سهام با سرمایه ثابت ممکن است یک شاخص احساسات تلقی شود که هنگامی که میزان تنزیل بالا باشد، سرمایه‌گذاران بازار سهام، اعتمادشان را از دست داده و نشان‌دهنده گرایش احساسی پایین است.

تعداد حساب‌های سهامداری افتتاح شده

تعداد حساب‌های سهامداری جدید افتتاح شده انعکاس‌دهنده تقاضای برای سهامداری در بازار سهام است. هنگامی که گرایشات احساسی سرمایه‌گذاران بالاست، اشتیاق برای ورود به بازار افزایش یافته و به تبع تعداد حسابهای سهامداری جدید افزایش خواهد یافت و برعکس با کاهش گرایشات احساسی، این اشتیاق برای افتتاح حساب کمتر خواهد شد. وُو و هان (۲۰۰۷) و ژانگ و یانگ (۲۰۰۹) پیشنهاد می‌کنند که این سنجه می‌تواند معیار مناسبی برای گرایشات احساسی سرمایه‌گذاران در بازار سهام باشد.

متوسط بازدهی‌های روز اول عرضه‌های عمومی اولیه؛ یک متغیر خوب 

عرضـه‌های عمومی اولیه گاهی چنان بازدهی‌های قابل ملاحظه‌ای روی اولین روز معاملاتی‌شـان به دسـت می‌آورند که دلیلی برای آن غیر از اشـتیاق و هیجان سـرمایه‌گذاران وجود ندارد. متوسـط بازدهی‌های روز اول فراز و فرودهایی را نشـان می‌دهند که همبسـتگی بالایی با حجم عرضه‌ای عمومی اولیه دارد که می‌تواند به عنوان یک شـاخص احسـاسـات در نظر گرفته شـود. هنگامی که گرایش احساسی بازار بالاست، سرمایه‌گذاران علاقه بیشتری به سهم جدید نشان داده که منجر به بازدهی بالاتر در عرضه‌های عمومی اولیه خواهد بود.

 از سوی دیگر، گرایش احساسی پایین سبب ایجاد علاقه و اقبال کمتر به عرضه‌های عمومی اولیه شده که منجر به کاهش در بازدهی اولین روز معاملاتی IPO خواهد شــد. بیکر و ووگلر (۲۰۰۶) این شــاخص را یک متغیر خوب برای نشــان دادن گرایش احسـاسـی سـرمایه‌گذاران عنوان کرده‌اند. شـرکت‌های عقلایی از این اصـل احسـاسـات سـرمایه‌گذاران در بازار بهره‌برداری کرده و عرضـه‌های عمومی اولیه معمولاً در مواقعی افزایش می‌یابد که گرایش احسـاسـی سـرمایه‌گذاران بالاسـت. همچنین در عرضـه‌های عمومی اولیه، مسئله قیمت‌گذاری زیر ارزش سبب می‌شود قیمت‌های سهم در روز اول معاملاتی افزایش یابند (یوگِر و تاس، ۲۰۱۲).

تعداد (حجم) عرضه‌های عمومی اولیه

عرضه‌های عمومی اولیه فرایند انتشار سهام یک شرکت برای اولین بار در بازار سهام برای تشکیل سرمایه مورد نیاز برای فعالیت‌های توسعه‌ای است. هنگامی که گرایشات احساسی بازار افزایش یابد، قیمت سهام شروع به رشد کرده و عرضه‌های عمومی اولیه شتاب گرفته و منجر به عرضه‌های عمومی بیشتر در طول چنان دوره‌های با گرایشات احساسی بالاست. از سوی دیگر هنگامی که گرایشات احساسی بازار پایین است، بازار سهام میزان انتشار سهام جدید را کند نموده و یا به کلی به حالت تعلیق در می‌آورد. برخی تحقیقات مانند باکر و وُوگِلِر (۲۰۰۶) عنوان می‌کنند تعداد عرضه‌های عمومی اولیه یک شاخص خوب برای سنجش گرایش احساسی سرمایه‌گذاران بازار است.

میزان سهام در کل اوراق منتشره

 سهم انتشار سهام در کل انتشار بدهی و سهم یک سنجه تامین مالی برای نشان دادن گرایش احساسی سرمایه‌گذاران است. باکر و ووگلر (۲۰۰۰) درمی‌یابند میزان بالای انتشار سهام، بازدهی بازاری پایینی را پیش بینی می‌کند و احساس سرمایه‌گذار سبب می‌شود ســـهام بیش از حد ارزش‌گذاری شـــود. بنابراین مدیرانی که برای زمانبندی بازار تلاش می‌کنند، ترجیح می‌دهند زمانی که گرایش احساسی بازار بالاست، به جای بدهی، سهام منتشر نمایند و برعکس. میزان سهام منتشره به صورت انتشار ناخالص سهام تقسیم بر کل انتشار سهام و بدهی بلندمدت تعریف می‌شود.

نسبت اختیار فروش به اختیار خرید

 تعداد اختیارهای خرید تقسیم بر تعداد اختیارهای فروش مورد معامله به عنوان یک متغیر برای گرایش احساسی سرمایه‌گذاران مطرح شده است (براون و کلیف، ۲۰۰۴) نسبت اختیار خرید به فروش میزان رونق یا رکود بازار را می‌سنجد. در زمان‌هایی که اکثر سهم‌ها عملکرد خوبی دارند، تعداد اختیارهای خرید خریداری شده بیشتر از تعداد اختیارهای فروش خریداری شده است که نشان‌دهنده نسبت اختیار فروش به اختیار خرید پایین است و بر عکس زمان‌هایی که بیشتر سهم‌های بازار عملکرد ضعیفی دارند، این نسبت بالا ست(فینتر و همکاران، ۲۰۰۸).

نرخ بهره

هزینه سرمایه‌گذاری با نرخ پیشنهاد بین بانکی (IBOR) نشان داده شده است. هنگامی که نرخ مذکور بالا می‌رود، هزینه سرمایه افزایش می‌یابد و سود کاهش می‌یابد و در نتیجه برخی سرمایه‌گذاران بازار سهام را ترک می‌کنند. بنابراین، افزایش در IBOR قرار است یک سیگنال نزولی باشد (عزیزخان و احمد۴ ،۲۰۱۸).

شاخص احساسی بازار سهام(ESMI)

سنجه‌ای است که بر اساس اطلاعات و داده‌های در دسترسی محاسبه شده و این سنجه را می‌توان برای بررسی تغییرات قیمتی یک گروه از سهم‌هایی که در شاخص بازار وجود دارند به کار برد. وقایع و اخباری که بازار سهام را تحت تاثیر قرار می‌دهند، سبب تغییرات در این سنجه گرایش احساسی سرمایه‌گذار می‌شوند و این سنجه برای تبیین بخش قابل ملاحظه‌ای از تغییرات در شاخص بازار سهام مناسب است. در این روش برای هر سـهمی که در شـاخص وجود دارد، متوسـط انحراف معیار اسـتاندارد بازدهی روزانه نسـبت به پنج روز گذشـته (نوسان تاریخی) برای هر روز دوره زمانی موردنظر محاسبه می‌شود. سپس در مرحله بعد نرخ بازدهی روزانه و نوسان تاریخی را رتبه‌بندی کرده و ضریب همبستگی رتبه اسپیرمن را میان رتبه بازدهی روزانه برای هر شرکت و رتبه نو سان تاریخی بازدهی برای هر شرکت را محاسبه نموده و نتیجه را در عدد ۱۰۰ ضرب می‌کنیم.

شاخص قدرت نسبی(RSI)؛ شاخص محبوب بازار

شاخص قدرت نسبی یک شاخص محبوب در بازار است که نشان می‌دهد آیا بازار در ناحیه اشباع فروش قرار دارد یا اشباع خرید. زمانی که شاخص قدرت نسبی کمتر از عدد ۵۰ باشد، سهم‌ها بیشتر از سودها است، در حالی که RSI بالای ۵۰ به معنای این است که عموماَ سودها بیشتر از ضررها است. اگر شاخص قدرت نسبی مقدار ۸۰ و بالاتر داشته باشد، به معنای اشباع خرید بوده و در صورتی که شاخص مذکور مقدار ۲۰ و کمتر از آن را به خود گرفته باشد، نشان از قرارگیری بازار درناحیه اشباع فروش است (یانگ و ژو، ۲۰۱۵).

شاخص خط روانشناختی(PSY)

این شاخص از تقسیم تعداد روزهایی که قیمت پایانی یک سهام در بازه زمانی مشخصی بیشتر از قیمت همان سهم در روز گذشته است، بر دوره معاملاتی به دست می‌آید. درصورتی که شاخص PSY برابر ۷۵ (یا بیشتر) باشد به معنی اشباع خرید بوده و درصورتی که کمتر از ۲۵واحد باشد، به معنای اشباع فروش سهام است (یانگ و ژو۴ ،۲۰۱۵)

برآورد ارزش نهایی

به طور کلی، احســاســات ســرمایه‌گذار می‌تواند خوش‌بینی یا بدبینی نســبت به ســهام باشــد که می‌تواند از طریق انتخاب‌ها و واکنش‌های سرمایه‌گذاران به بازارهای مالی منتقل شود. اگر سرمایه‌گذاران احساساتی خوشبین باشند، ارزش نهایی سهام را بیش از حد ارزیابی کرده و اگر بدبین باشند، ارزش نهایی سهام را دست کم می‌گیرند (یانگ و وو، ۲۰۱۹).

نسبت قیمت به درآمد(P/E) و احساسات سرمایه‎‌گذاران

نسبت قیمت به درآمد (P/E) از حاصل تقسیم قیمت سهام شرکت‌ها بر سود هر سهم آن به دست می‌آید. تا زمانی که پول جدید به بازار پمپاژ شود، نسبت P/E بازار افزایش خواهد یافت. قیمت‌های چشمگیر حبابی سال‌های گذشته در بورس‌های چین به طور همگی با نسـبت‌های بالای قیمت به درآمد مرتبط هسـتند. در اصـل در بازارهای صـعودی نسبت P/E افزایش و در بازارهای رو به پایین مقادیر کمتری می‌گیرد و این نشان‌دهنده همبستگی بالای نسبت مذکور با احساسات سرمایه‌گذاران است. از مزایای این نسبت آن است که برای کلیه دوره‌های مورد بررسی داده‌های آن موجود خواهد بود (هان و لی، ۲۰۱۷).

درحالت کلی پس از کنترل اثرات عوامل بنیادین شرکت‌ها، با افزایش احساسات سرمایه‌گذاران، نسبت قیمت به درآمد (P/E) افزایش می‌یابد (رحمان و شمس‌الدین، ۲۰۱۹).

عدم تعادل قدرت خریداران و فروشندگان (BSI)

عدم تعادل خرید و فروش برای یک سهم، تفاوت بین مقدار خرید و فروش در یک دوره معین تعریف می‌شود. کومار و لی پیشنهاد می‌کنند که BSI را می‌توان به عنوان شاخص احساس سرمایه‌گذار مورد استفاده قرار داد. BSI نشان‌دهنده تغییر مثبت (منفی) در احساسات سرمایه‌گذار است.

شاخص اطمینان مصرف‌کننده(CCI)؛ دریچه‌ای از نگاه خانوارها

شاخص اطمینان مصرف کننده (CCI) دلالت بر خوش‌بینی(بدبینی) خانواده‌ها نسبت به تحولات آینده در مصرف و پس‌انداز آن‌ها، بر اساس پاسخ‌های مربوط به وضعیت مالی مورد انتظار، احساسات آن‌ها در مورد وضعیت عمومی اقتصادی، بیکاری و توانایی پس‌انداز دارد. مطابق با یافته‌های قبلی،CCI بالا نشانه‌ای از احساسات مثبت است. مهم‌ترین مزیت CCI این است که در بسیاری از بازارها موجود و به راحتی قابل دستیابی است (وونگ و سوزوکی، ۲۰۲۰).

نسبت پیش‌روی/ریزش(ADR)

این نسبت تعداد سهامی که نسبت به روز قبلی خود رشد قیمتی داشته‌اند را با تعداد سهامی که نسبت به روز معاملاتی قبل کاهش قیمتی را تجربه کرده‌اند، مقایسـه می‌کند. پس نسـبت ADR نشـان‌دهنده جهت بازار است (اثبات شـده توسـط پژوهش‌هایی همچون (بران و کلیف، (۲۰۰۴)، گوناتیماکا و همکاران (۲۰۱۷) و دش و مایترا(۲۰۱۸)). اگر این نســـبت بالاتر (پایینتر) از یک باشد، حاکی از احساس مثبت و رو به بالای بازار (منفی) و در صورتی که ارزش آن برابر یک باشد بدان معنی است که احساسات بازار به طور متوسط خنثی است. برای محاسبه شاخص احساسات سرمایه‌گذاران می‌توان ADR را از تقسیم مجموع تعداد سهام پیشرو به تعداد سهام ریزشی در بازه‌های زمانی یک ماهه محاسبه کرد(وونگ و سوزوکی، ۲۰۲۰) .

صرف نوسان

استفاده از این پراکسی از این دید نشات گرفته که که احساسات بیشترین تاثیر را بر روی سهام با ارزش‌گذاری سخت و سهم‌هایی که آربیتراژ آن‌ها دشوار است، دارند. پس رابطه بین VP و شاخص احساسات سرمایه‌گذاران مثبت است. (اثبات شده توسط پژوهشهایی همچون باتیا و بردین (۲۰۱۳)، رایسی و میسائو (۲۰۱۵) و دینگ و همکاران (۲۰۱۹).

برای به دست آوردن شاخص صرف نوسان (VP)، تمامی سهم‌ها را به نوسانات کم (٪۳۰ پایین) و سهام با نوسانات بالا (٪۳۰ برتر) براساس انحراف معیار استاندارد سال قبل آن‌ها مرتب می‌کنیم. متغیر صرف نوسان (VP) به صورت لگاریتم میانگین نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری شـرکت‌های با بالاترین انحراف معیار تقسـیم بر میانگین نسـبت ارزش بازار به دفتری شـرکت‌های با کمترین انحراف معیار تعریف می‌شود(وونگ و سوزوکی،۲۰۲۰ .)

روش شاخص سازی

ملاحظه می‌شود اکثریت قریب به اتفاق تحقیقات از روش تحلیل مؤلفه‌های اساسی (PCA) برای استخراج شاخص ترکیبی استفاده نموده‌اند. روش تحلیل مؤلفه‌های اســاســی روشــی اســت که در آن، متغیرهای موجود در یک فضــای چندحالته همبســته به یک مجموعه از مؤلفه‌های غیر همبسته خلاصه می‌شوند که هر یک از آنها ترکیب خطی از متغیرهای اصلی هستند. مؤلفه‌های غیرهمبسته به دست آمده مؤلفه‌های اساسی نامیده شده که از بردارهای ویژه ماتریس کواریانس یا ماتریس همبستگی متغیرهای اصلی به دست می‌آیند. (مهتدی و همکاران، ۱۳۹۶، ص ۲۸) .

رگرســـیون متغیرهای اندازه‌گیری شـــده روی متغیرهای مکنون وزن‌هایی فراهم می‌آورد که بارهای عاملی نامیده می‌شود؛ به عبارت دیگر عامل سازه‌ای است که به وسیله بار عاملی آن تعریف می‌گردد (کلاین، ۲۰۰۶) در ادامه مرحل اجرای روش پژوهش به طور خلاصه تبیین می‌شود.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

 همانطور که اشاره شد در تئوری مالی سنتی احساسات معامله‌گران هیچ نقشی در قیمت سهام، بازده تحقق‌یافته و بازده مورد انتظار ندارد، اما دیدگاه مالی رفتاری نشـــان می‌دهد که برخی از تغییرات قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشـــته و گرایش احســاســی ســرمایه‌گذار، نقش مهمی در تعیین قیمت‌ها بازی می‌کند و آربیتراژگران منطقی، به علت ریســک بالا در برگرداندن قیمت‌ها به سطح بنیادی پرتکاپو نبوده و قیمت‌گذاری نادرست اصلاح نخواهد شد. از این جهت گرایش احساسی، نقش مهمی درتعیین قیمت‌ها و تبیین بازده ایفا می‌کند. گرایش احساسی می‌تواند به وضعیت روانشناختی ذهن سرمایه‌گذاران مرتبط باشــد و با توجه به اینکه معامله‌گران اختلالزا تحت تاثیر احســاســات وهیجانات بازار تصــمیم‌گیری می‌کنند، جهت تبیین رفتار این نوع معامله‌گران، از شاخص گرایش احساسی استفاده می‌شود.

شــاخص‌ها و نماگرهای احســاســی به معامله‌گران کمک می‌کنند تا میزان خوشبینی یا بدبینی عموم ســرمایه‌گذاران و معامله‌گران را نسبت به شرایط اقتصاد و بازار بدانند. این نماگرها و شاخص‌ها روندها، دارایی‌ها و کل اقتصاد را از منظر فعالان و معامله‌گران بازار تحلیل نموده و زمانی که این شـــاخص‌ها و نماگرها هم‌جهت با تحلیل روندها حرکت کنند، به تایید و تقویت روند ایجاد شده کمک می‌کنند. از سوی دیگر سیاستگذاران و نهادهای نظارتی نیز می‌توانند از شاخص‌های گرایش احساسی درکنار داده‌های دیگر برای تعیین جهت و سمت و سوی آینده بازار استفاده کرده تا بتوانند سیاست‌ها خود را به موقع و متناسب با روند بازار اعمال نمایند.