۰ نفر

نقد فیلم «هیولای پول»

۷ آبان ۱۳۹۹، ۱۱:۰۹
کد خبر: 477201
نقد فیلم «هیولای پول»

فیلم هیولای پول نشان‌دهنده رویارویی مردم عادی با قشر موسوم به وال‌ استریتی‌ها بوده و هدف آن به چالش کشیدن سیستم مالی نظام سرمایه‌داری است. دیدن این فیلم به لحاظ ایجاد آگاهی بیشتر برای سرمایه‌گذاران مبتدی بازار مالی در راستای انتخاب گزینه‌های صحیح مناسب ارزیابی می‌شود.

به گزارش اقتصاد آنلاین؛ فیلم Money Monster یا هیولای پول روایت‌گر فعالیت‌های یک مجری معروف تلویزیونی به نام لی گیتس است، که در برنامه خود پیشنهادات سرمایه‌گذاری در بازار سهام معرفی می‌کند. زمانی که صحبت از برنامه‌های سرمایه‌گذاری با حضور تحلیل‌گران مالی به میان می‌آید، معمولاً یک برنامه تلویزیونی غیرجذاب و صرفاً حاوی نکات پیچیده تحلیل بازار در ذهن مخاطبان تداعی می‌شود؛امااین برنامه با بهره‌گیری از یک مجری پر انرژی (یعنی خود لی گیتس) و حضور رقصندگان آمریکایی در شرایط کاملاً متفاوتی روی آنتن می‌رود.

نگاه اعتراضی به وال‌استریت در سینمای آمریکا

این فیلم در مورد یک صندوق سرمایه‌گذاری مبتنی بر الگوریتمیک تریدینگ است، که توسط مجری برنامه بسیار سودده ارزیابی شده و او سرمایه‌گذاری در این شرکت را به همگان توصیه می‌کند؛ اما در نهایت به واسطه حرکات مشکوک و پشت پرده مدیر این صندوق یک ضرر چند صد میلیون دلاری به سهامداران وارد می‌شود! داستان اصلی فیلم حول ضبط یک قسمت از این برنامه تلویزیونی و حین ورود غیرمنتظره یکی از مالبختگان خشمگین به صحنه زنده اتفاق می‌افتد.

برای مشاهده تریلر و دانلود فیلم به صفحه اینستاگرام مبین‌سرمایه یا کانال تلگرام مبین تحلیل مراجعه نمایید.

سیاه مشق بد خط «جودی فاستر»

فیلم هیولای پول ساخته خانم جودی فاستر کارگردان مطرح آمریکایی با هنرنمایی سوپراستارهایی چون جرج کلونی و جولیا رابرتز می‌باشد. در سال 2016 و پس از گذشت بیش از یک دهه از همکاری‌های متوالی این دو بازیگر در سری فیلم‌های «یاران اوشن» و «اعترافات یک ذهن خطرناک» آن‌ها دوباره در مقابل هم قرار گرفتند. همکاری مشترک آن‌ها با جودی فاستر به عنوان کارگردان برای مخاطبان هیجان‌انگیز بوده و متعاقباً انتظارات را برای دیدن یک فیلم جذاب دو چندان کرد. به طور کلی این فیلم نتوانست نظر مثبت مخاطبین و منتقدین را به خود جلب کند. هیولای پول کلاژ غیرمنطقی از آثار برجسته سینمایی است که فضای فیلم در آن اتفاق می‌افتد. در واقع به سختی می‌توان هدف کلی کارگردان را از ساخت این فیلم متوجه شد. از منظر سینمایی فیلم شبیه به ادای دینی نسبت به کارگردان بزرگ سینما نظیر «سیدنی لومت» است. برای مثال ایجاد تعلیق و کشش داستانی در یک محیط بسته برای مدت طولانی به وضوح یادآور شاهکار «12 مرد خشمگین» می‌باشد. همچنین فضای گروگان‌گیری که تداعی کننده اثر تکرارنشدنی سینما یعنی «بعد از ظهر سگی» به ویژه سکانس تماس گروگان‌گیر با همسر (نامزدش) و نتیجه نامطلوب از این تماس است. به هر تقدیر فیلم آنچنان از این عناصر بی دلیل و غیرمنطقی استفاده کرده که نه تنها باعث گیرایی بیشتر داستان نمی‌شود، بلکه روند کلی فیلم را نیز بهم ریخته و مخاطب احتمالاً داستان فیلم را به طور مشخص درک نمی‌کند.

جهت مطالعه تحلیل‌های تکنیکال و بنیادی بازار سهام به وبسایت باشگاه مشتریان مبین‌سرمایه مراجعه کنید.

هیولای پول چه پیامی برای مخاطب دارد؟

در لحظاتی از فیلم گمان می‌رود که کارگردان در تلاش برای ایجاد همدلی و دلسوزی مخاطب با شخصیت گروگان‌گیر است. همان‌طور که اشاره نمودیم، جبهه‌گیری این فیلم به هیچ وجه مشخص نبوده و گاهاً پیام‌های متناقضی را به بیننده القا می‌کند. حتی شاید در انتهای فیلم هم متوجه نشویم، که آیا جرج کلونی به عنوان شومن این ماجرا مقصر بوده است یا خیر؟

در نهایت 800 میلیون دلار از دارایی‌های یک شرکت گم شده و یک جوان فریب خورده برایش این ابهام ایجاد می‌شود، که آیا وال استریت به طور کلی نظامی فاسد بوده یا فساد شخصی تبهکار صرفاً موجب از دست رفتن آن 800 میلیون دلار شده است! در کنار موارد فوق نحوه پرداختن به موضوعات هم بسیار عجیب به نظر می‌رسد. ورود بسیار سهل انگارانه (گویا هیچ نگهبانی در کار نیست) به صحنه فیلم‌برداری، رابطه گروگان‌گیر با نامزدش، غیر واقعی بودن بمب، پرخاشگری‌های تندروانه وی و حتی مرگ او در پایان به گونه‌ای است؛ که مخاطب متوجه علل دراماتیک، عقلانی یا حتی اگزیستانسیالیستی آن نمی‌شود. پلیس ویژه آمریکا نیز در صحنه‌هایی که نمایش داده می‌شود، بسیار عجیب عمل نموده و گویی کارگردان متعمدانه روی غیرحرفه‌ای بودن آنها تمرکز کرده است. گرچه جودی فاستر در عالم بازیگری با گرفتن دو جایزه اسکار و ایفای نقش‌های ماندگار در تاریخ سینما چهره‌ای بسیار برجسته است، اما در این فیلم نتوانسته از تجربیات گران‌بهای خود به خصوص در عرصه فیلم‌های تعلیقی نظیر "نفوذی" و "سکوت بره‌ها" استفاده کند. علیرغم موارد فوق‌الذکر مایه اصلی داستان شامل مشکلات کلاه‌برداری‌های کلان بورسی، پیامدهای ناشی از ورود سرمایه‌گذاران بدون دانش کافی به بازار سرمایه، تأثیر سوء رسانه‌ها و تبلیغات سودجویانه به خوبی نمایش داده شده است. به طور کلی فیلم هیولای پول نشان‌دهنده رویارویی مردم عادی با قشر موسوم به وال‌ استریتی‌ها بوده و هدف آن به چالش کشیدن سیستم مالی نظام سرمایه‌داری است. دیدن این فیلم به لحاظ ایجاد آگاهی بیشتر برای سرمایه‌گذاران مبتدی بازار مالی در راستای انتخاب گزینه‌های صحیح مناسب ارزیابی می‌شود. هم‌چنین فعل و انفعالات پشت پرده مرتبط با ضرر 800 میلیون دلاری نیز برای معامله‌گران حرفه‌ای بسیار جذاب است.