۰ نفر

آستانه تحمل اقتصاد ایران به شدت پایین آمده است

به فضای تخریب و تهمت پایان دهید

۱ مرداد ۱۳۹۶، ۱۶:۴۸
کد خبر: 207537
به فضای تخریب و تهمت پایان دهید

روزهای ملتهب و پر فراز و نشیبی را پشت سر می گذرانیم. در این روزها در فضای ابرچالشی زندگی می کنیم. بسیاری از تمدن های بزرگ تنها با یکی از این ابرچالش ها که با آنها دست به گریبانیم، از بین رفته اند.

کشوری در حال توسعه هستیم. یعنی کشوری که درآمد سرانه مردمانش با وجود درآمدهای نفتی حدود 5 هزار دلار است؛ درآمد سرانه عراق اندکی از ما بیشتر و درآمد سرانه ترکیه 2 برابر ماست.

کشوری جوان هستیم. یعنی فرصت استفاده از نیروهای جوانی که آماده کارکردن هستند را داریم تا بتوانیم شکاف اقتصادی خود با کشورهای پیشرفته را جبران کنیم. اما توان ایجاد کار برای این جوانان را نداریم و این فرصت به تهدیدی بزرگ تبدیل شده است. تهدیدی که در طی 5 سال آینده به لشگری 6 میلیونی تبدیل می شود.

کشوری هستیم که محیط زیستش به مرز بحران رسیده است. از بحران آب تا شورش خاک ابرچالش محیط زیستی ما هستند. ما در دهه های گذشته محیط زیستمان را استفاده نکردیم، مصرف کردیم و از بین بردیم. بدتر آنکه بدون این که رشد اقتصادی ایجاد کنیم، محیط زیستمان را نابود کردیم. در بهترین شرایط و در صورت مدیریت بحران های محیط زیستی، دیگر امکان خرج کردن از محیط زیست برای توسعه اقتصادی را نداریم.

کشوری هستیم در منطقه ای پر آشوب. در زمانه ای که جنون در جهان حکم می راند و شهوت قدرت از دهان ابرقدرت های جهانی بیرون می پاشد. در منطقه ای که بزرگترین دشمن ما، بمب هسته ای دارد و همسایه نادان و مغرض، از برق دندان طلای حاکم جاهل دنیای غرب به وجد آمده است و سیاه مستی می کند و خط و نشان می کشد.

اینها همه نشان می دهد آستانه تحمل این اقتصاد و این کشور بسیار پایین آمده و تحمل فشارهای بیشتر را ندارد. خب در این شرایط چه باید بکنیم؟

باید بترسیم؟ نه باید قلب هایمان را به هم نزدیک کنیم. دلهایمان را صاف کنیم. ذهن هایمان را یکی کنیم و دست به دست هم بدهیم. برنامه بریزیم، اجرا کنیم و کمک کنیم. بهترین هایمان را به میدان بیاوریم و حمایتشان کنیم تا بتوانیم نه تنها این ابرچالش ها را مدیریت کنیم بلکه قطار توسعه کشور را هم دوباره به راه بیندازیم، تا کشورمان را حفظ کنیم.

اما در این شرایط ما چه می کنیم؟

ما دقیقا برعکس عمل می کنیم! مدیران ما، سیاست سازان ما و سیاست ورزان ما به چنان جنگی مشغول شده اند که نه تنها برای همه طرف ها مغلوبه است بلکه نشان از بی خبری آنها از شرایط وخیم اقتصاد کشور دارد. (درباره 4 ابرچالش و 10 چالش اقتصادی کشور به sadegh_Alhosseini@ در تلگرام مراجعه کنید)

این فقط مختص طیف اصولگرا هم نیست. اصلاح طلبان نیز نشان داده اند که این بی تدبیری اصولگرا و اصلاح طلب نمی شناسد.

محمد نهاوندیان در همین روزهای اخیر تحت شدیدترین حملات از سوی برخی از جریان اصلاح طلب قرار گرفت. انگار نه انگار که او شخصی است که سال ها رئیس موفق اتاق بازرگانی کشور بوده و شورای گفتگوی بخش خصوصی و دولت ابداع اوست. شخصی که نقشی مهم و گفته نشده در مذاکرات داشت و مورد وثوق شخص رئیس جمهور است!

علی طیب نیا مورد غضب و هجوم برخی دیگر است. انگار نه انگار که جوان ترین فرد کابینه که شاید بهترین عملکرد را در تیم اقتصادی داشت و توانست تورم 43 درصدی را تک رقمی کرده و تحول بزرگی در گمرک و مالیات کشور ایجاد کند اوست. انگار نه انگار که او سالها باید به این کشور خدمت کند.

محمدرضا عارف، به واسطه لیست شورا ها و نیز مصاحبه پسرش چنان مورد تاخت و تاز برخی گروه ها قرار می گیرد که گویی او نبود با آن سوابق علمی و اجرایی بزرگ و با کارنامه مشخص دوران اصلاحات. انگار نه انگار که عارف یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان در 92 بود.

بیژن زنگنه، مرتضی الویری، جواد ظریف، قاضی زاده هاشمی، علی ربیعی، محمدرضا نعمت زاده، عباس آخوندی، علی لاریجانی، سید کامل تقوی نژاد و بسیاری همانند اینها از مدیران این کشور هستند که برایشان هزینه های زیادی داده ایم تا به اینجا رسیده اند. آنها سرمایه های ما هستند. هیچ کس با سرمایه هایش چنین نمی کند.

اگر اقتصاد ایران را به باغی تشبیه کنیم باید گفت در این وانفسا که ابرچالش ها اجازه کاشت گل و گیاه جدیدی را نمی دهد و چالش ها چون گله رها شده در باغ درحال از بین بردن درختان و گیاهان هستند، این گونه فضای تخریب و تهمت چون آفتی جان سوز و ریشه گداز به جان کل باغ افتاده و عنقریب است که باغمان را بیابان کند.

به فکر ایران باشیم و نگذاریم این سخن حافظ مصداق حالمان شود که باغبانا ز خزان بی خبرت می بینم/ آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد/ به جای آفت، باغبان باغ اقتصاد کشور باشیم.