۰ نفر

۴ روش افزایش موفقیت اولیه در استارتاپ

۷ اسفند ۱۳۹۵، ۲۲:۵۸
کد خبر: 179101
۴ روش افزایش موفقیت اولیه در استارتاپ

این یک امر آشکار است که استارت‌آپ شما همانند فرزندتان است و وقتی نوبت به معرفی آن به دنیا می‌رسد طبیعتاً می‌خواهید که همه آن را همانند خودتان دوست بدارند.

اما تاثیر اولیه‌ی یک استارت‌آپ برخلاف تاثیر اولیه‌ای که کارآفرینان انفرادی روی دیگران می‌گذارند، چیزی بیشتر از یک دست دادن محکم، یک لباس شیک و یا یک لبخند صادقانه است.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از دریک آنلاین، می‌توان گفت که ترکیب وقایع و مکالمات مختلفی که در طی چندین ماه به طور هماهنگ رخ داده‌اند در این امر تاثیرگذارند.

در روزهای ابتدایی استارت‌آپتان، روی هر کسی که با آن برخورد دارید تاثیر می‌گذارید. چه می‌خواهد روزنامه‌نگار باشد، چه سرمایه‌گذار یا یک آدم با نفوذ در کار یا حتی پیک موتوری پیتزافروشی محل. هر فعل و انفعالی که دارید به نحوی معرف استارت‌آپتان است.

همینطور که وارد این مقطع حیاتی تاثیر اولیه می‌شوید به یاد داشته باشید که این چهار نکته‌ی زیر را انجام دهید:

هویتتان نمایان باشد.

اگر به سوی یک ملاقات یا یک مراسم رهسپارید هویتتان را فراموش نکنید. سرمایه‌گذاران کارآفرین و تصمیم‌گیرندگان اصلی آنقدر با افراد مختلف سر و کار دارند که بعد از مدتی همه‌ی افراد برایشان یکی می‌شوند. به همین خاطر مهم است که با کلمات، رفتار و مدل خاص خود از دیگران متمایز باشید.

اگر به وب سایت شرکت من سری بزنید بلافاصله متوجه خواهید شد که ما از غیرعادی بودن استقبال می‌کنیم و از همکاری با شرکت‌های یاغی لذت می‌بریم. ما نه تنها این حقیقت را به صورت نوشتار بیان کرده بلکه به صورت حضوری هم نشان می‌دهیم. ما اطمینان حاصل می‌کنیم که حرف‌ها، اعمال و ظواهرمان همگی به تاثیری که می‌خواهیم به آن برسیم کمک کنند. از لباس بتمنی که یکی از کارمندان بر تن دارد گرفته تا نشان دایناسوری که من بر روی کت چرمی‌ام سنجاق می‌کنم.

شخصی که با او صحبت می‌کنید را بالا ببرید.

اینکه شخصی فکر کند شما باهوش و جذاب هستید خوب است ولی اینکه او فکر کند شما فکر می‌کنید که او باهوش و جذاب است حتی بهتر است. همه‌ی ما کسی را می‌شناسیم که همیشه راهی پیدا می‌کند که کاری کند ما احساس خوبی راجع‌به خودمان داشته باشیم؛ این یک مهارت حیاتی برای کارآفرینان است.

یک راه خوب برای رسیدن به این مهم این است که علاقه‌ی خود را به دیگران نمایان کنید. نامشان را به خاطر بسپارید، درمورد پیشینه‌شان از آن‌ها سوال کنید و سرگرمی‌ها و علایقشان را پیدا کنید. انجام این کار یک روش صادقانه برای خلق ارتباط انسانی است که من باور دارم قوی‌ترین نوع تاثیر اولیه‌ایست که شما و شرکتتان می‌توانید روی دیگران بگذارید.

یادبگیرید از نقاط ضعفتان استفاده کنید.

ضعیف بودن از نظر استراتژیکی یک راه مسلم برای به وجود آوردن یک رابطه‌ی صادقانه است. حواستان باشد که گفتم «استراتژیک» چون پیشنهاد نمی‌کنم که تاریک‌ترین و عمیق‌ترین ترس‌ها و رازهایتان را با هرکسی در میان بگذارید. بلکه، آن مقدار اطلاعات در اختیار طرف مقابل بگذارید که نشان دهد که انسان شجاعی هستید که چندین نقطه ضعف دارد.

یکی از بهترین کارهایی که در یک مکالمه می‌توانید انجام دهید این است که کاری کنید که شخص مقابل راحت باشد و حس کند مورداحترام و موردتحسین است. با در میان گذاشتن ضعف‌هایتان از «کاری بودن» امر می‌کاهید و یک رابطه می‌سازید. بیشتر افراد داشتن یک رابطه‌ی دوستانه را ترجیح می‌دهند و فکر می‌کنم تعجب کنید که چقدر این امر می‌تواند بر جنبه‌ی کاری قضایا تاثیرگذار باشد.

اعتماد به نفس فراموش نشود.

با اینکه حرف‌ها، اعمال و مدل یک استارت‌آپ همگی نکات کلیدی هستند ولی اگر مقدار زیادی اعتماد به نفس آن‌ها را همراهی نکند ارزش زیادی ندارند. برای شروع می‌توان گفت که اگر درخصوص لباس‌هایتان حس خوبی داشته باشید، این حس می‌تواند بهتان کمک کند. پس شلوار مورد علاقه، شال مورد علاقه یا لباس مورد علاقه یا هر چیزی که باعث می‌شود حس یک میلیونر را داشته باشید بر تن کنید. همچنین، این را در نظر بگیرید که می‌توانید قبل از حضور در یک مراسم بزرگ بهترینژست قدرتمندانه‌ی خود را تمرین کنید.

من خودم یک جفت چکمه‌ی مورد علاقه دارم که موقع زمستان پا می‌کنم و همیشه به من این حس را می‌دهند که آماده‌ی تسخیر روز هستم. حتی برای تماس‌های مهم هم چکمه‌هایم را پا می‌کنم (یا شاید هم یک جفت کفش مجلسی زیبا. بستگی به موقعیت دارد.)  تا اعتماد به نفسم بالا برود.

تاثیر اولیه‌ی استارت‌آپتان در یک مقطع زمانی به وجود می‌آید نه یک لحظه‌ی خاص ولی با این حال این تاثیر اولیه به شدت بستگی به این دارد که شما و دیگر کارمندانتان چگونه خود را در مواجهه با دیگران نشان می‌دهید.

دنیای کسب و کار هیچ‌گاه نمی‌خوابد. هیچ‌وقت نمی‌دانید به چه کسی برخواهید خورد و هیچ‌وقت هم نمی‌دانید آن پیک موتوری پیتزافروشی چه می‌داند.پس می‌ارزد که آماده باشید.