۰ نفر

بافت‌آسیب‌پذیر، جامعه آسیب‌دیده

۷ خرداد ۱۳۹۷، ۴:۰۹
کد خبر: 274618
بافت‌آسیب‌پذیر، جامعه آسیب‌دیده

یکی از عوامل مهم در افزایش میزان آسیب‌های اجتماعی وجود مناطق و مکان‌های جرم ‌خیز است. تحقیقات نشان می‌دهد میان میزان ارتکاب جرم و ویژگی‌های محل وقوع جرم روابط معناداری وجود دارد.

 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، امروزه بافت‌های فرسوده در مناطق شهری و به‌ویژه کلانشهرها به محلی برای فسادهای اخلاقی، آسیب‌های‌اجتماعی، جرم و جنایت تبدیل شده‌اند. بسیاری از کارشناسان همواره از لزوم نوسازی بافت فرسوده به‌دلیل پیشگیری از مخاطرات طبیعی مانند زلزله سخن گفته‌اند و کمتر فردی به آسیب‌های اجتماعی نهفته در این بافت‌ها اشاره می‌کند. در این نوشتار تلاش شده برخی از مهم‌ترین آنها به رشته تحریر درآید، زیرا یکی از دلایل مهم برای نوسازی بافت فرسوده لزوم کاهش میزان آسیب‌های‌اجتماعی در کلانشهرهایی مانند تهران است.

بسیاری از آسیب‌های اجتماعی مانند سرقت، اعتیاد، کودکان کار، کودکان فراری و... به دلایل مختلف در بافت‌های فرسوده متمرکز هستند و از آنجا به محل‌ها و مناطق دیگر نشر پیدا می‌کنند. در واقع سرمنشأ بسیاری از آسیب‌های‌اجتماعی مناطق با بافت فرسوده هستند. بافت‌های فرسوده از ابتدا محلی امن برای جرم و جنایت نیستند و به مرور به گرهی کور در مدیریت شهری تبدیل می‌شوند. این بافت‌ها در ابتدای امر میزبان ساکنان معمولی خود هستند، آنها هرگز در دوران زندگی خود به جرم و جنایت دست نزده‌اند و زندگی شرافتمندانه‌ای را سپری می‌کنند. با گذشت زمان ساکنان بومی و اصلی این بافت‌ها به‌دلیل زیرساخت‌های ضعیف و نامناسب شهری در مقایسه با دیگر نقاط شهر، فقر اقتصادی ساکنان، کمبود مراکز تفریحی، تراکم ساختمان‌ها و همچنین ناتوانی ساکنان برای نوسازی منازل مسکونی خود را از دست می‌دهند. در این صورت اگر تمایلی برای نوسازی این بافت‌ها وجود نداشته باشد این بافت‌ها میزبان مهاجران (روستاییان) و اقشار کم‌درآمد می‌شوند، افرادی که ناگزیر به زندگی در پایین شهر هستند. در واقع این بافت‌ها توسط افرادی که احتمال و زمینه وقوع جرم در آنها بسیار زیاد است مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. با گسترش این روند و ناتوانی ساکنان این مناطق شرایط اقتصادی ساکنان این مناطق همواره شیبی رو به پایین دارد. بسیاری از مشکلات به‌دلیل شرایط اقتصادی این افراد و همچنین معضلات اجتماعی شدت می‌گیرد.

بی‌توجهی نسبی دولت به نوسازی بافت فرسوده

اطلاع دقیقی از اینکه چه تعداد خانه توسط وام نوسازی مسکن در طی این سال‌ها بازسازی یا نوسازی شده‌اند، در دست نیست. به‌گفته هوشنگ عشایری، معاون وزیر راه و شهرسازی از ابتدای دولت یازدهم تا به امروز تنها ۵۰‌هزار نفر تسهیلات نوسازی بافت فرسوده دریافت کرده‌اند. علاوه بر این بانک های عامل عمدتا از پرداخت وام ۵۰‌میلیون تومانی مصوب دولت یازدهم خودداری می‌کنند و مردم نیز از بالا‌بودن نرخ سود وام نوسازی (۱۸ درصد) گلایه مندند، این در حالی است که بر اساس مصوبه هیات‌دولت، بانک‌های عامل باید وام نوسازی را با سود نه‌درصد پرداخت کرده و مابه التفاوت آن را دولت پرداخت کند. حل مساله بافت‌های فرسوده به‌ویژه در کلانشهری مانند تهران آسان نیست، زیرا غالب محلات جنوب‌شهری بافت فرسوده هستند. مسئولان در ارتباط با نوسازی بافت فرسوده نیازمند دو اقدام اساسی و همزمان هستند و اگر از انجام هر یک از آنها غافل شوند، معضل بافت‌فرسوده همچنان در شهرهای بزرگ ایران ادامه خواهد داشت. ساکنان بومی مناطق فرسوده شاه‌کلید حل مشکلات هستند، آنها باید در این مناطق باقی بمانند و در غیراین صورت باید منتظر عواقب شوم خروج آنها از محل زندگی‌شان بود. علاوه براین مناطق بافت‌فرسوده انتخاب مناسبی برای روستا‌نشینان و افراد کم‌درآمد هستند و آنها اغلب برای ورود به دنیای شهری راهی جز سکونت در مناطق فرسوده نمی‌شناسند. بنابراین اگر قیمت زمین و خانه در این مناطق اندک و قابل‌پرداخت باشد روستانشینان را به طمع شهرنشینی می‌اندازد. به‌صورت کلی می‌توان گفت اگر سکونت مهاجران و اقشار کم‌درآمد در مناطق فرسوده آسان باشد در این صورت اجرای طرح‌های نوسازی بافت فرسوده و تشویق ساکنان بومی مناطق به حضور در منطقه بی‌نتیجه است.

لزوم توجه به مناطق جرم‌خیز

امروزه جرائم را در بستر اجتماعی آنها بررسی می‌کنند، بنابراین لزوم شناخت جامعه و مختصات مکانی که در آن جرم رخ داده بسیار مهم است. برخی از مولفه‌های بافت‌ شهری براساس گفته محققان جرم‌شناس احتمال وقوع جرم در آن مناطق را افزایش می‌دهد و از مهم‌ترین آنها تراکم شهری، فقر، وجود فروشگاه، اقامتگاه و صنایع مختلف، مهاجرت در مناطق (ورود و خروج مداوم به آنها) و خرابی و فروریختگی ساختمان‌هاست. این مولفه‌ها نمود مناطق بافت‌فرسوده شهری در تهران و بسیاری از کلانشهرهای ایران هستند. هر چند وجود بافت‌‌فرسوده گسترده در شهر تهران در مقایسه با سایر استان‌ها به‌دلیل موقعیت استراتژیکی پایتخت ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است، اما این موضوع به معنای بی‌اهمیتی وجود این بافت‌ها در سایر استان‌های کشور نیست. مناطق مختلف شهری دارای الگوهای فرهنگی - اجتماعی متفاوت نیز هستند که در هنگام بررسی آسیب‌های‌اجتماعی آنها توجه به این الگوها الزامی است. الگوهای کنترل نشده مهاجرت و همچنین ایجاد مناطق حاشیه‌نشین سبب جدایی ساکنان این مناطق از فرهنگ کلی جامعه می‌شود. بنابراین معیارهای رفتاری و اخلاقی در این مناطق شکل می‌گیرد که با فرهنگ‌عمومی جامعه کاملا متفاوت است و معمولا هنجارهای‌عمومی جامعه در این مناطق نوعی ناهنجاری قلمداد می‌شوند. ساکنان این مناطق گرایش‌های فرهنگی خاصی دارند که آنها را دائما به قانون‌شکنی تشویق می‌کند. در نهایت نوعی هرج و مرج و تشویش در این مناطق ایجاد می‌شود.

بی‌ثباتی شخصیتی، خرده‌فرهنگ‌های فراموش‌شده

مهاجران به شهرهای بزرگ اغلب تمام پیوندهای قبلی خود را با چارچوب‌های اجتماعی می‌گسلند و به پیوند‌های اجتماعی نوین فکر می‌کنند، اما چقدر در ایجاد پیوندهای اجتماعی جدید موفق هستند؟ اغلب آنها پس از ورود به شهرهای بزرگ دچار نوعی ناامیدی و سردرگمی می‌شوند. محیطی که اکنون در آن حضور دارند برای آنها بیگانه و ناشناخته است و درک درستی از ساختارهای‌اجتماعی آن ندارند. بنابراین آنها مستعد انحرافات‌اجتماعی، سقوط اخلاقیات و گرفتاری در فقر و تنگدستی هستند. به‌ویژه نسل نخست در هر خانواده مهاجر ریشه‌های اخلاقی خود را از دست می‌دهد و دچار نوعی بی‌ثباتی شخصیتی می‌شود. گروه‌های جوان‌تر خرده فرهنگ های خود را همچنان حفظ می‌کنند و تاثیر بی‌ثباتی شخصیتی را در نسل اول تغییر می‌دهند. در جامعه ‌شهری باتوجه به آنکه چقدر خرده‌فرهنگ‌ها جدی گرفته می‌شوند و ارزشمند هستند بستر لازم برای ظهور و نمود آنها در جامعه فراهم می‌شود.

لزوم‌توجه به نیرو‌های‌جوان ساکن بافت ‌فرسوده

پدر شهرسازی نوین ایران  با اشاره به رابطه معنادار میان آسیب‌های اجتماعی و بافت فرسوده شهری می‌گوید: ساکنان بافت‌های ‌فرسوده یا حاشیه‌نشین‌ها به‌دلیل مسائل اقتصادی به حاشیه‌نشینی روی می‌آورند. بهرام فریور صدری می‌افزاید: این افراد جذب شهر می‌شوند، اما در اقتصاد شهر سهیم نیستند. او خاطرنشان می‌کند: مهاجرانی از روستا به شهرها آمده و بیکارانی که درآمد ندارند و قادر به تهیه مسکن برای خود نیستند. فریور صدری می‌گوید: این افراد زمین‌‌هایی را به تصرف خود درمی‌آورده یا با قیمت‌های بسیار پایین خریداری می‌کنند و برای زندگی در آنها آلونک و زاغه می‌سازند. امروزه به این مناطق که از جنبه‌های مختلف هنوز جذب شهر نشده‌اند، ناکارآمد می‌گویند. او تاکید می‌کند: برخی از بافت‌های فرسوده در اثر مهاجرت افراد از روستاها به شهرها پدید می‌آیند و ساکنان بیکار یا با درآمد پایین دارند. برخی دیگر حاصل ورود برخی روستاها به محدوده شهرها بر اثر توسعه شهری هستند و ساکنان آنها همچنان فرهنگ روستایی دارند. فریورصدری می‌افزاید: بافت کهن شهر نیز به‌عنوان بخشی از بافت فرسوده شهری به‌دلیل توریست‌پذیری بسیار ارزشمند است و باید از بهترین امکانات برخوردار باشد، اما در اثر تغییر الگوی زندگی این بافت‌ها ناکارآمد و فرسوده شده‌اند. مردم از این مناطق به مناطق دیگر شهر مهاجرت می‌کنند و این مناطق مرکز توجه نیستند. او می‌گوید: برخی بافت‌های فرسوده محل زندگی کارگران فصلی با درآمدهای پایین می‌شوند که به‌دلیل نبود محل زندگی معقول هشت خانوار به‌صورت متراکم در این خانه‌ها زندگی می‌کنند. فریور صدری می‌افزاید: این ساکنان در بسیاری از موارد مشاغل کاذبی مانند توزیع موادمخدر دارند و اغلب آنها دارای شغل رسمی نیستند و اغلب آسیب‌های‌اجتماعی خاصی را در جامعه ایجاد می‌کنند. البته تمام بافت ‌فرسوده این چنین نیستند، اما در نهایت آسیب‌های اجتماعی و جرم و جنایت در این مناطق افزایش می‌یابد. او تاکید می‌کند: قطعا رابطه معناداری میان میزان بافت‌های فرسوده و آسیب‌های اجتماعی وجود دارد، اما نوسازی بافت فرسوده اصلا کار راحتی نیست. هرچند نوسازی بافت فرسوده در راستای توسعه شهری و اقتصادی کشور است، اما میزان بودجه کشور برای اهداف توسعه‌ای بسیار محدود است و بنابراین میزان بودجه و اعتبارات تخصیص یافته به نوسازی بافت‌فرسوده نیز کم است و بنابراین به سرعت انجام نمی‌گیرد. فریور صدری می‌افزاید: در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن اصلاح کامل بافت‌ فرسوده شهری 10 و 15 سال زمان می‌برد. از سوی دیگر بعد از گذشت این زمان مساحت زیادی بافت فرسوده جدید خواهیم داشت که باید برای نوسازی آنها اقدام کنیم. برای نوسازی بافت ‌فرسوده نیازمند برنامه‌های توسعه شهری و تامین منابع مالی مورد نیاز و نیز مشارکت ساکنان این مناطق هستیم. مهم‌ترین مساله جذب این افراد به فعالیت‌های اقتصادی شهری است، زیرا بافت های فرسوده اغلب نیروهای کاری جوان و خوبی دارند و باید برای اشتغال آنها چاره اندیشید. همچنین این افراد آموزش دیده نیستند و برای جذب به مشاغل آمادگی لازم را ندارند. بنابراین ابتدا باید به آنها آموزش داد و آنها را به صاحبان حرفه تبدیل کرد تا بتوانند کار خود را پیدا کنند و همچنین برای آنها ایجاد شغل کرد.