۰ نفر

قیدها و شرط‌ها بر سر راه تحصیل کودکان افغان

۴ مهر ۱۳۹۷، ۱۱:۳۴
کد خبر: 303089
قیدها و شرط‌ها بر سر راه تحصیل کودکان افغان

سال تحصیلی جدید با دو آغاز متفاوت برگزار شد. یک سو وزیر آموزش و پرورش بود که روز سی‌ویکم شهریور در نشست خبری خود گفت: «بیش از 450 هزار دانش‌آموز اتباع در ایران مشغول به تحصیل هستند که بخشی از این تعداد فاقد مدارک هویتی‌اند اما اکنون سر کلاس درس نشسته‌اند و هیچ منعی برای حضور در المپیادها و مسابقات ندارند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتماد، در سال تحصیلی قبل 5 هزار و 69 دانش‌آموز اتباع را فارغ از داشتن مدارک هویتی با هماهنگی وزارت کشور و سایر دستگاه‌ها در دوره ابتدایی ثبت نام کردیم.» از سوی دیگر شبکه یاری کودکان کار به مناسبت نخستین روز مهر بیانیه‌ای منتشر کرد که در آن آمده بود: «بنا به ماده ۲۸ کنوانسیون جهانی حقوق کودک نیز دولت موظف به فراهم آوردن امکانات آموزشی در دسترس و برابر نسبت به کلیه کودکان است لیکن در حال حاضر نه‌تنها به رعایت این حقوق تمکین ننموده بلکه متولیان آموزش و پرورش کشور تاکنون به هیچ عنوان از این حیث پاسخگوی انتظارات و مطالبات جامعه مدنی نبود‌ه‌اند.» شبکه یاری کودکان کار متشکل است از 38 انجمن مجزا که هرکدام بین از 150 تا 800 نفر عضو دارند و سه‌چهارم افراد زیرپوشش این انجمن‌ها را پناهندگان و مهاجران تشکیل می‌دهند . فاطمه قاسم‌زاده، رییس هیات‌مدیره شبکه یاری کودکان کار می‌گوید که بازماندن کودکان از تحصیل دلایل فراوانی دارد و در اجرایی شدن فرمان رهبری هم موانعی پیش‌روست که باعث می‌شود نتوانیم ماجرای برخورداری از حق تحصیل کودکان را چندان هم نزدیک ببینیم.

در بیانیه شبکه یاری کودکان که به مناسبت اول مهر منتشر شد، آمده بود: «شوربختانه با اعمال سلایق شخصی و نقض قوانین و مقررات همچنان نسبت به پذیرش کودکان فاقد هویت و نیز کودکان غیرایرانی در مدارس با مشکلات جدی مواجهیم.» چه مصداق‌هایی برای ایجاد مشکل در پذیرش دانش‌آموزان اتباع وجود دارد؟

ما چند سال قبل پیام رهبری داشتیم که در آن صراحتا اعلام شده بود هر کودکی که در سن مدرسه قرار دارد، بدون هیچ‌گونه اوراق هویت هم باید ثبت‌نام شود اما در عمل این‌گونه است که برای اجرای این فرمان شیوه‌نامه‌هایی از سوی مراکز مربوطه نوشته می‌شود که در واقع با متن فرمان متفاوت است. امسال گفته‌اند که کودکان مهاجر برای ثبت‌نام باید کارنامه سال گذشته را داشته باشند و علتش را هم این ذکر کرده‌اند که سال گذشته یک‌سری از بچه‌هایی که ثبت‌نام کرده‌اند اصلا به مدرسه نیامده‌اند. گویا معلوم شده که از برگه ثبت‌نام این بچه‌ها در مدرسه به عنوان سندی برای باقی‌ ماندن خانواده‌شان در ایران استفاده شده است و بخشی از مشکل‌شان را از این طریق برطرف کرده‌اند. یک مساله دیگر در راه تحصیل کودکان پناهنده موضوع کمبود جا و مکان آموزشی است. یعنی امکانات و زیرساخت برای چنین کاری وجود ندارد و به یک‌سری از بچه‌ها گفته‌اند که جا نداریم و واقعا هم نداشتند. یک‌سری از بچه‌ها هم با وجود اینکه زمان ارایه مدارک و کارنامه سال قبل تمدید شد، به‌دلیل اینکه معمولا در حاشیه‌ها زندگی می‌کنند، وارد نبودند یا خبر نداشتند و نتوانستند به‌موقع آنچه از آنها خواسته شده بود را فراهم کنند.یک عده از بچه‌ها سن بیشتری از مقطع تحصیلی‌شان دارند و به دلیل دور ماندن از مدرسه در سال‌های قبل یا ترک تحصیل کبر سن داشتند و از دلایل محرومیت آنها از تحصیل در مثلا مقطع ابتدایی است. مددکاران برای رفع مشکل این بخش از دانش‌آموزان کمک می‌کنند اما بچه‌های زیادی هستند که به دلایل مختلف اصلا جذب این موسسه‌ها و سازمان‌ها نشده‌اند. یک عده از بچه‌های کار هم حجم کارشان آن‌قدر زیاد است که اصولا نمی‌توانند مدرسه بروند، این دسته اگر زیرپوشش سازمان‌های حمایتی نباشند از تحصیل محروم می‌مانند.وقتی در مورد کودکان بازمانده از تحصیل صحبت می‌کنیم، نمی‌توانیم تنها بگوییم که فرمان صادر شده است و بنابراین تعجب کنیم اگر کودک غیرایرانی یا حتی ایرانی به مدرسه نمی‌رود. دلایل بسیار زیادی هستند که مانع از مدرسه رفتن بچه‌ها می‌شوند که چند نمونه از آن را نام بردم و به آنها می‌توان نبود مدرسه در برخی نقاط دورافتاده، بازداشتن دختران از مدرسه رفتن یا مناسب نبودن شرایط برای کودکان دارای معلولیت را هم اضافه کرد. یکی دیگر از موانع تحصیل کودکان ایرانی و غیرایرانی هزینه تحصیل است. یعنی حتی اگر بخش کمک به مدرسه هم نباشد، پول کتاب و کیف و لوازم‌التحریر و... مبلغی حدود 500 هزار تومان برای شروع تحصیل هر بچه هزینه دارد. خیلی از خانواده‌های ایرانی هم این مبلغ را ندارند.

مشکل هزینه لوازم آموزشی هم از نظر شما از طریق دولت قابل حل است؟

وقتی می‌گوییم آموزش رایگان به این معنا نیست که تنها شهریه نگیرند بلکه به معنای آموزش رایگان و اجباری است یعنی شرایطی فراهم شود که این آموزش رایگان در هر صورت شامل حال تمامی دانش‌آموزان شود. در حال حاضر در معاهده‌های بین‌المللی این آموزش اجباری را تا پایان دوره متوسطه حساب می‌کنند چون دیگر دوره ابتدایی چاره‌ساز زندگی یک کودک در جهان امروز نیست. البته این را هم اضافه کنم که امسال مبلغی که تحت عنوان مشارکت‌های مردمی از خانواده‌ها گرفته می‌شد را حذف کرده بودند. در حالی که سال قبل این مبلغ یکی از مشکلات عمده برای ثبت‌نام دانش‌آموزان غیرایرانی بود که در عمل سازمان‌های غیردولتی که آنها را تحت پوشش داشتند مجبور به تامین این مبلغ می‌شدند. هیچ‌وقت نمی‌شود برخی از قدم‌ها را انکار کنیم اما کارهای انجام شده در برابر کارهای باقی مانده و رسیدن به اصل حذف کار کودکان و رسیدن آنها به حقوق اولیه‌شان درصد کمی است.

دلایل متفاوتی ذکر کردید که هر کدام مانعی برای برخورداری از حق آموزش محسوب می‌شوند، هیچ آماری هم دارید که حدودا چه تعداد از کودکان پناهنده و مهاجر به این دلایل از تحصیل بازمانده‌اند؟

هر یک از موسسه‌های زیرمجموعه شبکه یاری کودکان کار آمار خودشان را دارند اما باید توجه کرد که بخشی از این کودکان جذب هیچ‌یک از این موسسه‌ها نشده‌اند و همین سبب شده تا نتوانیم آمار مشخصی از کودکان بازمانده از تحصیل داشته باشیم چون وقتی این بچه‌ها در جایی به ثبت نرسیده‌اند نمی‌توان آماری هم از تعداد و شرایط آنها به دست آورد. سال گذشته وزارت کار و رفاه اجتماعی آماری را از کودکان بازمانده از تحصیل گرفت اما همه اینها را از روی کد ملی توانستند شناسایی کنند، بچه‌ای که نه شناسنامه دارد و نه اوراق هویتی از کجا باید معلوم شود که اصولا وجود دارد و در درجه بعد آیا می‌تواند از مدرسه برخوردار شود یا نه؟ تا مشکل هویتی بچه‌ها حل نشود و هر کودکی دارای هویت نشود، نه ما و نه سازمان‌های دولتی که امکانات بیشتری برای آمارگیری دارند، نمی‌توانیم بفهمیم که مدرسه می‌روند یا نه. کودکان ایرانی و غیرایرانی فاقد اوراق هویت اصلا به حساب نمی‌آیند و بنابراین هیچ ‌یک از حقوق‌شان اعم از حق تحصیل و... قابل پیگیری نیست.ببینید امسال 14 میلیون دانش‌آموز به مدرسه می‌روند اما تعداد افراد زیر 18 سال ما بیشتر از اینهاست. ما همیشه یک تفاوت 3 میلیونی بین این آمار داریم که به صورت تخمینی است. سال گذشته که 15 میلیون بچه زیر 18 سال داشتیم، 12 میلیون نفرشان به مدرسه می‌رفتند و در این میان 3 میلیون نفر (اعم از ایرانی و غیرایرانی) مفقود هستند؛ بچه‌هایی که به دلایل مختلف به مدرسه نمی‌روند.

در صحبت‌های‌تان به مشکل کمبود فضای آموزشی اشاره کردید که اتفاقا وزیر آموزش و پرورش هم چند روز پیش به آن اشاره کرد و خواستار کمک سازمان‌های بین‌المللی شد. راهکار شما هم برای حل این مشکل همین است؟

من خیلی در این حوزه وارد نیستم اما خب می‌توانند پناهنده نگیرند! یک کشوری می‌تواند بگوید دیگر جذب پناهنده نداریم. بله بخش قابل‌توجهی هم مهاجران غیرقانونی هستند اما مگر کشورهای دیگر چه می‌کنند؟ کمپ دایر می‌کنند، وقتی افراد می‌آیند، امورشان ضبط و ربطی دارد. اگر اوراق نداشته باشند آنها را وارد کشور نمی‌کنند. یعنی حتی پناهندگی هم قواعد و قوانینی دارد. ما یک مرز باز داریم و قاچاق افراد تبدیل به یک شغل شده است. یک‌سری پناهنده را وارد می‌کنند و سخت‌ترین کارها را با کمترین دستمزد به آنها می‌دهند، کسانی که از این مدل کارگری پناهندگان استفاده می‌کنند باید هزینه آموزش و پرورش آنها را هم بپردازند. شرایط پناهندگی کشور باید سروسامان بگیرد.