با توجه به اینکه به تازگی ایمیدرو برای معدن مهدیآباد دوباره مزایده برگزار کرده و ادامه فعالیت معدنی را از این فعال بخش خصوصی در این معدن سلب کرده است، قطب از گلایههایش درخصوص این رویکرد ایمیدرو میگوید و معتقد است که بخش خصوصی زمانی که با دولت قراردادی را منعقد میکند باید در این زمینه اطمینان خاطر داشته باشد که سرمایهگذاری در معدنی که سالها غیرفعال بوده است، دستاورد مثبتی برای او خواهد داشت و در آخر دولت به تعهدات خود عمل خواهد کرد نه اینکه دولت یک شبه قرارداد را نادیده بگیرد و دوباره مزایده برگزار کند.
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از تعادل ، او از انگیزه ورودش به معدن سرب و روی مهدیآباد میگوید و به اینکه چگونه از این سرمایهگذاری دلزده شده است، میپردازد. با این حال قطب همچنان تاکید میکند که این تصمیم دولت عواقب بدی برای حضور بخش خصوصی در اقتصاد کشور خواهد داشت.
شرکت شما یکی از معدود شرکتهای ایران است که طی چند سال اخیر وارد عرصه صنعت و معدن شده است. با توجه به اینکه تجربه سرمایهگذاری و تامین مالی هفت طرح فولادی را داشتید برای توسعه و راهاندازی معدن سرب و روی مهدیآباد چگونه سرمایهگذاری خودتان را آغاز کردید و فضای سرمایهگذاری در معادن ایران را برای بخش خصوصی چگونه میبینید؟
همانگونه که میدانید راهاندازی معدن مهدیآباد و احداث کارخانه سرمایه کلانی نیاز دارد. ما سعی کردیم، بخشی از منابع سرمایهگذاری در پروژه معدن مهدیآباد را از شرکت خودمان تامین کنیم و باقی آن را از طریق فاینانس تهیه کنیم. با توجه به اینکه در بین فلزات پایه، فلز روی امیدوارکنندهتر از باقی فلزات پایه است و از یک سو طی سالهای اخیر کاهش عظیمی در ذخایر روی در تمام نقاط دنیا ایجاد شده، پیشبینی میشود عرضه روی در سالهای آینده با محدودیت جدی روبهرو شود. به همین دلیل ما به عنوان سرمایهگذار معدن سرب و روی مهدیآباد تلاش کردیم در این مدت نظر شرکتهای خارجیها هم جلب کنیم تا بتوانیم همزمان زیرساختهای صادرات سرب و شمش روی را فراهم کنیم. پس از یک دوره یک ساله آمادهسازی زیرساختها از فروردین ماه 1394 عملیات پیش باطلهبرداری را در این معدن شروع کردیم و عملیات تجهیز و آمادهسازی کارگاه و استقرار ماشینآلات سنگین معدنی را انجام دادیم ضمن اینکه در این مرحله با انعقاد قرارداد با پیمانکار بیش از 10دستگاه دامپتراک 100تنی و سایر ماشینآلات جانبی را برای پیشبرد فعالیتهای معدنی وارد معدن مهدیآباد کردیم. پیشرفت عملیات طبق برنامه زمانبندی درحال انجام بوده و قرار بود در راستای استخراج معدن برنامههای لازم را درخصوص احداث کارخانه 100هزارتنی کنسانتره و 100هزار تنی شمش عملیاتی کنیم و عمده مذاکرات شرکت ما برای خرید تجهیزات کارخانه با شرکتهای متخصص در زمینه احداث کارخانجات کنسانتره و شمش روی با شرکت MCC-NFI چین بوده و مقرر شده بود با شرکت تنوای ایتالیا هم همکاری داشته باشیم.
در این مذاکرات قصد داشتید از سرمایه این شرکتها به عنوان فاینانس در پروژه مهدیآباد استفاده کنید؟
بله. هدف اصلیمان اخذ فاینانس از کشورهای خارجی بود تا نیاز واحدهای کشور به کنسانتره روی هر چه زودتر تامین شود و برای بازارهای صادراتی بتوانیم تولیداتمان را صادر کنیم. در راهاندازی واحدهای صنعتی و معدنی تامین مالی از طریق فاینانس بسیار مهم است. یکی از دلایلی هم که در مزایده معدن مهدیآباد شرکت کردیم به این دلیل بود که شرکت ما توانایی تامین فاینانس از سازمانهای مالی بینالمللی را دارد. تامین فاینانس برای هفت طرح فولادی نشاندهنده همین موضوع است. زیرا توانستیم با همکاری شرکت MCCچین برای این پروژهها یک میلیارد و 840 میلیون یورو تهیه کنیم و منابع مالی پروژههای عقبمانده دولت را مانند طرحهای هفتگانه فولادی تامین کنیم.
فکر میکنید چرا بسیاری از پروژههای صنعتی در ایران با شکست مواجه میشوند و نتیجه مطلوبی از آنها حاصل نمیشود؟
اغلب پروژههای صنعتی و معدنی به دلیل شتابزدگی دولت نتوانستند سودآور باشند. چراکه در این راستا دولت معمولا تمامی جوانب کار را در نظر نمیگیرد و با عجله قصد دارد، اهداف پروژه را عملیاتی کند درحالی که اگر فعالان بخش خصوصی وارد پروژهها شوند، مطالعات فنی و اقتصادی را با رسیدن به هدف سودآوری هر چه زودتر و کارها را با توانایی بیشتری به پیش میبرند. به طور مثال پروژه معدن مهدیآباد نیازمند سرمایهگذاری عظیمی است که اگر تزریق سرمایه به درستی وارد پروژه نشود، نتیجه مطلوبی از این فعالیت اقتصادی حاصل نخواهد شد. دلیل آن هم این است که نزدیک به یک میلیارد دلار سرمایه از فرآیند استخراج تا تولید نهایی تخمین زده شده است ضمن اینکه یک میلیارد دلار مشروط به این است که تمامی فرآیند استخراج از معدن به سبک روباز انجام شود. این نکته هم بگویم طبق مطالعاتی که ما داشتهایم، مقرر شده بود بخش سولفوره این معدن به روش زیرزمینی و بخش اکسیده به روش روباز استخراج شود.
با توجه به اینکه در پساتحریم یکی از اولویتها جذب سرمایه داخلی و خارجی است به نظرتان بخش خصوصی و کارآفرینان تا چه اندازه در تحقق این اولویت میتواند نقشآفرینی کند؟
من معتقدم حضور و شرکت در مناقصههای کشورهای دیگر موقعیت بسیار خوبی است. اما اولویت اصلی برای من به عنوان فعال بخش خصوصی آبادانی کشورم است و در مقطع کنونی بنای اصلی فعالیتم را سرمایهگذاری در زمینههایی که توانایی انجام آن را دارم، گذاشتهام اما این اعتقاد را فضای مساعد برای سرمایهگذاری بخش خصوصی در ایران تقویت میکند و اگر بخواهد حاشیهها ادامه پیدا کند و ایمیدرو به تعهداتش عمل نکند کاملا دلسرد از سرمایهگذاری خواهم شد. همواره سعی کردم در سفرهای خارجی که میروم ایران و پتانسیلهای کشورم را برای سرمایهگذاری معرفی کنم. ما فعالان بخش خصوصی همه به این موضوع کاملا واقف هستیم و معتقدیم باید ظرفیتهای ایران برای سرمایهگذاری به تمام دنیا معرفی شود تا جذب سرمایه صورت گیرد. کشورهای اروپایی و امریکایی در زمینه استحصال و فرآوری محصولات معدنی از بهترین تکنولوژی روز برخوردار هستند و توانستند بازارهای جهانی را از آن خود کنند. به همین دلیل در هر سفری اگر مذاکره با شرکتهای خارجی امکانپذیر شود، حضور فعال خواهم داشت و با کمال میل وارد مذاکرات با آنها میشوم و از تجربیات خارجیها استفاده میکنم.
تجربه تامین مالی و فاینانس از سوی بخش خصوصی تا چه اندازه در موفقیت پروژههای صنعتی و معدنی ایران موفقیتآمیز است؟
در سالهای اخیر بسیاری از پروژههای صنعتی ایران نیازمند به تامین مالی و فاینانس بودند و شرکت ما توانست با حسن همکاری خود با شرکتهای چینی این پروژهها را به لحاظ مالی پوشش دهد. پروژه معدن سرب و روی مهدیآباد نیز یکی از همین پروژهها بود. اما متاسفانه پس از تلاش فراوان برای راهاندازی معدن و هموار شدن مسیر، دولت این پروژه را به شرکت دیگری واگذار کرد و مسلما شرکت جدید نیز 3 الی 4سال زمان نیاز دارد تا مسیر را برای سرمایهگذاری هموار کند. این رویکرد ایمیدرو نه تنها خلاف قانون است بلکه یکی از دلایل اصلی عدم موفقیت پروژههای صنعتی و معدنی همین اقدامهای دولتی است و اصلا اقدام مناسبی برای این سازمان توسعهیی محسوب نمیشود. این موضوع تنها باعث میشود، فضای سرمایهگذاری در کشور مخدوش شود و دیگر سرمایه داخلی و خارجی جذب بازار ایران نشود. از زمانی که برنده مزایده معدن مهدیآباد شدیم، حاشیهسازیها و بهانهگیریهای بسیاری شنیدیم و دیدیم. چنین نگاهی در راستای توسعه معادن کشور و خروج اقتصاد از حالت رکود اصلا منطقی نیست. اگر سرمایهگذار خارجی بخواهد در پروژههای ایران سرمایهگذاری کند، متوجه میشود که سرمایهگذار داخلی با چه موانعی و سختیهایی روبهروست، قطعا میفهمد که تا چه اندازه فضای داخلی کشور برای سرمایهگذاری مساعد نیست در نتیجه میل آن برای سرمایهگذاری نیز کاهش مییابد. دولت نباید اجازه دهد فضای سرمایهگذاری در ایران آلوده به این حاشیهسازیها شود. در عصر جدید اقتصادی شناسایی سرمایهگذاران واقعی اصل مهمی است و نباید قضاوت دولت در این زمینه به بیراهه کشیده شود. بنابراین من معتقدم اگر شرکت خصولتی به جای یک شرکت بخش خصوصی وارد سرمایهگذاری در این معدن میشد مورد حمایت بیشتری از طرف دولت واقع میشد تا یک شرکت خصوصی.
ایمیدرو برای سرمایهگذاری در معدن سرب و روی مهدیآباد مجددا فراخوان داده و این معدن را درحالی که شما سرمایهگذار قبلی بودهاید به شرکت معدنی دیگری واگذار کرده است. در شرایطی که شما پس از این تصمیم ایمیدرو اعلام کردید که مزایده دوباره معدن سرب و روی مهدیآباد خلاف قانون است.
بله این واگذاری کاملا غیرقانونی است چرا که ما معتقدیم در معدن مهدیآباد طی این مدت یک بخش خصوصی واقعی وارد شده و کارهایی که هر شرکتی قادر به انجام آن نیست را توانستیم انجام دهیم و از عهده آنها به خوبی بر آییم. اما الان به این نتیجه رسیدم که شعار دولت مبنی بر افزایش حضور بخش خصوصی در اقتصاد فقط در حد شعار است. به اغلب پروژههایی که در ایران به وسیله شرکتهای خصولتی مدتها راکد مانده ایرادی گرفته نمیشود اما یک پروژهیی که همواره بخش خصوصی برای آن تلاش کرده است به راحتی زیر سوال میرود.
از سرمایهگذاری در عرصه معدن پشیمان شدهاید؟
من میتوانم سرمایهام را در ایران خرج کرده و توان اقتصادیام را در کشورهای دیگر صرف کنم اما به دلیل اینکه ایران را دوست دارم، ماندهام و فعالیت اقتصادی خودم را ادامه دادم. شرکتهای من در لندن، پاریس و چین هستند و میتوانم این همت و تلاشم را در آنجا دایر کنم اما ایران برایم مهمتر است زیرا علاقهمندم سرمایهگذاریام را در کشور خودم انجام دهم. به این نتیجه رسیدم که اصلا فضای کسب و کار ایران برای سرمایهگذاری بخش خصوصی مساعد نیست چراکه در ایران بسیاری از سیاستگذاریها سلیقهیی انجام میشود درحالی که برنامهریزیهای یک پروژه باید براساس یک چارچوب مشخصی انجام شود. سازمانهای دولتی باید یاد بگیرند که سیاستگذاریهایشان سلیقهیی نباشد و مسوولان دولتی به این موضوع آگاه باشند چراکه بدون دلیل به آنها وظیفه ملی محول نشده است. تا زمانی که سیستم مدیریتی دولت اصلاح نشود همواره تصمیمات سلیقهیی جریان دارد و بخش خصوصی هر روز دلزدهتر از روز گذشته خواهد بود. این درحالی است که در کشورهای پیشرفته دنیا تصمیمات برای پروژههای بزرگ اصلا سلیقهیی نیست و تمام آنها براساس اهداف ملی صورت میگیرد. دولتمردان وظیفهشان برطرف کردن دغدغههای ارباب رجوع است و سلیقه شخصی آنها در سیاستگذاریها جایی ندارد ضمن اینکه با مدیرانی که این دغدغه را ندارند، برخورد جدی هم میشود. در نتیجه بهتر است حاشیهسازیها در فضای سرمایهگذاری ایران از بین برود و اکنون زمان آن است که دولت با تغییر چهره روابط اقتصادیمان در دنیا فضا را برای سرمایهگذاری داخلی و خارجی مساعدتر از گذشته کند و به معنای واقعی جلو سرمایهگذاران فرش قرمز پهن کند.
درخصوص برگزاری مزایده دوباره ایمیدرو برای واگذاری معدن مهدیآباد چه تصمیمی دارید؟
ما قطعا از طریق مسیر قانونی پیگیر موضوع هستیم. ضمن اینکه ایمیدرو باید درباره این قانونشکنی شفافسازی و توضیحات خود را ارائه کند زیرا تخلف دولت در واگذاری مهدیآباد درس عبرت بزرگی برای بخش خصوصی خواهد بود. توجه داشته باشید مزایده دوباره معدن سرب و روی مهدیآباد خلاف قانون است زیرا این مزایده برخلاف تعهدات ایمیدرو بوده است چراکه این سازمان با شرکت ما به عنوان سرمایهگذار به مدت 25سال قرارداد منعقد کرده و ما تا الان هزینههای بسیاری در آن معدن متقبل شدیم و میلیاردها تومان سرمایهگذاری انجام دادهایم. به همین دلیل معتقدیم این موضوع از مسیر قانونی خارج شده و عدم پایبندی ایمیدرو به تعهدات و وظایف حقوقی و قراردادی، نتیجه نامطلوبی جز بیاطمینانی در فضای کسب و کار در پی نخواهد داشت. مهم نیست که برنده مزایده دوباره این معدن چه شرکتی باشد، مهم این است که ایمیدرو از نگاه ما و بخش خصوصی مرتکب قانونشکنی شده است. به همین دلیل ما علیه ایمیدرو شکایت کردهایم زیرا معتقدیم این موضوع باید از منظر قانونی بررسی شود و ایمیدرو اگر بخواهد جایگزینی جز ما در آن معدن را داشته باشد باید تمامی هزینههایی که ما در این معدن متحمل شدهایم را پرداخت کند. ضمنا هزینههایی که ما در این معدن متحمل شدیم کاملا مشخص است و کلیه مدارک و مستندات موجود است. همچنین در طول مدت همکاری شرکت ما با سازمان ایمیدرو کلیه اطلاعات فنی و مهندسی معدن و کارخانه ازجمله اطلاعات مربوط به طراحیهای معدن، زمینشناسی، نتایج حفاریهای انجام شده و اطلاعات کامل خط تولید و... در اختیار ایمیدرو و مشاوران ایمیدرو قرار گرفته و از آنجا که کلیه هزینههای مربوط به اطلاعات مذکور توسط شرکت روی مهدیآباد پرداخت شده است و سازمان ایمیدرو و مجموعههای تابعه آن هیچگونه پرداختی در این خصوص نداشتهاند لذا استفاده از اطلاعات مذکور توسط ایمیدرو یا هر شخص حقیقی یا حقوقی دیگر بدون پرداخت مبالغ هزینه شده به شرکت روی مهدیآباد غیرمجاز و عواقب حقوقی در پی خواهد داشت.
به نظرتان این اقدام ایمیدرو بر انگیزه بخش خصوصی برای سرمایهگذاری چه تاثیری خواهد گذاشت؟
ایمیدرو در واگذاری معدن سرب و روی مهدیآباد مرتکب چندین اشتباه شده است. اول اینکه ایمیدرو از طریق سازمان خصوصیسازی سهام شرکت روی مهدیآباد را به ما فروخته است یعنی اینکه از آغاز تاسیس شرکت روی مهدیآباد، ایمیدرو سهم 48درصدی در این شرکت داشته و مابقی سهام نیز به ترتیب 25درصد مربوط به شرکت یونیون استرالیا، 25درصد متعلق به شرکت ایتوک اتریش و 2درصد نیز سهامدار خرد بوده است. ما در مزایده سازمان خصوصیسازی 48درصد سهام ایمیدرو را خریداری کردیم. در ضمن ایمیدرو مطالباتی از شرکت روی داشته و ما این مطالبات را هم متقبل شدیم. دوم اینکه ایمیدرو با شرکت روی مهدیآباد یک قرارداد 25ساله امضا کرده و حق ندارد خارج از چارچوب قانونی، این قرارداد را یک جانبه خاتمه دهد. الان هم ما به عنوان فعال بخش خصوصی جز پیگیری از راه قانونی چارهیی برایمان نمانده و اجازه نمیدهیم حق و حقوقمان با تصمیمات ناگهانی و شتابزده ایمیدرو از بین برود. درحال حاضر به صراحت میگویم که از سرمایهگذاری در این معدن پشیمان هستم و انتظارم از دولت چیز دیگری بود. توقع فعالان بخش خصوصی این است زمانی که دولت بخش خصوصی را راغب به سرمایهگذاری میبیند و با تلاش و رایزنیهای فراوان سرمایه به کشور منتقل میکند حداقل بتواند به دولت اطمینان لازم را داشته باشد. بخش خصوصی زمانی که با دولت قراردادی را منعقد میکند باید مطمئن باشد که سرمایهگذاری در معدنی که سالها غیرفعال بوده، دستاورد مثبتی برای او خواهد داشت و در آخر دولت به تعهدات خود عمل خواهد کرد نه اینکه دولت یک شبه قرارداد را خاتمه دهد و دوباره مزایده برگزار کند و شرکت دیگری را جایگزین کند و تمام زحمات ما را نادیده بگیرد. رویکرد ایمیدرو درخصوص برگزاری دوباره مزایده واقعا تاسفبرانگیز است و مطمئنا برای باقی فعالان بخش خصوصی هم درس عبرتی خواهد بود تا دیگر روی قراردادهایی که با سازمانهای دولتی امضا میکنند، اطمینان خاطر نداشته باشند و دولت را در زمینه سرمایهگذاری و بازی دادن بخش خصوصی در اقتصاد جدی نگیرند.