اقتصاد آنلاین- فائزه مومنی؛ میدانها بخشی از بناهای یادمانی شهری است ؛ بنابراین معمولا تغییری در شکل آنها در شهرهای مختلف دنیا داده نمیشود، چراکه باید نوعی از ثبات و استمرار در تاریخ و هویت را نشان بدهد. اما مشکلی که ما در دوره گذشته مدیریت شهری با آن درگیر بودیم تغییر دادن و یا قربانی کردن میادین شهر به خاطر مسأله ترافیک بود. مثل میدان امام حسین که دیگر اثری از آن دیده نمیشود، یا آنها را به شکلی ناشیانه تغییر داده اند ، به گونهای که دیگر نمیتوان آنها را میدان نامید. این موضوع درمورد میدان ولیعصر(عج) دقیقا صدق میکند. درحالی که همه جای دنیا تلاش بر این است خودروها را به زیر زمین انتقال داده و فضای شهری را به آدمها اختصاص بدهند، ما اجازه دادهایم خودروها در سطح زمین در رفت و آمد باشند و مردم و شهروندان به زیر زمین کوچ کنند.
میدان یا گلوگاه ترافیکی؟
به اعتقاد کارشناسان شهری مهمترین مشخصه میدان، اهمیت نقش پیاده و تجمعهای اجتماعی در آن است .تعریف عموم از میدان را نادرست است و هر تقاطعی را نمیتوان میدان دانست. در گذشته مفهوم میدان مکانی بوده که در آن تعاملات انسانی رخ میداده و شهروندان در آن گرد هم میآمدند. در حال حاضر به میدان نگاهی ترافیکی داریم.
میدان ها تهران میدان نیستند بلکه فلکه و گلوگاههای ترافیکی هستند و تنها کارکرد ترافیکی دارند.این را مجتبی موسوی کارشناس امور شهری به اقتصاد آنلاین می گوید و معتقد است که نگاه مدیریت شهری به میدان نگاهی کاملا ترافیکی بوده است و تقریبا هیچ میدانی در تهران نداریم که در ۱۵ سال گذشته دستخوش تغییر نشده باشند و میدان هایی مانند فردوسی ویا حر هم به دلایل مختلفی از جمله سابقه بالایی که دارند، وضعیت با ثبات تری داشتند. هرچند که اطراف میدان فروسی هم با ساختمان بلندی که ساخته شده است تغییراتی داشته و دیگر مسجمه فردوسی آن تاثیر گذاری گذشته را در این میدان ندارد. بسیاری از میدان های این شهر در طول سال ها تبدیل به چهارراه و زیرگذر شدند زیرا اولویت اول تهران بحث معضل ترافیک بوده است.
حسین ایمانی جاجرمی، یکی دیگر از کارشناسان شهری این گفته موسوی را تایید میکند و معتقد است در تمام شهرهای توسعه یافته دنیا، مدیران شهری سعی میکنند تا تاریخ و هویت شهر را به هر قیمتی حفظ کنند تا به عنوان نشانه ای از تاریخ و هویت آن ملت عرضه کنند. اما آنچه که مدیران شهری ما در طی سالها انجام دادهاند چیزی جز تخریب هویت و تاریخ شهر نبوده است.
شهروندان؛ حلقه مفقود پروژههای شهری
طبق قانون تمام پروژههای شهرداری در حین تصویب باید پیوست اجتماعی داشته باشند، به این معنی که بخش قابل توجهی از از اعتبار طرحهای عمرانی به وسیله مردم تأمین می شود پس باید در صرف این اعتبار نیازها و نظرات مردم در اولویت باشد. تخریب میدان ولیعصر و یا تخریب اماکن تاریخی تهران تاکنون بدون در نظر گرفتن پیوست اجتماعی و نظرات مردم بوده است، این در حالی است که این طرح در ذهن مردم چیزی جز بهرهبرداری اقتصادی به اسم فعالیت فرهنگی در کنار نابودی هویت شهر نیست.
ایمانی به اقتصاد آنلاین میگوید: حتی تغییرات کوچک در شهر باید با اجازه مردم باشد زیرا مردم ساکنان و مالکان شهر هستندو شهرداری نمیتواند هر بلایی که خواست سر شهر بیاورد، اما نظرمردم را در نظر نگیرد. میدانی مانند ولیعصر حکم نوستالژی برای تهرانیها را داشته است و با ساخت بهترین میدان در شهر و صرف هزینههای گزاف، نوستالژی، تاریخ و هویت این شهر باز نمیگردد.
این استاد دانشگاه علوم اجتماعی تهران این سوال را مطرح میکند که آیا امکان پذیر است که شما بهخاطر دوست نداشتن چهره یک مجسمه تاریخی اجازه داشته باشید آن را تخریب کنید؟ مسلما نه! این اقدام شما مجازات سنگینی را در پی خواهد داشت. پس چطور شهرداری به خودش اجازه میدهد تا یکی از میادین تاریخی شهر را به راحتی تخریب و با یک نمایی جدید مردم را غافلگیر کند؟
او معتقد است اگر کسی تهران را دوست داشته باشد و صرفا به این شهر به عنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف خود نگاه نکند قطعا سرمایههای تاریخی و هویت شهر را نابود نمیکند.
حالا و همزمان با روی کارآمدن شورای پنجم و شهردار شانزدهم باید دید که سرنوشت میادین باقیمانده از تهران چه میشود. آیا آنها هم به ابرسازههای نافرم تهران میپیوندند یا میراثدار تاریخ و هویت شهر باقی خواهند ماند؟