۰ نفر

سالخوردگان در اجتماع سهیم هستند!

۲۹ بهمن ۱۳۹۶، ۹:۰۱
کد خبر: 252962
سالخوردگان در اجتماع سهیم هستند!

زندگی کهنسال را دوره چهارم زندگی می نامند، برای انسانی که از خویشتن مطمئن است، از سرنوشت خود راضی است و با افرادی که در اطراف او هستند روابطی متناسب و مطلوب دارد، سن و سال، یک امر انتزاعی و جدا است. در واقع می توان گفت: واژه پیری به گونه‌ای که عوام و قدیمی‌ها تصور می‌کردند، امروزه معنا ندارد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از تبیان، همه انسان ها بعد از آنکه به سنین میانسالی و به عبارت دیگر پیری نزدیک می شوند، تمام برنامه هی زندگی خود را از دست می دهند و این فکر بر آنها غلبه می کند که در این دوران نیاز به داشتن برنامه ریزی برای ادامه زندگی نیست. از این رو گذران عمر خود را بسیار سخت می بینند و هیچ هدفی را به این واسطه که احساس می کنند از کار افتاده هستند دنبال نمی کنند.

 بی اف اسکینر و مارگارت واگان (1983) در کتاب لذت پیری راه های غلبه بر نقصان های جسمی دوران پیری و همچنین روش هایی برای تقویت روابط ما با دیگران مطرح می کند. در مطالب پیشین راه های مقابله با این دوره سنی به صورت جامع توضیح داده شد و اکنون راه هایی برای سازگاری و سازش با دوره پیری به صورت اجمالی ذکر می شود.

آغاز فصلی جدید در زندگی

هنگام ملاحظه پیشنهادهای مربوط به دوران پیری به تفاوت های بین کنترل اولیه و کنترل ثانویه توجه کنید. کنترل اولیه شامل شکل‌دهی یا تغییر محیط فیزیکی و اجتماعی است. در حالی که کنترل ثانویه از طریق سازگاری و منطبق ساختن خود با محیط اجتماعی و فیزیکی به دست می آید. همان گونه که گفته ایم مقابله انطباقی مستلزم این است که ما بین چیزهایی که می توانیم کنترل کنیم و آنهایی که نمی توانیم کنترل کنیم تمایز قایل شویم. چون غالب افراد هر چه مسن‌تر می شوند کنترل اولیه کمتری بر زندگی‌شان دارند، از این رو برای آنها مهم است که امکان کنترل ثانویه را بررسی کنند. اعمال کنترل ثانویه با احساس درماندگی و تسلیم شدن متفاوت است.

انتقال دانش و تجربیات خود به شیوه ای است که فرد جوان قادر به پذیرفتن آن باشد. این کار همیشه آسان نیست ولی شما را به فکر و تمرین ذهنی وادار می سازد. کنترل واقعی در اثر نق زدن و هیاهو به پا کردن و پند دادن حاصل نمی شود بلکه در نتیجه احترام گذاشتن به حس استقلال و توجه به شرایط زمانی و مکانی زندگی جوانان به دست می آید.

الف- بر محدودیت های جسمی خود مسلط شوید.

غالباً مثبت تلقی کردن نقصان های جسمی همراه با پیری امری دشوار است و متأسفانه ارزیابی اولیه ما از افت جسمانی حاکی از گریز ناپذیری آن است. ما لازم است به راحتی با پیری موجه شویم. اسکینر و واگان فهرستی از پیشنهادهای عملی را تهیه کرده اند. به عنوان مثال وقتی بینایی شما ضعیف می شود، باید با این فکر که شما می توانید یک عینک خوب تهیه کنید و همچنین نور خوبی برای خود ایجاد کنید این نقص را جبران کنید. در ضمن ذره‌بین می تواند در خواندن نوشته های چاپی ریز به شما کمک کند و استفاده از چراغ قوه در مکان هایی که کم نور است مفید است.

کتابخانه ها کتاب هایی با حروف درشت دارند و کتاب ها و روزنامه های زیادی به صورت نوار در دسترس شما هستند که می توانید برای مطالعه از آنها استفاده کنید.

می توان با ایجاد تغییراتی محیط خانه را نیز راحت تر کرد. وسایلی برای خانه و آشپزخانه خود تهیه کنید که قابل کنترل باشند ساعت‌هایی بخرید که خواندن‌شان مشکل نیست و هم چنین تلفن هایی که شماره ‌گیری شان راحت باشد. پله ها و آستانه درها را به خوبی روشن کنید و علامت گذاری کنید هم چنین کفش‌هایی هستند راحتی و عصا که در راه رفتن به شما کمک می کنند. هدف از ارائه این پیشنهادها مطلع ساختن شما از مفهوم تسلط و کفایت است. گاهی دیده می شود که اغلب افراد سالمند برای استفاده از گوشی یا عصا احساس شرمندگی می کنند، در نتیجه خانه نشین می شوند و رنج می برند در صورتی که روش مقابله ای موفق آن است که با نگرش مسئله گشایی برای حل مشکلات فعال تر شویم.

ب) روابط شخصی خود را افزایش دهید

عامل مهمی که با رضایت از زندگی افراد سالمند مرتبط است احساس پیوند و ارتباط داشتن با دیگران است. برای حفظ پیوند اجتماعی جمله های زیر را به دقت مطالعه کنید.

1- بعد از بازنشستگی هنوز هم به چیزهایی که با شغل سابقم ارتباط دارد، علاقه‌مند هستم.

2- احساس می کنم حالا همان قدر مسئولیت دارم که در میانسالی داشتم.

3- حتی اگر بچه هایم الان پیش من نباشند باز هم به عنوان والد نقش مهمی دارم.

4- احساس می کنم حالا نقش‌های تکمیل کننده زیادی در زندگی دارم.

5- از ارتباط داشتن با گروه های سالمند بیشتر بهره مند می شوم.

6- هم‌چنان که سالمند می شوم به شرکت در گروه های اجتماعی با هم سن‌های خود ادامه می دهم.

7- وقتی به آینه نگاه می کنم هنوز هم مانند گذشته شادابی و زیبایی خودم را می بینم.

8- به عنوان یک فرد سالخورده هنوز هم می توانم در جامعه سهمی داشته باشم؛ چون خیلی ها به علوم و تجربه من احتیاج دارند. ارتقای روابط شخصی با جوانان برای سالمندان مشکل تر است، زیرا افراد با سنین مختلف به طور معمول نکات مشترک کمتری با هم دارند. احتمالاً شما به خوبی از شکاف بین نسل‌ها آگاه هستید. چگونه می توان این فاصله را کم کرد؟ برای حل این مشکل افراد مسن باید ببینند که در روابط با جوانان به دنبال چه چیزی هستند و جوانان به چه چیزهایی نیاز دارند، دو نیاز مشترک آنان اعمال کنترل و ابراز محبّت است. یعنی باید به درستی همدیگر را درک کنند.

ج) کمک کنید تا جوانان شما را بیشتر درک کنند:

ز نظر اعمال کنترل در روابط شخصی، افراد سالمند در موقعیت نامساعدی قرار دارند. بیشتر جوانان خواهان استقلال هستند و ممکن است در برابر راهنمایی و پیشنهادهای افراد سالمند بی صبر و بی توجه باشند. احتمالاً برای سالمندان بدترین شیوه اعمال کنترل در روابط جوانان، نق زدن و دخالت کردن در کار دیگران است. اتخاذ یک رویکرد مسئله گشایی بیشتر سودمند است. یک راه بهتر برای ارتباط با جوانان، آگاهی از نیازهای آنها به استقلال و تمرین خویشتن داری در مقابل میل به پند و اندرز دادن است. مسئله مهم انتقال دانش و تجربیات خود به شیوه ای است که فرد جوان قادر به پذیرفتن آن باشد. این کار همیشه آسان نیست ولی شما را به فکر و تمرین ذهنی وادار می سازد. کنترل واقعی در اثر نق زدن و هیاهو به پا کردن و پند دادن حاصل نمی شود بلکه در نتیجه احترام گذاشتن به حس استقلال و توجه به شرایط زمانی و مکانی زندگی جوانان به دست می آید. اگر شما خود را در عمل، به عنوان فردی با دانش و تجربه نشان دهید افراد جوان بیشتر جویای نظرات شما خواهند شد.

دو پیشنهاد می تواند به پر کردن شکاف نسل ها در هنگام ابراز محبت کمک کند: اول، کسب اطلاعاتی در باره علایق افرادی که برای شما مهم هستند.افراد سالمند باید درک کنند که اگر چه ریشه ها و تجارب رشدی آنها در گذشته است ولی رویکرد و جهت گیری جوانان بیشتر به سوی آینده معطوف است. هنگام ارتباط با جوانان غالباً هماهنگ ساختن خود یا دیدگاه آنها ضروری است.

برای ایجاد روابط دوستانه با جوانان، باید به آنها کمک کنید تا شما را بهتر درک کنند. جوانان نمی دانند که چه چیزی برای افراد سالمند خوشایند است. به عنوان مثال؛ اگر شما مشکل بینایی یا شنوایی دارید بهتر است دیگران را مطلع سازید که بدانند چگونه با شما ارتباط برقرار کنند، به طور معمول آگاه ساختن دیگران از نیازهای خویش کار خوبی است. اگر سعی کنید مشکلات شنیداری و حرکتی خود را از دیگران پنهان کنید در دراز مدت رنج خواهید برد. این به معنای آن نیست که درباره هر درد و ناراحتی کوچک شکوه و ناله کنید؛ بلکه مسئله اعمال شایستگی و مطلع ساختن دیگران از چیزهایی است که برای رضایت بخش‌تر کردن تعاملات لازم است. این کار موجب می شود تا شما به شکل دلخواه و مناسب از طرف دیگران درک شوید.

د) به احساس خودکفایی، سبک زندگی برانگیزاننده، هدف‌مندی در زندگی، پرهیز از افسوس به گذشته، ایجاد سرگرمی و تفریح مناسب اجتماعی و پرهیز از شکایت درباره تنهایی بیندیشید.