۰ نفر

واکاوی نقش هدفمندی در بحران اخیر

۷ آبان ۱۳۹۱، ۲:۰۵
کد خبر: 9342
واکاوی نقش هدفمندی در بحران اخیر

ابن روزها خبرها و صحبت های زیادی درباره علل بحران اخیر منتشر می شود. هرکس به اندازه توان و دانش خود سعی در تحلیل دلایل بحران اخیر ارزی و گرانی ها دارد. دلیلش هم روشن است، مردم نسبت به وضعیت پیش آمده نگران هستند. اما دلیل این بحران چیست و آیا هدفمندی یارانه ها نقشی در این بحران دارد؟

این روزها خبرها و صحبت های زیادی درباره علل بحران اخیر منتشر می شود. هرکس به اندازه توان و دانش خود سعی در تحلیل دلایل بحران اخیر ارزی و گرانی ها دارد. دلیلش هم روشن است، مردم نسبت به وضعیت پیش آمده نگران هستند. بنابراین اینکه به دنبال مقصر بگردند یا دنبال ریشه های این ماجرا باشند، طبیعی است. اما آنچه عجیب و غیرقابل دفاع است، عملکرد برخی روزنامه ها و سایت های خبری است که به بهانه این بحران به دنبال زیر سوال بردن برخی سیاست های صحیح اقتصادی هستند و در آب گل آلود ماهی گیری می کنند.

نمونه اش نقدهای غیرکارشناسی و بی مبنا بر سیاست نقدی کردن یارانه ها یا همان هدفمندی یارانه ها بود. این روزها برخی تور عذرخواهی راه انداخته اند که اقتصاددانانی که از سیاست هدفمندی یارانه ها دفاع کرده اند باید از مردم عذرخواهی کنند! برای نمونه به این مقاله نگاه کنید. بدون این که تحلیل صحیحی نسبت به وضعیت کنونی، ریشه های آن و نقش احتمالی هدفمندی داشته باشند، هدفمندی را نه تنها متهم می کنند که فی الفور حکم مجرمیت هم صادر می کنند و خواستار عذرخواهی می شوند! این البته خوراک سیاسی برای این سایت ها و روزنامه ها دارد اما آنچه در این بین صدمه می بیند، سیاست های صحیح اقتصادی و درک مردم نسبت به آنهاست. نباید با سهل انگاری های سیاسی و بدون درنظر گرفتن ابعاد، نتایج و شرایط سیاستی، اینطور به نقد غیراصولی پرداخت. که اگر به این امر روی آوریم نتیجه اش چیزی جز تخریب سیاست گذاری اقتصادی و کاهش توان سیاستی در دستگاه برنامه ریزی کشور نیست.

اما نقش هدفمند کردن یارانه ها در بحران اخیر چه بود؟ آیا هدفمندی باعث شد که قیمت ارز بالا رود؟ آیا هدفمندی باعث شد که نقدینگی افزایش پیدا کند و سپس یک شوک خارجی موجبات رشد ناگهانی تورم را فراهم آورد؟ آیا هدفمندی باعث شد که تورم به این شدت افزایش پیدا کند؟

پاسخ کوتاه به همگی این سوال ها خیر است. اما در ادامه سعی می کنیم به اختصار دلایل وارد نبودن این سوالات را بررسی کنیم.

1- در یک کلام باید گفت که هدفمندی نقشی حداقلی در بحران اقتصادی کنونی دارد و عملا نمی توان هیچ بخشی از این بحران را به هدفمندی یارانه ها مرتبط دانست. هرچند هدفمندی شاید باعث شده باشد قیمت برخی اقلام مورد تقاضا برای اقشار ضعیف تر افزایش یافته باشد، اما این افزایش مربوط به سال 91 نیست! اثرات افزایش قیمتی برخی اقلام اساسی پس از هدفمندی یکباره در سال 89 اتفاق افتاد و پس از آن با توجه به تقریبا ثابت بودن رقم یارانه نقدی، عملا هر افزایش قیمتی در این بخش رخ داده باشد مربوط به هدفمندی نمی شود و به شوک های عرضه و یا دیگر شوک های تقاضا(غیر از هدفمندی) مربوط است.

اما از دیگر سو، نباید فراموش کرد که بنابر مطالعات انجام شده، هدفمندی قدرت خرید 4 دهک ضعیف اقتصادی را حتی با وجود افزایش قیمتی در کالاهای اساسی، افزایش داده است که در بحران اقتصادی کنونی توانست به کمک این قشر بیاید و بنوعی به عنوان ضربه گیر عمل کند. همچنین نباید اثرات توزیع درآمدی هدفمندی را از نظر دور داشت، پس از اجرای این سیاست، ضریب جینی در کشور ما رو به کاهش گذاشت که دلیل عمده آن از زیر فشار خارج شدن بخشی از ضعیف ترین اقشار جامعه بود.

2-افزایش نرخ ارز در ایران دلیل مشخص و متعینی دارد و به هیچ وجه نمی توان آن را به هدفمندی مرتبط دانست. دلیل افزایش نرخ ارز در ایران دو دلیل مهم دارد. اول، کاهش عرضه ارز از سوی دولت در بازار به دلیل تحریم ها و دوم افزایش تقاضای سفته بازی و حفظ ارزش پول توسط مردم به واسطه تحلیلشان نسبت به آینده بازار. این دو هنگامی که با هم جمع می شوند، فشار قوی را به نرخ ارز وارد می کنند. همانطور که شاهد آن هستیم.

3-افزایش نقدینگی با اجرایی شدن طرح هدفمندی یارانه ها هم صحیح نیست. در هشت سال گذشته، به سبب سوء مدیریت، نقدینگی از 67 هزار میلیارد تومان در سال 84 به حدود 376 هزار میلیارد تومان در پایان بهار امسال رسید. این نشان از حدود 5 برابر شدن نقدینگی طی این مدت دارد. ولی هدفمندی همانطور که به لحاظ تئوریک انتظار می رفت، نقش چندانی در این افزایش حجم نقدینگی نداشته است. بیشترین میزان رشد حجم نقدینگی و پایه پولی در این سال ها در سال 85 به 86 اتفاق افتاد. بطوری که حجم نقدینگی و پایه پولی از بهار 85 به بهار 86 رشد بیش از 40 درصدی را تجربه کردند. (نقدینگی 40 درصد رشد کرد و پایه پولی 42 درصد) دلیل اصلی آن هم مساله طرح "بنگاه های زودبازده" بود که با دخالت رییس بانک مرکزی و در پی افزایش شدید نقدینگی، متوقف شد. این در حالی است که از سال 89 که طرح هدفمندی آغاز به کار کرد تا به حال رشد نقدینگی به صورت سالانه به ترتیب برابر 15 و 10 درصد بوده است، که نرخ معمول و متوسطی در اقتصاد ایران محسوب می شود. بنابراین همانطور که به لحاظ تئوریک هم انتظار می رفت، هدفمندی یارانه ها نقش تعیین کننده ای در افزایش نقدینگی نداشته است.

3-تورم هم دلیلش در اقتصاد ایران مشخص است. بصورت عادی، دلیل عمده تورم، افزایش نقدینگی است که به واسطه تبدیل دلارهای نفتی به ریال و همچنین اتکا سیاستمداران بر دلار نفتی و افزایش مخارج دولتی به وجود می آید. همانطور که در بالا ذکر شد نقدینگی در دوره اجرای هدفمندی افزایش معمول خود را داشته و رشد عجیبی را تجربه نکرده است، پس ارتباط تورم با هدفمندی، ارتباط صحیحی نیست. اما افزایش قیمت کنونی که با آن روبرو هستیم، بیش از هرچیز دیگر به دلیل افزایش قیمت کالاهای وارداتی صورت گرفته است. و دلیل آن هم افزایش نرخ ارز بوده است. البته تنگناهای داخلی، بی ثباتی سیاسی و عدم سیاست گذاری صحیح بانکی و عدم تسهیل فضای کسب و کار در نوع خود در کاهش توان تولید داخلی هم موثر بوده است که با کاهش عرضه به فشار عرضه بر قیمت ها افزوده است، اما نقش این عامل در افزایش قیمت های کنونی نسبت به افزایش نرخ ارز بسیار کمتر است.

در پایان قابل ذکر است که هدفمندی یارانه ها جزو معدود سیاست های اقتصادی در ایران در 3 دهه گذشته بوده که با عبارات بسیار مثبت و قوی از سوی نهادهای بین المللی و مراکز مستقل مورد تایید قرار گرفته است. بهتر است به جای نقدهای سیاسی، اگر هم نقصان و عیبی دارد بصورت کارشناسی بررسی شود تا سعی در برطرف کردن آن به عمل آید. اقتصاد ایران راهی بجز حذف یارانه ها نداشت و آن هم ممکن نبود مگر با رضایت مردم که بصورت یارانه نقدی حاصل شد. بنابراین بهتر است به عوض تصفیه حساب های سیاسی در زمین اقتصاد، به فکر تغییر فضا و گفتمان سیاسی و سیاست خارجی در جهت رشد و توسعه اقتصادی باشیم.