۰ نفر

خاطره چاوز از هوانیروز ایران

۸ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۹:۴۲
کد خبر: 125437

در سالروز شهادت شهید «علی‌اکبر شیرودی» با سرتیپ خلبان «هوشنگ یاری» فرمانده هوانیروز ارتش گفت‌و‌گویی انجام شده است.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از روزنامه خراسان، سرتیپ یاری در بیان خاطره‌ای از شهید شیرودی که 35 سال پیش در ارتفاعات «بازی دراز» دشت ذهاب به شهادت رسید می‌گوید: تمام کسانی که به نحوی در جنگ حضور داشتند اعم از بسیج و سپاه و ارتش اتفاق نظر دارند که هوانیروز نقش اثرگذار و انکارناپذیری داشته است. شما عملیاتی در هشت سال دفاع مقدس نمی‌بینید که هوانیروز در آن نباشد. از پیروزی انقلاب تا زمان جنگ، چون هوانیروز در امنیت کردستان شرکت داشت تجارب خوبی به دست آوردیم و آمادگی داشتیم و همین آمادگی باعث شد وقتی در روز اول جنگ در ساعت 2 بعد از ظهر روز 31 شهریور 59 ، اولین پادگان هوانیروز ما در کرمانشاه بمباران شد بلافاصله بالگردها به مناطق امن برده شدند تا منهدم نشوند و روز بعد سه تیم پروازی بسیار قدرتمند در منطقه غرب شامل شهید شیرودی در پادگان ابوذر ، شهید کشوری در ایلام و شهید شمشادیان در سومار حضور پیدا می‌کنند. روز دوم و سوم در یک فاصله کم بیش از 50 تانک عراق را منهدم می‌کنند و عراق می‌فهمد که در طراحی خود نقش هوانیروز را ندیده بوده است . شهید شیرودی در پادگان ابوذر با حجم بالای ورود دشمن روبه رو شد . برخی تفکرشان این بود که زمین را بدهیم و زمان را بگیریم. مهمات زیادی در پادگان بود و می‌گفتند پادگان ابوذر تخلیه و مهمات منهدم شود اما شیرودی و همکارانش به جای این کار، مهمات را روی سر دشمن تخلیه و در یک روز از صبح تا غروب هر چه مهمات و موشک و راکت بود را روی سر عراق خالی کردند و باعث فرار دشمن شدند. البته ما دنبال سهم‌خواهی نیستیم و نمی‌گوییم فقط ما بودیم؛ چون همه نیروها زحمت کشیدند و اثر داشتند اما میزان اثرگذاری‌ها فرق دارد. وی در پاسخ به پرسشی درباره آمادگی برای مقابله با تهدیدات احتمالی داعش هم می‌گوید: به نظر ما داعش اصلا در حدی نیست که بخواهیم بزرگش کنیم یا نگران باشیم، ضمن اینکه در سوابق هوانیروز جنگ‌های چریکی را در کردستان داشته‌ایم. در کردستان خلبانان ما آن قدر دقت داشتند که اگر در یک منطقه مردم عادی بودند شلیک نمی‌کردند و در این راه حتی خطر اصابت را هم به جان می‌خریدند. شهید شیرودی در یکی از عملیات‌هایش در کردستان وقتی دشمن زیر پل پنهان شده بود آنچنان نزدیک دشمن شد و شلیک کرد که بالگرد خودش هم مورد اصابت قرار گرفت. ما در جنگ‌های نامنظم و چریکی سابقه داریم و نگرانی در این زمینه نداریم. در سال گذشته وقتی داعش نزدیک شد ما به همراه نیروی زمینی در مرزهای غربی حاضر شدیم و خود فرمانده نیروی زمینی ارتش (امیر سرتیپ پوردستان) در بالگرد کنترل و شناسایی بود که رفتیم شناسایی کردیم و منتظر دستور بودیم تا وارد عمل شویم اما نیاز نشد. ما برای فراتر از این تهدیدات خود را آماده می‌کنیم. به نظرم برخی مسائل نظامی دارای طبقه‌بندی است که نباید رسانه‌ای شود تا مورد سوء استفاده قرار نگیرد. سرتیپ یاری در بین خاطره‌ای از انتقال شخصیت‌های ارشد نظام توسط هوانیروز نیز اضافه می‌کند: یکی از ماموریت‌های هوانیروز بحث ترابری شخصیت‌هاست. مثلا خود حضرت امام زمانی که وارد ایران شدند با بالگرد به بهشت زهرا رفتند و زمانی که ایشان از دنیا رفتند تشییع و انتقال پیکر ایشان با بالگرد و توسط فرمانده وقت هوانیروز صورت گرفت . البته من خاطرات زیادی دارم و الان سراستاد خلبانی هستم . هیچ کدام از دوستان به اندازه من پرواز ندارند اما قصدی برای گفتن خاطره ندارم؛ چون اعتقادم به تیم کاری و تیم پروازی شامل خلبان و کمک خلبان و یک مهندس پروازی به همراه تعداد زیادی تدارکات است. در همین رژه 29 فروردین با وجود باد شدیدی که می‌آمد رژه بالگردی مناسبی داشتیم و من خودم در ابتدای رژه بودم. وقتی هوگو چاوز رییس‌جمهور فقید ونزوئلا در اوضاع بد عراق که در حال درگیری بود به کرمانشاه آمد، ما با بالگرد ایشان را به مرز در قصر شیرین بردیم، از آنجا هم آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت حضور داشت و رفتند عراق و مذاکره کردند و برگشتند به فرودگاه کرمانشاه. هوگو چاوز گفت: من از این تیم پروازی که شما داشتید لذت بردم.