۰ نفر

تحریم‌کنندگان هم نفت ایران را می‌خرند

۱۹ فروردین ۱۳۹۱، ۱۷:۲۷
کد خبر: 253

یک اقتصاددان با اشاره به اینکه تحریم نفت ایران جنگ روانی است و با واقعیت انطباق ندارد، گفت: نفت ایران به کشورهای خریدار به نام دیگر و از مبدأ دیگری صادرات می شود

محمدحسین ادیب عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان با بررسی وضعیت اقتصادایران پس از تحریم نفت، این تحریم را یک جنگ روانی برمی شمارد و به تحلیل قطع ارتباط سوئیفت با ایران و تبعات ناشی از آن می پردازد.

وی متولد اصفهان و دارای دکترای اقتصاد از دانشگاه شهید بهشتی است. ادیب با سابقه تدریس 30 ساله در دروسی همچون اقتصاد آمریکا، اقتصاد جهان سوم، اقتصاد ایران و نظرات سیاسی و اقتصادی جدید، 4 کتاب با عناوین "ایران و سازمان تجارت جهانی "، "بحرانهای اقتصاد ایران و راهکارهای برون رفت از آن"، "ایران و اقتصاد موج سوم" و "اقتصاد ایران و جامعه فراصنعتی" در کارنامه علمی خود دارد.

این اقتصاددان دارای 820 مقاله اقتصادی است که عمده آنها در حوزه اقتصاد کلان به تحریر درآمده اند. وی همچنین دارای 671 سخنرانی است که عمده آنها در صنایع و شرکتهای بازرگانی صورت گرفته اند.

محمدحسین ادیب اخیراً به عنوان یک تحلیلگر منصف در نقد عملکرد بانک مرکزی شناخته شده است.

مشروح گفت وگوی خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با این اقتصاددان و تحلیگر را در حوزه تحریم علیه ایران و قطع ارتباط سوئیفت با ایران را در ادامه می خوانید.

* صادرات نفت ایران در شرایط تحریم کاملاً عادی و طبیعی است

فارس: تحریم علیه نفت ایران را چطور ارزیابی می کنید؟

ادیب: تولید نفت ایران به گزارش وزارت نفت منعکس در سایت بانک مرکزی در سال 1389، حدود 3 میلیون و 600 هزار بشکه بود. در سال 1390 به سبب کاهش 33 درصدی یارانه انرژی مصرف حاملهای انرژی در ایران به طور متوسط 12 درصد کاهش یافت و تولید نفت به سبب کاهش مصرف داخلی به حدود 3 میلیون و 400 هزار بشکه رسید. به گزارش آژانس بین المللی انرژی تولید نفت ایران در اسفند 1390 حدود 3 میلیون و 400 هزار بشکه بوده است. این نشان می دهد صادرات نفت کاملا عادی و طبیعی است. تحریم نفت ایران جنگ روانی است و با واقعیت انطباق ندارد.

* نفت ایران به کشورهای خریدار به نام دیگر و از مبدأ دیگری صادرات می شود

فارس: ادعای برخی رسانه های خارجی در مورد کاهش خرید نفت ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟

ادیب: اگر برخی ادعاهای رسانه ای در مورد کاهش خرید نفت ایران واقعی بود باید تولید به گزارش آژانس بین المللی انرژی و دبیرخانه اوپک کاهش نشان می داد. در حالی که چنین چیزی نیست. یک کشتی نفت بارها در دریا مورد خرید و فروش قرار می گیرد. احتمالا انچه که اتفاق می افتد خریداران سنتی نفت ایران، خرید نفت ایران کاهش می دهند اما به اسامی دیگر نفت ایران را خریداری می کنند و لذا واردات نفت از ایران، کاهش نشان می دهد اما نهایتاً نفت ایران به همان کشورها به نام دیگری و از مبدأ دیگری صادرات می شود.

فارس: ارزیابی شما از ادعای آمریکا در خصوص استفاده ایران از درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت چیست؟

ادیب: در سال 1389 به گزارش بانک مرکزی 64 میلیارد دلار ارز به وسیله این بانک در بازار فروخته شد و میزان فروش ارز به وسیله بانک مرکزی در 9 ماهه اول سال 90 نیز حدود 64 میلیارد دلار بود. به عبارت دیگر درآمد ارزی قابل استفاده کشور، واریزی به خزانه بانک مرکزی نه تنها کاهش نیافته بلکه درعمل فروش 9ماهه معادل 12ماه سال قبل بوده است. ادعای ناتوانی ایران در استفاده از درآمد ارزی، جنگ روانی است، البته در مسیر استفاده ایران از درآمدهای ارزی راههایی مسدود می شود و راههای جدیدی مجدداً ایجاد می شود، برآیند تغییری نداشته است.

* مشکل ایران نه کمبود درآمد ارز، بلکه طغیان درآمدهای ارزی است

فارس: درآمدهای نفتی ایران در سال 1390 نسبت به سال 1389 چه میزان تغییر کرده است؟

ادیب: قیمت نفت در سال 1390 نسبت به سال 1389 حدود 47درصد افزایش یافت و اقتصاد ایران امکان جذب 47 درصد افزایش درآمد نفت طی یکسال را ندارد. مشکل ایران نه کمبود درآمد ارز، بلکه طغیان درآمدهای ارزی است.

اقتصاد ایران تک محصولی است و عامل اصلی تولید ثروت در کشور درآمد نفت است. عامل اصلی رشد تولید ناخالص ملی در گام نخست درآمد نفت و در گام دوم افزایش واردات ناشی از درامد نفت است. در سال 1390 نسبت به سال 1385 واردات تنها 38 درصد رشد داشته و نقدینگی 181 درصد افزایش داشته است. رشد نقدینگی باید بسیار کمتر بود و اختلاف بین رشد نقدینگی و رشد واردات، به عنوان موتور رشد تولید ناخالص ملی خود را به صورت تورم نشان داده است. مهمترین مشکل اقتصاد ایران و عامل تورم، رشد نقدینگی بسیار بیش از رشد درآمدهای نفتی است.

فارس: آیا متناسب با رشد درآمد نفتی واردات نیز افزایش یافته است؟

ادیب: واردات از 42 میلیارد دلار در سال 1385 به 58 میلیارد دلار در سال 1390 افزایش یافت. اما فروش ارز به وسیله بانک مرکزی در بازار داخلی در سال 90 نسبت به سال 85 از 32 میلیارد دلار به حدود 85 میلیارد دلار افزایش یافت. به عبارت دیگر، واردات فقط 31درصد اما فروش ارز به وسیله بانک مرکزی، 165 درصد افزایش داشته است. این نشان می دهد اقتصاد ایران توان جذب درآمد ناشی از افزایش درآمد نفت را ندارد. مشکل اقتصاد ایران، این است که متناسب با افزایش فروش ارز به وسیله بانک مرکزی در داخل واردات افزایش نیافته است و اختلاف ارز فروخته شده وارد معاملات سفته بازی شده است.

فارس: وضعیت موجود در خصوص ناهماهنگی بین واردات و فروش ارز به وسیله بانک مرکزی را چگونه ارزیابی می کنید؟

ادیب: اقتصاد ایران توان جذب افزایش 47 درصدی قیمت نفت طی یکسال را ندارد و ارز به جای واردات وارد معاملات سودا گرایانه شده است. مردم شروع به پس انداز با ارز کرده اند. ریشه التهاب باز در خصوص نرخ ارز در سال قبل نه کاهش ارز به سبب تحریم بلکه رشد نقدینگی بسیار بیش از توان جذب اقتصاد ایران و تحریک تقاضا به صورت مصنوعی به وسیله بانک مرکزی برای ارز بوده است.

در کنار افزایش قیمت نفت سرمایه گذاری سنگین در پتروشیمی و میعانات گازی طی 10 سال گذشته منجر به افزایش شگفت انگیز صادرات در این دو بخش شده است. صادرات پتروشیمی در سال 90 به 14 میلیارد دلار و میعانات گازی به 12 میلیارد دلار رسید که اگر صادرات غیر نفتی به میزان 17 میلیارد دلار و صادرات خدمات فنی و مهندسی به میزان 4میلیارد دلار به آن افزوده شود، از محل درآمد صادرات در 4 فقره اخیر 85 درصد واردات کشور تأمین می شود و لذا درآمدهای نفت صادراتی بلااستفاده می ماند. واقعیت این است که درآمد ارزی ناشی از صادرات ایران به غیر از نفت، تقریباً مساوی با واردات است و لذا درآمد نفت بلااستفاده می ماند.

فارس: لطفاً در این خصوص بیشتر توضیح دهید.

ادیب: واردات در سال 90، 58 میلیارد دلار و صادرات به غیر از نفت، حدود 48 میلیارددلار بوده است. در سالجاری نظر به افزایش نرخ ارز و افزایش مجددا قیمت نفت در بازار جهانی احتمالاً واردات کاهش یافته و ارزش صادرات پتروشیمی و میعانات گازی انقدر افزایش می یابد که این دو تقریباً به هم نزدیک می شوند. لذا امکان جذب درآمدهای نفتی برای واردات بسیار دشوار می شود.

* تحریمها علیه ایران یا غیرواقعی اند یا واقعی اند که در کمتر از 4ماه لغو می شوند

فارس: ارزیابی شما در مورد سوئیفت و قطع ارتباط بانکهای ایرانی از کانال سوئیفت چیست؟

ادیب: براساس اطلاعیه سوئیفت، بانکهایی در ایران که در لیست تحریم اتحادیه اروپا هستند از خدمات این مرکز محروم می شوند. اما بسیاری از بانکهای ایرانی در لیست تحریم اتحادیه اروپا نیستند. لذا ادامه فعالیتهای ارزی ایران به کمک بانکهایی که در لیست تحریم نیستند تداوم خواهند داشت. تحریمها 2 دسته است. یک دسته جنگ روانی است مثل تحریم خرید نفت ایران که با واقعیت انطباق ندارد و دسته دیگر واقعی است. اما معمولاً در کمتر از 4ماه لغو می شود مثل تحریم فروش بنزین به ایران، به واقع در نقطه ای فروش بنزین به ایران متوقف شد و ایران تبدیل پتروشیمی به بنزین را آغاز کرد. اما به فاصله کوتاهی بی سروصدا مجدداً صادرات بنزین به ایران آغاز شد. تاکنون تحریم شکل سومی نداشته است.

فارس: اما برخی از بانکهای ایرانی تحریم شدند و تحریم در خصوص آنها تداوم داشته است؟ نظر شما در این خصوص چیست؟

ادیب: برخی از بانکهای ایرانی تحریم شدند اما فعالیتهای آنها به وسیله بانکهای دیگر تداوم یافت به گونه ای که در سر جمع ارتباطات بانکی ایران، جبران شد. بعضی اسامی و شخصیتهای حقوقی تحریم می شوند و اسامی و شخصیتهای حقوقی جدیدی جایگزین آن می شوند.

* دلاری شدن پس انداز در اقتصاد کلان به صلاح هیچ کشوری نیست

فارس: تحلیل شما از تحریم علیه ایران و پیامدهای آن چیست؟

ادیب: قیمت نفت از یک بشکه 19 دلار در سال 81 به 125 دلار افزایش یافته است که گواه 557 درصد افزایش است. در سال گذشته، کشورهای نفت خیز فقط 38 درصد از درامد ناشی از صادرات نفت را صرف واردات کردند و ایران نیز کشش بیش از این ندارد و به صلاح اقتصاد ایران هم نیست. استفاده 100 در صدی از درآمدهای نفتی به فروپاشی اقتصاد غیرنفتی کشورهای نفت خیز به سبب جایگزین شدن واردات به جای تولید داخلی می انجامد که به سود کشورهای صادرکننده نفت نیست و آنها را به یک سوپرمارکت بزرگ تبدیل می کند. لذا فرآیندهایی که باعث کاهش مصرف درآمدهای نفتی شود در مجموع به صلاح دراز مدت ممالک نفت خیز است.

در نقطه موجود مشکل ایران، کمبود درآمدهای ارزی نیست بالافاصله اولین مشکل، طغیان درآمد ارزی و هدایت آن به سمت معاملات سوداگرایانه است. پیش فروش بیش از 6 میلیارد دلار طلا به وسیله بانک مرکزی طی 4 ماه گواه حرکت اقتصاد کلان ایران در مسیر غیراصولی است. دلاری شدن پس انداز در اقتصاد کلان به دلاری شدن اقتصاد می انجامد که به صلاح هیچ کشوری نیست.