۰ نفر

آشنایی مرگبار در «اینستاگرام»

۹ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۵۴
کد خبر: 167485
آشنایی مرگبار در «اینستاگرام»

دختر دانشجو پس از آخرین ملاقات با پسر مورد علاقه‌اش به طرز مرموزی به کام مرگ فرو رفت. هنوز مشخص نیست این دختر دست به خودکشی زده یا با انگیزه‌ای نامعلوم به قتل رسیده است.

عقربه‌ها ساعت ١٠ صبح سه‌شنبه ٧ آذرماه ‌سال‌جاری را نشان می‌داد که کارکنان خدماتی ساختمانی در شهرک اکباتان با جسد دختر جوانی در فضای سبز پشت ساختمان ١٢ طبقه روبه‌رو شدند. وقتی ماموران کلانتری ١٣٥ آزادی در جریان مرگ مرموز دختر جوان قرار گرفتند، خیلی زود تیمی از ماموران اداره ١٠ پلیس آگاهی تهران همراه بازپرس سجاد منافی آذر از شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران برای تحقیقات ویژه پا در صحنه جرم گذاشتند. ماموران در تحقیقات ابتدایی پی بردند که دختر ٢٣ساله دانشجوی مهندسی پزشکی است که در ماجرای مرموزی از طبقه هفتم ساختمان به داخل محوطه سقوط کرده است. آن‌طور که ‏مشخص بود جسد در پشت مجتمع ‏مسکونی افتاده بود و صبح، زمانی که کارگران خدماتی برج درحال نظافت آن‌جا بودند، جسد را پیدا ‏کردند. به گفته پزشکی قانونی حدود ١٢ ساعت از ‏مرگ وی می‌گذشت. نخستین فرضیه این بود که احتمالا مرگ وی ‏خودخواسته بوده اما وقتی در تحقیقات مشخص شد که دختر جوان میهمان خانه پسر جوانی به نام آرمین در ساختمان ١٢ طبقه شهرک اکباتان بوده است، بازپرس پرونده با توجه به مرموز بودن حادثه دستور بازداشت وی را صادر کرد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند ، آرمین صبح دیروز در شعبه سوم دادسرای امور جنایی پیش روی بازپرس سجاد منافی آذر قرار گرفت و گفت: اوایل فروردین‌ماه امسال بود که با الهام در اینستاگرام آشنا شدم و پس از مدتی با هم دوست شدیم.  الهام خیلی زود به من علاقه پیدا کرد و این درحالی بود که من نسبت به او علاقه‌ای نداشتم. مدتی که گذشت تصمیم گرفتم به دلیل برخی از رفتارهای عجیب او به دوستی‌مان پایان ‏دهم ‏اما دختر جوان دست‌بردار نبود. مدام به من گیر می‌داد و می‌گفت چرا عکس‌های میهمانی‌رفتنت را در اینستاگرام منتشر می‌کنی. ‏ چندین‌بار به خاطر رفتارهای عجیبش با مادرش صحبت کردم و او می‌گفت حال روحی دخترش خوب نیست. مادر ‏قربانی یک روز پیش ‏از حادثه از من خواست تا دخترش را به خانه‌ام ببرم و به او قرص خواب بدهم تا بخوابد. می‌خواست ‏دخترش را نزد پزشک ببرد.

وی افزود: چند روز قبل با دختر دیگری در میدان صنعت سوار خودرو پدرم بودم که الهام متوجه ما شد و با خودرویش به در خودرو ما زد و پس از پیاده شدن از خودرویش با من درگیر شد و گفت باید دختر جوان را از خودروام پیاده کنم اما من توجهی به حرف‌هایش نکردم و به مسیرم ادامه دادم.

آرمین گفت: پس از آن ماجرا الهام به خانه‌شان نمی‌رفت. او را به خانه‌مان بردم تا این‌که پس از ٤ روز الهام را به خانه‌شان بردم و تحویل مادرش دادم اما روز ٦ دی‌ماه الهام دوباره به خانه‌مان برگشت.

وی ادامه داد: ساعت ٥ بعد از ظهر بود که الهام به خانه‌مان آمد. دوباره با یکدیگر درگیر شدیم. من که از دست رفتارهایش خسته شده بودم از خانه خارج شدم و آخرین‌بار ساعت ٧ عصر همان روز بود که با دوستم در محوطه ساختمان درحال سیگار کشیدن بودیم که الهام مرا دید و پس از رفتنش پیامک داد که می‌خواهی باز به میهمانی بروی؟ خوش بگذره.

آرمین گفت: پس از آخرین پیامک دیگر اطلاعی از وی نداشتم تا این‌که فردای آن روز خدمتکار ساختمان درحال نظافت با جسد الهام روبه‌رو شد. در این ماجرا بی‌گناهم و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده است. بنا به این گزارش، بازپرس منافی آذر در این مرحله دستور آزادی آرمین را صادر کرد و دستور داد از تهران خارج نشود تا تحقیقات تکمیلی برای ابهام مرموز این پرونده جنایی روشن شود.