۰ نفر

پناهجویان؛ برگ برنده یا بازنده مرکل

۳۰ شهریور ۱۳۹۶، ۵:۳۰
کد خبر: 220465
پناهجویان؛ برگ برنده یا بازنده مرکل

پنج پیرمرد در کافه‌ای در شهر کوچک گوتا در شرق آلمان نشسته‌اند. کافه‌ای در یک مرکز خرید که عصرها میزبان میانسالان است. آن‌جا به‌اصطلاح خودشان «کافی کوخن» می‌خورند و گپ می‌زنند.

هیچ کدامشان طرفدار مرکل نیستند. می‌گویند او آلمان را به واسطه حضور خارجی‌ها ناامن کرده است. «تا چند وقت دیگر در شهر، هیچ آلمانی‌ای نمی‌بینی.» می‌گویند: «خارجی‌ها از دولت پول بگیرند و ما کار کنیم و مالیات پرداخت کنیم؟» پیرمردی حدودا ٦٠ ساله به دوران آلمان شرقی دلبسته است، می‌گوید آن دوران راحت‌تر بود، همه چیز برابر و همه خدمات رایگان. خیلی‌هایشان مخالف حضور پناهجوها نیستند، مثل پیرمرد ٧٠ ساله‌ای که می‌گوید: «ولی چرا فقط آلمان؟ پس بقیه کشورهای اروپایی ثروتمند چه؟ اصلا اروپا بار تمام مشکلاتش را به دوش آلمان گذاشته. از مشکلات مالی یونان گرفته تا بحران پناهنده‌ها. حزب مرکل باید از مردم عذرخواهی کند.»

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شهروند، در روزهای نزدیک به انتخابات آلمان؛ خیابان‌ها پر از بنرهای انتخاباتی‌ است؛ ساده ‌و مختصر شامل تصویری از کاندیدای ارشد حزب با جمله کوتاه و تأثیرگذاری که بتواند در یک نگاه توجه عابر را به خود جلب کند، اما اوضاع به همین سادگی نیست. الف شهروند آلمانی ۲۵ساله ساکن شرق آلمان می‌گوید این‌بار حقیقتا نمی‌دانم به چه کسی رأی بدهم: «دو حزب حاکم تا حدود زیادی شبیه‌اند. حزب‌های منتقد نه تجربه زیادی برای مدیریت دارند و نه شانس زیادی برای پیروزی.»

حزب CDU یا دموکرات مسیحی به رهبری آنگلا مرکل از‌ سال ۱۹۹۵ تا امروز قدرت را به دست دارد و در صورت پیروزی این چهارمین دوره صدر اعظمی مرکل خواهد بود. گرچه در دوره اخیر این حزب به همراه حزب بزرگ SPD یا سوسیال‌دموکرات که درواقع قدیمی‌ترین حزب آلمان است، دولتی ائتلافی تشکیل داده‌اند.

رقابت اصلی امسال مثل همه سال‌ها میان این دو حزب و این دوره میان کاندیداهای اصلی یعنی آنگلا مرکل و مارتین شولتز است. باقی احزاب گرچه در انتخابات استان‌های مختلف به قدرت می‌رسند، اما در انتخابات سراسری بوندستاگ یا پارلمان بر سر تعداد صندلی‌های بیشتر رقابت می‌کنند و البته نقش خود را به‌عنوان حزب مخالف و تنظیم‌کننده اهرم قدرت ایفا می‌کنند.

انتخابات امسال اما تفاوت مهمی با انتخابات‌های سال‌های گذشته دارد. ورود بیش از یک‌میلیون پناهجو طی دو ‌سال گذشته از کشورهای درگیر جنگ خاور‌میانه و شمال آفریقا باعث بروز اختلافات بسیاری بین احزاب مختلف شده است. بسیاری از احزاب و سیاستمداران برجسته حتی در حزب حاکم، مخالف باز کردن بی‌قید و شرط مرزها بودند و آن را باعث بروز ناامنی‌های گسترده در جامعه آلمان دانستند. مرکل اما به تنهایی ایستاد و در فاصله سال‌های ۲۰۱۵ تا امروز به پناهجویانی از کشورهای سوریه، افغانستان، عراق و سومالی، پناهندگی‌های موقت از یک تا سه‌ساله اعطا کرد. این مسأله نه‌تنها موجب شکاف در احزاب حاکم و اعتراض احزاب مخالف شد، بلکه دامنه اعتراضات به سطح جامعه گسترش پیدا کرد و باعث بروز نارضایتی‌های بسیاری شد.

با ورود موج اولیه پناهجویان که اخبار سفرهای پرخطر آنها از مرزهای آبی و کشورهای بالکان در رسانه‌ها منتشر شده بود، بسیاری از شهروندان به‌خصوص در استان‌های مرزی مثل باواریا با پلاکاردهای خوشامدگویی به استقبال آنها رفتند. افراد به سرعت در قالب گروه‌های مردمی و خودجوش یا سازمان‌های غیردولتی با جمع‌آوری لباس، غذا و سایر خدمات ضروری ازجمله مترجمان داوطلب به صورت شبانه‌روزی به کمک مهاجران تازه‌وارد شتافتند. این اما تمام داستان نبود.

به مرور ابعاد دیگری از موضوع آشکار شد؛ تطبیق فرهنگی مهاجران با جامعه جدید یا به عبارتی جا افتادن مهاجرانی با زمینه فرهنگی و دینی متفاوت در جامعه آلمان. اتفاق‌هایی ازجمله مزاحمت‌های ایجاد شده در جشن‌های شب ‌سال نو در شهر کلن که اذعان شد از سوی پناهجویان و افراد خارجی رخ داده، به پررنگ‌شدن این ماجرا دامن زد. در پی این حوادث اعتراضاتی در شهرهای مختلف با هماهنگی و سازماندهی احزاب و گروه‌های محافظه‌کار صورت گرفت که با تاختن به سیاست مرزهای باز، خواهان بستن مرزها و حتی اخراج پناهجویان شدند. یکی از این احزاب که طی سالیان گذشته رشد قابل توجهی داشته و از مخالفان اصلی سیاست پناهندگان حزب مرکل به شمار می‌رود، حزب دست راستی AFD یا آلترناتیو برای آلمان است. این حزب تازه‌تاسیس که قبلا در انتخابات پارلمان محلی و استانی صندلی‌هایی را کسب کرده، برای نخستین‌بار در انتخابات سراسری آلمان رقابت می‌کند. بسیاری معتقدند گفتمان این حزب گفتمان نئونازی و نژادپرستانه است، گرچه به دلیل محدودیت‌های موجود و طرد نشدن از طرف افکار عمومی به‌طور علنی از گفتمان‌های نژادپرست طرفداری نمی‌کند. بسیاری از اعضای این حزب در شبکه‌های اجتماعی مطالبی با گرایش‌های تند ملی‌گرایانه و بعضا نژادپرستانه نوشته‌اند.

حزب آلترناتیو برای آلمان که امسال با تبلیغات نسبتا وسیعی در انتخابات شرکت کرده و در مناظرات تلویزیون پابه‌پای سایر احزاب حضور می‌یابد بیش از هر چیز خواستار بازگشت ارزش‌های آلمانی به جامعه آلمان است. آنها حزب مرکل و سایر احزاب را به کمرنگ کردن ارزش‌های سنتی جامعه آلمان و ناامن کردن جامعه متهم می‌کنند. در تبلیغات انتخاباتی آنها، نشانه‌های پرشماری از خانواده خوشحال آلمانی با چند فرزند در لباس‌های سنتی باواریا به چشم می‌خورد. در یکی از بنرهای چالش‌برانگیز تصویر زنی باردار مشاهده می‌شود و توضیحی در زیر آن: «شهروند آلمانی جدید؟ خودمان درست می‌کنیم.» این پاسخی روشن به سیاست‌هایی است که با توجیه نیاز آلمان به جمعیت جوان و البته نیروی کار فعال از ورود مهاجران حمایت می‌کند. در سایر تبلیغات این حزب بیش از هرچیز رواج گفتمان اسلام‌هراسی و مسلمان‌هراسی مشاهده می‌شود، بنرها پر از تصاویر اغراق‌شده‌ای است که مسلمانان را افرادی تندرو معرفی و به همین واسطه به مرکل و حزب او انتقادات سنگینی وارد می‌کند. این حزب در استان‌های شرقی آلمان به‌خصوص ایالت زاکسون آنهالت طرفداران بیشتری دارد. به‌طور سنتی و به دلایل تاریخی در شهرهای شرقی آلمان مهاجران و طبعا مسلمانان کمتری زندگی می‌کنند. غالب جمعیت مهاجران ترک به استان‌های غربی آلمان مهاجرت کردند و در آن‌جا ماندگار شدند، به همین دلیل تماس، ارتباط و شناخت ساکنان شرق آلمان با شهروندان خارجی و بالطبع مسلمانان بسیار اندک بوده و این عدم شناخت ابزار خوبی به‌دست احزاب پوپولیست دست راستی می‌دهد که به شهروندان تصویر اغراق‌شده و دور از واقعیتی از مهاجران و به‌خصوص مهاجران مسلمان نشان بدهند.

یوناس اصالتا از شهر ‌هامبورگ می‌آید. سال‌هاست در وایمار بازیگر تئاتر است و دو‌سال است برای پناهنده‌ها و کودکان آنها پروژه‌هایی اجرا می‌کند. می‌گوید من ترسی از حزب‌های دست راستی و نژادپرست ندارم. آنها دیگر هیچ‌وقت در آلمان قدرت مسلط نمی‌شوند و در اقلیت هستند؛ آلمان هرگز به مسیری که ٦٠‌سال پیش رفت، بازنخواهد گشت. او می‌گوید؛ با وجودی که طرفدار سیاست مرکل در قبال پناهجویان بوده، به حزب او رأی نخواهد داد. «این دو حزب بزرگ سالیان سال است که قدرت را در دست دارند و فکر می‌کنم همچنان هم مسیر ادامه پیدا می‌کند. اما سیاستشان در عدالت و برابری اجتماعی شکست ‌خورده و این بزرگترین انتقاد من به آنهاست. ما احتیاج داریم به احزاب مخالف آنها که بیشتر دغدغه‌های برابری اجتماعی دارند، رأی بدهیم تا صدای ما در پارلمان شنیده شود. مثل سبزها یا حزب دی لینکه(چپ‌ها).»

به نظر یوناس، یکی از مشکلات این است که خیلی از جوان‌ها در انتخابات شرکت نمی‌کنند: «انتخابات دخالتی در حیات روزمره آنها ندارد و تفاوت قابل لمسی در زندگی آنها ایجاد نمی‌کند. در نتیجه میانگین سن رأی‌دهندگان بالاست و اکثریت قابل توجهی از آنها به دو حزب اصلی دموکرات مسیحی و سوسیال دموکرات رأی می‌دهند.»

در مناظرات تلویزیونی سبزها و چپ‌ها به‌عنوان احزاب منتقد، بیشترین انتقادات را در زمینه حداقل حقوق و دستمزد،‌ درصد مالیات به سرمایه صاحبان صنایع و کارخانجات و میزان سرمایه‌گذاری دولت در حوزه فناوری و صنعت و آموزش به احزاب حاکم وارد کرده‌اند، اما حقیقت این است که چپ‌ها گرچه در شرق آلمان و به دلایل تاریخی و حضور کمونیسم پایگاه نسبتا قابل توجهی دارند، در باقی استان‌ها توان رقابت با دو حزب اصلی را ندارند. سبزها نیز به دلیل ماهیت غیرسیاسی خود پایگاه اجتماعی بزرگی در جامعه پیدا نکرده‌اند. مهمترین دغدغه سبزها پیرامون محیط‌زیست است و شعار اصلی‌شان: «محیط‌زیست همه چیز نیست ولی بدون محیط‌زیست هیچ چیز نیست».

آلمان پس از اتحاد دوباره در‌ سال ۱۹۸۹ وارد دوره بازسازی شد. به‌ویژه در شرق آلمان که به دلیل حکومت طولانی دی‌دی‌آر یا جمهوری دموکراتیک آلمان شرقی بسیاری از صنایع و ساخت‌وسازها نه‌تنها پیش نرفته بود بلکه به عقب حرکت کرده بود. سالیان زیادی است که شهروندان غرب آلمان برای بازسازی شرق آلمان مالیات جداگانه پرداخت می‌کنند.

کارل در غرب آلمان درس خوانده و در یکی از شهرهای کوچک شرق آلمان کار می‌کند. می‌گوید؛ غربی‌ها به هیچ عنوان با این مالیات همدل نیستند و فکر می‌کنند این هزینه به آنها تحمیل شده است، ولی اوضاع در شرق متفاوت است. فرصت‌های شغلی کمتر است، درآمد پایین‌تر است و طبعا باید برای بازسازی هرچه زودتر و به‌روزآوری آن تلاش کرد و این وظیفه همه شهروندان است. تصویر شهرهای شرق آلمان گواهی بر این واقعیت است. بودجه سالانه دانشگاه‌ها با استان‌های غربی قابل مقایسه نیست و افراد نسبت به شهروندان سایر استان‌ها درآمد کمتری دارند و احساس نابرابری اجتماعی می‌کنند و این بهترین بستر برای رشد تفکر احزاب محافظه‌کاری همچون آلترناتیو برای آلمان است. آنها با متهم‌کردن خارجی‌ها به اشغال سرزمین آنها به شهروندان نامطمئن، وعده بازگشت شغل به آلمانی‌ها و حقوق و مزایای بهتر می‌دهند. بسیاری از افرادی که علاقه خود را به سیاستمداران آلمانی و شعارهای آنها از دست داده‌اند یا در زندگی و شغل خود احساس تبعیض می‌کنند، به سمت حزب آلترناتیو گرایش پیدا کرده‌اند.

در دو هفته اخیر و طی سفرهای انتخاباتی کاندیداها، بسیاری از مخالفان مرکل که به نظر می‌رسد از حامیان حزب آلترناتیو برای آلمان هستند، اعتراض کرده‌اند و در شبکه‌های اجتماعی می‌گویند مرکل باید برود اما حزب دموکرات مسیحی پایگاه اجتماعی خود را دارد و چندان نگران این اعتراضات نیست. مرکل در سخنرانی‌های خود مطمئن و آرام ظاهر می‌شود، نه به کسی حمله می‌کند و نه سرسختانه در مقابل حملات از خود دفاع می‌کند. این کار باعث شده او را همچنان از مستحکم‌ترین سیاستمداران حال حاضر آلمان بدانند.

با وجود مسائل مختلف مطرح‌شده در مناظرات و جدال بین احزاب مختلف، محور بحث‌ها تحت‌تأثیر حضور پناهجویان قرار گرفته که این باعث انتقادات بسیاری بعد از برگزاری مناظره اصلی بین شولتز و مرکل شد.

 گرچه مسائلی چون آینده اتحادیه اروپا، عضویت ترکیه در این اتحادیه و رابطه آتی آلمان و ترکیه ازجمله مسائل مطرح‌شده در مناظره‌هاست اما بسیاری از روزنامه‌نگاران به سوالات مطرح‌شده انتقاد کردند و گفتند؛ آلمان مسائل داخلی مهمتر و بیشتری از حضور مهاجران و مسأله پناهنده‌ها دارد، باید به آنها پرداخته شود، اما مجریان این برنامه به باقی مسائل توجه زیادی نکردند.

مرکل با وجود انتقادات همچنان در کمپین انتخاباتی خود در میان پناهجویان حاضر می‌شود و با آنها عکس یادگاری می‌گیرد و میان پناهجویان محبوبیت قابل توجهی دارد. بسیاری برای نه گفتن به سیاست‌های مهاجرتی مرکل برای نخستین‌ بار پای صندوق رأی می‌روند. شاید بیراه نباشد این انتخابات را از این نظر رفراندمی برای عملکرد مرکل در بحران پناهندگان دانست.