۰ نفر

نعمت احمدی مطرح کرد:

تحریم ، جبهه عمان ،کویت و قطر را تقویت کرد

۱۴ تیر ۱۳۹۶، ۵:۳۰
کد خبر: 203757
تحریم ، جبهه عمان ،کویت و قطر را تقویت کرد

عربستان هم‌اکنون در منطقه خود را در سه جبهه رو درروی دیگران قرار داده‌ است. جنگ یمن که آتش‌افروز آن محمد بن سلمان است و ادامه آن به لرزه یا استحکام سلطنت سلمان بستگی دارد

زلزله سیاسی در عربستان با تحرکات کودتاگرانه محمد بن سلمان و ولیعهدی وی، در حالی آغاز شده است که تحولات خاورمیانه هر روز از عمق و وسعت بیشتری برخوردار می‌شود. محمد بن‌سلمان، اولین نواده عبدالعزیز است که برخلاف وصیت او با وجود زنده بودن فرزندان عبد‌العزیز، در آینده نه چندان دور به پادشاهی خواهد رسید. او از حمایت همه‌جانبه آمریکا برخوردار است و در چند ماه گذشته توانسته قراردادی450 میلیارد دلاری با آمریکا منعقد کند و خود را به عنوان متحد راهبردی ایالات متحده در جهان عرب معرفی کند.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از قانون ، این قرارداد بزرگ‌ترین باجی بود که محمد سلمان می‌توانست برای تثبیت قدرت پادشاهی خود به ایالات متحده بپردازد. البته این قرارداد تنها قرارداد آمریکایی‌ها پس از ولیعهدی سلمان در منطقه نیست. ترامپ میلیاردها دلار اوراق قرضه آمریکایی را به کویت فروخته و قرار داد فروش هواپیما‌های جنگی را با امارات بسته است. به نظر می‌رسد گاو شیر ده خاورمیانه، حالا حالاها به آمریکا شیر خواهد داد. به منظور بررسی تحولات خاورمیانه بعد از ولیعهدی محمد بن سلمان ضد ایرانی،  با نعمت احمدی،استاد تاریخ و حقوق بین‌‌الملل به گفت‌وگو پرداخته ایم که در ادامه از نظر می گذرد.

حکومت عربستان بر اساس شواهد تاریخی بعد ازجنگ جهانی، پادشاهی شد. عربستانی که فاقد هرگونه معیار توسعه‌یافتگی است، چگونه به کشوری تاثیر گذار تبدیل شد؟

پادشاه سعودی درگذار تاریخی خود، قصه پرفراز و نشیبی را به همراه دارد. نخستین فرد از خاندان سعودی که در بخشی از عربستان امروز قدرت گرفت، سعود بن محمد بن مغرب بود. نام او برای اولین بار در سال1735 به عنوان حاکم بخشی از شبه جزیره عربستان وارد تاریخ شد. از این تاریخ به مدت دو قرن چندین نفر از فرزندان و نوادگان سعود بن محمد بن مغرب بر بخش‌هایی از عربستان حاکم شدند تا اینکه در سال 1932 بعد از جنگ اول جهانی و فروپاشی دولت عثمانی و قبل از شروع جنگ جهانی دوم، عبدالعزیز ابن عبد الرحمان بن فیصل، برریاض مسلط شد و به احترام جد خود این کشور را بعد از متحد شدن بسیاری از مناطق به «عربستان سعودی» تغییر نام داد و تا سال 1953 با اقتدار حکومت کرد. وی را باید بنیانگذار عربستان جدید دانست زیرا توانست اقداماتی را در این شبه جزیره به وجود آورد که نام عربستان را در تاریخ ثبت کند. کشف نفت در سال 1910 یعنی چند سالی بعد از قدرت گرفتن عبدالعزیز در عربستان، عصر جدیدی را در این کشور رقم زد. عبد‌العزیز تحت حمایت آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم به قدرت برتر در منطقه تبدیل شد و شرکت نفتی آرامکو را تاسیس و با قرارداد نصف به نصف، سرمایه‌گذاری‌های عظیمی را در صنعت نفت عربستان جذب کرد و چهره عربستان را از یک کشور سنتی عقب مانده، با دلارهای نفتی دگرگون کرد.

قصه جالبی نقل می‌شود که همه فرزندان عبدالعزیز باید پادشاه شده سپس پادشاهی به نوادگان برسد. این سنت ازچه زمانی به وجود آمد و چرا یک باره دچار تحول شد؟

این موضوع یک واقعیت است. عبدالعزیز فرزندان متعددی از خانواده‌های مختلف عربستانی داشت. یکی از پسرانش که از طایفه سدیری بود، نفوذ زیادی روی عبدالعزیز داشت. عبدالعزیز وصیت‌نامه‌ای برای جانشینان خود باقی گذاشت که براساس آن ولیعهدی به پسر بزرگ‌تر در قید حیات می‌‌رسید. اگر فرزند بزرگ‌تر از قبول ولیعهدی امتناع کند، ولیعهدی به پسر بزرگ‌تر بعد از او می‌‌رسد. طبق این وصیت تاکنون، سعود‌ابن‌عبد‌العزیز، فیصل ابن عبدالعزیز، خالد ابن عبدالعزیز و سرانجام فهدابن عبد العزیز که به علت بیماری، بیشتر دوره سلطنت وی توسط ملک عبد‌ا... ابن عبد العزیز اداره می‌شد، به پادشاهی رسیدند. پس از وی پادشاه فعلی در عربستان بر مسند قدرت تکیه زده است. ملک عبدا... از شاهان برون‌نگر و تجددخواه عربستان بود و توانست چهره عربستان را به کلی دگرگون کند تا سلطنت به سلمان ابن عبدالعزیز رسید.

بحران ولیعهدی از چه زمانی در عربستان و به چه علتی آغاز شد؟

بحران در خاندان سعودی زمانی آشکار شد که نسل اول فرزندان عبدالعزیز به سن پیری رسیدند. به عبارت بهتر بحران ولیعهدی از همان زمان ملک عبدا... آغاز شد زیرا فرزندان بزرگ‌تر عبدالعزیز که عنوان ولیعهدی پیدا می‌کردند، قبل از رسیدن به سلطنت یکی پس از دیگری فوت کردند. سلطان بن عبدالعزیز، عبدالرحمان العزیز و طلال ابن عبدالعزیز، ولیعهدانی بودند که در زمان حیات پادشاه وفات یافتند و ولیعهدی به نایف ابن عبدالعزیز رسید. فردی قدرتمند و با نفوذ اما مرگ او نیز قبل از فوت ملک عبد‌ا... در رسید و ولیعهدی به سلمان ابن عبد‌العزیز رسید. فردی که کسی فکر نمی‌کرد با توجه به تعداد فرزندان زنده عبدالعزیز روزی پادشاه شود.

سلمان چگونه توانست ساختار قدرت در عربستان را یک باره از فرزندان عبدالعزیز به نوادگان او منتقل کند؟

ظاهرا ملک سلمان از چنان نفوذی در خاندان سعود و شورای وفاداری برخوردار است که توانسته همه موانع را برای پادشاهی پسرش، محمد از سر راه بردارد. وقتی ملک سلمان به پادشاهی رسید، ولیعهد وی یکی از فرزندان عبدالعزیز به نام مقرن بود و ملک سلمان او را برکنار کرد. چون نایف ابن عبدالعزیز که فردی قدرتمند بود به علت در گذشت پسر او، محمد ابن نایف را به ولیعهدی انتخاب کرد. این اولین جانشین از نوادگان عبدالعزیز بود. ملک سلمان با حمایت خانواده و طرفداران برادرش نایف توانست دیگر برادرش مقرن را برکنار کند. او سپس پسر جوان خود را نایب ولیعهد قرار داد و از سال 2015 که ملک عبد ا... در گذشت تا 21 ژوئن، پازل جانشینی را پله به پله کامل و همه مدعیان را ساکت کرد. در عربستان رسم است سران طوایف و بزرگان کشور باید با ولیعهد و پادشاه جدید بیعت کنند و این بیعت در شهر مکه در کنار خانه خدا برگزار می‌شود. اما ملک سلمان دردستوری فوق العاده از بزرگان و شاهزادگان خواسته به فرمانداران محلی مراجعه و با فرماندار هر محل بیعت کنند. اولین فردی که بعد از صدور فرمان بیعت با ولیعهد جدید بیعت کرد، محمد ابن نایف، ولیعهد کنار گذاشته شده بود . سرعت در خواست بیعت برخلاف رویه همیشگی در عربستان که در شهر مکه و در کنار خانه خدا صورت گرفت، بالا بود. تحلیلگران آن را خواست ملک سلمان قلمداد کرده‌اند. ملک سلمان یک بار دیگر هم بازی ولیعهدی را برهم زد و شاهزاده مقرن را از ولیعهدی خلع کرد و با زیرکی، محمد بن نایف را به ولیعهدی برگزید و پسر جوان خود را نایب ولیعهد قرار داد. اما معلوم نیست حال که محمد بن سلمان منصوب شده است، ولیعهد بعدی که خواهد بود. البته یا سلمان او را انتخاب خواهد کرد یا محمد بن سلمان او را انتخاب می‌کند. وضعیت ملک سلمان برای تثبیت جانشینی فرزندش محمد بن سلمان از همان آغاز جالب بود زیرا قدرت اصلی در اختیار محمد بن سلمان بود.

ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان، چه دیدگاهی نسبت به سایر مذاهب همچنین همسایگان عربستان دارد؟

پست وزارت دفاع، دست محمد بن سلمان نایب ولیعهد را بازگذاشت تا آتش جنگ یمن را روشن کند. هیچ کدام از پادشاهان عربستان از ابتدا تاکنون مانند محمد بن سلمان علیه مذهب شیعه و ایران موضع نگرفتند. ضدیت او با شیعیان و ایرانیان مثال‌زدنی است. دشمنی او با شیعیان علت اصلی حمله به یمن است و بی پرده بخشی از یمن را متعلق به عربستان می‌داند ومکررا اعلام می‌کند که این بخش باید از یمن به عربستان ملحق شود. جمله‌ معروف او که با ایرانی که برای ظهور مهدی آماده می‌شود، هیچ گاه مذاکره نخواهیم کرد، سیاست وی را نسبت به ایران مشخص می‌کند. او تحت تاثیر شدید دونالد ترامپ است.

تحولات عمیقی درعربستان به وجود آمده است. در گذشته نایف بر خلاف وصیت عبدالعزیر ولیعهد شد و اکنون سلمان جوان ولیعهد عربستان است. چرا هیات حاکمه عربستان به ایجاد این تغییرات در شرایط فعلی تن دادند؟

شورای وفاداری یا هیات بیعت عربستان دارای 34 عضو است که با 33 رای حکم به برکناری محمد بن نایف از مقام ولیعهدی عربستان داد و محمد بن سلمان که هم اکنون، چندین پست حساس سیاسی را بر عهده دارد، ولیعهد شد. تحلیلگران سیاسی در انتظار تغییر محمد بن سلمان بودند اما کسی با این سرعت، توقع این تحولات را نداشت. محمد بن سلمان تحصیلات خود را در رشته حقوق در دانشگاه ریاض به پایان برد و علاوه بر پست‌های سیاسی، پست وزارت دفاع را نیز گرفت.در این پست جنگ یمن را به راه انداخت و عنوان جنگ طوفان قاطعیت را بر آن گذاشت. همچنین او در عرصه امور تجاری در عربستان یکه تاز است. به نظر می‌رسد شرایط منطقه و نقشه‌های شوم کشورهای فرامنطقه‌ای برای منطقه خاورمیانه حضور این ولیعهد جوان، جنگ‌طلب و ضد ایرانی را در پادشاهی عربستان توجیه کرده است.

چرا دیدگاه آمریکا نسبت به محمد بن سلمان در مقایسه با سایر پادشاهان عربستان مثبت تر است؟

محمد بن سلمان از نخستین سران حکومتی است که در مقام نایب ولیعهد و وزیر دفاع بعد از پیروزی ترامپ به واشنگتن رفت و درست مثل یک رهبر از او درکاخ سفید استقبال شد. زمانی‌که ترامپ به عربستان رفت، در واقع میزبان اصلی او بود. رفتار نامتعادل و برنامه‌های غیرقابل اجرا و طرح تحول عربستان، موجب شده او به نوعی از نظر جوانان به پادشاهی تحولخواه تبدیل شود. مدتی قبل اعلام شده بود که عربستان تا 2020 کمترین وابستگی را به نفت خواهد داشت و در این مدت نفت از کالای درآمدی به سرمایه‌ای تبدیل و بودجه عربستان با مالیات و دیگر درآمدها بسته خواهد شد. این جراحی را عده‌ای از تحلیلگران به معنی مرگ دولت پادشاهی عربستان تحلیل می‌کنند. سفر او به آمریکا بعد از ترامپ، برنامه تسلیحات جنگی را سرعت بخشید. قرار داد نفتی 110میلیارد دلاری در کنار قرار داد تجاری 330 میلیارد دلاری با آمریکا، باجی است که محمدبن‌سلمان برای کسب حمایت آمریکا قبل از تحویل ولیعهدی پرداخته است. بن سلمان به خاطر این باج به آمریکایی‌ها مورد وثوق آن‌ها خواهد بود. جمهوریخواهان از او حمایت خواهند کرد. ترامپ توانسته بیش از 430 میلیارد دلار از عربستان به صورت قرار داد، کاسبی کند. او توانسته به قطر 15میلیارد دلار هواپیمای جنگی بفروشد. در همین زمان یعنی در هفته جاری توانسته 31 میلیارد دلار اوراق قرضه آمریکایی را به دولت کویت بفروشد یعنی 31 میلیارد دلار پول کویت روانه بانک‌های آمریکا شد. این یعنی با یک رقص شمشیر و مهمانی خانوادگی ، میلیون‌ها دلار هدیه شخصی دریافت کرد. ترامپ نزدیک به پانصد میلیارد دلار از گاو شیرده منطقه به آمریکا برده است. نئوکان‌های آمریکایی، گاو‌های خاورمیانه را همچنان می‌دوشند. منطقه خاورمیانه با حضور محمد بن سلمان آبستن حوادثی است که باید دولتمردان این حوادث را خیلی واضح دنبال کنند.

عربستان در شرایط خاصی در منطقه قرار دارد. ولیعهد جدید دارای اختیارات فروانی‌است. او با چالش‌های جدی‌ در خاورمیانه روبه‌رو خواهد شد. او چه بینش و روشی برای منطقه خاورمیانه دارد؟

عربستان در منطقه هم‌اکنون خود را در سه جبهه رو درروی دیگران قرار داده‌ است. جنگ یمن که آتش‌افروز آن محمد بن سلمان است و ادامه آن به لرزه یا استحکام سلطنت سلمان بستگی دارد. مساله قطر نیز از سوی دیگر، شرایط دقیقی پیدا نکرده است. قطر گرفتار فرزند ناخلفی است که اتفاقا رو در روی عربستان ایستادگی می‌کند و به باور من کسی در هیات حاکمه عربستان این نوع مقاومت از قطر را پیش‌بینی نمی‌کرد. تحریم قطر باعث شد جبهه عمان، کویت و قطر تقویت و جبهه قطر و ترکیه و ایران شکل بگیرد. از نظر تاریخی بدترین زمان را دولت عربستان برای گوش‌مالی قطر انتخاب کرد. درماه مبارک رمضان، خالی کردن قفسه‌‌های فروشگاه‌های مواد غذایی از نگاه روزه‌داران، گناه کمی نیست که عربستان سعودی مرتکب شد. از نگاه جناح تند روی ضد ایرانی عربستان، قضیه قطر شکاف بین عربستان و قطر را عمیق‌تر می‌کرد. تحریم قطر به نفع قطر و برای عربستان رقم خورده است. پایان قصه قطر معلوم نیست. اگر ملک سلمان به زودی فوت کند، مشخص نیست محمد بن سلمان با قطر چه برخوردی خواهد داشت.