۰ نفر

شوک انگلیسی به بازارها

۲۹ دی ۱۳۹۵، ۰:۳۹
کد خبر: 171363
شوک انگلیسی به بازارها

ترزا می، نخست‌وزیر بریتانیا اعلام کرد خروج این کشور از اتحادیه اروپا به معنای پایان قطعی عضویت این کشور در اتحادیه خواهد بود. می ‌تایید کرد که این کشور در بازار واحد اروپا نخواهد ماند.

ترزا می ‌گفت که بریتانیا قصد دارد تا حد ممکن با دیگر کشورهای اروپایی وارد تجارت آزاد شود، اما نمی‌خواهد یک عضو «نصفه نیمه» در اتحادیه اروپا باشد. نخست‌وزیر بریتانیا برای اولین بار از «بریتانیای جهانی» سخن گفت و اعلام کرد که این کشور «دوست خوب و همسایه» اتحادیه اروپا باقی خواهد ماند، اما همچنین به‌دنبال روابط بیشتر با کشورهای قاره‌های دیگر خواهد بود.

در پی صحبت‌های می ‌ارزش پوند بریتانیا در برابر دلار آمریکا 4/ 1 درصد بالا رفت. می گفت که بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج خواهد شد، اما این به معنای خروج از اروپا نیست. به گفته نخست‌وزیر بریتانیا مردم این کشور با «چشم باز» به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا رای داده‌اند. این اولین اعلام رسمی دولت بریتانیا درباره موضع آینده این کشور در مذاکرات برگزیت با کشورهای اروپایی است. از زمان رای مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا، دولت این کشور از فاش کردن جزئیات برنامه دولت در مذاکرات آینده با کشورهای اروپایی سر باز زده بود. به گزارش دنیای اقتصاد، کابینه سایه بریتانیا، حزب کارگر، نیز به نخست‌وزیر این کشور فشار آورده است که در مذاکرات به‌دنبال دستیابی به «توافقی مناسب برای تجارت» باشد. رهبران کشور اروپایی پیش از این گفته‌اند که بریتانیا نمی‌تواند در خروج از اتحادیه اروپا بعضی موارد را «دستچین» کند؛ یعنی نمی‌تواند به بازار واحد اروپا دسترسی داشته باشد اما آزادی رفت و آمد کارگران را محدود کند. این در حالی است که ترزا می، کنترل مهاجرت به بریتانیا را از اولویت‌های خود در اجرای برگزیت عنوان کرده است. خروج رسمی بریتانیا از اتحادیه اروپا از ماه مارس ۲۰۱۷ کلید خواهد خورد.

چندی پیش هفته‌نامه اکونومیست در پرونده‌ای که روی جلد آن هم قرار گرفت به تحلیل برنامه‌های ترزا می ‌پرداخته بود. اکونومیست در این مطلب تاکید کرد: ترزا می‌ نه تنها می‌خواهد برگزیت را به موفقیت برساند، بلکه می‌خواهد تغییراتی گسترده در پویایی جامعه ایجاد کند تا «بی‌عدالتی‌های سوزاننده» را اصلاح کند و «نیروهای لیبرالیسم و جهانی‌سازی را که در نوسان هستند، در کل جهان غرب» دستخوش دگرگونی کند. او از این رفراندوم به‌عنوان «انقلاب خاموش‌« مردم یاد کرد، مردمی که «دیگر نمی‌توانند نادیده انگاشته شوند.» مذاکرات برگزیت اما دشوارترین وظیفه‌ای است که یک نخست‌وزیر انگلیسی از دوران جنگ جهانی دوم تا کنون با آن مواجه شده است. نیمی از کشور مخالف ایده برگزیت هستند و سایرین هم ممکن است در صورت تحقق تبعات آن، نظرشان عوض شود. اغلب کارکنان دولت که باید اجرای آن را به‌دست گیرند آن را یک اشتباه می‌دانند، بنابراین دشوار است که نام حتی یک سیاست را بیاوریم که پس از 6 ماه در این راستا به امضا رسد؛ در حالی‌ که به آسانی می‌توان یک دوربرگردان را برای برگزیت تصور کرد. نخست‌وزیر باید یک هیات داشته باشد به‌ویژه زمانی‌که فرآیند برگزیت تا به این حد نزدیک است. توسل به نیروهای قدیمی و کهنه‌کار، سیاستی فرسایشی خواهد بود. بخش بهداشت ملی بی‌پول مانده است. معضل کمبود مسکن در حال وخیم‌تر شدن است. اسکاتلند و شمال ایرلند پرسش‌های عجیبی را در زمینه قانون اساسی مطرح کرده‌اند و به‌دلیل آنکه هر طرحی باید از سوی نخست‌وزیر مورد بررسی قرار گیرد، تصمیمات متحول‌کننده‌ای که باید برای حل این مشکلات اتخاذ شود، مشاهده نمی‌شوند. ترزا می ‌برای آنکه کنترل بریتانیا را به‌دست گیرد، ابتدا باید بیاموزد که خود را کنترل کند. بنا به همه این دلایل ترزا می‌ باید تصمیم بگیرد که وعده‌های بزرگ دولت او چه میزان باید باشند. لزوم دشمنی با هر سیاستی، پنهانی بودن توافقات برگزیت و سکوت در برابر طرح‌های بزرگ‌تر دولت همه به یک مشکل مربوط هستند و آن اینکه ترزا می ‌به‌درستی نمی‌داند چه می‌خواهد.

ظاهرا با این سخنرانی، ترزا می‌ همه انتظارات نویسنده اکونومیست را برآورده کرده است.