به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، سیدکاظم دوستحسینی، عضو سابق هیات نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، در رابطه با ثابتبودن تعرفهها طی چهارسال آینده میگوید: «اگر قرار است تعرفهها تا چهارسال آینده تغییری نداشته باشند، اقتصاد ما باید طی این چهارسال دارای ثبات باشد. بهطور مثال در صورتی که ما تورم شدید داشته باشیم و محدودیتهای انحصاری در فعالیتهای تولیدی و تجاری ایجاد کنیم، خواهناخواه دولت مجبور میشود تعرفهها را تغییر دهد.»
با توجه به اینکه وزیر جدید صنعت، معدن و تجارت وعده داده است تعرفهها تا چهارسال دیگر تغییر نخواهد کرد، بهنظر شما این موضوع تا چه اندازه میتواند برای اقتصاد و بخش تجاری موثر باشد؟
یکی از اعتراضاتی که همیشه بازرگانان ما در بخش تولید و تجارت داشتند، مربوط به قوانینی بوده است که مدام در حال تغییر هستند. بنابراین بهلحاظ اینکه ثبات در تعرفهها و بخشنامهها ایجاد میشود و فعالان تجاری و اقتصادی ما میتوانند برای محاسبات در قیمتهای خرید و فروش و معاملات خود برنامهریزی بلندمدت یا میانمدت داشته باشند، اقدامی مثبت تلقی میشود، ولی اینکه یک مجموعه یا وزارتخانه که متولی انجام این کار است، از اکنون قول چهارساله برای عدم تغییر تعرفهها را بدهد، چندان درست نیست، چون این موضوع بستگی به شرایط اقتصادی ما دارد. اگر قرار است تعرفهها تا چهارسال آینده تغییری نداشته باشند، اقتصاد ما باید طی این چهارسال دارای ثبات باشد. بهطور مثال، در صورتی که ما تورم شدید داشته باشیم و محدودیتهای انحصاری در فعالیتهای تولیدی و تجاری ایجاد کنیم، خواهناخواه دولت مجبور میشود تعرفهها را تغییر دهد، اما اکنون با توجه به ثبات نسبی که ایجاد شده، میتوان در مجموع انجام این کار را مثبت دانست.
اهمیت آزادی اقتصادی و خصوصیسازی چیست؟
آزادی اقتصادی اهمیت بسیاری دارد، چرا که شواهد نشان میدهد اقتصادهایی که باز بوده و تحت حاکمیت دولت نبودهاند موفقتر عمل کردهاند. این تجربه در تمام کشورهای توسعهیافته وجود دارد. اینکه بسیاری از کشورها بر اساس اقتصاد باز و آزاد عمل نمیکنند، فقط به مسائل ایدئولوژیک مربوط نمیشود، بلکه مولفهها و متغیرهای اقتصادی نیز وجود دارد که بر این تصمیمها تاثیرگذار هستند. این مولفهها تعیین میکنند ما تابع اقتصاد باز و آزاد باشیم یا تابع اقتصاد کنترلشده دولتی و نیمهدولتی. مسالهای که در اقتصاد باز و آزاد اتفاق میافتد، مربوط به کشورهایی است که چه در بخش عرضه و چه در بخش تقاضای آنها انحصار وجود ندارد. زمانی که انحصار وجود نداشته باشد، امکان اینکه ما بر اساس تئوری اقتصاد باز عمل کنیم، وجود دارد، اما در برخی کشورها محدودیتهایی وجود دارد و ناچار نمیتوانند بر اساس اقتصاد باز عمل کنند. اگر ما بخواهیم بر اساس اقتصاد آزاد مجموع کنترلها را برداریم، قیمتگذاری انجام ندهیم و نظارتی بر فعالیتهای تجاری بهلحاظ قیمتها و معاملات صورت ندهیم، ممکن است با بحران روبهرو شویم، چون مولفههای اقتصادی لازم وجود ندارد. حتی ممکن است ما با مشکل تبانی نیز مواجه شویم؛ یعنی اگر مشکل انحصار در عرضه و تقاضا هم وجود نداشته باشد، تبانی ممکن است به اقتصاد کشور لطمه وارد کند. به همین دلیل تا زمانی که فرهنگ اقتصادی در کشور ما وجود نداشته باشد و متغیرهای اقتصادی که باعث ایجاد انحصار میشوند، در جامعه کنترل نشوند، این امکان وجود نخواهد داشت که ما تابع اقتصاد باز باشیم. درمجموع میتوان گفت اقتصاد باز قطعا اثرات مثبتی بر جامعه و توسعه اقتصادی دارد، ولی اگر نتوانیم آن را اجرا کنیم و تنها مقرراتزدایی صورت گیرد و کنترلها برداشته شود، ممکن است نتایج منفی آن از نتایج مثبتش بیشتر باشد.
بهنظر شما برای بهترشدن رتبه ایران از نظر آزادی اقتصادی چه راهکارهایی وجود دارد؟
میتوان گفت سیاستهایی که تاکنون اتخاذ شده، مثبت بوده و سیاستهای اشتباهی نبودهاند. یکی از این سیاستها قانون توسعه مناطق آزاد تجاری بوده که بسیار اثرگذار بوده است. همچنین برداشتن برخی تعرفهها مانند معافیتهای مالیاتی برای صادرات در این زمینه کمککننده بوده است، ولی مشکل اصلی ما فرهنگ اقتصادی است؛ یعنی باید حسننیتی که در کل فعالیتهای خود داریم، بین فعالان اقتصادی ما بیشتر شود تا اثر سیاستهایی که تاکنون بهصورت قوانین و مقررات تصویب شده، بهتر نمود پیدا کند. البته ارتباط عادی تجاری بینالمللی نیز برای بهترشدن رتبه آزادی اقتصادی کمککننده است. ما اکنون در این حوزه دچار ضعف هستیم؛ یعنی ما فعالیت تجاری عادی با بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی نداریم. این موارد نیز لطمه وارد میکند و ریشه در مسائل سیاسی دارد. اگر این مسائل رفع شود، قطعا رتبه آزادی اقتصادی ما بهتر خواهد شد. همچنین اگر مشکل اقتصاد داخلی ما که همان نبود فرهنگ اقتصادی است، رفع شود، عمده مشکلات ما حل خواهد شد و رتبه اقتصادی ما نیز ارتقا پیدا میکند.