۰ نفر

در گفت و گو با نرسی قربان مطرح شد :

منفعت‌طلبی روس‌ها در اوپک

۳ خرداد ۱۳۹۶، ۶:۰۸
کد خبر: 195262
منفعت‌طلبی روس‌ها در اوپک

تنها فدراسیونی است که وقتی بوی منفعت نفتی بیاید، گردنش را به سمت اوپک کج می‌کند: «فدراسیون روسیه»؛ با این اوصاف باز هم رضایت به عضو‌شدن نمی‌دهد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ،  نرسی قربان دراین‌باره می‌گوید: «روسیه به‌هرحال سعی می‌کند از اختلافات و مسائلی که در حوزه نفت وجود دارد، بیشترین بهره را ببرد. البته این سؤال را باید از خود روس‌ها پرسید که چرا به اوپک نمی‌پیوندند؛ ولی در کل روس‌ها هیچ‌وقت علاقه‌ای به این کار نداشته‌اند». نرسی قربان معتقد است تضرر اقتصادی روسیه، این کشور را به سمت اوپک کشانده: «زمانی که قیمت نفت بسیار بالا بود، این نیاز وجود نداشت؛ اما اکنون که قیمت نفت کاهش یافته و روسیه هم با مشکلات و مسائل اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند، میزان قیمت نفت اهمیت بیشتری برای روسیه پیدا کرده است». با این احوالات، ضررهای ناشی از کاهش قیمت نفت فقط دامن‌گیر روسیه و عربستان نشد و ایران را هم دچار کرد. البته اگر نحوه سهمیه‌بندی در اوپک تغییر نمی‌کرد، شاید اوضاع طوری دیگر پیش می‌رفت.

این تغییرات در سهمیه‌بندی اوپک نیز با موافقت نماینده ایران در اوپک، آن هم در زمان «دکتر محمود احمدی‌نژاد» رخ داد. نرسی قربان می‌گوید: «مشکل از برداشتن سهمیه‌بندی‌های اوپک آغاز شد. وقتی ایران این تصمیم را پذیرفت، مشکلات ما آغاز شد. ما می‌توانستیم این مسئله را نپذیریم؛ ولی متأسفانه پذیرفتیم». وقتی از دلایل این تصمیم سؤال می‌شود، قربان با تأسف می‌گوید: «نمی‌دانم. دلایل آن را نمی‌دانم و نمی‌خواهم در‌این‌باره هم حدسی بر زبان بیاورم. به هر دلیلی که بود، به نفع ما تمام نشد». اکنون نشست اعضای اوپک را در وین پیشِ‌رو داریم. نتایج این نشست چه خواهد بود؟ آیا توافق عربستان و روسیه بر نتایج این نشست تأثیر خواهد داشت؟ آیا ایران به سمت حق‌خواهی جدید می‌رود؟ آیا باید منتظر افزایش قیمت نفت باشیم؟ دراین‌صورت نفت حوزه شیل ایالات متحده آمریکا چه عکس‌العملی از خود نشان می‌دهد؟ پاسخ این سؤالات و پیش‌بینی آینده قیمت نفت را در گفت‌وگو با «نرسی قربان» بخوانید.

  چندی پیش عربستان و روسیه با هم توافق کردند که میزان تولید نفت را در همین حد فعلی فریز کنند. با توجه به این توافق عربستان و روسیه، آیا نشست پیش‌روی اوپک می‌تواند مهم تلقی شود یا خیر؛ چراکه توافق عربستان و روسیه را می‌توان سرمشقی برای نشست اخیر اوپک محسوب کرد. با این توصیف، دیگر نباید منتظر اتفاق و تصمیم جدی در نشست آتی اوپک باشیم. نظر شما چیست؟

عربستان و روسیه ازجمله کشورهایی بودند که به سمت کاهش تولید نفت حرکت کردند. البته برای نهایی‌شدن چنین تصمیماتی، اجماع اوپک حتما لازم است. همه اعضای اوپک باید با تصمیم اخذ‌شده موافقت کنند؛ بنابراین به‌هرصورت نشست پیش‌روی اوپک، مهم تلقی می‌شود. به نظر می‌رسد توافق میان عربستان و روسیه، در نهایت مورد توافق اعضای اوپک نیز قرار خواهد گرفت و در جلسه آتی اوپک دراین‌باره اجماع به وجود می‌آید. فکر نمی‌کنم مشکل خاصی در این رابطه به وجود‌ آید؛ به‌هرحال نشست اوپک نشستی است که باید تشکیل شود و عموما به یک نتیجه مشترک برسند.

  این تصمیم روسیه و عربستان به نظر شما می‌تواند در بازار نفت تأثیرگذار باشد یا خیر؟

بله؛ درحال‌حاضر نیز این تصمیم بر بازار نفت تأثیر گذاشته است. حتی صحبت از ادامه چنین روندی، بر بازار نفت تأثیر داشت و منجر شد قیمت نفت برنت که زیر ٥٠ دلار بود، به ٥٤ دلار برسد. به همین خاطر باید گفت این تصمیم اخیر بدون شک تأثیرگذار بوده. اگر اجماع اوپک هم به این تصمیم بپیوندد، احتمالا همین روند جاری ادامه پیدا کند. البته نباید انتظار داشت که قیمت نفت به‌شدت صعودی شود؛ ولی احتمال دارد دیگر شاهد کاهش قیمت نفت نباشیم.

  چند مدت است شاهد همکاری‌های مستقیم روسیه با اوپک هستیم؟ این همکاری‌های روسیه را می‌توان در قالب «کسب منفعت» تأویل کرد. سؤال اینجاست مادامی‌که روسیه برای منافع خود، تا این حد به اوپک نزدیک شده، چرا در پیوستن به اوپک حرکتی از خود نشان نمی‌دهد؟

روسیه هیچ‌وقت خواهان این نبوده که به اوپک بپیوندد. علت اینکه عربستان و روسیه در مواردی ذیل حوزه نفت با یکدیگر مراودات و گفتمان‌هایی داشته‌اند، این است که عربستان بزرگ‌ترین صادر‌کننده نفت اوپک و همچنین روسیه بزرگ‌ترین صادر‌کننده نفت در حوزه خارج از اوپک است. بنابراین تعامل این دو کشور می‌تواند حائز اهمیت باشد. به‌هرحال روسیه سعی می‌کند از اختلافات و مسائلی که در حوزه نفت وجود دارد، بیشترین بهره را ببرد. البته این سؤال را باید از خود روس‌ها پرسید که چرا به اوپک نمی‌پیوندند؛ ولی در کل به نظر می‌رسد روس‌ها هیچ‌ وقت علاقه‌ای به این کار نداشته‌اند.

  از اختلافاتی سخن به میان آوردید که روس‌ها با تمسک به این اختلافات، در پی منافع خود هستند. بیشتر توضیح می‌دهید.

در گذشته اعضای اوپک خودشان تصمیم می‌گرفتند که با اعمال سیاست‌هایی قیمت نفت را تغییر دهند. به‌عنوان مثال، با کاهش تولید نفت، منجر به بالارفتن قیمت نفت شده‌اند. روسیه نیز از این بابت منافعی کسب کرده. درحال‌حاضر اوضاع به‌گونه‌ای است که بزرگ‌ترین تولید‌کننده نفت که عضو اوپک هم نیست، اگر بخواهد به همان روش قبلی خود ادامه دهد، ممکن است نتواند منافع نفتی خود را کسب کند. روسیه فهمیده بدون همکاری با اوپک، گذراندن مسیر پیشین امکان‌پذیر نیست. روسیه این مسئله را درک کرده؛ اما عضوشدن در اوپک مسئله‌ای دیگر است که روسیه در‌این‌باره روی خوش از خود نشان نداده است.

  یعنی به نظر شما اوضاع روسیه به‌گونه‌ای است که نیازمند تصمیمات و هم‌فکری با اوپک شده؟

زمانی که قیمت نفت بسیار بالا بود، این نیاز وجود نداشت، اما اکنون که قیمت نفت کاهش یافته و روسیه هم با مشکلات و مسائل اقتصادی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند، میزان قیمت نفت اهمیت بیشتری برای روسیه پیدا کرده است.

  آیا می‌توان گفت که تحریم‌ها و فشار غرب بود که روسیه را برای تعیین قیمت نفت مجبور به همکاری با اوپک کرد؟

بله، تحریم‌ها منجر به این شد که وضعیت اقتصادی روسیه نابسامان شود؛ در نتیجه نیاز به ارز خارجی برای روسیه از اهمیت زیادی برخوردار شد. به هر صورت این همکاری برای روسیه مثبت تلقی می‌شود و این کار را هم دنبال می‌کند.

  تاریخ سیاسی روسیه را وقتی نگاه می‌کنیم، در بسیاری از موارد روس‌ها بر عهد و پیمان خود پایبند نبوده‌اند. به نظر شما در چه شرایطی ممکن است روسیه خلف وعده کند و از توافقات خود با اوپک و عربستان سر باز زند؟

خلف‌ وعده ممکن است به این صورت نمایان شود که در آمار و ارقام از خود شفافیتی نشان ندهد. البته به نظر نمی‌رسد که دراین‌مورد به‌ویژه خلف وعده عمده‌ای صورت بگیرد؛ برای اینکه چنین مسئله‌ای چندان بزرگ نیست؛ درثانی به‌نفع روسیه است که قیمت نفت تثبیت شود. اصولا هرگونه خلف وعده‌ای روی قیمت نفت تأثیر می‌گذارد و در نهایت اگر خلف وعده‌ای هم صورت بگیرد، ضرر این خلاف‌گویی، عاید خودشان هم خواهد شد. به‌همین‌جهت معتقدم که خلف وعده‌ای که منجر به به‌خطر‌افتادن آبرویشان شود رخ نخواهد داد. فکر نکنم دراین‌باره تخلف عمده‌ای صورت بگیرد.

   شاید زمانی برسد که منفعت اقتصادی روسیه در این خلف وعده باشد. با توجه به اخلاق سیاسی روس‌ها، آیا باز هم خلف وعده رخ نخواهد داد؟

این مسئله (توافق بر سر کاهش تولید) یک مسئله موقتی است. این کشورها سعی دارند که ذخایر اضافی نفت را از بازار خارج کنند تا زمانی‌که تقاضا برای فراورده‌های نفتی در بازار قدرت بگیرد. در نتیجه از ذخایر نفتی که در بازار وجود دارد، آرام‌آرام کاسته می‌شود. این همکاری موقت است تا بازار به یک بالانس برسد و درنهایت مانع از کاهش بیشتر قیمت نفت شوند. بنابراین چنین توافقی در نهایت منجر به خلف وعده نخواهد شد.

  درباره کشورهای عربی چه فکر می‌کنید؟ با توجه به اینکه تنش سیاسی عمیقی میان این کشورها با ایران وجود دارد.

درحال‌حاضر بین عربستان و ایران تنش سیاسی بزرگی وجود دارد. چندروز پیش هم شاهد بودیم که اجماعی ٥٠ نفره از کشورهای مسلمان را تشکیل دادند و علیه ایران صحبت کردند. البته لزوما همه کسانی که در آن جلسه شرکت داشتند موافق آن سخن‌ها نبودند و نیستند. بسیاری از آن کشورها با ایران در حال تعامل هستند، ولی بالاخره در همین حد که مجمعی تشکیل شده و دو نفر (آمریکا و عربستان) به ایران اتهاماتی را وارد می‌کنند این مسئله فی‌نفسه مهم است و به نظر من مسئله اصلی شاید همین باشد؛ نه‌اینکه قیمت نفت تا چه میزان بالاوپایین می‌شود. مسئله اصلی این است که باید در مقابل توطئه‌هایی که در حال شکل‌گیری است یک عکس‌العمل بسیار خردمندانه داشته باشیم.

  منظورتان از عکس‌العمل خردمندانه چیست؟ ایران باید چه‌کار کند؟

اینکه «ایران باید چه‌کار کند» را باید از وزارت خارجه و زعمای قوم پرسید؛ بزرگان کشور باید تصمیم بگیرند، ولی به‌هرحال شاید عکس‌العمل‌های تند درست نباشد. عکس‌العمل درست شاید این‌گونه باشد که تعدادی از این کشورها را از این رخداد جدا کنیم. حتی اروپایی‌ها هم این سخنان آقای ترامپ را قبول ندارند. ما باید سعی کنیم که با سیاست بتوانیم این کارهای ضدایرانی را جبران کنیم.

  البته ما در این مورد خاص با مشکلاتی مواجه هستیم؛ چراکه برای پیشرفت در حوزه نفت و انرژی گویا، هم در داخل باید کسانی را متقاعد کنیم و هم در خارج. پتانسیل این امر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ایران با جمعیت ٨٠‌ میلیونی و ذخایر بسیار زیاد، کشوری است که نسبت به مخالفان، به ملت خود متکی است و همچنین از سابقه تاریخی و فرهنگی ویژه‌ای برخوردار است. باید پرسید که به چه نحوی می‌توان چنین کاری را انجام داد تا از عهده این مشکل برآییم. بیشتر آنهایی که در عربستان حضور داشتند با ایران تعامل دارند. راه‌های فراوانی می‌تواند وجود داشته باشد تا این موضوع حل‌وفصل شود. به‌هرحال این مسائل و مشکلات به حوزه انرژی ارتباطی ندارد و به حوزه سیاست بازمی‌گردد... .

  ... همین مسائل سیاسی در حوزه انرژی هم تأثیرگذارند.

بله، درنهایت این مسائل در حوزه انرژی اثرگذاری خاصی دارند. عربستان احتمالا نمی‌خواهد این مسئله باعث کاهش قیمت نفت شود. به نظر من عربستان تمایلی به این امر ندارد؛ چراکه درحالی‌که‌ میلیاردها دلار را به آمریکایی‌ها برای خرید اسلحه پرداخت می‌کند، درعین‌حال سعی دارد اقتصادش را نیز به‌سوی اقتصاد بدون نفت سوق دهد که نیاز به سرمایه‌گذاری‌های کلان دارد. در همین اوضاع عربستان سعی دارد مقداری از سهام آرامکو را بفروشد. حال اگر قیمت نفت سقوط کند یا نوسانات تندی داشته باشد، احتمال اینکه خریدار مناسبی برای شرکت آرامکو پیدا شود، بسیار کم می‌شود. درهمین‌راستا تعامل عربستانی‌ها با روس‌ها، برای اینکه قیمت نفت با کاهش مواجه نشود نیز ادامه دارد. به‌هرحال به نظر، شاهد دو مسئله جدای از هم هستیم که یکی به سیاست بازمی‌گردد و دیگری به حوزه انرژی و نفت.

  از صحبت‌های شما می‌توان این نتیجه را گرفت که عربستان و روسیه به‌شدت نیاز به این دارند که قیمت نفت کاهش پیدا نکند. اما طرف دیگر ماجرا ایران است. سؤال اینجاست که با توجه به نشست پیش‌روی اوپک، درحال‌حاضر اقتصاد ایران را تا چه میزان وابسته به قیمت نفت و درنهایت تصمیم اوپک می‌بینید؟

ایران به‌خاطر تحریم‌ها، یک ریاضت اقتصادی را طی کرده است؛ درست مانند کسی که روزه بوده و کمتر غذا خورده. درحال‌حاضر نیز اگر قیمت نفت کاهش یابد، مطمئنا در برنامه توسعه‌ای ایران تأثیرگذار خواهد بود. کاهش قیمت نفت با وجود اینکه مسائل اقتصادی را در ایران سخت خواهد کرد، اما با این اوصاف ضرری که از این راه به روسیه و عربستان می‌‌رسد، بیشتر از ضرری است که به ایران می‌رسد. به‌هرحال همه کشورها در یک کشتی هستند.

  تفاهم عربستان و روسیه آیا راه را برای ایران در نشست پیش‌ِروی اوپک آسان‌تر نکرد؟

این تصمیم عربستان و روسیه صرفا یک تمدید است. قبلا اصل مذاکرات، درباره کاهش سطح تولید نفت صورت گرفته بود. البته موضوعی که در این میان هست و کمتر به آن اشاره شده این است که قبلا سهمیه‌بندی‌های تولید نفت اوپک مقدار مشخصی بود و هر کشوری یک سهمیه‌بندی داشت. این سهمیه‌بندی را در گذشته و در اوپک عوض کردند و سهمیه کشورها به تولید کل اوپک تغییر یافت. درحال‌حاضر دیگر سهمیه‌بندی برای اعضا وجود ندارد.

حدودا شش سال پیش، ایران در یکی از جلسات اوپک قبول کرد که این سهمیه‌بندی‌ها برداشته شود. این یکی از اشتباهاتی بود که اتفاق افتاد؛ چراکه به ضرر ایران شد؛ درحال‌حاضر سهم کل اوپک مدنظر است و نه سهمیه کشورها. اکنون نیز بازگشت به آن دوران امکان‌پذیر نیست؛ چراکه به‌عنوان مثال کشوری مثل عربستان دیگر این مسئله را نمی‌پذیرد. این مسئله منجر به این شد زمانی که تولید ایران کاهش یافت، سایر کشورهای عضو اوپک تولیدشان را افزایش دادند و در ادامه وقتی از «فریزشدن» نفت سخن به میان آمد، برای مشخص‌کردن سهم هر کشور، آخرین میزان تولید در ماه ژانویه (برابر با دوران تحریم که ایران با حداقل تولید مواجه بود) را مطرح کردند که ایران این مسئله را نپذیرفت و آقای زنگنه اجازه این امر را نداد و معیار برای میزان ثابت‌نگاه‌داشتن تولید را به «دوران قبل از تحریم» بازگرداند. رقبای دیگر قصد داشتند ایران را در حد «ایران تحریم» نگه دارند.

  یعنی حدود یک میلیون بشکه نفت؟

بله، در آن زمان حدود یک میلیون بشکه نفت صادر می‌شد که اصلا پذیرفتنی نبود. آقای زنگنه موفق شد سطح میزان تولید را به زمان قبل از تحریم‌ها بازگرداند. مشکل از برداشتن سهمیه‌بندی‌های اوپک آغاز شد. وقتی ایران این تصمیم را پذیرفت، مشکلات ما آغاز شد. ما می‌توانستیم این مسئله را نپذیریم. ولی متأسفانه پذیرفتیم.

  یعنی ایران می‌توانست قبول نکند، ولی قبول کرد؟

بله، ایران اگر قبول نمی‌کرد، با توجه به اینکه برای تصویب طرحی در اوپک باید اجماع صورت بگیرد، این مسئله تصویب نمی‌شد.

  با کدام دلایل و نگاه به کدام منافع این تصمیم اخذ شد؟

نمی‌دانم. دلایل آنها را نمی‌دانم و نمی‌خواهم در این مورد هم حدسی بر زبان بیاورم. به هر دلیلی که بود به‌نفع ما تمام نشد.

  به اوپک و آینده بازار نفتی بازگردیم. فرض کنیم که اوپک تصمیم عربستان و روسیه را نیز بپذیرد. این مسئله تا چه میزان می‌تواند بر قیمت نفت تأثیر‌گذار باشد؟

قیمت نفت فقط به تصمیمات اوپک و روسیه بازنمی‌گردد. قیمت به عرضه و تقاضا در بازار بازمی‌گردد. این عرضه تا حدودی از سوی اوپک و روسیه مهار شده است. مهم این است که سمت تقاضا با رشد روبه‌رو خواهد بود یا خیر. رشد تقاضا، می‌تواند عرضه مازادی را که در بازار است، از بین ببرد و بازار به بالانس برسد. در نتیجه لزومی نخواهد داشت که این توافق برای ٩ ماه متوالی دیگر تمدید شود. اما اگر تقاضا برای نفت و فراورده‌های نفتی کمتر باشد، در آن‌ صورت ممکن است باز هم به سمت تمدید توافقات بروند.

البته در این میان اتفاقات دیگری هم می‌تواند تأثیر‌گذار باشد. در گذشته به‌عنوان مثال ناگهان تولید نفت لیبی کاهش یافت که این مسئله بر روند صعودی قیمت نفت تأثیر داشت؛ یا اینکه کشورها به خاطر مسائل فنی یا سیاسی، ناگهان تولید نفتشان کاهش می‌یابد. اینها موارد پیش‌بینی‌ناپذیری است که می‌تواند قیمت نفت را افزایش دهد.

  اگر اتفاق خاصی در عرصه بین‌المللی رخ ندهد و در میزان تقاضا نیز تغییری حاصل نشود، آن‌گاه باز هم توافق عربستان و روسیه و تصمیم نهایی اوپک برای افزایش قیمت، می‌تواند به صورت چشمگیری مؤثر باشد یا خیر؟

به صورت چشمگیر خیر. می‌توان گفت بین ٤٥ تا ٥٥ دلار قیمت نفت نوسان می‌کند. اگر اوضاع را مقداری مثبت نگاه کنیم، ممکن است تا ٦٠ دلار شاهد صعود قیمت باشیم. قیمت صددلاری را دیگر نخواهیم دید. مگر اینکه اتفاقات عجیبی بیفتد. مثلا حدود پنج میلیون بشکه نفت در روز از بازار خارج شود؛ آن‌گاه باید منتظر صعود قیمت نفت باشیم.

  تصمیمات اخیر عربستان و روسیه و در نهایت نشست پیشِ‌روی اوپک بسیار مدنظر قرار گرفته است. واکنش شیل آمریکا به این موضوع چگونه است؟

ببینید؛ نفت شیل آمریکا به هیچ‌یک از این سخنان و عملکردها واکنشی نشان نخواهد داد. در آنجا قواعد تجارت حکمفرماست؛ یعنی اینکه باید ارزیابی کنند که آیا توانسته‌اند هزینه‌های تولید نفت را آن‌قدر کاهش دهند تا با نفت ٤٠دلاری بتوانند مسیرشان را ادامه دهند یا خیر. بنابراین نفت حوزه شیل ارتباطی با توافق عربستان و روسیه و اقدامات اوپک ندارد.

  بحث اینجاست حدود ٩ ماه پیش که اوپک و روسیه درباره سطح تولید نفت به توافقاتی رسیدند، شاهد افزایش تولید نفت شیل شدیم. دکل‌های حفاری نیز بیشتر شده. اینجا گویا نوعی شیطنت در جریان است که مانع از افزایش قیمت نفت شوند.

مطلبی که در ایران کمتر به آن توجه می‌شود، این است که دولت آمریکا هیچ نوع دخالتی در نفت و گاز کشورش ندارد. دولت آمریکا صرفا با وضع قوانین و مالیات می‌تواند این شرکت‌های نفتی را تعدیل کند؛ ولی رسما در این کار حضور ندارد؛ مثل دولت ایران و روسیه در نفت و گاز دخالت مستقیم ندارد. در ایران تولید نفت دست دولت است. اما در آمریکا چنین نیست.

  به‌هرحال این شرکت‌ها به سمت همان منافع ملی مدنظر دولت آمریکا حرکت می‌کنند.

وقتی این شرکت‌ها ببینند که هزینه‌های تولید نفتشان کاهش یافته، حتی در قیمت ٥٠دلاری هم مشغول فعالیت می‌شوند. اگر حس کنند در آینده نفت در حد ٤٠ دلار می‌شود، از تولید نفت کنار می‌کشند. بسیاری از این شرکت‌ها مجبور شده‌اند اعلام ورشکستگی کرده و تولید نفت را رها کنند. بخش دیگر مسئله همین ورشکستگی‌هاست. همیشه نفت شیل توأم با سود نیست. این مسئله را تجاری می‌دانم و با پارامترهای تجاری هم حل می‌شود. آمریکایی‌ها به‌هرحال سعی می‌کنند تا حد امکان در حوزه شیل دست به استخراج نفت بزنند.

 آیا امکان نوعی تقابل میان اوپک و روسیه با شیل هست یا خیر؟

کار آمریکایی‌ها در حوزه نفت ارتباطی با روسیه و اوپک ندارد... .

  ... ببینید آقای دکتر وقتی اوپک و روسیه تصمیم می‌گیرند تولید نفت را افزایش ندهند و حتی کاهش دهند، این مسئله به نوبه خود بر قیمت نفت تأثیر می‌گذارد. وقتی هم قیمت افزایش یابد، مطمئنا در حوزه شیل تلاش برای تولید نفت می‌تواند افزایش یابد. کمااینکه این مسئله اکنون در حوزه شیل رخ داده.

این مسئله به قیمت نفت و هزینه‌های تولید نفت در حوزه شیل باز می‌گردد. اگر هزینه‌های تولید شیل به ٣٠ دلار برسد، تمام حوزه شیل به تولید نفت گرایش پیدا می‌کند. حالا اوپکی‌ها هر کاری می‌خواهند انجام دهند.

  این پتانسیل را می‌بینید که بین حوزه شیل و اوپک گفتمانی حاصل شود؟

به‌هیچ‌وجه. وقتی از حوزه شیل حرف می‌زنیم، از صد شرکت خصوصی در آمریکا صحبت به میان می‌آوریم. این شرکت‌ها در کار یکدیگر دخالت ندارند و با یکدیگر اجماع ندارند و حتی رقیب یکدیگر هستند.

خیر؛ بنده چنین پتانسیلی را نمی‌بینیم.

  چشم‌انداز بازار نفت را چگونه می‌بینید؟

این مسئله به اقتصاد جهانی بستگی دارد. اگر در اقتصاد جهانی شاهد رشد باشیم، در نتیجه رشد بیشتری برای تولید فراورده‌های نفتی رخ خواهد داد؛ این موضوع به نوبه خود به کاهش نفت در بازار کمک می‌کند؛ درنهایت در این فرایند به بازارها اشاره‌ای می‌شود که نفت در حال بالانس‌شدن است و قیمت نفت این‌گونه صعودی می‌شود. اگر این تقاضا وجود نداشته باشد، شاهد چراغ سبز نشان‌دادن به بازار نخواهیم بود و بازار به همان صورت سابق خواهد بود.

  مسئله دیگر به قراردادهای موسوم به IPC بازمی‌گردد. تاکنون ایران موفق نشده یک قرارداد خارجی برای جذب سرمایه در بخش نفت امضا کند. با توجه به این اتفاق، وضعیت تولید نفت در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید.

اگر شرکت‌هایی را بتوانیم جذب کنیم که صاحب تکنولوژی هستند، تولید ایران می‌تواند بسیار بالاتر رود. اگر به‌هردلیلی نتوانیم تکنولوژی و سرمایه را جذب کنیم، احتمالا این تولید ما یا در همین حدود باقی خواهد ماند یا به خاطر مسائل کلی که حوزه‌های نفتی با آن مواجه هستند، حتی شاهد کاهش هم باشیم. ولی علت اینکه ما نتوانستیم به سمت این قراردادها برویم، سرکارآمدن آقای ترامپ است. شرکت‌های نفتی قصد ورود به ایران را داشتند اما نمی‌دانستند با تصمیمات روزانه ترامپ چه کار کنند. بعدها که این موضوع تا حدی سمت و سو گرفت، با انتخابات ریاست‌جمهوری ایران مواجه شدند. شرکت‌های نفتی منتظر نتیجه این انتخابات ماندند. این شرکت‌ها بیشتر اروپایی هستند و آمریکایی نیستند. اگر هم شرکت‌های آمریکایی باشند، از طریق شرکت‌های وابسته به خودشان در خارج از آمریکا ممکن است با ایران روابطی داشته باشند. شرکت‌های آمریکایی طبق قوانین آمریکا نمی‌توانند وارد همکاری با ایران شوند. شرکت‌های اروپایی نیز منتظر مسائل ریاست‌جمهوری ماندند. حال که مسائل حوزه ریاست‌جمهوری دو کشور آمریکا و ایران حل شده، می‌توان گفت در شش ماه آینده شاهد امضای چندین قرارداد بزرگ نفتی خواهیم بود. اگر این قراردادها امضا شوند، تولید نفت ایران از چهار میلیون بیشتر خواهد شد.

  اشاره به این موضوع داشتید که با امضای قراردادهای نفتی، تولید نفت کشور بیشتر خواهد شد. با این اوضاع تکلیفمان با سقف تعیین‌شده اوپک چه خواهد بود؟

اوپک در تولید نفت سقف تعیین کرده و این مسئله درست است، اما باید بدانیم که افزایش ظرفیت تولید نفت از طریق قراردادهای مذکور، در مدت کوتاهی اجرائی نخواهد شد. این مسئله ممکن است در سه تا چهار سال انجام شود و در چند سال ظرفیت تولید نفت ایران افزایش یابد. ایجاد «ظرفیت تولید» با «تولید» متفاوت است. به همین دلیل مغایرتی با سقف مشخص‌شده از سوی اوپک به وجود نمی‌آید. در همین راستا ظرفیت حدود چهارمیلیونی را برای ایران در اوپک در نظر گرفته‌اند. اگر در سه سال آینده روال به همین صورت باشد، بله مسئله تأثیر‌گذار است؛ اما در سه یا چهار سال آینده احتمال دارد که اقتصاد جهانی به نفت بیشتری احتیاج داشته باشد. در نتیجه این‌گونه نیست که اوضاع به همین روال باشد. این موضوع درباره همه کشورها صدق می‌کند و عموم کشورها با این موضوع مواجه هستند.

  بحث اساسی در سؤال اخیر این است که برخی کشورها (مثلا عربستان) سقف بالایی در تولید داشته‌اند و با توافق صورت‌گرفته، میزان تولید خود را تا حد بسیار ناچیزی کاهش داده‌اند. به‌عنوان نمونه عربستان که در روز حدودا هشت میلیون بشکه نفت تولید می‌کند، فقط در حد مثلا ٥٠٠‌ هزار بشکه از تولید خود را کاهش داد. یا روسیه که با کاهش حدودا ٢٠٠‌هزاربشکه‌ای از ١١‌ میلیون تولید روزانه دچار آسیب جدی نمی‌شود. اما ایران در روز کمتر از چهار میلیون بشکه نفت تولید می‌کند. سؤال من این است که آن میزان سرمایه کلانی که از طریق قراردادهای جدید نفتی قرار است وارد ایران شود، اگر اوپک سقف تولید مشخص کند (کمااینکه مشخص کرده) قراردادهای IPC که با هدف افزایش تولید نفت وارد کشور می‌شوند، چه معنا و ماهیتی پیدا می‌کنند؟

این قراردادها به این خاطر منعقد می‌شود که حوزه‌هایی که در آنها شاهد کم‌شدن تولید نفت هستیم، کاستی‌شان جبران شود. درواقع هرساله اگر پنج تا ١٠ درصد از تولید حوزه‌های قدیمی فرسوده‌ای که داریم کم می‌شود، حدودا ٣٠٠‌ هزار بشکه در روز کاهش تولید داریم که در سه سال این میزان کاستی برابر با یک میلیون بشکه نفت در روز می‌شود. این کاستی باید جبران شود. قراردادهای مذکور برای جبران این افت تولید است.

  اما از سوی مسئولان وزارت نفت ادعا این است که می‌خواهند در میادین نفتی مشترک با کشورهای همسایه، به‌عنوان مثال ٥٠٠‌ هزار بشکه نفت به میزان تولید کنونی افزوده شود. به عبارتی علاوه بر جبران کاستی‌ها، ظاهرا قرار است به سمت تولید جدید هم برویم. باز هم همان سؤال مطرح می‌شود که نسبت این اضافه‌تولید با سقف تولید را چگونه حل می‌کنیم؟

اوپک سقف را برای کل اوپک مشخص کرده و نه برای تک‌تک کشورها به صورت جداگانه.

 یعنی برای اعضای اوپک سقف تولید مشخص نشده؟

برای هر کشوری سقف مشخص نشده.

همان‌طور که گفتم تولیدات ما به دلیل فرسودگی حوزه‌های نفتی در حال کم‌شدن است. به‌گونه‌ای که در چهار سال آتی شاید به افزایش ظرفیت تولید‌ یک‌ میلیون بشکه نفت در روز نیاز داشته باشیم. این یک مسئله است. مسئله دوم این است که طبق آمارها، تقاضا برای نفت در آینده افزایش خواهد یافت. این را آمار می‌گوید. اگر این‌گونه بود که تقاضا ثابت بماند که هیچ‌گاه شرکت‌های نفتی در پی تولید نفت بیشتر نمی‌رفتند. فراموش نکنیم که کشورهای دیگر هم با کاهش تولید نفت مواجه هستند. اگر تولید نفت در دنیا ٩٥‌ میلیون بشکه در روز باشد، اگر حساب کنیم که به طور متوسط پنج درصد از این میزان تولید در سال کم شود، یعنی حدودا در سال پنج میلیون بشکه نفت از پتانسیل تولید نفت جهان کم می‌شود. برای جبران این کاستی مقداری سرمایه‌گذاری صورت می‌گیرد، از طرفی هم مقداری به تقاضا اضافه می‌شود؛ این دو مطلب در نهایت شرایط را برای ازدیاد تولید فراهم می‌کند.

  بنابراین تصمیمات اوپک را تهدیدی برای IPC نمی‌دانید.

خیر، اوپک برای این مسئله ایجاد نشده که مانع از تولید کشورها شود.

  البته اوپک با توجه به کاهش قیمت نفت وارد این فاز جدید شده و سیاست کاهش تولید را در پیش گرفته است.

تلاش درحال‌حاضر این است که بازار از بالانس خارج نشود.

  به‌عنوان یک کارشناس حوزه نفت و انرژی چه انتظاری از نشست پیشِ‌روی اوپک دارید؟ منفعت ایران در گنجاندن چه نوع گفتمان‌هایی است؟

نشست آینده اوپک بیشتر به سمت تمدید توافقات پیشین است. اگر ایران و کشورهای دیگر بتوانند سهمیه‌بندی‌های تولید را بازگردانند، شاید به نفع کشورهایی مثل ما باشد. البته کشورهایی مثل عربستان یقینا مخالفت خواهند کرد. در جلسه پیشِ‌روی اوپک ما نکات چالش‌برانگیزی نداریم. ایران هم قاعدتا مخالفتی با جریان نخواهد داشت؛ چراکه نتایج خوبی عایدش شد.