نهم نوامبر ٢٠١٦، خبری منتشر شد که بسیاری از آمریکاییها را در بهت فرو برد. دونالد ترامپ، برخلاف پیشبینیهای بیشتر سازمانهای معتبر نظرسنجی، توانست اکثریت آرا را از آن خود کند و به عنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور آمریکا انتخاب شد.
به نوشته شرق ، پیروزی جمهوریخواهان آمریکایی که با وعدههای جنگطلبانه ترامپ و حمله او به یکی از بزرگترین دستاوردهای دولت اوباما درخصوص ایران؛ یعنی برجام همراه بود، بسیاری از شرکتهای اروپایی و آمریکایی را با چالشهای تازهای روبهرو کرد.
غربیها که پس از تولد برجام، رؤیای ازسرگیری روابطی چندجانبه با ایران را در سر میپروراندند، یکباره خود را در میان گمانهزنیها برای لغو برجام از سوی دولتمردان آتی آمریکا گرفتار دیدند و همین موضوع کافی بود تا بذر تردید و ناامیدی را در دل آنها بکارد.
سنگاندازی ترامپ و متحدانش، بیش از همه بر شرکتهای چندملیتی فعال در صنایع نفت و گاز که فرصتی تازه برای حضور در عرصه تجارت طلای سیاه در ایران یافته بودند، گران آمد و موج جدیدی از اعتراضات غرب علیه سیاستهای احتمالی آمریکا در مواجهه با ایران را به راه انداخت.
اگرچه چهلوپنجمین دولت منتخب آمریکا از ٢٠ ژانویه (یکم بهمنماه) و همزمان با مراسم ادای سوگند و تحلیف رئیسجمهوری جدید رسما آغاز به کار میکند، اما دشواریهای زیادی در همگامسازی جهان غرب در لغو برجام ایران در پیش خواهد داشت؛ دشواریهایی که با تصمیم خلقالساعه اوپک در نشست ٢٩ نوامبر (٩ آذر) بسیار بیشتر از گذشته شده است.
توافق اوپک؛ آزمونی تاریخی برای اعضا
توافق وزرای ١٣ کشور عضو اوپک در وین، از دید بسیاری از کارشناسان بازار دستنیافتنی بود؛ چراکه بنیان اوپک بر مبنای رقابت و کسب بیشترین سهم از میزان تولید نفت در یک بازه زمانی مشخص استوار است. با وجود این، کاهش شدید بهای نفت برای اعضایی که عمده بودجه خود را بر مبنای قیمت نفت تدوین میکنند، آنها را مجبور کرد رقابت خود را با قدری کاهش، محدود به نگهداشت ظرفیت تولید کنند.
بهاینترتیب مقرر شد از ابتدای سال ٢٠١٧ میلادی، به میزان ١,٢ میلیون بشکه در روز از تولید نفت اوپک کاسته شود و میزان رسمی تولید اعضا به چیزی در حدود ٣٢.٥ میلیون بشکه در روز برسد.
اگرچه این توافق منوط به کاهش ٤٨٦هزاربشکهای تولید نفت عربستان است، اما پیامد این تصمیم بجا -که افزایش حدود هفتدلاری بهای نفت را در پی داشت- میتواند بسیاری از کاستیهای بودجهای این کشور را پوشش دهد؛ درآمد روزانه عربستان از این توافق حدود ٣٠ میلیون دلار افزایش خواهد داشت که این رقم معادل درآمد ٧٠٠ تا ٨٠٠ هزار بشکه نفت خام است؛ درحالیکه این کشور پهناور عربی، شاید کمتر از نصف این مقدار تعهد به کاهش تولید داده باشد.
راهبرد ایران، بازار نفت را نجات داد
با وجود اینکه همگرایی کشورهای عضو اوپک در نشست اخیر تا حدود زیادی ریشه در تأمین آتیه اقتصادی این کشورها دارد، اما در نگاهی موشکافانه میتوان بخشی از منشأ این توافق تاریخی را در سیاستهای جسورانه وزیر نفت ایران جستوجو کرد.
اصرار بیژن زنگنه بر کاهشندادن تولید نفت ایران و بازگشت به سقف تولید پیش از تحریم، اگرچه در ابتدای امر به کام بیشتر اوپکیها - و در صدر آنها عربستان- خوش نیامد، اما توانست آینده صنعت نفت کشورهای عضو سازمان اوپک را به شکل ملموسی بهبود بخشد.
سیاستهای ایران که همزمان با کاهش شدید بهای نفت از سوی بالاترین مقام وزارت نفت اتخاذ شده بود، این پیام را برای کشورهای عضو اوپک داشت که ایران تحت هیچ شرایطی از مواضع کاری خود کوتاه نمیآید.
چراکه اعضای اوپک در شرایط تحریم ایران که همزمان با افزایش بهای نفت در بازارهای جهانی بود، میزان تولید خود را به مقدار چشمگیری افزایش داده بودند؛ حال آنکه شرایط سیاسی و اقتصادی در آن زمان ایجاب میکرد تولید نفت ایران کاهش معناداری داشته باشد و کاهش مجدد تولید نفت ایران – در صورت توافق تمامی اعضا برای کاهش سقف تولید در نشستهای اخیر- ممکن نبود. با وجود این، وزیر نفت در برابر تمامی تخریبهای مخالفان مقاومت کرد تا علاوه بر روشنترشدن سپهر صنعت نفت ایران، چراغ اقتصاد دیگر کشورهای عضو اوپک نیز روشن شود.
در این میان نباید از این نکته غفلت کرد که رایزنیهای دکتر حسن روحانی؛ رئیسجمهوری ایران با ولادیمیر پوتین؛ رئیسجمهور روسیه نیز در این تصمیم تاریخساز اهمیت بالایی داشت.
همراهی روسیه و قول همکاری این همسایه شمالی در کاهش٣٠٠هزاربشکهای تولید روزانه نفت باعث ترغیب اعضای اوپک در کاهش تولید شد. براساس گزارشهای آماری BP، میانگین تولید روزانه نفت روسیه هماکنون چیزی حدود ١١,٢ میلیون بشکه است که این رقم کمی بیشتر از ١٠ درصد از میزان تولید جهانی است.
همراهی روسیه در این بازی نفتی منافع زیادی برای این کشور به همراه دارد. به گفته تحلیلگران شرکت سرمایهگذاری روسی VTB-capital، با بودجه مبتنی بر نفت روسیه با میانگین قیمت بشکهای ٤٠ دلار و جهش قیمت نفت به بشکهای ٥٥ دلار پس از توافق کاهش میزان تولید اوپک، میتوان یک تریلیون روبل (حدود ١٥ میلیارد دلار) به خزانه کرملین افزود.
بازی برد- برد ایران در اوپک
«ایران برخلاف دیگر اعضای اوپک میتواند در طول شش ماه، ٩٠ هزار بشکه به تولید نفت خود بیفزاید». این جمله وزیر نفت در شب پیش از توافق اوپک، آینده صنعت نفت و اقتصاد ایران را ترسیم کرد؛ برنامههای افزایش تولید نفت ایران با قوت بیشتر ادامه خواهد داشت و ازسویدیگر افزایش بهای نفت، کمک مؤثری در اقتصاد ایران در سال جدید خواهد بود.
افزایش سهدلاری بهای نفت برای ایران در شرایط فعلی، افزایش درآمد روزانه هشت تا ١٠میلیوندلاری خواهد داشت که درآمدی معادل فروش حدود ٢٠٠ هزار بشکه نفت در روز است و این دستاورد بزرگی برای صنعت نفت ایران به شمار میرود.
افزایش بهای نفت ترکیب بودجهبندی ایران را نیز با تغییرات جدی مواجه کرد؛ رئیسجمهوری، بودجه سال آینده را در حالی تقدیم مجلس کرد که مبنای قیمت هر بشکه نفت از ٤٠ دلار سال گذشته به ٥٠ دلار در هر بشکه افزایش پیدا کرده است که خود دستیابی به هدف رشد اقتصادی هشتدرصدی در پنج سال آینده را تسریع خواهد کرد. اما شاید بتوان مهمترین دستاورد ایران در نشست اوپک را در ناکامگذاردن سیاستهای احتمالی آمریکا در لغو برجام جستوجو کرد.
توافقی که آمریکا را ملزم به رعایت برجام میکند
میزان واردات نفت ایالات متحده چیزی در حدود هشت میلیون بشکه در روز است؛ این در حالی است که این کشور بیش از ١٣ میلیون بشکه در روز نیز تولید دارد که البته بخشی از آن به عنوان ذخایر استراتژیک ذخیره میشود. درحالحاضر اوپک چیزی در حدود ٣٦ میلیون بشکه نفت در روز تولید میکند که با احتساب سهم ١١میلیونبشکهای روسیه به رقمی در حدود ٤٧ میلیون بشکه در روز دست خواهیم یافت که بیش از نیمی از تولید نفت جهان را شامل میشود.
ازسویدیگر، میزان تولید نفت اوپک در خلال سالهای ٢٠١٥ تا ٢٠١٦ بیش از یک میلیون بشکه در روز افزایش داشته است که با احتساب توافق جدید، میزان تولید این سازمان به رقمی قبل از سال ٢٠١٥ خواهد رسید. دراینمیان پنج مقصد نخست صادرات نفت اوپک در دو سال اخیر شامل صادرات روزانه حدود چهار میلیون بشکه به چین، دو میلیون بشکه به هند، دو میلیون بشکه به آمریکا، دو میلیون بشکه به ژاپن و دو میلیون بشکه نیز به کرهجنوبی است که در مجموع چیزی حدود یکسوم تولید روزانه اوپک را به خود اختصاص داده است. همچنین روزانه حدود ١٥ میلیون بشکه نفت نیز روانه بازار آسیا میشود که حدود ٧٠ درصد از نیاز بازارهای آسیایی را تأمین میکند.
با یک حساب سرانگشتی میتوان نتیجه گرفت که حدود ١٢ میلیون بشکه (یکسوم تولید نفت اوپک) در بازارهای غربی به مصرف میرسد که رقم درخورتوجهی است.
از سوی دیگر بخش عمدهای از تولید نفت روسیه در بازارهای غربی به مصرف میرسد و این به معنای وابستگی کامل غرب به اوپک و متحد جدید خود روسیه- است. در چنین شرایطی که عطش کشورهای اروپایی در دستیابی به منابع ارزانقیمت سوختهای هیدروکربوری است، تصمیم اخیر اعضای اوپک و نقش مؤثر آن در بالابردن بهای نفت، غربیها را با چالشهای جدیدی مواجه کرده است.
توافق اوپک یک پیام دیگر نیز برای غرب به همراه دارد؛ بنبست مذاکرات اوپک بعد از هشت سال شکسته شده و احتمال توافقات دیگر نیز دور از واقع نخواهد بود. به قول زنگنه «اوپکیها در «چهارشنبه بزرگ» خود نشان دادند که میتوانند با هم کار کنند؛ حتی وقتی اختلافات سیاسی برخی اعضایشان در اوج است».
این در حالی است که نقش راهبری ایران و تأثیرگذاری فوق العاده آن در توافق اخیر، زنگ خطری برای آمریکا و متحدان غربی خود است که در صورت رعایتنشدن برجام، جنگ با سلاح نفت نیز دور از ذهن نخواهد بود.