اما از عوامل مهم موفقیت هر فعالیت اقتصادی برخوردار بودن از مزیتهای نسبی است و وجود مزیتهای نسبی که در ادامه گفته میشود، عامل اصلی موفقیت صنعت برق کشور بوده است:
1. وجود مواد اولیه موردنیاز: فلزهای پایه مانند فولاد، آلومینیوم، مس، روی و پلیمرها از مواد اولیه اصلی مورد نیاز صنعت برق هستند. نعمتهای خدادادی در این زمینه موقعیت ویژهیی از آن کشور ما کرده است که در زیر به برخی از آنها اشاره میکنم. مقام هشتم تولید سنگ آهن در جهان و نخست در خاورمیانه، مقام پانزدهم تولید جهانی فولاد و رتبه نخست در خاورمیانه، مقام نخست ذخایر روی در جهان، نهمین ذخایر مس جهان و بزرگترین در خاورمیانه، بزرگترین ذخایر گاز جهان جهت فرآوری فلزهای یادشده و تولید محصولهای پتروشیمی نیروی کار متخصص
2. نیروی کار متخصص: برخلاف تصور بسیاری از افراد، به دلیل مشکلات ساختاری و بهرهوری نامناسب، نیروی کار ساده در ایران ارزان نیست، اما در مورد نیروی کار متخصص موضوع بسیار متفاوت است و کیفیت و بهای نیروی کار متخصص موردنیاز صنعت برق در ایران در سطح بسیار مناسبی قرار دارد.
3. بازار بومی بزرگ: کشور ما با 75000 مگاوات ظرفیت نصب شده، مقام 14 در جهان و نخست در خاورمیانه را به خود اختصاص داده است. احداث، نگهداری و مدیریت نیروگاهها، پستها و سایر زیرساختهای تولید، انتقال و توزیع این مقدار برق بازار بومی بزرگی را در اختیار شرکتهای ایرانی قرار داده است. داشتن بازار بومی با مقیاس بزرگ از مولفههای اصلی رشد و توسعه هر صنعت است.
4- سیکل بلند فناوری: شرکتهای ایرانی به علت مشکلات مدیریتی و مالی همواره در تحقیق، توسعه و نوآوری با مشکلاتی روبه رو بودهاند و به همین دلیل نیز در رشتههایی که دستخوش تحولهای فناوری بالا و سیکل کوتاه عمر محصول هستند مانند لوازم الکترونیک شخصی، لوازم خانگی و حتی خودرو شاهد آن هستیم که شرکتهای ایرانی یا اساسا حضور معناداری ندارند یا محصول آنها از کیفیت و قیمت مناسبی برخوردار نیست و بدون حمایتهای تعرفهیی بالا، امکان رقابت با محصولهای مشابه خارجی را ندارند. صنعت برق از نظر فناوری به بلوغ رسیده است و لذا دچار تحولهای مداوم نیست. این مهم فرصت الزام را برای مهندسی معکوس و رسیدن به فناوری روز جهان برای شرکتهای ایرانی فراهم کرده است. مصداق این ادعا تولید توربینهای گازی، ترانسهای قدرت و کابلهای فشار قوی برای نخستینبار در خاورمیانه توسط ایران است و در بسیاری از رشتهها، صنعت برق ایران از نظر فناوری و مقیاس تولید در زمره 20 کشور نخست جهان است. شواهد دیگری نیز وجود مزیت نسبی در صنعت برق ایران و توانمندی شرکتهای شاغل در این حوزه را تایید میکنند. متوسط وزنی تعرفه گمرکی تجهیزات صنعت برق با 14 درصد، پایینترین سطح برای محصولات نهایی در کشور است. همچنین با وجود مشکلات گوناگون مانند تحریم، بحران بودجه وزارت نیرو و پرداخت نشدن مطالبههای پیمانکاران و تولیدکنندگان، اجرای پروژههای حوزههای تولید، انتقال و توزیع تاکنون ادامه یافته و دچار خاموشی و قطع برق که از چالشهای اجتماعی و اقتصادی بسیاری از کشورهای منطقه و حتی کشورهایی مانند هند است، نشدهایم. البته به علت مشکلات پیش آمده در سالهای پایانی دولت دهم و نبود هیچگونه سرمایهگذاری جدی در زیرساختهای صنعت برق، حاشیه ایمنی کشورمان در این حوزه به صفر رسیده و احتمال بروز خاموشی افزایش یافته است.
ضمن آنکه شاهد آن بودهایم که شرکتهای فعال در صنعت برق ورود جدی به بازارهای صادراتی داشتهاند و 99 درصد صادرات خدمات فنی و مهندسی و بخش قابل توجهی از صادرات کالای صنعتی کشور (صادرات کالاهای غیرنفتی در ایران بطور عمده متشکل از محصولهای پتروشیمی، میعانهای گازی، فلزهای پایه مانند مس و روی و کانیها مانند سنگ آهن و غیره است که همگی مواد خام است و ارزش افزوده و اشتغالزایی ناچیزی در اقتصاد ملی ایجاد میکنند) را به خود اختصاص داده است.
و اما در زمان حاضر، با توجه به آنکه وزارت نیرو به علت بدهی 31 هزار میلیارد تومانی منتقل شده از دولت دهم، در اجرای پروژههای جدید دچار مشکل شده است و به علت رکود عمومی حاکم بر اقتصاد ایران، سرمایهگذاری اندکی نیز در دیگر حوزههای صنعتی و زیرساختی انجام میشود.
این در حالی است که صنعت برق از دو منظر اهمیت اقتصادی بالایی دارد. برق به عنوان زیرساختی کلیدی نقش پررنگی در رشد و توسعه اقتصادی ایفا میکند. تامین برق پایدار از پیشنیازهای رشد است. گزارشهای نهادهای معتبر مالی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول عدم دسترسی به انرژی الکتریکی را به عنوان یکی از دلایل اصلی عدم تحقق رشد اقتصادی بالقوه کشورهایی مانند هند و پاکستان شناسایی میکنند. اما زیرساختهای گسترده و باکیفیت کشورمان جزو نقاط قوت اقتصادی شمرده میشوند. نقطه قوتی که باید از آن پاسداری کرد و اجازه نداد که با عدم سرمایهگذاری از بین برود.
منظر دوم اهمیت تولیدکنندگان و پیمانکاران این حوزه در توسعه صنعتی کشور، ایجاد اشتغال برای خیل عظیم فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور و در نتیجه رشد تولید ناخالص ملی است. با توجه به توانمندیهای صنعت برق و نیاز بسیاری از همسایگان ایران به کالا و خدمات صنعت برق، با کمی حمایت و برنامهریزی منطقی میتوانیم در میان مدت به 10 میلیارد دلار و در بلندمدت به 30 میلیارد دلار صادرات دست پیدا کنیم. به عنوان مثال کشور ترکیه بدون داشتن ذخایر مس بیش از 2 میلیارد دلار یا 15 برابر کشور ما سیم و کابل صادر میکند و هیچ دلیلی وجود ندارد که ایران نیز در این رشته نتواند به ارقام مشابه دست یابد. در حوزه خدمات فنی و مهندسی نیز باید توجه کنیم که پروژههایی مانند احداث نیروگاه، پستهای فشار قوی و خطوط انتقال، هم دارای ارزش افزوده بالایی است و هم از کالا و نیروی کار ایرانی استفاده میکند و میتواند سهم بسزایی در تحقق اهداف دولت برای رشد اقتصادی بیش از 5 درصد ایفا کند.
*نایبرییس کمیسیون تسهیل تجارت و توسعه صادراتی