۰ نفر

کشتی شکسته اوپک؛ تاکتیک های جَنگِ بازار نفت

۶ آذر ۱۳۹۵، ۱۴:۳۱
کد خبر: 160712
کشتی شکسته اوپک؛ تاکتیک های جَنگِ بازار نفت

قدیمی ها وقتی قصد سفرِ دریایی طولانی و طوفانی داشتند، دست به دست هم می دادند و کشتی می ساختند تا در مواجهه با طوفان، جان سالم به در برند.

در سال ۱۳۳۹، کشورهای صاحب و تولید کننده نفت، قصد سفر دریایی نداشتند اما هنگامی که در مواجهه با طوفان سیطره غول های نفتی «هفت خواهران» - مشتمل بر بزرگ ترین شرکت های نفتی دنیا – قرار گرفتند، در صدد ساخت کشتی نجاتی به نام اوپک برآمدند تا از منافع خود محافظت کنند. از آن پس، اوپک همواره به عنوان کلیدی ترین نهاد متحدِ تاثیرگذار بر عرضه نفت جهانی و قیمت آن ایفای نقش می کرد.

اوپک اما، طی سالیان اخیر، با انشقاق به وجود آمده بین برخی اعضای اصلی از یک سو و توسعه صنعت نفت در سایر کشورهای دنیا از سوی دیگر، دچار افول تاثیرگذاری در بازار نفت جهانی شده است.

گرچه نشست و رایزنی های اخیر در الجزایر بارقه هایی از امید را جهت توافق بر سر سقف حجم تولید نفت ایجاد کرد، شکاف های عمیق میان اعضای کلیدی، رسیدن به توافق و اتحادی پایدار و طولانی مدت را نامحتمل می کند. شکاف هایی که دامنه اش بسیار گسترده تر از صِرفِ موضوع تولید نفت یا قیمت آن در دنیاست و ریشه در تقابل های سیاسی، مذهبی و منطقه ای دارد. نگاه کنید به چند سال اخیر. طی آن دوره و اعمال تحریم های غربی ها سر موضوع هسته ای علیه کشورمان، بعضی اعضای اوپک یا سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس از این آبِ گِل آلود خوب ماهی گرفتند و با استفاده از فرصت به وجود آمده، بازارهای صادراتی نفت ایران از شرق تا غرب را تصاحب کردند. برای نمونه، از سال ۲۰۱۱ با کاهش صادرات ۱۵۰ هزار بشکه در روز نفت ایران به چین، کشورهای عراق، آنگولا و عمان بر صادرات نفتشان به چین افزودند. در بازار غرب، طی سال های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۳، صادرات نفت ایران به اتحادیه اروپا بیش از ۶۰۰ هزار بشکه در روز خشک شد و در عوض صادرات نفت نیجریه، الجزایر، عربستان، آنگولا و عراق به اروپا، جمعاً حدود ۲/۱ میلیون بشکه در روز افزایش یافت.

از آغاز سیر نزولی قیمت نفت در دو سال پیش، راهبرد اعضای اوپک، حفظ یا حتی افزایش سطح تولید، جهت دفاع از سهم خود در بازار بوده است. گویی که این میزان حجم تولید منجر به کاهش قیمت نفت شده و فشار به اقتصادهای نفتی اعضای اوپک را به همراه داشته، لیکن این قیمت های پایین، به مرور باعث بیرون شدن تولید کنندگان پر هزینه از بازار شده واعضای اوپک در انتظار بیرون شدن تعداد بیشتری تولید کننده پر هزینه و سرانجام افزایش قیمت نفت و روزهای پر درآمد نشسته اند.

رقابت با تولید کنندگان پر هزینه، البته، قسمت اول سریال جَنگ سهم بازارنفت بوده است. قسمت دوم و هیجانی تر، رقابت بازارهای صادراتی میان خود اعضای اوپک است. در ادامه، به برخی از تاکتیک های اصلی مورد استفاده تولید کنندگان نفت اشاره میکنم.

مرسوم ترین شیوه جذاب کردن نفت صادراتی تولید کنندگان، استفاده از اهرم قیمت گذاری است. رقابتی بودن قیمت در مقایسه با سایر نرخ های بازار و همین طور اعطای دوره پرداخت طولانی، باعث جذب مشتریان بیشتر میشود. برای نمونه، قیمت نفت عربستان به مقصد دریای مدیترانه برای بارگیری در ماه اکتبر، با ۷ دلار و ۱۰ سنت تخفیف نسبت به قیمت نفت برنت عرضه شد در حالی که ایران نفت مشابه به همان مقصد را با تخفیف ۷ دلار و ۱۵ سنت عرضه کرد. ایران، از زمان برداشته شدن تحریم ها، به خوبی توانسته از این شیوه برای بازپس گیری بازارهای نفت بهره ببرد.

ابزار دیگری که تولیدکنندگان برای تصاحب بازار صادراتی از آن استفاده میکنند، انعقاد قرارداد طولانی مدت با پالایشگاه خریدار نفت خام است. نتیجه آنست که تولید کننده برای مدت طولانی از فروش حجم معینی از تولیدش اطمینان دارد که این اطمینان، معمولا با اعطای تخفیف قیمتی در مقایسه با قرارداد های مشابه کوتاه مدت میسر می شود. ضمناً این شیوه، در مقایسه با روش های احداث پالایشگاه – که به آن در ادامه خواهیم پرداخت – هزینه سرمایه گذاری روی دوش تولید کننده نمی گذارد. نقطه ضعف اصلی این شیوه، ضمانت اجرایی آن از سوی دو طرف در طول مدت قرارداد است. نمونه این شیوه، قرارداد عرضه نفت از سوی شرکت روزنیفت روسیه به پتروویتنام تا سال ۲۰۴۰ میلادی است که چند ماه پیش امضا شد. بر اساس اطلاعات موجود، ایران اخیراً قرارداد دراز مدت این چنینی منعقد نکرده که در اینصورت، حوزه ایست که باید مورد توجه قرار گیرد.

شیوه های دیگر مورد استفاده تولید کنندگان نفت، گِرد اتصال تولید و مصرف نفت از طریق احداث پالایشگاه شکل میگیرد. از لحاظ مکانی، اولویت استقرار این پالایشگاه ها در داخل کشور تولید کننده بوده که ضمن پاسخگویی نیاز مصرفی داخلی، مازاد تولید فرآورده نفتی قابلیت صادرات – با ارزشی بیش از ارزش نفت خام – را دارا خواهد بود. طبیعتاً، ساخت و راه اندازی پالایشگاه با چالش های مهمی از جمله دسترسی به منابع مالی و تکنولوژی روز رو به روست. در خاورمیانه، آرامکوی عربستان با راه اندازی پالایشگاه یانبو در سال گذشته، از شرکت نفت ایران پیشی گرفت و اکنون با ظرفیت پالایشی حدود دو میلیون بشکه در روز، بالاتر از ایران با ظرفیت فعلی ۸/۱ میلیون بشکه در روز ایستاده است. ایران با بهره مندی از ۹ پالایشگاه که البته ۷ تای آن ها قبل از انقلاب راه اندازی شده اند، نیازمند برنامه ریزی منسجم جهت اجرای طرح های ارتقای کیفیت روی پالایشگاه های قدیمی جهت پاسخگویی به تغییر الگوی مصرف است. البته گام های مهمی تا کنون برداشته شده که مهم ترین آن، احداث پالایشگاه ۳۶۰ هزار بشکه ای میعانات ستاره خلیج فارس است که به زودی به بهره برداری می رسد. طرح های سیراف، آناهیتا و بهمن گنو هم در افق پالایشی کشور در انتظار هستند که تمرکز روی عملیاتی شدن طبق برنامه آن ها برای جایگاه رقابتی ایران در بازار فرآورده های نفتی در خاورمیانه اهمیت ویژه ای دارد. فراموش نکنیم رقبای ما در منطقه بیکار ننشسته اند و مثلا عربستان، طی دو سال آینده قصد دارد با راه اندازی پالایشگاه جازان حدود ۴۰۰ هزار بشکه بر ظرفیت پالایشی اش بیفزاید.

از راه اندازی پالایشگاه در داخل کشور که بگذریم، یکی دیگر از تاکتیک های دستیابی به بازارهای مصرف نفت صادراتی، مشارکت در ساخت یا خرید سهم در پالایشگاه های کشورهای وارد کننده نفت است. این شیوه به سهامدار قدرت تصمیم گیری در مورد خرید نفت خام از تولیدات خود برای تغذیه پالایگاه در بازار هدف را می دهد و علاوه بر آن، کشور صادر کننده را از عواید فروش فرآورده های نفتی منتفع می سازد. بر خلاف شیوه تخفیف گذاری بر قیمت، مالکیت پالایشگاه در کشور مقصد، راهکاری دراز مدت محسوب شده که البته نیازمند جذب منابع مالی است. از بُعد جذب سرمایه و در مقایسه با ساخت پالایشگاه داخل کشور، خرید سهم در پالایشگاه خارج از کشور دارای مزیت نسبی بوده چرا که هزینه ساخت یا مالکیت در مدل خارج از کشور اغلب به صورت شراکتی است در حالی که در داخل کشور معمولا مالکیت ۱۰۰ درصد است. این مدل یکپارچه سازی تولید در مبدا و مالکیت واحد پالایشی در مقصد البته فقط مربوط به نفت خام نبوده و مثلا در بخش ال ان جی، قطر در واحد های مایع سازی گاز در کشورهای خریدار گاز، سهم دارد. در حال حاضر، از اعضای اوپک، کشورهای کویت، لیبی، عربستان و امارات هر یک به شکلی از دارایی های پالایشگاهی خارج از خاک خود بهره می برند. برای مثال، عربستان، شراکت هایی در پالایشگاه های امریکا نزدیک خلیج مکزیک، ژاپن، کره جنوبی و چین داشته که جمعا در ۸ پالایشگاه خارج از کشور، از ظرفیت پالایشی معادل ۸۵۵ هزار بشکه در روز برخوردار است. ایران هنوز در این حوزه اقدام عملی انجام نداده هر چند مذاکراتی در خصوص ساخت یا خرید سهام پالایشگاه در کشورهایی مانند مالزی، اندونزی، افریقای جنوبی، برزیل و هند صورت گرفته است. با توجه به فضای موجود، لازم است به این تاکتیک با جدیت بیشتری توجه شود. در میان خریداران نفت ایران، چین، در ۱۰ سال آینده انتظار می رود رشد چشمگیری در حوزه مصرف سوخت های حمل و نقل داشته باشد. با توجه به رابطه گرم سیاسی و علاقه مندی شرکت های چینی به حضور در پروژه های نفتی ایران، مناسب است گزینه های مشارکت در طرح های پالایشی در چین، به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.

به هر حال، این روزها کشتی اوپک، بدون ملوان به هر سویی می رود و هر عضو به فکر قایق کوچک و منافع دراز مدت خویش است. شاید اوپک روزی دوباره انسجام و اقتدارش را باز یابد، احتمالی که بعید به نظر میرسد.