۰ نفر

هشدار معظمی درباره تأخیر در اجرای قراردادهای نفتی

سرمایه‌گذاران پای ما نمی‌ایستند

۱۴ مرداد ۱۳۹۵، ۴:۵۶
کد خبر: 138536
سرمایه‌گذاران پای ما نمی‌ایستند

«هرچه‌ زودتر و سریع‌تر باید جبران مافات کنیم». منصور معظمی، عضو هیأت علمی دانشکده نفت دانشگاه تهران، این جمله را در برابر اجرای هرچه‌سریع‌تر قراردادهای نفتی بیان می‌کند.

 او می‌گوید نباید بر گذشته تأسف خورد، اما هرروز که دیرتر کار انجام شود، (به‌ویژه در میادین مشترک) به ضرر منافع ملی ما و به‌نفع رقبایمان است. معظمی، معاون وزیر صنعت در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران که در کنار این سمت خود، ریاست کمیسیون انرژی اتاق تهران و عضویت در هیأت علمی دانشکده نفت دانشگاه تهران را نیز برعهده دارد، در گفت‌وگوی خود  تأکید می‌کند که وزارت نفت شاید در رابطه با اجرای این قراردادها محافظه‌کاری حداکثری را در پیش گرفته است. او معتقد است بعد از برجام، فرصت‌های خوبی فراهم شده منتها باید زودتر تصمیم‌گیری شود. او هشدار می‌دهد: «سرمایه‌گذار خیلی در خط نمی‌ایستد. اگر با شما مذاکره کرد و به نتیجه رسید که کار انجام می‌شود، اما اگر به نتیجه نرسید، منتظر شما نمی‌ماند و سراغ نفر بعدی می‌رود».

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق ، این کارشناس نفتی همچنین از شیطنت‌های آمریکایی‌ها در برقراری روابط اقتصادی با ایران می‌گوید. به گفته معظمی: «بعد از برجام باید به شرکت‌ها اعلام می‌کردیم که سرمایه‌گذاری کنند. شرکت‌های بزرگ که قصد سرمایه‌گذاری دارند در سال‌های گذشته از طرف آمریکا با آنها برخورد شده است. سفرای آمریکا در همه کشورها در طول تحریم بعد از سال ٩٠، با تک‌تک شرکت‌ها و بانک‌ها صحبت کرده و از بعضی بانک‌های بزرگ، تعهد گرفته‌‌اند که با ایران کار نکنند... طبیعی است که سرمایه‌گذاران اگر بخواهند دوباره با ایران کار کنند، محافظه‌کارانه برخورد خواهند کرد، اما این مذاکرات زمان‌بر است».

  با وجود اینکه شش ماه از برجام می‌گذرد، هنوز نتوانسته‌ایم سرمایه خارجی جذب کنیم. مشکل اصلی کجاست و چطور باید رفع شود؟

باید ببینیم چه اتفاقاتی بعد از برجام افتاده و اگر برجام نبود چه می‌شد. همه می‌دانیم تمام ارتباطات و روش‌هایی که منجر به تأمین منابع مالی، تکنولوژی و ارتباطات برای ایران می‌شد قطع شده بود. به‌ویژه از سال ٩٠ به بعد که آمریکایی‌ها فشار وارد کردند، تقریبا همه راه‌های دسترسی ایران به منابع خارجی بسته شد. درست است که سال‌ها تحت تحریم بودیم اما در آن دوران این فرصت بود که پول جابه‌جا کنیم یا فاینانس کنیم و قرارداد ببندیم. بعد از سال ٩٠ همه این کارها هم مختل شد. نفت را می‌فروختیم و نمی‌توانستیم پول بگیریم و پول‌هایمان بلوکه شده بود؛ حتی شرکت‌های خارجی‌ برخلاف میل باطنی‌شان‌، با ما مذاکره نمی‌کردند. حتی جواب ایمیل‌های ما را هم نمی‌دادند و معامله‌ای با ایران صورت نمی‌گرفت. اگر می‌خواستیم قطعاتی را برای صنایع خریداری کنیم ناچار بودیم با چند واسطه و با چندین‌برابر قیمت واقعی این کار را انجام دهیم. این واقعیت قبل از برجام بود. بعد از برجام ملموس‌ترین اتفاق افزایش صادرات نفت خام بوده که به ٢,١میلیون بشکه در روز رسید. در شروع دولت آقای روحانی صادرات نفت خام به حدود یک میلیون بشکه در روز رسیده بود؛ یعنی اکنون صادرات نفت خام دو برابر شده است. بعد از دولت آقای روحانی صادرات نفت خام از یک‌میلیون‌و ١٥٠هزار به دومیلیون‌و ١٠٠هزار بشکه رسید، یعنی صادرات نفت خام دو برابر شده و می‌توان آن را افزایش هم داد. به‌دنبال افزایش صادرات، تولید نفتمان هم افزایش پیدا کرده است. اکنون سه‌میلیون‌و ٨٠٠ هزار بشکه تولید داریم و در آینده نزدیک به چهار میلیون بشکه خواهیم رسید. دومین اتفاق این بود که کالاهایی را که نمی‌توانستیم خریداری کنیم یا در گمرکات حبس شده بودند، آزاد شدند و حالا در صنایع نفت به کار گرفته می‌شوند. سوم؛ مذاکرات رودررو صورت می‌گیرد. نباید انتظار داشته باشید نتیجه مذاکرات در بخش صنعت در شش ماه جواب دهد. قبلا که مشکلات نبود از زمانی‌که شروع به مذاکره می‌کردیم تا زمانی که قرارداد بسته می‌شد حداقل یک سال زمان نیاز بود.

  اما بحث اینجاست که گفته می‌شود باید پیش از اتفاق‌افتادن برجام مذاکرات انجام می‌شد. چون به‌خصوص در میادین مشترک گازی و نفتی متضرر هستیم...

بعد از برجام باید به شرکت‌ها اعلام می‌کردیم که سرمایه‌گذاری کنند. شرکت‌های بزرگ که قصد سرمایه‌گذاری دارند در سال‌های گذشته از طرف آمریکا با آنها برخورد شده است. سفرای آمریکا در همه کشورها در طول تحریم بعد از سال ٩٠، با تک‌تک شرکت‌ها و بانک‌ها صحبت کرده و از بعضی بانک‌های بزرگ، تعهد گرفته‌‌اند که با ایران کار نکنند. بانک پاریبا (فرانسه) جریمه بسیار سنگینی شده و طبیعی است اگر بخواهد دوباره با ایران کار کند، محافظه‌کارانه برخورد خواهد کرد. بعد از برداشتن تحریم‌ها این فضا شکسته شد. اکنون شش ماه از برجام گذشته اما هنوز بانک‌های بزرگ با ایران کار نمی‌کنند چون می‌ترسند. بالاخره آمریکایی‌ها محدودیت‌هایی را برای این شرکت‌ها در نظر گرفته بودند. آقای جان کری و وزرای خارجه بیانیه‌ای اعلام کردند که محدودیتی نیست و بانک‌ها و شرکت‌ها می‌توانند با ایران کار کنند اما هنوز این اتفاق نیفتاده و به نظرم پروسه‌ای زمان‌بر است. فکر نمی‌کنم بانک‌ها با ایران کار نکنند، شرکت‌های بزرگ خواهند آمد اما زمان نیاز است. شما درحال‌حاضر مذاکره می‌کنید، کنگره آمریکا تحریم جدیدی وضع می‌کند. شیطنت آمریکایی‌ها و خباثت بخشی از آمریکایی‌ها کماکان ادامه دارد. آقای اوباما اعلام کرد بویینگ و آب سنگین را وتو خواهد کرد اما تا کی این روند ادامه دارد؟

  در داخل هم با یک‌سری مخالفت‌ها روبه‌رو هستیم. آیا این مخالفت‌ها منطقی است؟

در داخل هم با محدودیت‌ها و یک‌سری مخالفت‌ها روبه‌رو هستیم. آنچه به اشتباه قرارداد نفتی نامیده می‌شود، چارچوبی است که براساس آن وزارت نفت می‌خواهد قرارداد ببندد. بهتر بود وزارت نفت درحالی‌که قراردادها را تدوین می‌کند با کسانی که نقطه‌نظراتی دارند آن را مطرح کند. به نظرم در این بخش در وزارت نفت بی‌سلیقگی صورت گرفت. وزارت نفت می‌توانست وقتی درفت‌های اولیه و ثانویه قراردادها را تدوین کرد، اعلام کند و نظر دیگران را هم بگیرد؛ اما وقتی قراردادها را اعلام کرد که نهایی شده بودند و قرار به رونمایی بود که در این زمان وزارت نفت با فشار بخشی از افکار عمومی و فشار سیاسی مواجه شد. نظراتی که مخالفان در بحث قراردادها دارند چند دسته است. بخشی نقطه نظراتی است که می‌شد و می‌شود آنها را منظور کرد. بخشی نظراتی است که واقعا پذیرفتنی نیست. ضمن احترامی که برای نظرات مخالفان قائلم... باید متناسب با شرایط کشور، رقبا و کسانی که تمایل به آمدن دارند، قراردادها را تنظیم کنیم. این‌طور نیست که در بخش قراردادها فقط ما باشیم؛ این امر دوطرفه است. برای طرف مقابل هم باید جذابیت داشته باشد که وارد بازار ایران شود. عراق در همسایگی ما قراردادهایی را تنظیم کرده که شرکت‌های بزرگ خارجی آنجا سرمایه‌گذاری کرده‌اند و حالا ظرفیت تولید عراق از ایران بیشتر است. ما فرصت را از دست داده‌ایم. سومین دسته مخالفان، آنهایی هستند که کاری به این مسائل ندارند و از بیخ و بن مخالف هستند که با آنها نمی‌شود کاری کرد. برنامه ششم می‌گوید نفت برای حفظ وضع موجود و توسعه در حد یک میلیون بشکه، ١٨٠ میلیارد دلار پول نیاز دارد. ١٨٠ میلیارد را بر پنج تقسیم کنیم سالی ٣٦ میلیارد دلار است. شرکت ملی نفت ایران در بهترین شرایط خود پیش از تحریم‌ها، حداکثر ٢٣ میلیارد دلار در سال جذب کرده است. در حالت خوش‌بینانه از ١٨٠ میلیارد دلار، ٧٠، ٨٠ میلیارد دلار از داخل تأمین می‌شود؛ بنابراین انتظار از سرمایه‌گذاران خارجی، آوردن تکنولوژی و سرمایه است؛ البته اعلام کرده‌اند که باید آموزش هم بدهند. طبیعی است که باید بتوانیم نظر سرمایه‌گذار خارجی را جلب کنیم. این یک حرکت دوطرفه است یعنی هم سرمایه‌گذار باید بپذیرد هم سرمایه‌پذیر که ما هستیم. اینکه می‌گویند در قراردادهای خارجی انتقال تکنولوژی صورت نمی‌گیرد، من می‌گویم در متن قرارداد این بند موجود است و ما باید توانمند باشیم که تکنولوژی منتقل شود. سؤال من این است در سال‌های گذشته که این قراردادهای نفتی نبوده چرا انتقال تکنولوژی صورت نگرفته، چرا تا این حد از نظر تکنولوژی در صنعت نفت عقب هستیم؟ به نظرم قراردادهای نفتی یک فرصت است که باید از آن استفاده کنیم. در قراردادها گفته شده شما حتما باید شریک ایرانی داشته باشید که این یک فرصت برای شرکت‌های ایرانی است. بنابراین از منتقدان منصف این الگوی قراردادهای نفتی خواهش می‌کنم برخورد منصفانه داشته باشند و نظراتشان را بگویند. از طرف دیگر وزارت نفت خویشتن‌داری لازم را داشته باشد تا بعد از اینکه به یک اجماع رسیده شد، هرچه‌زودتر قراردادها را اجرائی و اعلام کنیم.

  بحث بر سر منابعی است که از دست می‌رود. حتی با وجود مخالفت‌ها، وزارت نفت یا قوه مجریه نمی‌تواند خودش مستقلا وارد مذاکرات شود؟

وقتی موضوعی در چنین سطحی مطرح می‌شود، حتما باید اجماع صورت گیرد. می‌شد کار به اینجا نرسد اما رسیده. با این شرایط وزارت نفت نمی‌تواند کار جدی انجام دهد مگر اینکه آن اجماع صورت گیرد.

  یعنی اگر از همان ابتدا وزارت نفت درفت‌ها را در اختیار منتقدان می‌گذاشت، این حساسیت ایجاد نمی‌شد؟

به نظرم این‌طور بود. سران سه قوه درباره قراردادهای نفتی نظراتی داده‌اند و اکنون هم این قراردادها را در ستاد اقتصاد مقاومتی تصویب کرده‌اند. حالا وزارت نفت باید در توسعه میادین با استفاده از منابع داخلی و خارجی تسریع کند. هر روز که دیرتر کار انجام شود، به ضرر منافع ملی ما و به نفع رقبایمان است. در مخازن مشترک تقسیم‌بندی وجود ندارد که سهم هر کشور مشخص باشد. بنابراین هر کشور می‌تواند براساس توانایی خود از مخزن برداشت کند؛ بدون اینکه ما بتوانیم اعتراضی داشته باشیم.

  تعلل در این زمینه آسیب‌رسان است. اینکه چرا وزارت نفت این کار را انجام نمی‌دهد، به خاطر نگرانی از شکایت‌ها و پرونده‌سازی‌هاست؟

حتما همین‌طور است. دوستان نفت جانب احتیاط و محافظه‌کاری حداکثری را در پیش گرفته‌اند که به‌طور یقین به نفع صنعت نیست و ازدست‌دادن فرصت است.

  این حجم محافظه‌کاری در شرایط کنونی بیش از اندازه نیست؟

حتما هست که به صلاح نیست. فرصت‌ها همیشگی و ماندگار نیستند. ما باید با استفاده حداکثری از توان داخلی و به‌صورت خاص، نیروی انسانی توانمند از این شرایط استفاده کنیم.

  همان‌طور که اشاره کردید، ایدرو به‌عنوان یک شرکت E&P (اکتشاف و تولید) انتخاب شده تا به‌عنوان شریک وارد مذاکره شود. ایدرو در بخش اکتشاف سابقه نداشته. قرار است چطور برای مشارکت آماده شود؟

همه آن میادین اکتشافی نیستند. میادین توسعه‌ای هم وجود دارد. یادتان باشد قرار نیست ایدرو از A تا Z پروژه را انجام دهد. ایدرو براساس توانایی‌ها، قابلیت‌ها و تجربه موفقی که داشته، مشارکت می‌کند. ما تجربه اکتشاف نداشتیم و حتما در این زمینه وارد نمی‌شویم و در بحث مذاکره با خارجی‌ها این بخش را بر عهده آنها خواهیم گذاشت. البته در داخل توانمندی‌های خوبی در زمینه اکتشاف داریم.

  ایدرو کدام قرارداد را در مشارکت‌ها ترجیح می‌دهد؟

اعلام آمادگی کلی کرده‌ایم در تمامی پروژه‌هایی که قابلیت داریم با سرمایه‌گذار خارجی مشارکت کنیم.

  تفاوتی ندارد چه قراردادی باشد؟

خیر. تفاوتی ندارد.

  شرکت‌های بین‌المللی کدام قراردادها را بیشتر می‌پسندند؟

ترکیبی از همه قراردادها.

  قبلا به بای‌بک واکنش داشتند و قبول نمی‌کردند.

بای‌بک مدلی بود که شرکت ملی نفت ایران در آن زمان خودش اختراع کرد. در جهان سه نوع مدل قراردادی بیشتر نداریم؛ مشارکت در تولید، سرویس و امتیازی. هر سه این قراردادها در دنیا وجود دارد اما در دنیا بیشتر قراردادهای سرویس و PSA وجود دارد.

  با توجه به اینکه عراق و عربستان سرویس‌های خوبی ارائه می‌دهند، ایران باز هم جذابیت دارد در پروژه‌های نفتی و گازی سرمایه‌گذاری جذب کند؟

به طور قطع و یقین بله. دنیای کسب‌وکار دنیای فرصت‌هاست. اما یادمان باشد که این فرصت‌ها همیشگی نیستند. این فرصت‌ها محدود است و بنگاه‌هایی که قاعده کسب‌وکار را بلد باشند، می‌توانند از آن بهره‌مند شوند. ما هم باید الگوی قراردادهایمان به گونه‌ای باشد که از عراق جذاب‌تر باشد. به نظر من با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی که در کشور داریم، جذابیت سرمایه‌گذاری در ایران بسیار بالاتر از همه کشورهای منطقه است. ما سرمایه‌گذاران را دعوت می‌کنیم که با توجه به واقعیت‌ها وارد بازار ایران شوند. به طور قطع و یقین شرایط ما در منطقه از نظر جذب سرمایه‌گذاری خارجی استثناست.

  حتی اگر قراردادهایمان مثل دیگر کشورها جذاب نباشند، باز هم این جذابیت وجود دارد؟

از دیدگاه من آنچه در الگوی قراردادهای نفتی آمده جذابیت کافی را دارد.

  سرمایه‌گذاران خارجی از کدام شرکت‌ها و کشورها بیشترین تمایل را برای حضور در ایران دارند؟

هنوز که اعلام نکرده‌اند، اما فکر می‌کنم شرکت‌های خوب خواهند آمد. البته درباره شرکت‌های بزرگ و اصلی باید منتظر بود. امیدوارم شرایط به‌گونه‌ای باشد که انتظارات شرکت ملی نفت ایران در رابطه با تعداد و همچنین حضور شرکت‌های بزرگ محقق شود.

  آیا درخواست‌های ویژه‌ای از جانب آنها مطرح شده است؟

حتما. شرکت ملی نفت ایران با آنها در حال مذاکره غیررسمی و روشنگری ابعاد قراردادهاست. طبیعی است که شرکت‌ها به‌دنبال منافع حداکثری خود هستند. شرکت ملی نفت ایران و مدیران نفتی باید دقت لازم و توجه و حساسیت لازم را داشته باشند.

  فکر می‌کنید شرکت ملی نفت باید چه برنامه‌ای در توسعه میادین داشته باشد؟

هر کسی که مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران یا وزیر نفت باشد، باید مهم‌ترین و اولین اولویتش میادین مشترک باشد. میادین مشترک بحث اولویت کشور است. بالاخره این سرمایه ملی است که از بین می‌رود. بعد از برجام فرصت‌های خوبی فراهم شده، منتها باید زودتر تصمیم‌گیری شود. سرمایه‌گذار خیلی در خط نمی‌ایستد. اگر با شما مذاکره کرد و به نتیجه رسید که کار انجام می‌شود اما اگر به نتیجه نرسید، منتظر شما نمی‌ماند و سراغ نفر بعد می‌رود. سرمایه مانند کبوتر است که به ‌راحتی از روی بام می‌پرد. بنابراین از کسانی که اهل سخن و دست‌به‌قلم هستند و تریبون دارند، به‌عنوان کارشناس انرژی خواهش می‌کنم کمک کنند تا بتوانیم سرمایه‌ها را جذب کنیم. اجازه دهید ملموس‌تر صحبت کنم. درحال‌حاضر چهار میلیون دانشجو در دانشگاه‌ها داریم. بیش از یک میلیون فارغ‌التحصیل لیسانس و بالاتر، بی‌کار هستند. این دانشجوها دو، سه سال دیگر قرار است وارد بازار کار شوند. اما کار کجاست؟ کاری نیست. باید فضا برای جذب سرمایه به منظور ایجاد اشتغال فراهم شود. اشتغال جز با جذب سرمایه‌گذاری امکان‌پذیر نیست. از دیدگاه من، بزرگ‌ترین دغدغه کشور باید رفع مشکل اشتغال باشد. یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌های مسئولان طراز اول کشور باید توجه به جوانان برای حل مسائل آینده‌شان باشد. صنعت نفت را پیشران خروج از رکود می‌دانم. اگر صنعت نفت راه بیفتد، سایر صنایع هم راه خواهند افتاد. صنعت نفت رشد اقتصادی را به همراه خواهد داشت. در صنعت نفت مستقیما اشتغال زیاد ایجاد نمی‌شود. اما در صنایع پایین‌دست پتروشیمی، اشتغال فراوان ایجاد می‌شود که اکنون متوقف مانده است. صنایعی که درحال‌حاضر با ظرفیت کمی کار می‌کنند، رونق خواهند گرفت. مثلا در دهه ٨٠ که صنعت نفت با سرعت کار می‌کرد، تمام صنایع ماشین‌سازی، لوله‌سازی و... سه شیفت کار می‌کردند. اما اکنون همان صنایع با ٣٠، ٤٠ درصد ظرفیت کار می‌کنند. بنابراین صنعت نفت می‌تواند پیشران خروج از رکود و کمک به افزایش رشد اقتصادی کشور باشد.

  چرا با توجه به حذف سقف قرارداد در دوران احمدی‌نژاد در قرارداد آزادگان، دولت از همین مدل با افزایش دوره بازگشت سرمایه استفاده نمی‌کند؟

آزادگان یکی از پروژه‌های کلیدی وزارت نفت و شرکت ملی نفت ایران است که به نظرم باید حساسیت کافی نسبت به این پروژه داشته باشند. در هر حالت باید پروژه نهایی و فعال شود.

  یعنی اکنون خودمان در آزادگان کار می‌کنیم؟

بله.

  وزارت نفت یا شبه‌دولتی‌ها؟

صنعت نفت. البته به‌دنبال شریک مطمئن و توانمند داخلی و خارجی هستند.

  در میادین مشترک چقدر عدم‌النفع داشته و چقدر متضرر شده‌ایم؟ با توجه به اینکه طبق گزارش منتشرشده، عربستان و عراق و قطر چندین برابر ایران برداشت دارند.

در شرایط پیک، این کشورها بیشتر از دو، سه برابر ایران برداشت نداشته‌اند. درحال‌حاضر با توجه به طرح‌های توسعه‌ای به‌خصوص در بخش گاز در آینده نزدیک، برداشتمان از قطر بیشتر خواهد شد. طرح‌های توسعه‌ای گاز در این مدت حقیقتا به‌خوبی پیش رفته است. ٥٠٠، ٦٠٠ میلیون مترمکعب گاز در حال افزایش است که فرصت بسیار خوبی بوده. البته قراردادها در گذشته منعقد شده و اکنون تأکید بر اتمام این قراردادهاست که کار ارزشمندی است.

  وزارت نفت می‌گوید هرگونه تأخیر در اجرای قراردادهای جدید نفتی، ماهانه هشت تا ١٠‌ میلیارد دلار زیان برای کشور به همراه خواهد داشت.

گذشته، دیگر تمام شد و باید آینده را دنبال کنیم و اینکه چطور آن را از دست ندهیم.

  نمی‌توان محاسبه کرد؟

چرا محاسبه‌پذیر است اما من رقمی در اختیار ندارم. شاید شرکت نفت این رقم را در دست داشته باشد اما من اطلاع ندارم. البته نباید بر گذشته تأسف خورد. باید تلاش کنیم هرچه‌ زودتر و سریع‌تر جبران مافات کنیم.

  شاید بیان این اعداد و ارقام سبب تسریع در کار شود.

به نظرم همه این شرایط را می‌دانند و هیچ مشکلی هم ندارند. ما که نمی‌توانیم گذشته را برگردانیم. باید دید چگونه می‌‌توان گذشته را جبران کرد.

  باتوجه به اینکه در دریای خزر در دولت اصلاحات بر سهم ٢٠درصدی تأکید داشتیم اما اکنون سهم ایران را به ١٣ درصد تقلیل داده‌اند و دولت گذشته هم به آن اعتراضی نکرده، اکنون وضعیتمان در حوزه نفت دریای خزر چگونه خواهد بود؟

در رابطه با خزر وزارت نفت اقداماتی را انجام داده است. در آنجا استفاده از تکنولوژی‌های آب‌های عمیق مطرح است و باید دقت بیشتری شود. در دنیا هم شرکت‌هایی هستند که در این بخش تکنولوژی دارند کمااینکه قبلا با شرکت نفتی پتروبراس برزیل کار می‌کردند اما بعد از تحریم‌ها رفتند. اما در هر حال وقتی امکان تولید و اکتشاف در مناطق جنوبی و میادین مشترک را به‌صورت سریع‌تر و ارزان‌تر داریم، باید براساس اولویت‌هایمان عمل کنیم. علاوه بر آن، خزر غیر از مسائل اقتصادی و فنی یک موضوع سیاسی کشوری است که باید در سطوح دیگری درباره آن تصمیم‌گیری شود.