۰ نفر

مخالفان CFT از چه می‌ترسند؟

۱۷ مهر ۱۳۹۷، ۷:۳۰
کد خبر: 306245
مخالفان CFT از چه می‌ترسند؟

سرانجام پس از دو ماه کش‌و‌قوس و مسکوت‌ماندن بررسی لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسمCFT))، روز گذشته نمایندگان مجلس این لایحه را به رأی گذاشتند و در نهایت با موافقت آنان به تصویب رسید که بلافاصله این مصوبه تاثیر خود را بر بازارهای کشور گذاشت.

 در حالی برخی رسانه‌های مخالف دولت، پیوستن ایران به FATF را نوعی بزک‌کاری و خیانت قلمداد می‌کنند که بازگشت ایران به فهرست سیاه این نهاد مالی بر سرعت و شدت تحریم‌های آمریکا علیه ایران می‌افزاید، زیرا در این صورت همکاری ایران با بانک‌های اروپایی هم به امری‌ ناممکن تبدیل می‌شود و دیگر نمی‌توان از ارزهای دیگر، از جمله یورو جای دلار استفاده کرد.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان، در این زمینه گفت‌وگویی با محمدقلی یوسفی، اقتصاددان، انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

نمایندگان مجلس روز گذشته با پیوستن ایران به CFT موافقت کردند. همزمانی این موضوع با چراغ سبز اتحادیه اروپا به ایران برای ادامه برجام چه تاثیری بر روند کاهش نرخ ارز می‌گذارد؟

اینها مقولاتی هستند که می‌توانند به یکدیگر مرتبط باشند، اما الزامی در اینکه عامل اصلی کاهش نرخ ارز طی روزهای گذشته بوده‌اند، وجود ندارد. در واقع تصویب پیوستن به سی‌.اف.تی پیام مثبتی است که ایران به دنیا مخابره می‌کند و مسئولان کشور می‌توانند با استناد به این مصوبه ایران را کشوری متمدن و حاضر به تعامل با دنیا در حل مسائل بین‌المللی معرفی کنند. با این حال نباید کار را همین‌جا متوقف کرد، زیرا این مصوبه نیاز به اقدام عملی و اجرایی دارد. ما به تجربه دریافته‌ایم که گاهی در عملی‌کردن مصوبات و حتی قوانین اساسی کشور کوتاهی می‌شود. برخی این امر را با ناقص‌بودن قوانین اشتباه می‌گیرند. به هر حال قوانین کشور بندها و مصوبه‌های مثبتی هم دارند که اگر همان‌ها درست اجرا شوند، بسیاری از مشکلات از بین می‌رود، اما مساله اجرای نادرست همین بندهاست. حال در این زمینه هم باید منتظر نشست تا دید مصوبه روز گذشته مجلس پس از تایید یا اصلاح شورای نگهبان تا چه حد جنبه عملی به خود می‌گیرد. اقدام دیگر در متقاعدکردن سایر کشورها برای اعتماد به ایران است، زیرا تصویب پیوستن به این کنوانسیون جهانی امری درونی به حساب می‌آید و مقبولیت بین‌المللی مساله دیگری است که باید به آن توجه داشت. اما در هر حال موافقت روز گذشته بهارستانی‌ها گامی رو به جلوست که پالس مثبت به دنیا ارسال می‌کند، زیرا یک‌سری توهمات و بدبینی‌های بین‌المللی در جهان نسبت به ایران وجود دارد که ما باید رفته‌رفته آن را از بین ببریم. همچنین نباید تصور کرد که تایید یک مصوبه تاثیر زیادی روی بازار ارز یا سایر بازارها می‌گذارد. متغیرهای دیگری هستند که نرخ ارز از آنها تاثیر می‌پذیرد و این متغیرها همچنان ثابت مانده‌اند. از جمله این متغیرها می‌توان به تحریم‌های بین‌المللی، رشد فزاینده نقدینگی، ساختار نامناسب اقتصاد کلان، وابستگی بازار به واردات، رکود بازارهای مولد، بی‌اعتمادی به تصمیمات دولتی و... اشاره کرد. به همین دلیل باید گفت که روند نزولی نرخ ارز طی یک هفته اخیر نه‌تنها کمکی به اعتمادسازی نکرده، بلکه شک و تردیدها را نسبت به سیاست‌های اجرایی افزایش داده است، زیرا به‌صورت غیرمترقبه ظرف دو روز به اقتصاد شوکی وارد می‌شود و نرخ ارز را که بیش از 18‌هزار تومان بود به 12‌هزار تومان می‌رساند. در حالی که متغیرهای تاثیرگذار ثابت مانده‌اند، کاهش بیش از 6هزارتومانی نرخ ارز طی دو روز به محل شک و تردید تبدیل می‌شود. این موضوع نشان می‌دهد سیاستگذاران با تزریق پول خود به بازار سعی کرده‌اند نرخ ارز را کاهش بدهند که این مساله، خود به رواج شایعات دامن می‌زند. چنان‌که طی یک هفته اخیر بارها شنیده‌ایم دولت می‌خواهد ارز، طلا و سکه را از دست مردم خارج کند، زیرا دولت توضیحی درباره کاهش نرخ ارز نداده است. البته این کاهش نرخ دلار موضوعی است که باید آن را به فال نیک گرفت، به شرطی که توجیه اقتصادی پشت سر آن وجود داشته باشد. در غیر این صورت نمی‌توان به پایداری شرایط امید چندانی داشت و هر لحظه امکان دارد نرخ‌ها بار دیگر تغییر کنند. دولت باید همان ابتدا که نرخ ارز روند صعودی می‌‌گرفت، بازار را تحت کنترل و مدیریت خود درمی‌آورد. اما نبود مدیریت صحیح اقتصادی باعث شد تا نرخ دلار از 18هزارتومان هم عبور کند. این امر فضایی را به وجود آورد تا نرخ سایر کالاها اعم از مصرفی، سرمایه و واسطه‌ای خود را با دلار 18‌هزارتومانی تطابق دهند. حال کاهش قیمت این محصولات به‌راحتی امکانپذیر نیست. بنابراین کاهش نرخ ارز تاثیر زیادی بر کاهش قیمت سایر کالاها و محصولات نمی‌گذارد. تلاطم شدید بازار ارز به‌نوعی بی‌ثباتی اقتصادی و سرگردانی مسئولان آن را نشان می‌دهد که امید می‌رود این سردرگمی برطرف شود. تصویب پیوستن به CFT می‌تواند گام نخست حرکت به سمت شفافیت اقتصادی و بازگشت ثبات به اقتصاد باشد، به این شرط که سایر اجزا و عوامل نیز متناسب با یکدیگر رو به جلو حرکت کنند، زیرا یک عامل به‌تنهایی نمی‌تواند سایر عوامل را به حرکت درآورد.

روز گذشته برخی از نمایندگان مجلس مخالفت سرسختانه‌ای برای پیوستن به FATF از خود نشان می‌دادند و حتی از اختیار استیضاح رئیس‌جمهوری به‌عنوان ابزاری برای تهدید دولت استفاده می‌کردند. از سوی دیگر عده‌‌ای از دلواپسان هم با تجمع مقابل مجلس سعی در نشان‌دادن مخالفت خود داشتند. آیا این تجمع‌کنندگان را می‌توان نمایندگانی‌ از مردم خواند؟ دلیل این مخالفت‌ها چیست؟ از دیدگاه اقتصادی می‌توان تمایل به قرارگرفتن ایران در فهرست سیاه FATF را توجیه کرد؟

ما باید اجازه دهیم که مخالفان هم نظرات خود را مطرح کنند. اما باید این مخالفت‌ها و انتقادات در فضای گفت‌وگو و مذاکره شکل بگیرد. در این فضا می‌توان آنها را نسبت به مزایای پیوستن به FATF آگاه کرد. ما کشوری هستیم که همواره خود را ناهی حمایت از تروریسم و قاچاق می‌دانیم. بنابراین باید برای مردم و تجمع‌کنندگان توضیح داد که این نهاد مالی باعث جلوگیری از بروز فساد، رانت و پولشویی می‌شود. حال باید نمایندگان و کارشناسان مخالف FAFT بگویند که از چه می‌ترسند. این افراد یا نسبت به امور آگاهی کامل ندارند و یا منافعشان با پیوستن به نهادهای مالی بین‌المللی به خطر می‌افتد. البته عده‌ای هم منافع ملی را قربانی مواضع سیاسی و جناحی خود می‌کنند. به هر جهت روز گذشته CFT از تصویب مجلس گذشت و حال باید منتظر اجرای آن باشیم.

از تحریم‌های آمریکا به‌عنوان یکی از متغیرهای تاثیرگذار در افزایش نرخ ارز یاد کردید. با این حال اتحادیه اروپا راه‌های میان‌بر برای دورزدن تحریم‌‌های آمریکا پیش‌روی ایران قرار داده است. با این وجود برخی نمایندگان و رسانه‌های وابسته به آنها پیوستن به FATF را خیانت می‌خوانند! در شرایطی که ایران به فهرست سیاه این نهاد مالی بازگردد می‌توان به همکاری با بانک‌های اروپایی و استفاده از یورو به جای دلار امید داشت؟

این رسانه‌ها حق اظهارنظر دارند، ولی نمایندگان مجلس بدون توجه به آنها لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم را تصویب کردند و ما باید به ادامه مسیر نگاه کنیم. بر همین اساس لازم است ما اتحادیه اروپا را موظف کنیم برای عملی‌کردن وعده‌های خود تامین اعتبار کند و نهادهایی در نظر بگیرد تا بدون مانعی بتوان تجارت ایران و اروپا را ادامه داد. نمی‌توان فقط به وعده‌ها دل خوش کرد. لازم است ما از دیپلماسی صلح و مذاکره در سطح کلان‌تر استفاده کنیم و بدون واسطه با کشورها به گفت‌وگو بنشینیم.