به گزارش اقتصادآنلاین، مرضیه امیری در شرق نوشت: صدای همهمه پیچیده و پژواک «دلار دلار» از هر سوی خیابان به گوش میرسد. بهسختی میتوان از میان ازدحام جمعیت عبور کرد و میان این انبوه جمعیت تشخیص دستفروش ارز از مردم عادی تقریبا ناممکن است. هر عابری که از این خیابان میگذرد و اندکی پول در حساب خود دارد، میتواند بهجای یکی از دلالان بایستد. اگر تا روزهای قبل در هر 50 متر راسته فردوسی تا میدان سبزهمیدان دو دستفروش دلار ایستاده بود، دیروز تعداد آنها به شمارش نمیآمد. صرافیها هم تقریبا به حالت نیمهتعطیل درآمدهاند و آنهایی هم که درِ مغازههایشان باز است، فروش ندارند و فقط میخرند. روی تابلوهای صرافیها برای هر دلار قیمت 13هزار تومان ثبت شده اما به داخل مغازه که میروی، نرخی بیشتر از 11هزار و 500 تومان نمیشنوی. بانک مرکزی به بانکها هم دستور داد وارد ماجرا شوند و ارزهای موجود را بخرند. تا لحظه تنظیم این گزارش، نرخ دلار در بازار آزاد در کانالهای 10 تا 11 هزار تومان در چرخش است اما دلالان برای خرید حتی حاضرند تا 14 هزار تومان هم پول بدهند. از آنها میپرسم حالا که همه میگویند نرخ دلار میشکند، دلیل این عطش خرید از سمت کاسبان ارزی چیست، یکی از آنها میگوید امروز 13، 14 هزار تومان میخرم و چند ماه دیگر 25 هزار تومان میفروشم و یکی دیگر از آنها میگوید: «دلاری که الان میخرم، درجا میفروشم، الان بیشتر از من و دیگران یک نهاد رسمی است که عطش جذب دلارهای بازار و ذخیره آن در حسابهای خود را دارد». این دلارها که برای خریدشان صدها نفر سرودست میشکنند، کجا میرود؟
از ارباب جمشید تا میدان فردوسی
در امتداد میدان فردوسی تا سبزهمیدان بهسختی میتوانی در میان جمعیت راهی برای عبور پیدا کنی، نگاهت به هرکسی میخورد، سریع با سؤال «دلار داری؟ میخرم؟ چند تا داری؟» روبهرو میشوی. خبرهایی که از بیرون به گوش میرسد، درباره کاهش قیمت دلار تا شش هزارتومان و هشت هزارتومان که در شبکههای مجازی دستبهدست میشود، اینجا اعتباری ندارد. خبری از فروش دلار نیست و همه افراد خریدار هستند. میان جمعیت به تکوتوک افرادی برمیخوریم که دنبال خرید ارز مسافرتی هستند ولی حتی نمیتوان به اطمینان رسید که آیا او مسافر است یا دلال؟ یکی از آنها در یکی از صرافیها پشت پیشخوان ایستاده بود و درخواست پنجهزار تا ارز مسافرتی داشت. بعد از شنیدن «فروش نداریم» از سوی صراف به یکی از مشتریان رو کرد و گفت «چقدر دلار داری، من هرچقدر داشته باشی میخرم.». یکی از کاسبان ارزی میگوید: «تا هشت هزارتومان هم دلار پایین میآید. عاملان بانک مرکزی قطرهای ارز به بازار تزریق کردند اما اصل ماجرا در مرکز اربابجمشید اتفاق میافتد. عاملان بانک مرکزی ارز را توی اربابجمشید میآورند و توی این خیابان صبح به صبح نرخ تعیین میشود و بعد به بازار میآییم. آنجا ما هر دلار را امروز 12 هزار تومان خریدیم و الان 13 هزار تومان میتوانیم بفروشیم اما مشتری کم است». یکی دیگر از آنها صحبتهای همکارش را تکمیل میکند و میگوید: «دولت وقتی سکه را با یک میلیون و 400، 500 پیشفروش کرده است، باید زمان تحویل هم نرخ را به همان قیمت پیشفروش نزدیک کند تا جلوی ضرر را بگیرد، پس مجبور است الان نرخ دلار را پایین بیاورد که جلوی ضررهای بعدی را بگیرد».
از او میپرسم خودت میگویی دلار تا هشت هزارتومان پایین میآید، الان چه صرفهای دارد که تا 13 هزار تومان هم دلار را میخرید؟ «من دلار میخرم و درجا میفروشم. وقتی بانک مرکزی دلار به بازار تزریق میکند، بهصورت اتوماتیک ارز مردم از خانهها هم به بازار میآید».
ماندگاری ریزش دلار در ابهام
هرکسی چیزی میگوید، یکی از «امروز 13میخرم و شش ماه دیگر 25 هزار تومان میفروشم» میگوید و یکی دیگر از درجا فروختن ارز خریداری شده به بانکها میگوید. شلختگی و شتاب در بازار را از تناقض در این پیشبینیها میتوان مشاهده کرد، آیا بازاری که با التهاب و هیجان یک دوره رو به افزایش نرخ ارز رفت و یکباره با همان شتاب به سمت ریزش دلار حرکت کرد، حاصل یک سیاست پولی است؟ آیا میتوان از ریزش دوروزه دلار به تثبیت ارز در کانالهای زیر 10 هزار تومان دل بست؟
بعد از کاهش قیمت ارز و هجوم فروشندگان به بازار آزاد، بانک مرکزی هم اطلاعیهای منتشر کرد. بانک مرکزی با توجه به تمایل مردم به فروش ارزهای خود و امتناع دلالان ارز و برخی صرافیها از خرید، در اطلاعیهای از مردم خواست با مراجعه به شعب ارزی بانکهای دارای مجوز عملیات ارزی، نسبت به فروش ارزهای خود به قیمت اعلامی اقدام کنند. حالا بانکها، بانک مرکزی، دلالان و صرافان آمادهباش برای جذب دلارهای مردم هستند. محمدرضا ماجد، فعال بازار سرمایه در تحلیل رفتار اقتصادی شکل گرفته در بازار ارز توضیح داد: «در ماههای اخیر بیاعتمادی مردم به دولت و بانک مرکزی شکل گرفت و سرمایه ملی تحت تأثیر قرار گرفته است و زمانی که حتی واقعیت را میگوید، مردم به سمت معکوسش حرکت میکنند.
ضمن اینکه عوامل بیرونی مانند مداخلات حرفی و دستوری قیمت را تغییر میدهد، این فاصله قیمتی باعث میشود که عدهای بخواهند از این آش شور استفاده کنند، همین هم است که افراد زیادی که حتی دلال نیستند، هم به بازار آمدهاند و دلار میخرند. البته نبود معیشت و کسبوکار هم این انگیزه را ایجاد کرده است و مردم به سمت بازار ارز هجوم آوردهاند. این را باید در نظر بگیرم که جامعه عاطفی است و خیلی تحت تأثیر اوج جمعیت قرار میگیرد، وقتی یک گروهی شروع به کار میکنند، بقیه هم همان کار را تکرار میکنند. نبود قطعیت در موجودیت اقتصاد باعث میشود عده زیادی به سمت فضای شکلگرفته هجوم بیاورند. بدون اینکه پرسیده شود مبنای اقتصاد دارد یا خیر».
او تأکید میکند: «بانک مرکزی و دولت در ماههای اخیر به وظایف عادی خود عمل نکرده و سکوت نابجا داشته است؛ تاجاییکه این بحران ایجاد شده است، درست مانند وقتی که قیمت در حال بالارفتن بود، مداخله انجام نشد و رسید به 20 هزار تومان و الان هم در جهت معکوس ارز به سوی عقب حرکت میکند. دراینمیان بیشترین آسیب را طبقات متوسط رو به پایین میبینند؛ چون طبقات بالا هرگز همه ثروت خود را به یک سمت نمیآورند و این جابهجایی ثروت بحران طبقاتی ایجاد میکند». به گفته این فعال بازار اگر کاهش نرخ دلار ادامهدار باشد، طبعا مثبت است؛ اما به تداوم این روند چندان نمیتوان دلخوش بود؛ چون بالارفتن قیمت و کاهش آن براساس منطق اقتصادی نبوده؛ پس نمیتوان به تثبیت آن بر پایه منطق امیدوار بود. وحید شقاقیشهری، کارشناس اقتصادی روایت دیگری از تغییرات بازار ارز میدهد. او میگوید: «به دلیل وجود چند عامل امروز ما شاهد کاهش نرخ ارز هستیم و اراده دولت و بانک مرکزی این است که دلار در کانال هفت تا هشت هزار تومان کاهش پیدا کند. بانک مرکزی به این نتیجه رسیده است که رانت ارزی باید حذف شود و البته مقاومت هم در برابر آن خیلی شدید است. اولین اقدام هم این بود که عرضه ارز مربوط به تأمین خوراک پتروشیمیها وارد سامانه نیما شود. تا قبل از این صاحبان پتروشیمیها خوراک را با سههزارو 800 تومان از دولت میخریدند و دلار حاصل از صادرات خود را در بازار آزاد میفروختند. حالا مقرر شده خوراک به میانگین قیمت نیما به آنها داده شود. این یک نوع خودکنترلی است، دلارها به نیما تزریق پیدا کند تا قیمت نیما پایین بیاید و خوراک را هم با قیمت پایینتر بخرند. در گذشته هر دلاری که نصیب پتروشیمیها میشد، میخواستند نیما را دور بزنند و ارز حاصله را در بازار آزاد بفروشند. بنابر تصمیم اخیر هیئت دولت خوراک با میانگین قیمت نیما داده شود و این بستگی به میزان تقاضای خوراک و دوره تخصیص دارد. پتروشیمیها الان از کاهش دلار در نیما استقبال میکنند؛ چون خوراک ارزانتر به دست میآورند. یکسوم صادرات غیرنفتی مربوط به این حوزه است و بسیار مهم است و نشان میدهد دولت با خصولتیها دیگر مدارا نخواهد کرد. سران سه قوه هم اختیار بیشتری به بانک مرکزی دادهاند و دست این نهاد در مداخله در بازار آزاد باز شده است. ضمن اینکه شنیده شده اروپاییها به دنبال گشایش ارزی و معاملات با ایران هستند و برخی محدودیتهای جابهجایی و انتقال پول حل خواهد شد. علاوه بر همه اینها بانک مرکزی هم مصمم است که با بانکهای متخلف برخورد کند تا آنها نقدینگی را به بازار آزاد پمپاژ نکنند.
تزریق حدود 200 میلیون دلار ارز بانک مرکزی
او ادامه داد: مجموع عواملی که برشمردم، باعث شده نرخ دلار کاهش چشمگیری را تجربه کند. بانک مرکزی باید تلاش کند، نرخ ذهنی خود را در بازار تثبیت کند. در شش ماه اخیر از 23 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی فقط پنج میلیارد دلار وارد اقتصاد ایران شده که احتمالا در بازار آزاد مصرف شده است؛ پس بانک مرکزی برای ساماندهی به این وضعیت نیاز دارد با خصولتیها و صادرکنندگانی که یک رگه آنها به دولت میخورد، با جدیت برخورد کند و پمپاژ ارز و عطش ارزی از این سمت فروکش کند. در ششماهه اخیر این اتفاق نیفتاده است؛ اما باید به یک نرخ منطقی برسد و تثبیت در این نرخ از کاهش هم مهمتر است.
او در توضیح شیوه مداخله بانک مرکزی در بازار ارز با هدف کاهش نرخ توضیح داد: شواهد نشان میدهد تزریق ارز از سمت بانک مرکزی به بازار جزئی بوده و حدود 200 میلیون دلار است. بانک مرکزی هم اعلام کرد بانکها از فروشندگان ارز دلارهایشان را بخرند. حتی اگر بانک مرکزی ارز در بازار را به صورت غیررسمی هم جمعآوری کند، ایرادی ندارد. میتواند بهعنوان منابع موقتی از این دلارها استفاده کند و بهعنوان ذخیره موقتی در دست نگه دارد و هر زمان بازار ملتهب شد، بهویژه بعد از تحریمهای نفتی دوباره روانه بازار کند. این شیوه باعث میشود نیازی به برداشت از ذخایر ارزی و تزریق آن به بازار برای کنترل ارز هم نباشد.