به گزارش اقتصاآنلاین به نقل از اعتماد، در حالی که بر اساس آخرین برآورد این نهاد بینالمللی، در سال ٢٠١٧ از هر هکتار زمین زیر کشت خشخاش، ٢٧,٣ کیلو تریاک به دست آمده، تولید تریاک افغانستان در سال ٢٠١٧ حدود ٨ هزار و ٩٥٤ تن خواهد بود و کارشناسان مقیم افغانستان پیش بینی میکنند که تریاک تولید شده به اضافه دپوی سالهای قبل، موجودی انبارها را به حدود ٢٠ هزار تن میرساند که در اینصورت، وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش، تولید و میزان دپوی تریاک، در طول ٢٥ سال تولید تریاک در این کشور عضو منطقه «هلال طلایی» (یکی از مناطق تولیدکننده اصلی تریاک در آسیا شامل افغانستان، پاکستان و ایران) رکوردی در تاریخ این کشور محسوب خواهد شد که اولین نتیجه این رکورد شکنی، ارزانی چشمگیر قیمت تریاک در بازارهای جهان است.
دادههای نقشه ولایات افغانستان چه میگوید
بنا بر نقشه مندرج در گزارشهایی که منابع آگاه در اختیار روزنامه قرار دادهاند، همچون ١٠ سال گذشته، بیشترین زمینهای زیر کشت خشخاش در مناطق غربی و جنوبی افغانستان واقع شده است. سال ٢٠١٧، ٧٧ درصد کشت خشخاش در مناطق جنوبی (١٩٧ هزار و ٢٠٧ هکتار) و غربی (٥٤ هزار و ٣٦٧ هکتار) و نزدیک به مرز ایران صورت گرفته که میزان زمینهای زیر کشت در این مناطق، نسبت به سال ٢٠١٦ تفاوت معناداری ندارد. ولایت هلمند واقع در جنوب غربی افغانستان، همچون سالهای پیشتر، در صدر فهرست کشت خشخاش قرار گرفته و ١٤٤ هزار و ١٨ هکتار از مجموع ٣٢٨ هزار هکتار زمین زیر کشت خشخاش در کل کشور، در این استان جنوب غربی واقع شده است. ولایات قندهار (جنوب)، بادغیس (شمال غربی)، فاریاب (شمال غربی)، فراه (جنوب)، بلخ (شمال) و نیمروز (جنوب غربی) در رتبههای بعد قرار گرفتهاند. سال ٢٠١٧، ولایت هلمند که ٨٠ درصد تریاک افغانستان را تولید میکند و حتی یک روستای عاری از کشت خشخاش هم ندارد در گزارشهای بینالمللی به عنوان «کارخانه بزرگ مواد مخدر» نامگذاری شد.
موقعیت جغرافیایی زمینهای زیر کشت، صرفنظر از وسعت زمینها، یک خطر بالفعل برای همسایه غربی است چرا که بنا بر اعلام مقامات رسمی دولت افغانستان، کشورهای پاکستان و ایران، مقصد اولیه قاچاقچیان برای ترانزیت محمولههای تریاک و هرویین است و تریاک و هرویین پس از بارگیری، از هلمند به هرات (غرب افغانستان و هم مرز با ایران) برای قاچاق به ایران منتقل میشود.
سال ٢٠١٧ اداره مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان اعلام کرد که ٢٥ درصد تریاک افغانستان، از مسیر ایران، ١٥ الی ١٨ درصد از مسیر تاجیکستان و حدود ٥٠ درصد از مسیر پاکستان، برای انتقال به سایر کشورها ترانزیت میشود (از ایران به مقصد خاورمیانه، ترکیه، اروپای شرقی و شمالی و غربی و آفریقا و از پاکستان به مقصد آفریقا، اروپای غربی، ایالات متحده و کانادا، آسیای جنوب شرقی و چین). این اعلام به این معناست که امسال، بیش از ٢ هزار و ٢٠٠ تن تریاک افغانستان به سمت مرز مشترک ٩٣٦ کیلومتری با همسایه غربی سرازیر خواهد شد آن هم در حالی که فاصله هرات؛ بارانداز غربی قاچاق تریاک افغانستان، تا نقطه صفر مرزی جمهوری اسلامی ایران، حداکثر ١٢٠ کیلومتر است.
روایتی از بزرگترین کارخانه مواد مخدر دنیا
سابقه هدفگذاری افغانستان برای افزایش تولید تریاک به سال ١٩٩٢ باز میگردد؛ زمانی که تولیدکنندگان تریاک در منطقه «مثلث طلایی» (تایلند، میانمار / برمه، لائوس) بازار جهانی را در دست داشتند. گزارشهای سالانه از روند ٢٥ ساله تولید تریاک در افغانستان نشان میدهد که از ابتدای دهه ٩٠ میلادی، افغانستان با افزایش وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش به بیش از ٥٠ هزار هکتار، موفق شد فاصله خود را با رقبای شرقی چنان کاهش دهد که در پایان دهه ٩٠، تولید ٧٠ درصد تریاک جهان را به نام خود ثبت کرد و میانمار را با تولید ٢٢ درصدی و لائوس را با تولید ٣ درصدی، از صحنه تولید مخدرها به حاشیه راند. از پایان دهه ٩٠، تریاک افغانستان به بازار جنوب غربی اسیا، آسیای میانه، شرق و غرب اروپا، حوزه خلیج فارس و آفریقا سرازیر شد و پاسخگوی نیاز حداقل، ١٠ میلیون نفر مصرفکننده تریاک این مناطق (دو سوم مصرفکنندگان تریاک در کل دنیا) بود. از ابتدای هزاره سوم، غیر از سال ٢٠٠١ که کاهش وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش و تولید تریاک به دلیل سقوط طالبان و شدت یافتن منازعات داخلی و حضور نظامیان غربی در افغانستان در تاریخ ٢٥ ساله کشت و تولید افغانستان بیسابقه بود و به کمتر از ٥٠٠ تن رسید، حجم تریاک تولید شده در افغانستان، تا امروز تمام رقبا را از بازار تجارت تریاک خارج کرده و افغانستان، امروز با میزان وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش، حجم تریاک و هرویین تولید شده و وسعت بازار جهانی که در اختیار دارد، قطب تریاک و هرویین جهان است که البته از چند سال گذشته، بازار حشیش را هم در کنار رقبایی همچون مراکش و پاراگوئه در اختیار گرفته و تلاشهایی هم برای ثبت رد پایی در بازار مت آمفتامین داشته چنانکه سال ٢٠١٧، UNODC درباره افزایش تولید و استفاده از مت آمفتامین در افغانستان هشدار داد و مصداق این هشدار، افزایش موارد ضبط شیشه از ٢ مورد در سال ٢٠١١ به ١٥٣ مورد در ١٥ ولایت در سال ٢٠١٤، افزایش تعداد مراجعات معتادان شیشه و افزایش آشپزخانهها، به خصوص در غرب افغانستان (پشت مرزهای ایران) بود. اما با وجود این هشدار، این عرصه، تا امروز و با گذشت ٧ سال از آشکار شدن این شواهد، همچنان در اختیار کشورهای جنوب شرق آسیاست.
دولت افغانستان واقعا چه میکند؟
با نگاهی بر روند اقدامات ١٥ ساله دولت افغانستان برای مقابله با کشت خشخاش و تولید و قاچاق مواد مخدر و معطوف شدن بر ٢٥ سال تلاش بیوقفه شبکه قاچاق مواد مخدر در افغانستان، میتوان بر این نتیجه تاکید کرد که دولت افغانستان در این مبارزه، صددرصد شکست خورده است. نه تنها دولت افغانستان در این مسیر با شکست صددرصدی مواجه بوده، حتی دولتهای غربی که از سال ٢٠٠١ به بهانه برقراری صلح و امنیت خاک افغانستان را اشغال کردند هم، نتوانستند در مبارزه با تولید و قاچاق مواد مخدر از افغانستان درصدی موفقیت داشته باشند. مرور آمارهای ١٥ سال اخیر کشت خشخاش و تولید تریاک و هرویین در افغانستان، نشان میدهد که یک سال پیش از روی کار آمدن دولت نامشروع طالبان (١٩٩٥) وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش در افغانستان، ٥٤ هزار هکتار بود که ٢ هزار و ٣٣٥ تن تریاک هم از این وسعت به دست آمد. طالبان هم در ابتدای قدرت نمایی خود با توجیه حرام بودن تولید تریاک در اسلام، تلاش کرد با پاکسازی زمینهای زیر کشت خشخاش، تولید تریاک را در این کشور کاهش دهد، اما اطلاع از سود حاصل از تولید، قاچاق و ترانزیت بینالمللی تریاک، افراطیون جنگ طلب حاکم بر کشوری که دروازههایش بر اثر فقر و فساد و ویرانی و نابسامانی حاصل سه دهه جنگ داخلی لق شده بود را به این نتیجه رساند که درآمد حاصل از این تجارت غیرقانونی، میتواند به منبع مهمی برای تامین هزینههای سلطهگری و جنگ افروزی و کشتار و سرکوب ملت افغانستان تبدیل شود. آمار کشت و تولید طی ٥ سال حکومت طالبان هم این فرض را تایید میکند چنانکه طی سالهای ١٩٩٦ تا ٢٠٠١ وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش در افغانستان به ترتیب ٥٧ هزار، ٥٨ هزار، ٦٤ هزار، ٩١ هزار و ٨٢ هزار هکتار بود و هر سال هم به ترتیب، ٢ هزار و ٢٤٨، ٢ هزار و ٨٠٤، ٢ هزار و ٦٩٣، ٤ هزار و ٥٦٥ و ٣ هزار و ٢٧٦ تن تریاک تولید شد. سال ٢٠٠١ که به دلیل ناآرامیهای حاصل از سرنگونی دولت نامشروع طالبان، روی کار آمدن دولت جدید و همچنین هجوم نیروهای غربی به خاک افغانستان به بهانه برقراری صلح و امنیت، وسعت زمینهای زیر کشت تا ٨ هزار هکتار و سطح تولید تا ١٨٥ تن کاهش پیدا کرد، به «سال قحطی» معروف شد آن هم در حالی که یک سال پیشتر و در سال ٢٠٠٠، ٨٢ هزار هکتار از زمینهای افغانستان زیر کشت خشخاش بود. از سال ٢٠٠٦ که وزارت مبارزه علیه مواد مخدر در افغانستان تشکیل شد و به دنبال آن، سیاستگذاری سالانه برای امحا و پاکسازی زمینهای زیر کشت خشخاش به اجرا درآمد، نرخ برابری وسعت زمینهای زیر کشت با زمینهای پاکسازی شده، نشانه شکست دولت افغانستان در مقابله با تولید تریاک و هرویین است چنانکه طی بازه ٥ ساله ٢٠١٠ تا ٢٠١٥، وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش، کمتر از ١٢٠ هزار هکتار نبوده در حالی که در گزارش پاکسازی دولت افغانستان در همین مدت، وسعت زمینهای امحا شده به وسیله تراکتور، ریشهکنی بوتههای خشخاش، شکستن گرزهای خشخاش با استفاده از چوب و تیغ و دست، خشکاندن مزارع و لگدمالی بوتهها توسط دامهای سنگین، از ٧ هزار و ٥٠٠ هکتار فراتر نرفته و بخصوص، سال ٢٠١٧ که ٣٢٨ هزار هکتار از زمینهای افغانستان زیر کشت خشخاش رفت، کل تلاش دولت برای امحا، به پاکسازی ٧٥٠ هکتار؛ کمتر از ٠,٢٥ درصد کل وسعت زمینهای زیر کشت خشخاش منجر شد.
مقامات دولت افغانستان که از ابتدای سال ٢٠١٥، برنامه ٤ ساله ای برای مقابله با تولید و قاچاق مواد مخدر منتشر کردند، کمتر از ٧ ماه دیگر، باید پشت تریبون بایستند و به شکست خود در تحقق اهداف این برنامه اعتراف کنند. بر اساس کلیات این برنامه، دولت افغانستان تلاش میکرد که «کاهش کشت خشخاش و تولید و قاچاق مواد مخدر و کاهش تقاضا از طریق تقویت معیشت جایگزین قانونی برای کشاورزان و روستاهای متکی به کشت خشخاش، افزایش امحای زمینهای خشخاش با اقدامات مبتنی بر تنفیذ قانون، افزایش وسعت زمینهای امحا شده کشت خشخاش از ١٠ درصد در سال ٢٠١٦ به ٤٠ درصد، افزایش تعداد ولایات عاری از خشخاش از ١٥ به ٢٢، افزایش ضبط تریاک و هرویین و مواد پیشساز از ١٠ درصد در سال ٢٠١٥ به ٢٥ درصد و در نهایت، کاهش سطح کشت خشخاش به سطح کشت دوره قبل از طالبان و تبدیل مواد مخدر به منبع عایدی نه چندان مهم شورشیان» محقق شود.
بر اساس گزارش مشترک دولت افغانستان و UNODC، طی سالهای ٢٠١٠ الی ٢٠١٦، سه بار مساحت زمینهای زیر کشت خشخاش در افغانستان از مرز ٢٠٠ هزار هکتار گذشت؛ سال ٢٠١٣، ٢٠٩ هزار هکتار، سال ٢٠١٤، ٢٢٤ هزار هکتار و سال ٢٠١٦، ٢٠١ هزار هکتار.
امروز افغانستان ٩٢ درصد تریاک جهان را تولید میکند در حالی که طالبان، کنترل تجارت تریاک را بهطور کامل در دست گرفته است.
تاجران تریاک هم شکست میخورند
بذرهای سنتی خشخاش بهطور معمول یک بار در سال به بار مینشیند و موسم گلدهی هم تیر تا مرداد است. در افغانستان بیش از ٢٠ نوع بذر خشخاش مورد استفاده قرار میگیرد که بازدهی محصول و درصد مورفین که تعیینکننده اصلی قیمت نهایی خرید تریاک تازه از کشاورز است هم، بسته به شرایط آب و هوا و خاک متفاوت است. ١١ نوع بیماری قارچی و باکتریایی در مزارع خشخاش افغانستان شناسایی شده که میتواند باعث کاهش بازدهی محصول شود. غیر از «سال قحطی» که متاثر از شرایط سیاسی امنیتی افغانستان بود، کشاورزان افغان شکست سنگینی را در سالهای ٢٠٠٤ و ٢٠١٠ تجربه کردند وقتی با هجوم قارچها و لاروها و باکتریها به ریشه و ساقه و غنچه و کپسول نهالهایشان مواجه شدند. سال ٢٠٠٥ (پس از هجوم اول آفات) وسعت زمینها به ١٠٤ هزار هکتار (٢٧ هزار هکتار کاهش نسبت به سال قبل) و تولید تریاک به ٤ هزار و ١٠٠ تن (١٠٠ تن کاهش نسبت به سال قبل رسید در حالی که قیمت خرید هر کیلو تریاک تازه، ١٠٢ دلار و از افزایش ١٠ دلاری نسبت به سال قبل برخوردار بود. سکته دوم، سال ٢٠١٠ بود که هجوم دوباره آفات به مزارع خشخاش، آسیب گستردهای به مزارع مناطق جنوبی و غربی وارد کرد چنانکه در منطقه غرب ٦١ درصد محصول آسیب دید و در مجموع، ٤٢ درصد محصول نهایی از بین رفت. به دنبال این آسیب، تولید تریاک در سال ٢٠١٢، ٢ هزار و ١٠٠ تن نسبت به سال قبل کاهش داشت و فقط ٣ هزار و ٧٠٠ تن تولید شد که البته گرانی قابل توجه قیمت تریاک و هرویین در بازارهای جهانی را به دنبال داشت. دو سال بعد، ورود بذر اصلاح شده از چین، توانست تا حدی خسارت کشاورزان، و البته زیان دهی شبکه بینالمللی قاچاق تریاک و هرویین را جبران کند. حالا مزارع خشخاش افغانستان را با «چینایی» بذرپاشی کردهاند؛ بذر اصلاح شدهای که برخلاف بذرهای سنتی، در هر فصل سال قابل کشت و برداشت است و وقتی به گل مینشیند، گرز حدود دو برابر بزرگتر دارد و بنابراین، مورفین بیشتری هم خواهد داشت چنانکه در گرز خشخاش حاصل از بذر سنتی، درصد مورفین حداکثر ١٥ درصد بود اما امروز، کشاورزان افغان میگویند که میزان مورفین محصول «چینایی» تا ٤٠ درصد هم میرسد. و این کشاورزی که مزرعهاش را با «چینایی» بذرپاشی کرده، پای آموزش مدرسان همدست با شبکه قاچاق هم نشسته تا یاد بگیرد در این کشور تشنه از بیآبی، میشود از انرژی خورشید همیشه تابان بهره گرفت و ژنراتورهای پمپاژ آب از چاههای عمیق «هلمند» و «قندهار» و «نیمروز» و «فراه» و «بادغیس» و «اروزگان» را به غرش درآورد. مقامات افغانستان، ضمن آنکه استفاده از بذر اصلاح شده را یکی از دلایل افزایش کشت و تولید در سال ٢٠١٧ میدانند، معترفند که از این پس هم مبارزه با تولید تریاک دشوارتر خواهد شد چرا که دیگر برخلاف گذشته، کشت خشخاش محدود به یک فصل و چند ماه نیست و امروز، تمام روزها و تمام فصلها به خدمت کشت خشخاش درآمده است.
در صنعت تولید تریاک و هرویین افغانستان چه میگذرد
بنا بر گزارش UNODC، از سال ٢٠٠٦ تولید هرویین در افغانستان به یک معضل جدی تبدیل شد. از این سال، جدول آماری دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد هشدار میداد که مورفین و هرویین هم به فهرست محمولههای قاچاق افغانستان اضافه شده و اصلیترین مراکز تولید مورفین و هرویین در هلمند، نیمروز و قندهار (جنوب تا جنوب غربی افغانستان) مستقر است.
میانگین قیمت هر کیلو هرویین ترانزیت به کشورهای همسایه در آن سال ٣ هزار و ٣٣٠ دلار بود که نسبت به سال ٢٠٠٥، ٣٣٠ دلار و نسبت به سال ٢٠٠٤، ٨٤٠ دلار کاهش قیمت داشت اما این کاهش درحدی نبود که قاچاقچیان را از ادامه فعالیت برای فرآوری مورفین منصرف کند و بنابراین، تولید هرویین در سالهای پس از هشدار دفتر مقابله با مواد مخدر و جرم ملل متحد، همچنان روند رو به افزایش را طی کرد.
سال ٢٠٠٧ در حالی افزایش تعداد آزمایشگاههای تولید هرویین گزارش شد که بنا بر گزارشهای رسمی، ٥٨ درصد تریاک افغانستان، تبدیل به هرویین و به کشورهای همسایه ترانزیت میشد. در همین سال، افغانستان ٩٣ درصد هرویین دنیا را تولید کرد و مجموع درآمد شبکه قاچاق از ترانزیت تریاک و هرویین در سال ٢٠٠٧، ٤ میلیارد دلار برآورد شد.
از سال ٢٠٠٨ که حشیش هم به فهرست ترانزیت افغانستان پیوست و هر کیلو حشیش برای ترانزیت ٥٥ دلار قیمتگذاری شد، دولت افغانستان در گزارشهای رسمی خود اعلام کرد که آزمایشگاههای تبدیل مورفین و تولید هرویین، در شرق و جنوب کشور مستقر است و از همین سال، ولایت ننگرهار (هم مرز با پاکستان) که عاری از مزارع خشخاش بود، به منطقه مهم ترانزیت تریاک و هرویین و مورفین از شرق کشور تبدیل شد. محموله ترانزیت از این مسیر، به آسیای مرکزی میرسید در حالی که محمولههای ترانزیت از جنوب غربی، به ایران سرازیر میشد هرچند گزارشهایی در همین سال، اعلام میکرد که ترانزیت تریاک به ایران از منطقه بلوچستان پاکستان هم در برنامه شبکه قاچاق قرار گرفته است. سال ٢٠٠٨، افغانستان ٢ هزار و ٩٦٠ تن تریاک و ٦٣٠ تن مورفین و هرویین به دنیا صادر کرد. اعضای نهادهای بینالمللی سیاستگذار مقابله با قاچاق مواد مخدر معتقدند که شبکه قاچاقچیان افغانستان آمادگی تبدیل کل تریاک تولید شده به هرویین را دارد. به خصوص که از سال ٢٠٠٥، نمونههای آزمایش شده از هرویین افغانستان، نشان داده که قاچاقچیان برای دریافت خلوص هرچه بیشتر هرویین تلاش میکنند. چنانکه تا سال ٢٠٠٥ از هر ١٠ کیلو تریاک ١ کیلو هرویین به دست میآمد اما از سال ٢٠٠٥، برای تولید هر کیلو هرویین، ٧ کیلو تریاک استفاده میشود. گزارشهای UNODC نشان میدهد که از سال ٢٠٠٩ شبکه قاچاق با مقایسه سود قاچاق تریاک و هرویین، بر افزایش قاچاق هرویین به جای تریاک تمرکز کرد چرا که سال ٢٠٠٩، ارزش قاچاق یک کیلو هرویین ٣ هزار و ٢٠٠ دلار و یک کیلو تریاک ٢٨٠ دلار بود اما سال ٢٠١١ ارزش قاچاق یک کیلو هرویین به ٤ هزار و ٥٠٠ دلار و یک کیلو تریاک به ٤٥٠ دلار رسید و سال ٢٠١٣ هم، یک کیلو هرویین قاچاق در بازار کشورهای همسایه ٥ هزار و ٩٠٠ دلار و یک کیلو تریاک ٤٣٧ دلار قیمتگذاری شد. حتی با احتساب زیاندهی ناشی از دور ریز بخش قابل توجهی از تریاک مورد استفاده برای استخراج مورفین و تبدیل به هرویین، باز هم حاشیه سود قاچاق هرویین، چه در کشورهای همسایه و چه هزاران کیلومتر دورتر و در اروپا و امریکا، آنقدر وسوسهکننده است که شبکه قاچاق قید به کارگیری شیمیدانهای متبحر را بزند. UNODC در یک گزارش رسمی اعلام کرده که طی سالهای ٢٠١١ تا ٢٠١٣، از ١٠٠ کیلو تریاک، ٦٢ کیلو برای تبدیل به هرویین استفاده میشده و ٣٨ کیلو دورریز بوده است. این نهاد بینالمللی برای سال ٢٠١٧ هم پیشبینی کرده بود که احتمالا ٧ هزار و ٦٠٠ الی ٧ هزار و ٩٠٠ تن تریاک برای تولید حدود ٥٥٠ الی ٩٠٠ تن هرویین با خلوص ٥٠ تا ٧٠ درصد یا تولید ٣٩٠ الی ٤٥٠ تن هرویین خالص مصرف خواهد شد و در مجموع، احتمالا ٤٨ الی ٥٦ درصد تریاک تولید شده در سال ٢٠١٧، به هرویین تبدیل میشود و باقی، به مرحله قاچاق خواهد رسید.
امروز، دولت افغانستان از استقرار آزمایشگاههای تولید هرویین در شمال شرقی و جنوب افغانستان خبر میدهد؛ آزمایشگاههایی که سیار و قابل انتقال به هر نقطه نامعلوم و نزدیک به محل تامین پیشسازهای هرویین است چرا که از سال ٢٠٠٦ و پس از تشکیل کمیته تنظیم مواد مخدر و الحاق به پروژه COHESION (برای کنترل واردات انیدرید استیک و سایر پیش سازهای تولید هرویین) و پروژه PRIZEM (برای کنترل واردات افدرین و سودوافدرین) فهرستی از ٢٣ پیش ساز تولید مخدرها و روانگردانها تنظیم شد که انیدرید استیک و آمونیوم کلراید و سودوافدرین (پیشساز تولید شیشه) هم در این فهرست گنجانده شد. در حالی که برای استخراج مورفین از تریاک، از مواد شیمیایی همچون اکسید کلسیم و آمونیوم کلراید استفاده شده و تولید هر کیلو هرویین، علاوه بر رقیقکنندههایی همچون کافئین و فنل فتالئین به ٢ الی ٢,٥ لیتر انیدرید استیک نیاز دارد، قیمت هر کیلو آمونیوم کلراید در طول ٦ سال گذشته از ١٠ دلار فراتر نرفته و قیمت هر لیتر انیدرید استیک هم از ٤٠٠ دلار گرانتر نشده است.
مقامات دولت افغانستان گزارش میدهند که محمولههای قاچاق انیدرید استیک، از روسیه، ایران و چین بهطور مستمر وارد افغانستان میشود و به آزمایشگاههای سیار و ثابت تولید هرویین میرسد و افزایش جزیی قیمت هر لیتر انیدرید اسید طی سالهای گذشته، یعنی شکست دولت افغانستان در مقابله با تولید هرویین.
تولید تریاک و هرویین در افغانستان، امروز به یک صنعت جدی، پیچیده و غیر قابل شکست تبدیل شده است؛ صنعتی که بنا بر آخرین اعلام مقامات وزارت داخله این کشور، بیش از ٣ میلیون نفر از جمعیت ٣٤ میلیون نفری افغانستان را مشغول به کار کرده است. با وجود این اعلام، سوال نهادهای بینالمللی سیاستگذاری مقابله با مواد مخدر درباره تعداد واقعی دست اندرکاران کشت خشخاش، برداشت محصول، انتقال به کارخانهها برای تولید تریاک و مورفین و تبدیل به هرویین، بارگیری و ترانزیت به مرزهای شمالی و جنوبی و شرقی و غربی و حتی نحوه قیمتگذاری بر اساس کیفیت محصول نهایی و بازار و تقاضای پیش رو و در نهایت، ارسال محمولههای چند صد تنی به سراسر دنیا، همچنان بیپاسخ مانده است. اعضای نهادهای بینالمللی همین قدر میدانند که امروز، صنعت تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان، همپایه تجارت نفت برای دنیا ارزشمند است.
چرا افغانستان؟
چرا افغانستان؟ کشور فقیری که صفحات تاریخش پر شده از سابقه جنگهای داخلی و هجوم نیروهای بیگانه و رنج از استثمار و منازعات قدرت طلبانه و حاشیه این صفحات هم، فساد اداری و نزاع قومیتی و کم آبی و خشکسالی و سوءمدیریت و بحران کشورداری است. چرا افغانستان ؟ افغانستان؛ حداقل طی ٢٥ سال گذشته که سابقه افزایش تولید تریاک را به نام خود ثبت کرده، یک روز هم موفق به برقراری صلح و عدالت و شفافیت و پاکدستی و صداقت در میان بیش از ١٣ قوم ساکن در ٣٤ ولایت این کشور نبوده است. از نوامبر ٢٠٠١ و پس از سرنگونی طالبان، فعالیت برای مبارزه با مواد مخدر در افغانستان بهطور رسمی در دستور کار دولت جدید قرار گرفت اما سه دهه جنگ در این کشور که به نابودی زیر بناهای اقتصادی، افزایش سطح بیکاری، بروز فقر و رشد فزاینده آن، فساد راه یافته به لایههای دولت و دستگاههای دولتی، چپاول منابع ملی توسط قدرت طلبان آشنا و مهاجمان بیگانه، مهاجرت داخلی و خارجی فقط برای نمردن از گرسنگی و خالی شدن بخشهای مهمی از کشور به دلیل جای خالی زیرساختهای لازم برای یک زندگی ساده منجر شد، تمام روزنههای رو به آیندهای روشن را برای جمعیت این کشور مسدود کرده است.
از سال ٢٠٠٦ که دولت افغانستان با پدیده نگرانکننده «مهاجرت داخلی» از مناطق عاری از کشت خشخاش به ولایات دارای کشت مواجه شد و مهاجران، مهمترین انگیزه مهاجرت را دسترسی به آب و غذا و امنیت بیشتر اعلام میکردند، نهادهای بینالمللی رصد وضعیت کشت خشخاش و تولید تریاک در افغانستان، مهر تاییدی بر این واقعیت تلخ گذاشتند که دولت افغانستان، نتوانست به وعدههای خود درباره اعطای زمین و تامین معیشت پایدار و زمینهسازی برای موفقیت کشت جایگزین و برقراری امنیت و ثبات اقتصادی و سیاسی دست پیدا کند. تا امروز نه تنها برنامههای متعدد همچون CARD – F و FOOD ZONEبرای کشت و معیشت جایگزین – سبزی کاری، زنبورداری، مرغداری، تولید فرآوردههای لبنی، کشت زعفران - در ولایات افغانستان موفق نبوده بلکه قیمت هر کیلو تریاک تازه در حالی هر سال سیر صعودی و بالاتر از ٥٠ دلار دارد که قیمت هر کیلو برنج، پنبه، گندم، ذرت و جو، در طول ٥ سال گذشته حتی از ٥ دلار هم گرانتر نشده است. سال ٢٠١٧، وزارت مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان اعلام کرد که دهقانان افغانستان به سه دلیل خشخاش میکارند: «غذا تهیه کنند، قرضهایشان را بدهند و هزینه درمان بیماریهایشان را بپردازند.»
سال ٢٠١٨، سود حاصل از قاچاق ٨ هزار و ٩٠٠ تن تریاک (اگر تمام این محموله به شکل تریاک - و نه به شکل هرویین و با قیمت گرانتر و حاشیه سود بیشتر - قاچاق شده باشد و دپوی سالهای قبل هم به این میزان اضافه نشده باشد) حدود ٦ میلیارد دلار - ٣٠ درصد تولید ناخالص ملی افغانستان - برآورد شد در حالی که بنا بر اعلام وزارت مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان، از این رقم، کمتر از یک میلیارد و ٥٠٠ میلیون دلار سهم کشاورزان کشت خشخاش (حدود ٣٥٤ هزار نفر و با احتساب بعد خانوار حداقل ٤ نفر که معمولا تمام اعضای خانوار مشغول کشت و برداشت هستند؛ یک میلیون و ٤١٦ هزار نفر) بوده و از مجموع هزینه برای تولید تریاک و هرویین، ١٨٠ الی ٣٠٠ میلیون دلار برای تامین پیش سازها هزینه شده اما بنا بر گزارشی که منابع آگاه در اختیار روزنامه گذاشتهاند، از مجموع سود ٦ میلیارد دلاری حاصل از قاچاق تریاک، حدود ١٢١ میلیون دلار به طالبان، حدود ٦٣ میلیون دلار به شورشیان مخالف دولت و حدود ١٢٤ میلیون دلار به افراد با نفوذ و قدرتمند پرداخت شده است. بنا بر آنچه دولت افغانستان در گزارش ٢٠١٧ خود اعلام کرده، ٦٨ درصد مناطق کشت خشخاش تحت کنترل دولت نیست یا ناامنی در این مناطق، در حدی بالاست که دولت نمیتواند مانع از کشت خشخاش شود اما در عین حال، کشت خشخاش هم دلیلی بر افزایش ناامنی در همین مناطق بوده است. افغانستان امروز به عنوان یکی از سه کشور دارای فساد گسترده در لایههای دولت و گرفتار پولشویی شناخته میشود و وزارت مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان در گزارش ٢٠١٨ خود به صراحت اعلام میکند که: «مردم مناطق جنوبی شعار میدهند که والی و رییس پلیس این منطقه در فساد اداری دست دارند... به گفته مرکز عدلی و قضایی مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان، سال ٢٠١٧ از ٥٦٥ نفر که به جرم دست داشتن در قاچاق مواد مخدر بازداشت شدهاند، ٢٣ نفر ماموران امنیت در وزارتهای داخله و دفاع بودهاند... مردم ساکن در مناطق تولید بالای خشخاش، از دادگاههای گروههای مخالفان دولت نسبت به دولت رضایت بیشتری دارند و علت آن، فساد گسترده و تبعیض در سیستم و دوایر دولتی است در حالی که مردم میگویند دادگاههای گروههای مخالفان، عدالت و قضاوت عادلانهتری دارند... به نظر عموم مردم، هرات، هلمند، بدخشان، نیمروز و بادغیس امنیت بهتری دارند در حالی که در فاریاب، قندهار، ننگرهار، فراه، ارزوگان، کنار و دای کندی ناامنی بالاست... بهبودی در کشت جایگزین و موفقیتی در امحای زمینهای خشخاش به دست نیامده و فقط اقدامات مختصری برای ممانعت از کشت خشخاش در نیمروز، هرات و فراه صورت گرفته اما اقدامات جدی نیست چون اکثر مقامات دولت در کشت و قاچاق دخیل هستند... در بخشی از ولایت هلمند که وسعت بسیار بالای زمینهای خشخاش دارد، دسترسی برای دولت عملا امکانپذیر نیست و برای مبارزه باید پیامهایی از طریق رادیو و تلویزیون منتشر شود.»
١٠ درصد جمعیت همسایه شرقی زمینگیر اعتیاد هستند
بنا بر اعلام سال ٢٠١٦ وزارت مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان، ٣ میلیون و ٦٠٠ هزار نفر از جمعیت ٣٤ میلیون نفری این کشور معتاد بودهاند. این گزارش هشدار میدهد که مصرف مواد مخدر در روستاها ٣ برابر شهرهاست به این معنا که ١٣ درصد جمعیت روستاها و ٥ درصد جمعیت شهرها مصرفکننده مواد مخدر هستند و از جمعیت معتادان این کشور، ٩ درصد در گروه سنی کمتر از ١٨ سال قرار دارند که ١١,٣ درصد از این اقلیت در روستاها زندگی میکنند. ٥ سال قبل، UNODC مطالعهای درباره نقش تحصیل در کاهش تمایل به کشت خشخاش در روستاهای افغانستان انجام داد که بنا بر نتیجه این تحقیق، ٣٩ درصد روستاهای دارای کشت خشخاش، مدرسه پسرانه و ٨١ درصد مدرسه دخترانه نداشتند در حالی که فقط ٨ درصد روستاهای عاری از کشت، فاقد مدرسه پسرانه و ٢٧ درصد فاقد مدرسه دخترانه بودند...
و سایت رسمی وزارت مبارزه علیه مواد مخدر افغانستان، صفحهای به نام «دورنما» دارد و در این صفحه نوشته شده: «افغانستان سرسبز و عاری از مواد مخدر.»