۰ نفر

ترامپ به کمپانی‌های اسلحه‌ متصل است

۲۴ بهمن ۱۳۹۵، ۶:۴۴
کد خبر: 176227
ترامپ به کمپانی‌های اسلحه‌ متصل است

اگر قرار باشد از مهم‌ترین اتفاق در حداقل یک دهه سیاست در ایران نام برده شود، بدون شک باید به توافق هسته‌ای ایران و ۶ قدرت جهانی اشاره کرد. برجام از آن جهت اهمیت دارد که ورق بازی در نظام بین الملل را برگرداند.

در روزهایی که اجماع جهانی علیه ایران به حداکثر رسیده بود این توافق مسیر را عوض کرد. تلاشی که لابی‌های صهیونیستی و تندروهای آمریکایی برای ترویج ایران هراسی در جهان داشتند با دیپلماسی فعال دولت روحانی با شکست روبه‌رو شد. این توافق در زمانی شکل گرفت که شدیدترین تحریم‌های بین المللی علیه ایران وضع شد و بسیاری از زیرساخت‌های کشور تحت این تحریم‌ها دچار بحران جدی شده بود. در دولت روحانی دیپلماتی کارکشته به نام محمد جواد ظریف توانست بعد از ماه‌ها مذاکره با قدرت‌های جهانی برجام را رقم بزند. اتفاقی که در دو سوی اصلی این مذاکره یعنی ایران و آمریکا مخالفانی داشت. مخالفت با برجام همچنان ادامه دارد و دلواپسان واشنگتن و تهران نشین در سنگ‌اندازی برای این توافق از هیچ چیز تلاشی فروگذار نیستند. با این حال و در میان مسیر سخت بی‌اعتمادی طرفین این توافق راه خود را ادامه می‌دهند. درحالی که برخی در ایران حتی دل به دونالد ترامپ رئیس‌جمهور جدید آمریکا بستند تا برجام را پاره کند اما این مسیر نیز با شکست روبه‌رو شده است. از آنجا که این توافق با مشارکت چند طرف بین المللی و در شورای امنیت تصویب شده، راه مقابله با آن از سوی ترامپ بسته است.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، برای بررسی بیشتر دوران پسابرجام که موضوع تمام نشدنی سیاست خارجی ایران در سه سال گذشته بوده با سید احمد موثقی گیلانی، استاد علوم سیاسی و عضو هیات علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، به گفت‌وگو پرداخته ایم که در ادامه می‌خوانید.

درحالی که بسیاری از کشورهای جهان پیروزی ترامپ را یک مصیبت برای جهان خواندند اما برخی از پیروزی او خرسند شدند.

افرادی که چنین ذهنیت ساده ای دارند در بررسی کارشناسی ضعیف هستند. با ذهنیت‌های ۵۰ سال پیش و گفتمان جنگ سرد، جهان را تحلیل می‌کنند. این افراد در دوره اوباما هم سنگ اندازی می‌کردند و تفاوت‌ها را نمی‌بینند. دوره ریاست‌جمهوری باراک اوباما یک فرصت تاریخی بود. ایران می‌توانست حتی فراتر از برجام برود. ما در فرصت سوزی خیلی مهارت داریم و از این موقعیت نیز به نحو احسن استفاده نکردیم. تحلیل این بود که ترامپ با توجه به آنکه بی‌سروسامانی و ضعف آمریکا را افشا می‌کند و می‌خواهد مخالف آمریکای نهادینه شده، گام بردارد، به نفع ایران است. باید گفت ترامپ برخلاف دموکرات‌ها، دغدغه‌های اخلاقی، حقوق‌بشری و زیست‌محیطی در داخل یا خارج ندارد. او متصل به کمپانی‌های نفتی و اسلحه‌سازی است. موضعگیری‌های او در سیاست خارجی گویای این واقعیت بود که رویکردی متفاوت خواهد داشت. مشخص است ترامپ عاقلانه عمل نمی‌کند و جهانی شدن و نفع مشترک برای همه را پذیرا نیست. نکته دیگر این است که قطعا منافع برخی ایجاب می‌کند که از ترامپ استقبال کنند. افرادی که در فضای تحریم توانستند به نوایی برسند؛ دلالان و مافیای تحریم، کسانی هستند که بدون تردید از ترامپ و تحریم‌ها یا حتی اقدام نظامی استقبال می‌کنند.

با توجه به این ویژگی‌هایی که از ترامپ برشمردید، رویه ایران در قبال مواجهه با دونالد ترامپ و دولت جدید آمریکا چگونه باید باشد؟

نخستین موضوع این است که باید ترامپ را به عنوان استثنائی شناخت که سیاست نمی‌داند و هر نوع اقدام غیرمنطقی از سوی او امکان‌پذیر است. ذیل این قاعده ضروری است که از تحریک یا دادن بهانه به او خودداری شود. اگرچه با توجه به پیشرفت‌هایی که در صنایع نظامی داشته، وضعیت خوبی دارد اما نباید غفلت کرد، حتی اگر توان استراتژیک ضربه دوم را هم داشته باشد، در ضربه اول لطمه خواهد دید. بنابراین رویه مدارا باید دنبال شود. یکی از مهم‌ترین اقدامات ما باید توسعه دیپلماسی عمومی باشد. ما نباید رویکرد تقابلی داشته باشیم، برای مثال از همین مساله ممنوعیت اتباع ایران باید بهترین استفاده را کرد و با اعلام این موضوع که سفر شهروندان و گردشگران آمریکایی به ایران تسهیل خواهد شد، باید تلاش کنیم از موج ضد‌ترامپی که در سراسر جهان وجود دارد بهره ببریم، امری که با تقویت دیپلماسی عمومی و ایجاد چهره‌ای مناسب از ایران در افکار عمومی جهان امکان پذیر است.

اقدامات اخیر ترامپ موجب شده رقبا مسیر دولت روحانی را نادرست تلقی کنند.

باید بررسی شود که منافع ما چگونه تامین خواهد شد. آیا شعار ما را به اهدافمان می‌رساند؟ این رویه در هشت سال دولت قبل پی گرفته شد اما درنهایت مردم در سال ۹۲ نظر دیگری داشتند. رویه مقابله جویی اگر در نهایت به تقابل نظامی برسد، چه دستاوردی خواهد داشت؟ در خاورمیانه پر تنش که عرب‌های منطقه با ما مشکلات عدیده ای دارند و تنها اسرائیل ۲۰۰ کلاهک هسته ای دارد، وضعیت به چه شکل خواهد بود. معتقدم نباید تعامل را خوب یا بد قضاوت کنیم چرا که راهی در جهان امروز و فرایند جهانی شدن جز تعامل نیست. منطق مسابقه تسلیحاتی و اصل بازدارندگی در اینجا جواب نمی دهد. دیدگاه‌های مبتنی بر مکتب وابستگی و قطع رابطه برای توسعه امروز زیر سوال رفته است و تمام کشورهایی که این مکاتب را چراغ راه خود قرار دادند، امروز به لحاظ توسعه در وضعیت بسیار نامناسبی هستند. کره شمالی مصداق بارز این مکتب است. باید از مسیر تعامل با گفتمان صلح در کشور با حداکثر اجماع توان اقتصادی خود را به مرور زمان افزایش دهیم و با نابرابری‌هایی که معتقدیم در جهان با آن روبه‌رو هستیم، مبارزه کنیم. در واقع حرف خود را با اقتصاد بزنیم و حق را از این طریق به دست بیاوریم.

برجام یکی از دستاوردهایی است که از مسیر تعامل روحانی، نصیب کشور شد و فرصت مناسبی برای نزدیکی به نظام بین‌الملل است. در این میان به نظر می‌رسد اروپا با توجه به روابط سنتی‌اش با ایران و نزدیکی جغرافیایی‌اش به کشور ما، بتواند برای ایران مثمر ثمر باشد. روابط ایران و اروپا در این فصل جدید چگونه می‌تواند باشد؟

موضوعی که ابتدا باید به آن پرداخت اجماع جهانی علیه ایران در شرایط پیش از برجام است. اقدامات دولت قبل و انتخاب یک سیاست خارجی منفعلانه در کنار رویکردی تقابلی به جای تعامل، ایران هراسی را در جهان گسترش داده و بر عکس موجب تقویت نفوذ رژیم حاکم بر تل‌آویو در افکار عمومی جهان شده بود. به نوعی صهیونیست‌ها هر روایتی را که می‌خواستند از ایران در جهان گسترش می‌دادند. اما سرانجام برجام در گام اول این بود که پروژه ایران هراسی و مظلومیت اسرائیل که در افکار عمومی جهان جا افتاده بود، برچیده شد که موضوع بسیار مهمی است. اروپا سیاست‌های متفاوتی نسبت به سیاست‌های آمریکای ترامپ دارد، هرچند اوباما با رویکرد نئوکینزی با اروپا روابط نزدیکی داشت. اروپایی‌ها به خوبی متوجه تفاوت ایران با عرب‌های منطقه هستند. موضوعاتی مانند سلفی‌گری که در کشورهای همسایه ایران رشد کرده و در ایران جایگاهی ندارد، امروز به یکی از تهدیدات اروپایی‌ها تبدیل شده است. از طرف دیگر ایران پتانسیل بسیار مناسبی برای توسعه وسرمایه گذاری دارد و اروپا می‌تواند از این موقعیت در یک بازی برد- برد سود ببرد. اروپا، ایران را بخشی از راه‌حل در مواجهه با چالش‌های جهانی و منطقه‌ای می‌داند. اگرچه هرکدام از کشورهای اروپایی در روابط با تهران نوساناتی دارند با این حال همگی بر توسعه اقتصادی با ایران اتفاق نظر دارند. اگر ما براساس تئوری بازی‌ها سعی کنیم سیبل نشویم، مقابله‌جویی نکنیم و حساسیت‌هایی ایجاد نکنیم که بهانه دست افکار عمومی جهان داده باشیم با این رویکردی که ترامپ دارد به تدریج از داخل و در نظام بین‌الملل، در رابطه با متحدان دولت ترامپ شکاف ایجاد می‌شود. باید تز وابستگی را کنار بگذاریم امروز استقلال را باید به نوع دیگری تعریف کنیم. ما نیاز داریم در فرایند جهانی شدن از امکانات و سرمایه‌های جهانی استفاده کنیم.

برخی معتقدند برجام دستاوردی نداشته است و می‌گویند مهم‌ترین دلیل برای توافق، رفع مشکلات معیشتی بوده است، امری که هنوز محقق نشده است.

اینکه گفته می‌شود با برجام همچنان در رکود هستیم، به توافق هسته‌ای یا دولت مربوط نیست بلکه به کل سیستم سیاسی کشور مربوط است، چراکه انشقاق در بخش‌های مختلف و سنگ اندازی‌هایی که می‌شود، ایران را محدود کرده است. برای مثال وقتی عده ای با حمله به سفارت عربستان چنین مشکلاتی را پدید می‌آورند ثبات اقتصادی ایران را برای جذب سرمایه‌گذار خارجی کاهش می‌دهند. آیا چنین رفتارهایی در کنترل دولت است؟ آیا برجام مقصر این نوع رفتارهاست؟ ما باید از فضایی که برجام ایجاد کرد و نشان داد ایران هراسی در جهان اشتباه است، استفاده کنیم. شعار و رویکرد مقابله، دستاوردهای توافق هسته‌ای را کمرنگ می‌کند، چرا که ثبات اقتصادی را به‌هم می‌ریزد. سیاست خارجی در دوره روحانی اگرچه منسجم‌تر شد اما همچنان بخش‌هایی هستند که تلاش می‌کنند در راهبردهای سیاست خارجی نفوذ کنند.

یکی دیگر از معادلات در فصل جدید ترامپ نوع رابطه با روسیه است. اگرچه بدنه حزب جمهوریخواه مخالف روابط نزدیک روسیه و آمریکا است اما ترامپ با توجه به اینکه بارها علاقه خود را به پوتین و نزدیکی با روسیه اعلام کرده، پیش‌بینی می‌شود این رویه را دنبال کند. ایران در این رابطه باید چگونه بازی کند؟

تیم جدید ترامپ روی این موضوع برنامه ریزی می‌کند که برخی امتیازات را به روس‌ها بدهند تا آنها از روابط نزدیک با ایران صرف نظر کنند. تحلیل تیم ضدایران ترامپ این است که آمریکا باید قبل از عراق به ایران حمله می‌کرد. درباره موضوع بازداشت چند ساعته ملوان‌ها نیز تحلیل ژنرال متیس وزیر دفاع فعلی ترامپ این بود که چند نقطه ایران را باید بمباران کنیم. این تیم ایران را تهدیدی مهم‌تر از داعش می‌داند. روسیه معامله‌گر است، این کشور با مشکلات بسیاری مواجه است. آنها در وضعیت فشار تحریم، بحران اوکراین و ناتو و فرار سرمایه خارجی هستند و به دنبال این هستند که با نزدیکی‌های شخصی که با ترامپ و تیلرسون وزیر خارجه او دارند، این موضوعات را رفع کنند. با این حال روسیه به این سمت نخواهد رفت که ایران را به‌طور کامل رها کند. اما پیش‌بینی نزدیکی آنها با آمریکا وجود دارد. مانند شرایطی که پیش از این نیز رخ داد و زمانی که آمریکا تحریم‌ها علیه ایران را به شورای امنیت می‌برد آنها قطعنامه‌ها را وتو نکردند. باید توجه کنیم روسیه با چین متفاوت است. ساختار و بافت این کشور نفتی، میلیتاریسم توسعه طلبی عرضی است. اتحاد استراتژیک با روسیه که یک بازیگر سیاسی نظامی و دلال اسلحه است، یک بازی خطرناک است.

یکی از زمینه‌هایی که شما درباره آن مطالعات بسیاری دارید، اقتصاد سیاسی و توسعه است، دقیقا همان موضوعی که در کشور ما به نوعی دیده نمی شود. در تاریخ انقلاب همواره روی توسعه ایران تاکید شده است اما چرا گفتمان توسعه در ایران به نتیجه‌ای نمی‌رسد؟

گفتمان توسعه بیش از هر مولفه‌ای نیاز به اجماع دارد. متاسفانه هیچ‌گاه در مسیر گفتمان توسعه نبودیم. گفتمان ما ایدئولوگ محور است و به لحاظ پارادایمی نظری و ساختاری در مسیر توسعه نیستیم. تصمیماتی که در ایران از سوی بخش‌های مختلف گرفته می‌شود، اغلب در یک راستا نیست بلکه متناقض و بعضا خنثی‌کننده یکدیگر هستند. اگرچه در دوره‌های ریاست‌جمهوری آقایان‌هاشمی، رئیس دولت اصلاحات و روحانی برای توسعه تلاش شده است اما این رویه نیز به‌طور کامل نبوده و ما حداکثر در تلاش و در مسیر رشد اقتصادی بودیم و نه توسعه. بنابراین تا زمانی که همه ارکان سیستم سیاسی به معنای واقعی به اجماع نرسند و در کنار هم برای توسعه تلاش نکنند، این موضوع رخ نخواهد داد.