۰ نفر

آرمان : مواظب فرار سرمایه‌گذاران به عربستان باشیم

۱۹ دی ۱۳۹۵، ۶:۳۹
کد خبر: 169293
آرمان : مواظب فرار سرمایه‌گذاران به عربستان باشیم

در ابتدای هفته گذشته بود که نمایندگان مجلس در ادامه بررسی لایحه برنامه ششم توسعه تصمیم به حذف ماده ۵۳ این لایحه مبنی بر تغییر ساز و کار خوراک پتروشیمی‌ها گرفتند.

در این زمینه بیژن زنگنه، وزیر نفت اعتقاد دارد که ارزان شدن قیمت خوراک پتروشیمی‌ها ایجاد رانت می‌کند و در طول دو سال نمی‌توان قوانین را تغییر داد. همچنین به گفته او در حال حاضر بخش خصوصی‌ حتی از گران شدن قیمت‌ها استقبال می‌کند. از طرف دیگر، مسئولان وزارت صنعت عنوان می‌کنند به دلیل اینکه این حوزه جزو مزیت نسبی ایران حساب می‌شود پس باید با قیمت ارزان‌تری عرضه شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از آرمان ، در همین زمینه بهمن آرمان، اقتصاددان می‌گوید: «مساله قیمت گاز طبیعی مورد نیاز صنایع پتروشیمی یک مساله به شدت مشکوک است و به نظر من از خارج از ایران هدایت می‌شود، چرا که اگر نظریه ریکاردو به عنوان اقتصاددان برجسته را مد نظر قرار دهیم، وجود گاز طبیعی در ایران و داشتن بزرگ‌ترین ذخایر گاز طبیعی جهان در کشور ما دیگر به معنای مزایای نسبی نیست، بلکه باید از آن به عنوان مزایای مطلق یاد شود.»

تعیین قیمت خوراک پتروشیمی‌ها مساله‌ای است که همچنان بحث‌های فراوانی در رابطه با آن مطرح می‌شود. عده‌ای اعتقاد دارند که چون این موضوع برای ما مزیت نسبی به حساب می‌آید باید با قیمت ارزان‌تری فروخته شود، اما عده‌ای دیگر فروش ارزان آن را به معنای ایجاد رانت می‌دانند و بر گران شدن آن اصرار دارند. نظر شما در این باره چیست؟

برای پرداختن به این مساله بهتر است که بر پایه نظریه‌های اقتصادی و به طور مشخص بر اساس نظریه‌های یکی از نظریه‌پردازان موثر و غالب به نام ریکاردو موضوع مورد بحث را پیش ببریم. ریکاردو اقتصاددان برجسته‌ای است که میلیون‌ها نفر از مردم جهان در زندگی خود متاثر از اندیشه‌های او هستند. نباید فراموش کرد که در علم اقتصاد تعداد اندکی از نظریه‌پردازان توانسته‌اند تاثیرات عمیقی بر زندگی نوع بشر بگذارند که یکی از آنها ریکاردو است. او اعتقاد دارد خودکفایی در همه زمینه‌ها به معنای فقر مطلق است و کشورها تنها باید روی بخش‌هایی که در آنها دارای مزایای نسبی هستند سرمایه‌گذاری انجام دهند. به طور مثال در زمانی که صنایع نساجی به عنوان محور توسعه صنعتی آمریکا فعال بودند، ایشان عنوان کردند که برای توسعه صنایع نساجی، دولت آمریکا نباید از پنبه‌کاران مالیات اخذ کند تا آنها بتوانند پنبه را به عنوان ماده اولیه صنایع نساجی با هزینه و قیمت ارزان‌تری تولید کنند. همین نقطه نظر را آقای تورگوت اوزال، نخست‌وزیر اسبق ترکیه هم که از کارشناسان برجسته بانک جهانی بود مطرح کرد. او در زمان تصدیگری خود می‌دانست که ترکیه دارای منابع انرژی نیست، معادن سنگ آهن ندارد و توسعه اقتصادی هم بدون داشتن صنعت فولاد که یک صنعت استراتژیک به حساب می‌آید، امکانپذیر نیست. به همین دلیل برای تشویق سرمایه‌گذاران برای فعالیت در حوزه فولاد، قیمت انرژی مربوط به این صنعت را برای مدت طولانی تقریبا نزدیک به صفر قرار داد.

این سیاست تا چه حد در ورود سرمایه‌گذاران به صنعت فولاد ترکیه تاثیر داشت و آیا تحولی در این صنعت به وجود آورد؟

در حال حاضر و در اثر همین سیاست، ترکیه در سال برابر با ۳۶ میلیون تن فولاد تولید می‌کند. حال کشور ایران، که هم دارای معادن سنگ آهن بسیار بزرگ و از همه مهم‌تر صاحب ذخایر انرژی فراوان است، تقریبا چیزی حدود ۱۶ میلیون تن فولاد تولید می‌کند.

با این شرایط چرا ایران از تجارب کشورهای دیگر و نظریات اقتصاددانی همچون ریکاردو بهره نمی‌برد؟

مساله قیمت گاز طبیعی مورد نیاز صنایع پتروشیمی مساله‌ای مشکوک است، چرا که اگر نظریه ریکاردو به عنوان اقتصاددان برجسته را مد نظر قرار دهیم، وجود گاز طبیعی در ایران و داشتن بزرگ‌ترین ذخایر گاز طبیعی جهان در کشور ما دیگر به معنای مزایای نسبی نیست، بلکه باید از آن به عنوان مزایای مطلق یاد شود. طبیعتا این مزایای مطلق را ما باید به کالاهای با ارزش افزوده بالا تبدیل کنیم. دادن خوراک ارزان (که واقعا هم برای ما ارزان تمام می‌شود) به مجتمع‌های پتروشیمی برای اینکه به فراورده‌های با ارزش چند میلیارد دلاری تبدیل شود، در هیچ منطق اقتصادی به عنوان رانت شناخته نمی‌شود و کسی هم آن را بذل و بخشش دولت تلقی نمی‌کند.

امروز بخش قابل توجهی از صادرات کشور مربوط به صنایع پتروشیمی می‌شود و ارز قابل توجهی را تولیدات این بخش برای کشور به ارمغان می‌آورد، آیا ما می‌توانیم صادرات خود را در این حوزه افزایش دهیم؟

اگر امروز ما ادعا می‌کنیم که ۴۰ درصد از صادرات غیرنفتی کشور را تولیدات صنایع پتروشیمی تشکیل می‌دهند به دلیل سرمایه‌گذاری‌های سنگینی است که از پیش انجام شده است. در دولت‌های نهم و دهم که اصولا چیزی به نام اقتصاد مطرح نبود و کسی هم صحبت از آن به میان نمی‌آورد، خسارت‌های سنگینی نه تنها به صنعت پتروشیمی، بلکه به اقتصاد کشور وارد شد. در حوزه نفت و پتروشیمی باید مصالح ملی و فرمایشات مقام‌معظم رهبری را در دستور کار خود قرار داد. مقام معظم رهبری در زمان بازدید از مجتمع پتروشیمی بندر امام که بزرگ‌ترین واحد پتروشیمی ایران است در یک جمله بسیار ارزشمند اعلام کردند که ما نمی‌خواهیم به جهان تظلم کنیم، ولی قصد داریم نفت خود را به صورتی که بیشترین ارزش افزوده را برای ما داشته باشد به جهان عرضه کنیم. مشاهده می‌شود در مواردی برخی افراد مقابل پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور ایستاده و جلو هرگونه سرمایه‌گذاری در صنعت پرسود‌ واستراتژیک پتروشیمی را گرفته و دوباره می‌خواهند سرزمین‌های سوزان جنوب خوزستان و عسلویه را تبدیل به ویرانه‌ای کنند و این امر جای پرسش فراوان دارد.

پس با این وجود چنین موضوعی زیان اقتصادی فراوانی را تحمیل می‌کند.

این مساله تنها به یک میلیارد و دو میلیارد دلار ختم نمی‌شود و با این مقدار صرفه‌جویی نمی‌توان جلو زیان را گرفت. این امر آسیب به کل اقتصاد کشور است. بر اساس هیچ منطق و استدلالی نمی‌توان نرخ جدید خوراک پتروشیمی‌ها در ایران را توجیه کرد، آن هم نه بر اساس پول ملی، بلکه طبق دلار که در ایران دارای نوسانات زیادی است. یعنی اگر ارزش دلار در بازار افزایش پیدا کند، به طور خودکار قیمت گاز طبیعی نیز بالا می‌رود. اینکه این فرمول را با چه نیتی اختراع کرده‌اند بسیار مشکوک است. باید توجه داشت در حالی که قیمت گاز طبیعی در آمریکا ۹ سنت در هر متر مکعب به فروش می‌رسد و این نرخ در منطقه خلیج فارس بین دو تا ۵/۲ سنت است، در ایران چنین اقدامی صورت می‌گیرد و بر این اساس هیچ شرکت خارجی و داخلی از زمان اعلام نرخ جدید خوراک پتروشیمی‌ها در ایران سرمایه‌گذاری نکرده، بلکه بسیاری از آنها تصمیم به انصراف از سرمایه‌گذاری گرفتند که دو نمونه بارز آن شرکت آریا ساسول از آفریقای جنوبی و یک شرکت هندی برای ساخت یک مجتمع کود شیمیایی در چابهار بود. همچنین به علت بالا نگه داشتن قیمت گاز طبیعی در ایران یک شرکت بسیار بزرگ هندی از ساخت یک کارخانه ۱/۵ میلیارد دلاری آلومینیوم از ایران انصراف داد.

آیا این موضوع باعث نمی‌شود رقیبان ایران شرکت‌هایی را که در ایران اقدام به سرمایه‌گذاری کرده‌اند جذب کنند؟

بله، در حالی که تولید آلومینیوم در ایران کمتر از ۴۰۰ هزار تن است، رفته رفته سرمایه‌گذاران به جنوب خلیج فارس می‌روند، طوری که اکنون عربستان سعودی در حال ظرفیت‌سازی برای تولید ۱۰ میلیون تن آلومینیوم است. تولید آلومینیوم بحرین نیز به حدود ۹۵۰ هزار تن می‌رسد. امارات متحده عربی هم تولید خود را به ۲/۲ میلیون تن رسانده است، زیرا آلومینیوم به علت مصرف بسیار بالای انرژی به انرژی جامد Solid Fuel شناخته می‌شود.

راهکار چیست؟ چطور می‌توان از هدر‌رفت سرمایه جلوگیری کرد؟

اینکه چه کسانی این کار را کرده‌اند و چرا، جای پرسش فراوان دارد. اگر چنین مسئولانی دلشان به حال مملکت می‌سوخت، چرا دیر به یاد گران کردن خوراک پتروشیمی افتاده‌اند؟ باید یادآوری کرد که آنها در گذشته هم دارای مسئولیت بودند. سوال است چه کسی به آنها چنین دستورها و خط‌هایی را می‌دهد؟ آیا آنها نمی‌دانند که در ۲۰۰ کیلومتری آبادان، یعنی نزدیک حوزه‌های نفتی غرب کارون ما، کویت در حال احداث پالایشگاه ۶۶۰ هزار بشکه‌ای و چندین مجتمع پتروشیمی هستند؟ در این حال ما پالایشگاه آبادان۲ را نمی‌سازیم، مجتمع پتروشیمی هم در کنار آن وجود ندارد. آیا مسئولان نمی‌دانند که عربستان سعودی به علت اینکه متوجه شد روند سرمایه‌گذاری در صنعت پتروشیمی در ایران از فعالیت ایستاده است، اقدام به ایجاد بزرگ‌ترین مجتمع پتروشیمی ساخته شده نوع بشر به نام صداره کرد که برای آن بیش از ۳۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری می‌کند. پس باید توجه داشت که دنیا منتظر ما نمی‌ماند.

ولی گویا توقف سرمایه‌گذاری در صنایع پتروشیمی ایران در روند فعالیت سعودی‌ها تاثیر داشته است؟

آنها زمانی که احساس کردند کشور ایران سرمایه‌گذاری در بخش پتروشیمی خود را متوقف ساخته است با توجه به نیازهای بازار، سرمایه‌گذاری‌های خود را افزایش دادند و بازار آینده هم در صورتی که وزیر دیگری جایگزین آقای زنگنه شود به این سادگی‌ها به نفع ایران باز نمی‌گردد. انفعال در مورد ترکتازی‌های این افراد نه قابل تحمل است و نه برای نظام سیاسی کشور که به شدت از نظر اقتصادی تحت فشار قرار گرفته، سودی دارد.

آیا ممکن است چنین جریانی که به آن اشاره دارید به دیگر بخش‌های اقتصادی کشور نفوذ کند؟

اطلاعاتی که من دارم نشان دهنده این است که این جریان ضد توسعه‌ای فعلا در این بخش شروع شده و هدف بعدی صنعت استراتژیک دیگری به نام فولاد است که در این رابطه گزارشی بدون ارائه آمار و اطلاعات لازم و مبتنی بر شایعه منتشر شده بود که بر اساس آن، چنانچه گاز ارزان به بزرگ‌ترین بنگاه اقتصادی ایران یعنی فولاد مبارکه نرسد که ارزش تولیدات آن بیش از پنج میلیارد دلار است و صدها هزار شغل از قبل آن به وجود آمده است، این صنعت با زیانی برابر با یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار روبه رو می‌شد. آنها همان‌طور که با قیمت‌های بالای گاز طبیعی صنعت آلومینیوم را در ایران سرکوب کردند و اجازه رشد به آن ندادند در رابطه با این صنعت انرژی‌بر هم اعمال نظر می‌کنند. مسائل پیچیده دیگری در این رابطه وجود دارد که هدف آنها تخریب اقتصاد کشور است. مسئولان باید بدانند که در همان استان خوزستان حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب گاز همراه نفت بدون استفاده سوزانده می‌شود که ارزش آن به میلیاردها دلار می‌رسد. این گازها باید به گاز مایع و پتروشیمی تبدیل شوند که متاسفانه این اتفاق رخ نمی‌دهد. وزیر نفت نیز در حال حاضر مخالفت خود را با ایجاد پالایشگاه و ارزش افزوده در نفت نشان می‌دهد. می‌خواهند تولید نفت خام را افزایش دهند و آن را به کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس بدهند و از آنها بنزین و گازوئیل و سایر فراورده‌های نفتی وارد کنند. در واقع مساله قیمت خوراک واحدهای پتروشیمی تنها نوک کوه یخی است که بخش بزرگ‌تر آن دیده نمی‌شود.

در صحبت‌ها اشاره داشتید که این موضوع از بیرون هدایت می‌شود. منظور از این سخن چیست؟

به هر حال قدرت کشورها و قدرت چانه‌زنی آنها به شدت متاثر از قدرت اقتصادی آنهاست. هر چقدر که اقتصاد کشوری ضعیف‌تر باشد، این کشور در موقعیت آسیب‌پذیرتری قرار می‌گیرد و قدرت خود را در چانه‌زنی‌های جهانی از دست می‌دهد. بنابراین طبیعی است که در خارج جریاناتی وجود داشته باشند که با توسعه اقتصادی ما مخالف باشند، چرا که ضعیف بودن ما از نقطه اقتصادی به معنای ضعیف شدن آن در زمینه‌های نظامی، هژمونی منطقه‌ای و ایفای نقش بالاتر برای آن است. اگر ترکیه و عربستان در منطقه خلیج فارس در موقعیت حساسی قرار گرفته‌اند و دست بالا را دارند به این دلیل است که این دو کشور اقتصادهای بزرگی دارند و هر دو عضو گروه ۲۰ اقتصاد بزرگ جهان هستند. با این اوضاع و احوالی که پیش می‌رود ایران به این زودی‌ها قادر نخواهد بود به گروه ۲۰ بپیوندد. در نتیجه قدرت‌های بزرگی در خارج از ایران وجود دارند که یک ایران ضعیف را برای خود مطلوب‌تر می‌دانند.