من سالیان درازی در اروپا زندگی کردهام و کسبوکارم را در کشورهای مختلف اروپایی، امریکا و آسیای جنوبشرقی برپا کردهام. تقریبا در بیشتر نقاط دنیا با سفارتخانههای مختلف ارتباط برقرار کرده و از نزدیک به اقتضای شغلم به این مکانها رفتوآمد داشتهام. به چشم خود دیدهام که چگونه نمایندگان کشورهای مختلف در یک نقطه از دنیا برای جلبنظر سرمایهگذاران چه بال و پری میزنند تا بتوانند یکی از آنها را در تور سرمایهگذاری کشور خود به دام اندازند و در جهت بهبود اقتصاد کشورشان مورداستفاده قرار دهند.
کار سفارتخانهها این است که فرصتهای سرمایهگذاری در سایر نقاط دنیا را به بخش خصوصی خود معرفی کرده و مزیتهای اقتصادی کشور خود را پیشروی سرمایهگذاران دنیا قرار دهند. کار آنها در یک کلمه خلاصه میشود«حمایت» و دیگر هیچ.
اقتصاد در سفارتخانههای ایران
اما سفارتخانههای ما چه کردهاند؟ کدام فرصت اقتصادی در دنیا را به بخش خصوص کشور معرفی کرده اند؟ آنها حتی یک سایت اینترنتی هم ندارند که از آن طریق بتوان با مسوولان مربوطه ارتباط برقرار و درخواستهای خود را مطالبه کرد. نگاهی که به سفارتخانههای ما همواره وجود داشته سیاسی- امنیتی بوده و کمتر کشف فرصتهای اقتصادی و استفاده از ظرفیتهای داخلی و خارجی مرتبط موردتوجه قرار گرفته است.
ما همواره در سفارتخانههای خود به در بسته خوردهایم و کمتر دیدهایم که مسوولان دیپلماسی کشور در نقاط مختلف دنیا به بخش خصوصی به عنوان یکی از سربازان اقتصادی بنگرند و از توان آنها در ایجاد ارتباطات اقتصادی یا همان دیپلماسی اقتصادی بهره جویند.
در سفارتخانهها به روی بخش خصوصی باز شود
وقت آن رسیده تا با توجه به گشایشهای بینالمللی در سفارتخانهها به روی فعالان بخش خصوصی باز شود و مساله اقتصادی به جدیترین مساله نمایندگیهای دولت ایران در نقاط مختلف تبدیل شود.
سال گذشته آقای عراقچی بهعنوان مذاکرهکننده ارشد هستهیی کشورمان در مصاحبهیی اعلام کرده بودند که همایشی با حضور سفرای ایران در سایر نقا دنیا برگزار خواهند کرد و در آن خواهند خواست تا به بررسی فرصتهای افتصادی در کشورهای مقصدشان بپردازند.
به نظر میرسد که این ایده خوب خواهد توانست زمینههای حرکت پویاتر سفارتخانههایمان را برای پذیرش فعالان بخش خصوصی داخلی و خارجی فراهم آورد. هر سفارتخانه میتواند به پایگاهی برای معرفی ظرفیتهای اقتصادی کشور و جذب سرمایههای خارجی تبدیل شود و خانه واقعی ایرانیان خارج از کشور باشد.
نیاز به تغییر الگو در انتصاب سفرا
در این میان باتوجه به اینکه اقتصاد پس از حل مذاکرات هستهیی حرف اول را میزند آیا بهتر نیست که وزارتخارجه ایران تغییری در الگوی انتصاب سفرای ایران در کشورهای دیگر بهوجود آورد و جمعی از اقتصاددانان، برنامهریزان و فعالان بخش خصوصی را بهعنوان سفیر خود در آن کشورها به کار بگمارد؟
چه اشکالی دارد که یک تاجر، تولیدکننده و کارآفرین ایرانی به عنوان سفیر در دیگر کشورها مشغول به کار شود و فضا را بهنفع اقتصاد در سفارتخانههای کشور تغییر دهد؟
امریکا بیشتر سفرای خود را از میان نخبگان بخش خصوصی خود انتخاب میکند تا از این طریق بتواند به افرادی که اقتصاد و فرصتهای اقتصادی را میشناسند میدان دهد و از تواناییهای آنان برای بهبود اقتصاد خود بهره برد.
ما هم نیاز داریم افرادی را روانه سفارتخانههایمان کنیم که بخش خصوصی و بازارها را بشناسد و با چنین شناختی در سفارت را به روی فعالان اقتصادی کشور باز کند نه اینکه از موضع بالا با آنان برخورد کرده و فقط مسوول صدور پاسپورت و ویزا شود.
بخش خصوصی در کنار دولتمردان
نکته دیگر این است که تا چه حد بخش خصوصی میتواند در سفر مسوولان کشور به خارج در کنار آنها باشد. ما نمیگوییم که با هواپیمای حامل رییسجمهور و در قالب هیات همراه با مقامات رییسجمهور همسفر شویم (گرچه چنین خواستهیی دور از دسترس نباید باشد) اما توقع داریم وقتی که خود راسا اقدام کرده و خود را به مقامات میرسانیم موردتوجه قرارگیریم نه اینکه رییسجمهور فقط از کنارمان رد شود و به ما لبخند بزند. من خود چند سفر روسای جمهور به دیگر کشورها حضور داشتهام و تنها نتیجهاش این بوده که آنها از کنارمان رد شدهاند و دستی تکان دادهاند.
اینگونه سفرها در سایر کشورها تعریف دیگری دارد و دولت و بخش خصوصی در کنار هم قرار گرفته در قالب هیاتهای چند صد نفره و در راس یک هیات سیاسی و اقتصادی وارد سایر کشورها میشوند و فرصتهای اقتصادی را رصد میکنند.
حال آیا وقت آن نرسیده که دولت ما نیز دست دوستی و محبت خود را به سوی بخش خصوصی دراز کند و نگاه بخش خصوصی محور را به جای نگاه دولتمحور، در دستگاه دیپلماسی خود حاکم کند؟
* عضو هیات نمایندگان اتاق تهران