بیشک عید فطر، بهعنوان یکی از بزرگترین اعیاد اسلامی، از جایگاه آنچنان ویژهای برخوردار است که برای آن، مسلمانان ایرانی نیز همچون مسلمانان سایر کشورها شایسته است از سه روز تعطیلعمومی برخوردار باشند.
چنین تعطیلاتی،آن زمانی موجه است که کشور برنامهء تعطیلاتعمومی معقولی داشته باشد، و یکی از کشورهای با بالاترین سطح تعطیلاتعمومی نباشد. جمهوری اسلامی ایران، به مثابهء کشوری در حال توسعه، از نظر تعطیلاتعمومی، ساعات استراحت، و ساعات کار، به مراتب حتی فراتر از وضعیت کشورهای توسعهیافته رفته است، و دیگر برای اعلام تعطیلاتعمومی جدید، امکان بیشتری ندارد. با احتساب روزهای پنجشنبه و جمعه، روزهای تعطیلعمومی (نزدیک به 30 روز)، مرخصیاستحقاقی، و مرخصیاستعلاجی، تعداد روزهای کاری کارکنان تولیدی و خدماتی کشور بهراحتی زیر رقم 200 روز در سال است. هرکس میتواند با مقایسهء تقویم تعطیلات ایرانیان با خارجیها نتیجه بگیرد که برنامهء تعطیلاتعمومی ایرانیان و بهتبع آن ساعات کار نیروی فعال کشور، غیرقابلقبول است. به گفتهء وزیر اقتصاد و کار سابق آلمان، نیم درصد از رشد اقتصادی سال 2004 جمهوری آلمان به دلیل کاهش تعطیلاتعمومی در آن کشور بوده است. وی نرخ بیکاری بالای این کشور را نیز بیارتباط با تعطیلاتعمومی متعدد آن کشور نمیداند. این اظهارنظر آقای کلمنت توجه ما را به هزینههای تعطیلاتعمومی جلب میکند.
تصمیم دولت به تعطیل روزهای چهارشنبه و پنجشنبهء گذشته، غیر از آثار معنوی آن، البته آثار مثبت دیگری هم دارد. عمدهء دستمزدبگیران ظاهرائ از ساعات کار کمتر استقبال میکنند، و در کوتاهمدت از دولت متشکر خواهند بود. منافع تعطیلات به افزایش سلامتی، روابط انسانی بهتر، و مراودات بیشتر با دوستان و آشنایان محدود نمیشود. تعطیلاتعمومی به مراتب بهتر از روزهای آخر هفته امکان هماهنگ کردن اوقات فراغت را بهوجود میآورد، و به مردم اجازه میدهد روابط اجتماعی خود را گسترش دهند. یعنی، روزهای تعطیلاتعمومی مطلوبیت اوقات فراغت را بالا میبرد. ساعات کار طولانیتر و تعطیلاتعمومیکمتر این مشکل را فراهم میآورد که افراد نمیتوانند معادلهء گذران اوقات فراغت خود با دیگران را حل کنند، بهویژه اینکه ایرانیان عمدهءاوقاتفراغتشان در ارتباط با دیگران میگذرد. اما، دولت ناچار است به هزینههای چنین تصمیم خطیری نیز توجه کند. در کشوری چون ایران، تعطیلاتعمومی بیشتر میباید با تعطیلاتخصوصی کوتاهتر، کار در روزهای آخر هفته، ساعات کار طولانیتر در طی هفته، مشاغل جدید با ساعات کار متفاوت، و اشتغال به شغل دوم و سوم جبران شود، اگر قرار باشد که اقتصاد ملی صدمه نبیند.
تعطیلاتعمومی ایران را با هشت روز تعطیلات عمومی بریتانیا و 11 روز تعطیلاتعمومی فرانسه مقایسه کنید. چرا در آن کشورها تعطیلاتعمومی طولانیتر اعلام نمیکنند. آیا آن کشورها از مزایای تعطیلات طولانیتر غافلاند. البته، پاسخ منفی است. علت اصلی آن است که نگران آثار سنگین اقتصادی تعطیلاتعمومی طولانیاند، وگرنه آنها نیز میتوانند برای اعلام تعطیلعمومی، دلایل بسیاری ارائه کنند. تعطیلاتعمومی طولانی به معنای خلق ارزشهای اقتصادی کمتر است. برای کشوری که فقط 130 میلیارد دلار تولید در سال دارد، دو روز تعطیل بیشتر با فرض 200 روز کاری بهمعنای از دست دادن یک درصد از تولید ملی است. یعنی حدود 3/1 میلیارد دلار کار کمتر در کشور صورت گرفته است. چگونه میخواهیم این زیان اقتصادی را جبران کنیم؟ از کدام تعطیلات میخواهیم بکاهیم. کاهش تعطیلاتعمومیدیگر-چه مربوط به مناسبتهای ملی و چه مربوط به مناسبتهای مذهبی - هزینههای سیاسیای دارد که بعید است دولت آمادهء پرداخت آن هزینهها باشد.
تعطیلات چهارشنبه و پنجشنبهء گذشته، غیر از ایجاد انتظار برای تعطیلات طولانی در عید سعید فطر، بدعت تازهای را گذاشته است که میتواند هزینههای آتی دیگری برای اقتصاد ملی داشته باشد. تعطیلی بین تعطیلات به جای یک روز، حالا میتواند دو روز باشد. در گذشته، بینالتعطیلین، اگر یک روز بود، تعطیل اعلام میشد(البته، از مرخصی استحقاقی کسر میشد که این بار اصلائ در اعلامیهء دولت به آن اشاره نشده، و ظاهرائ به تعطیلاتعمومی اضافه شده است.) اکنون این دوره میتواند دو روز باشد، و این دغدغه وجود دارد که چنین تعطیلیای در سایر مناسبتها نیز انتظار رود. متاسفانه به نظر میرسد که دولت در بسیاری از تصمیمات اقتصادی خود همچون افزایش حداقل دستمزدها، تجدیدساختار سازمان برنامه، واردات میوه، ... و نیز تعطیلیعمومی دو روزهء اخیر به آثار اولیهء تصمیم خود توجه دارد، همچون شطرنجبازی که فقط اثر آنی بازی خود را که زدن مهرهء حریف است مدنظر قرار میدهد. روشن است که آثار بعدی حرکت مهرههای شطرنج اهمیت بیشتری دارد، و دولت ناچار است به آثار بلندمدت اقتصادی تصمیمات خود توجه کند، اگر علاقهمند به توسعهء پایدار، نرخ رشد بالا، نرخ بیکاری پایین، و کنترل تورم است.
*این یادداشت به قلم دکتر حسین عبده تبریزی در آبان ماه سال 1385 منتشر شده است.