۰ نفر

ستاره‌های سینما در سالی‌ که‌ گذشت

۲۸ اسفند ۱۳۹۵، ۸:۳۶
کد خبر: 183249
ستاره‌های سینما در سالی‌ که‌ گذشت

ستاره‌ها و چهره‌های سینمایی همیشه مورد توجه هستند و معمولا در صدر اخبار عرصه فرهنگ و هنر قرار دارند، اما برخی به دلایلی و در مقاطعی بیش از دیگر وقت‌ها، در کانون توجه قرار می‌گیرند و به اصطلاح، سال سال آنها می‌شود.

این در کانون توجه بیشتر قرار گرفتن و صدرنشینی در اخبار سینمایی یا مربوط به متن و درخشش بازیگران و کارگردان‌ها در فیلم‌ها و موفقیت در جشنواره فیلم فجر یا جشنواره‌های معتبر خارجی است و حتی محبوبیت نزد تماشاگران در اکران عمومی را دربرمی‌گیرد یا به مسائل حاشیه‌ای و جنجالی پیرامون آن چهره مربوط می‌شود.

به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از جام جم ، در این گزارش و در آستانه سال جدید، نگاهی فهرست‌وار به سینماگرانی داریم که به دلایل مختلف در سال 95 درخشیدند و خبرساز شدند و از این رو می‌توان از آنها به عنوان چهره‌های سینمایی سال نام برد.

شهاب حسینی؛ در اوج پختگی

شهاب حسینی از آن بازیگرانی است که به معنای واقعی کلمه، پله پله مسیر موفقیت در بازیگری را طی کرد و یک شبه به شهرت و محبوبیت نرسید. البته بازی حسینی در آن اوایل حضور و به عنوان مثال در آثاری چون پس از باران و پلیس جوان در نقش یونس بهگر، جذابیت‌هایی داشت، اما اغراق‌هایی هم در آنها دیده می‌شد. او هر چقدر جلوتر آمد، مختصات دیگری از بازیگری را نشان داد و نقش‌آفرینی‌اش در قالب کاراکترهای مختلف، عمق بیشتری پیدا کرد.

همکاری با اصغر فرهادی در درباره الی، جنس بازی حسینی را به واقعیت نزدیک‌تر و آن را باورپذیرتر کرد. همکاری بعدی او با فرهادی در جدایی نادر از سیمین و بازی در نقش حجت، مردی از طبقه فرودست جامعه، نقطه‌عطف کارنامه حسینی است.

ادامه این همکاری موفقیت‌آمیز به فیلم فروشنده و ایفای نقش عماد رسید و حسینی، بازی متناسب و تاثیرگذاری در قالب این شخصیت فرهنگی گرفتارِ یک اتفاق تلخ و سهمگین ارائه می‌دهد. حیرانی و تردید در تصمیمی قاطع برای انتقام و مقابله با وضع موجود، جلوه درخشانی در بازی حسینی می‌یابد. بازی حسینی ابتدا در جشنواره معتبر کن موردتوجه داوران قرار می‌گیرد و در اتفاقی بی‌نظیر برای سینمای ایران، یک بازیگر از کشور ما برنده جایزه بازیگری این رویداد می‌شود و بعد هم مردم در اکران عمومی، اقبال ویژه‌ای به این بازیگر نشان می‌دهند.

اصغر فرهادی کارگردان طبقه متوسط

با رقص در غبار به عنوان نخستین فیلم سینمایی اصغر فرهادی، چشمه‌های خروشان‌تری از او نسبت به دوران کاری تلویزیونی‌اش دیدیم و بعد شهر زیبا و بخصوص چهارشنبه‌سوری ما را بیش از پیش به فرهادی علاقه‌مند کرد. او از چهارشنبه‌سوری به بعد سراغ طبقه متوسط رفت و طوری با آدم‌های این قشر روبه‌رو شد که کمتر چنین تصویر ملموس و تاثیرگذاری از آنها در سینما دیده بودیم.

فرهادی با تثبیت جایگاه خود در سطح بین‌المللی، تصویر تازه‌ای از سینمای ایران به جهان ارائه داد و باعث شد، ذهنیت مخاطبان سینما در دنیا از کشور ما به فیلم‌های شاعرانه و مبتنی بر نابازیگر منحصر نشود. فرهادی با فیلم جدایی نادر از سیمین، سینمای ایران را به اولین اسکارش رساند.

فرهادی با فیلم اخیرش فروشنده، دوباره درخشید و باوجود مخالفت‌ها و انتقاداتی، موفق شد هم جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن را به دست آورد و هم به برخی جوایز مهم دیگر دست پیدا کند. فیلم فروشنده ضمن استقبال خوب مردمی در داخل، افتخار مهم دیگری نصیب سینمای ایران کرد و فرهادی برای دومین‌بار برنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد.

ترانه علیدوستی؛ متین و جسور

یکی از ضلع‌های مهم سه ضلعی فروشنده، ترانه علیدوستی است و نمی‌توان چشم‌ها را بر درخشش او به نقش رعنای جدیدترین فیلم فرهادی بست. اتفاق تلخی که برای کاراکتر او در فروشنده می‌افتد، محرک درام است و شخصیت مرد فیلم، عماد را با چالشی بزرگ و نفسگیر روبه‌رو می‌کند. بازی علیدوستی بخوبی ضربه و رنج ناشی از این اتفاق را به تماشاگر منتقل می‌کند.

البته بخشی از خبرسازی او در سال 95 به همین بازی باکیفیت و تاثیرگذارش مربوط می‌شود که باعث تحسین تماشاگران و منتقدان در جشنواره کن هم شد، اما آن چیزی که او را به صدر اخبار ایران و حتی جهان برد، تحریم اسکار بود. علیدوستی به دنبال دستور دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور جدید و جنجالی آمریکا، مبنی بر لغو صدور ویزا برای مهاجران هفت کشور ازجمله ایران، در توییتر خود به این اقدام واکنش نشان داد و اعلام کرد در مراسم اسکار شرکت نمی‌کند. حرکت علیدوستی که بدون هماهنگی با اصغر فرهادی صورت گرفت، ناخودآگاه او را هم برای تحریم اسکار یا رفتن به مراسم تحت فشار قرار داد. پس از حرکت ترانه، همه انتظار داشتند فرهادی هم با حرکتی مناسب، جواب بی‌احترامی ترامپ را بدهد. کارگردان فروشنده سرانجام با نوشتن متنی، اعلام کرد در مراسم اسکار شرکت نمی‌کند.

همچنین این بازیگر سینما در زمینه ادبیات هم خبرساز شد و کتاب تاریخ عشق نوشته نیکول کراوس با ترجمه او، استقبال خوب مردمی را در پی داشت.

محسن تنابنده ؛ فرار از دست نقی

عموم مردم در این سال‌ها محسن تنابنده را بیشتر با نقش نقی معمولی در سری مجموعه پایتخت می‌شناسند. گل کردن بازیگران در یک نقش خاص، گرچه باعث افزایش شهرت و محبوبیت آنها می‌شود، اما در عین حال خطر کلیشه شدن و درجا زدن در آن نقش و تیپ بخصوص را هم دارد و چندان اجازه نمی‌دهد بازیگران نقش‌های دیگری را هم امتحان کنند.

تنابنده بازیگر مستعد و باهوشی است و تلاش می‌کند از تکرار و درجا زدن فرار کند. نقش راننده آژانس در فیلم فِراری ساخته علیرضا داوودنژاد از جمله تلاش‌های بارز تنابنده برای فرار از شخصیت نقی است. او موفق می‌شود به سلامت از این کاراکتر پرریسک بگریزد؛ بویژه این که گریم تنابنده شباهت‌هایی هم با نقش او در پایتخت دارد.

استفاده از لهجه هم می‌توانست تیر خلاصی به تلاش او باشد، اما او با درک درست نقش، هم لهجه قمی را خوب صحبت می‌کند و هم آن حس دلسوزانه نسبت به کاراکتر دختر فیلم، گلنار (ترلان پروانه) را خوب درمی‌آورد. سعی موثر تنابنده در اختتامیه جشنواره فیلم فجر نتیجه می‌دهد و او برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد می‌شود؛ او با سیمرغ بیگانه نبود و قبلا برای فیلم‌های سنگ اول و هفت دقیقه تا پاییز، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد و برای فیلم استشهادی برای خدا سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را دریافت کرده بود.

مهدویان دفاع از عنوان قهرمانی

مهدویان با آخرین روزهای زمستان و ایستاده در غبار، شیوه جدیدی را به تلویزیون و سینمای ایران پیشنهاد داد و در قالبی مستند نما، به بازنمایی تاریخ معاصر و دوران دفاع مقدس پرداخت.

او به شیوه‌ای هنرمندانه سراغ دو نفر از مهم‌ترین و نامدارترین فرماندهان جنگ، یعنی شهید حسن باقری و جاویدالاثر احمد متوسلیان رفت و غبار از چهره آنها زدود. مهدویان که خود متولد سال 60 است و طبیعتا چیز زیادی از آن سال‌ها یادش نیست، حالا نقش مهمی در معرفی شخصیت‌های مهم و تاریخ‌ساز جنگ و انقلاب دارد.

او با ساخت فیلم خوش‌ساخت و استاندارد ماجرای نیمروز ـ که به روزهای ملتهب سال 60 و مقابله با جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین می‌پردازد ـ دوباره چشم‌ها را به خود خیره و از عنوان قهرمانی خود در جشنواره فیلم فجر دفاع کرد. این اتفاقی کم‌سابقه در تاریخ این رویداد است که کارگردانی دو سال پیاپی برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم شده باشد، اما مهدویان با ایستاده در غبار و ماجرای نیمروز این کار را کرد. پیش از این، یک نمونه دیگر در فجر اتفاق افتاده بود و مجید مجیدی، دو سال پیاپی با فیلم‌های پدر و بچه‌های آسمان، سیمرغ بلورین بهترین فیلم را به دست آورد.

لیلا حاتمی متفاوت در جزئیات

لیلا حاتمی انگار همیشه یک جور بازی می‌کند، اما خوب که نگاه کنید، متوجه جزئیات و تفاوت‌ها در بازی‌ها و نقش‌های او خواهید شد. یکی از مهم‌ترین و متفاوت‌ترین نقش‌های حاتمی در فیلم من ساخته سهیل بیرقی است؛ فیلمی که ابتدا در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر، تحسین برخی تماشاگران و منتقدان را همراه داشت و بعد در اکران عمومی به دلیل بازی حاتمی و شخصیت غریب او دیده شد.

حاتمی در این فیلم، نقش زنی کارچاق‌کن و ظاهرا همه فن حریف را بازی می‌کند؛ نقشی که هم در کارنامه خود حاتمی جدید است و هم تا به حال نمونه آن را در سینمای ایران ندیده بودیم. کارهایی که شخصیت او در فیلم انجام می‌دهد، نه مورد تائید قانون است و نه عرف، اما حاتمی با بازی‌اش کاری می‌کند که شما با این شخصیت ضدقهرمان همراه شوید.

حاتمی بجز این، در جشنواره فیلم فجر امسال با نقش‌آفرینی همدلی برانگیزش در رگ خواب ساخته حمید نعمت‌الله غوغا به پا کرد و حیرانی زنی دلداده و زخمی از عشقی یکطرفه را به زیبایی به تصویر کشید. تلاش حاتمی هم تائید تماشاگران را در پی داشت و هم منتقدان و هم البته داوران و او را به سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن رساند.

مسعود کیمیایی؛ معرکه‌گیری در 75 سالگی

مسعود کیمیایی سه سال پس از فیلم ناموفق متروپل، تصمیم به ساخت فیلمی به نام قاتل اهلی گرفت. ابتدا حضور منصور لشکری‌قوچانی، به عنوان تهیه‌کننده امیدواری‌هایی را برای فیلم جدید استاد به وجود آورد و گمان می‌رفت، تهیه‌کننده فیلم‌های تماشاگرپسندی چون خط ویژه، عصر یخبندان (هر دو به کارگردانی مصطفی کیایی) و کوچه بی‌نام (هاتف علیمردانی) بتواند در یک همکاری مناسب، فیلم خوب و شایسته‌ای را با کارگردانی کیمیایی تهیه کند و حضور پرویز پرستویی به عنوان بازیگر نقش اصلی، این گمانه‌زنی را تقویت می‌کرد.

اما اختلافات و حاشیه‌ها، همان جایی که نباید، سر برآورد و قاتل اهلی باز آن چیزی نشد که از کیمیایی انتظار داریم. اتفاقا همین حاشیه‌ها، باعث جلب توجه رسانه‌ها و تماشاگران به فیلم شد و نمایش قاتل اهلی و پس از آن نشست پرسش و پاسخ آن با فاصله‌ای زیاد، پرهیاهوترین ساعات جشنواره سی و پنجم فیلم فجر را رقم زد. نقش اول این ماجرا هم کسی نبود جز مسعود کیمیایی. او برخلاف تصور با اعتمادبه نفس و به قول خودش نترس به برج میلاد پا گذاشت.

گمان می‌رود، او از حالا باتوجه به این حاشیه‌ها، تماشاگران را برای تماشای قاتل اهلی به اندازه کافی ترغیب کرده باشد. کیمیایی همچنان خبرساز است، حتی در 75 سالگی.