۰ نفر

۱۰ ریسک کار کردن در استارتاپ‌ها

۱۷ آذر ۱۳۹۵، ۲۲:۲۱
کد خبر: 162915
۱۰ ریسک کار کردن در استارتاپ‌ها

در سال های اخیر، استارت آپ ها رشد چشمگیری داشتند و تعداد آنها به شکلی قارچ‌گونه بالا رفته است و حالا با این شرایط باید ریسک کار کردن در استارت آپ ها را بدانیم.

حوزه فعالیت شرکت‌های نوپا یا همان استارت آپ ها هم متنوع است و از نرم‌افزار گرفته تا مواد خوراکی و شکار همه را دربر می‌گیرد. در این نوشتار ۱۰ ریسک کار کردن در استارت آپ ها و تمام کسب و کارهای نوپا معرفی می شود.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از بازده، شکل‌گیری این بنگاه‌های کاری کوچک باعث شده که آمار و ارقام مربوط به استخدام و فرصت‌های شغلی دستخوش تحولی قابل ملاحظه شود و معمولا هم اینطور است که صلاحیت‌ها و مهارت‌های شما بیشتر از میزان مورد نیاز برای تصدی یکی از مشاغل ارائه شده در آنهاست.

از طرفی بر همگان روشن است که کار کردن در چنین بنگاه‌هایی نه مانند سازمان‌های بزرگ‌تر سخت است و نه چالش برانگیز و در عوض پتانسل‌هایی که به واسطه کار کردن در چنین شرکت‌هایی پیش روی‌تان قرار دارد قابل توجه هستند.

تصمیم‌گیری برای آغاز به کار در این شرکت‌ها تقریبا بی هیچ‌گونه درنگ و تاملی صورت می‌گیرد و فردی که این مسیر را انتخاب کرده مطمئن است که با این انتخاب می‌تواند زندگی شخصی و حرفه‌ای‌اش را برای همیشه متحول کند.

اما آیا کار کردن در استارت آپ ها کاری عقلانی محسوب می‌شود؟ درست است که کار کردن در این شرکت‌ها پتانسل‌های فراوانی را با خود برای شما به همراه خواهد داشت اما این کار خطرات و ریسک هایی را هم در پی دارد که در ادامه توجه‌تان را به برخی از مهم‌ترین آنها جلب می‌کنیم.

 

۱. ممکن است حقوق نگیرید.

برخی از کارکنان استارتاپ‌ها با این تصور در آنها مشغول به کار می‌شوند که در ازای کم شدن درآمد ماهیانه‌شان می‌توانند سهمی در آن کسب و کار داشته باشند. باور این افراد آن است که دوسالی را در شرکت متبوع‌شان کار می‌کنند و سپس از محل سود کلی آن سهمی را دریافت می‌کنند.

اما این دیدگاه دو ایراد اساسی دارد: نخست اینکه شاید آن استارتاپ هیچگاه به موفقیت نرسد که اگر اینطور شود، سود حاصل از یک کسب و کار شکست خورده اصلا ارزش صرف زمان را ندارد.

دوم آنکه استارتاپ‌ها در ابتدا که بودجه اولیه برای راه‌اندازی‌شان را صرف می‌کنند، بسیار صرفه‌جو هستند و باید برای مدتی نامعلوم با آن سرمایه امورات‌شان را بگذرانند.

بنابراین اگر با این تصور که عاقبت مالکان یک استارتاپ به خاطر خدمات خوب‌تان حقوق مناسب و قابل قبولی را به شما می‌دهند یا سهمی را برای‌تان قائل می‌شوند وارد چنین شرکت‌هایی می‌شوید، باید بگوییم که سخت در اشتباهید.

به بیان دیگر اگر از جایگاه فعلی‌تان راضی هستید یا فرصت شغلی بهتری به شما پیشنهاد شده بهتر است در تصمیم خود برای پیوستن به آن استارتاپ بازنگری کنید.

 

۲. ممکن است در تیم مدیریتی جایگاهی نداشته باشید

یکی از دلایلی که افراد به کار کردن در استارت آپ ها تمایل دارند این است که احتمالا راحت‌تر می‌توانند یک پست مدیریتی در آن داشته باشند. اما چند استارتاپ را می‌شناسید که مدیران عالی رتبه‌اش در زمره بنیانگذارانش نباشند؟

و این را هم باید در نظر داشته باشید که وعده ترفیع رتبه و رسیدن به جایگاه‌های شغلی مدیریتی می‌تواند حربه‌ای باشد برای متقاعد کردن شما به منظور دریافت حقوق کمتر.

در نتیجه ممکن است تصمیم بگیرید در ازای دریافت حقوق کمتر جایگاه شغلی بهتری به شما داده شود. جالب است بدانید که چنین پست‌هایی معمولا در مراحل اولیه استخدامی به افراد پیشنهاد می‌شوند. چون مالکان استارتاپ در مورد پول خود بیش از اندازه محتاط عمل می‌کنند این عناوین شغلی معمولا به عنوان حقه‌ای برای چانه‌زنی بر سر حقوق شما مورد استفاده قرار می‌گیرند.

 

۳. استارتاپ‌ها معمولا محکوم به شکست هستند

زمانی که به یک استارتاپ ملحق می‌شوید همواره شانس شکست خوردن آن برای شما وجود دارد. منظور از گفتن این جمله ناامید کردن بنیانگذاران شرکت‌های نوپا نیست و در عوض مرادمان شناساندن ماهیت این بنگاه‌هاست.

بر اساس گزارش وال‌استریت ژورنال، در سال ۲۰۱۲ میلادی از هر چهار استارتاپی که بین سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۰ میلادی راه‌اندازی شده بودند سه تای آنها با شکست روبرو شدند که برای ارائه این گزارش مجموعا ۲۰۰۰ شرکت با بودجه‌ای بالغ بر ۱ میلیون دلار مورد بررسی قرار گرفتند.

 

۴. باید سخت کار کنید

روشن است که هر فردی دوست دارد در هر موقعیت شغلی توانمندی‌هایش را به بهترین نحو ممکن به نمایش بگذارد و در همین راستا لازم است که سخت کار کند، اما موضوع استارتاپ‌ها کاملا فرق می‌کند.

در چنین شرکت‌هایی ممکن است مجبور شوید به شکلی دیوانه‌وار و برای ساعت‌های متمادی کار کنید چون شرکت شما در تلاش است که سریع‌تر به بازدهی برسد و هرچه زودتر کالا یا خدماتی را تولید کند و قبل از آنکه بودجه‌اش تمام شود بازاری را برای آن دست و پا کند.

اگر اینگونه فشارها برای شما عادی است و مشکلی با آن ندارید پس، درنگ نکنید و زودتر فرصت شغلی پیشنهادی را قبول کنید (این را در نظر داشته باشید که اغلب افراد دوست دارند ضربان قلب و فشار خون‌شان در سطح مناسب و سالم باشد).

از این رو اگر دوست دارید بیشتر از ۱۲ ساعت در روز آن هم برای مبلغی ناچیز کار کنید، آنگاه کار کردن در استارت آپ ها می‌تواند ایده خوبی برای شما باشد.

 

۵. لیست وظایف‌تان ممکن است بیش از اندازه طولانی باشد

استرس بالا، ساعت‌های کاری طولانی و درآمد پایین را باید به لیست طولانی وظایفی که به شما محول خواهد شد، اضافه کنید. کار کردن در استارت آپ ها ممکن است مسیولیت های زیادی برای شما ایجاد کند. البته برخی از افراد از اینکه در موقعیت‌های مختلف به ایفای نقش بپردازند لذت می‌برند اما بسیاری هم دوست دارند بدانند که در پست شغلی جدید دقیقا چه کاری را باید انجام دهند.

اما آن روی سکه را هم نباید نادیده گرفت. پست‌های شغلی در بنگاه‌های کاری نوپا، همان مسئولیت‌هایی را بر دوش افرد می‌گذارند که در شرکت‌های بزرگ وجود دارد. بنابراین اگر انتظار دارید که در جایگاه شغلی جدید دست به کارهای تازه‌ای بزنید و استعدادها و مهارت‌هایتان را در آن به بوته آزمایش بگذارید باید بگوییم که سخت در اشتباه هستید.

 

۶. هر چیزی می‌تواند متغیر باشد

ممکن است تصورتان این باشد که اگر وظایف‌تان را به درستی انجام دهید و شرکت به موفقیت برسد، توجه بسیاری را به خود جلب خواهید کرد اما این مساله در استارتاپ‌ها به ندرت دیده می‌شود.

در واقع باید احتمالات زیادی را در نظر بگیرید. اگر سرمایه‌گذاران پول خود را بیرون بیاورند چه اتفاقی برای آن استارتاپ خواهد افتاد؟ اگر شرکت شما به خاطر رقابت از صحنه حذف شود، چه می‌شود؟ اگر کمپانی‌های بزرگ‌تر وارد عرصه فعالیت شما شوند چه؟ در صورت بروز رکود چه اتفاقی می‌افتد؟

همانطور که مشاهده کردید، فاکتورهای متعددی بر موفقیت یا شکست یک استارتاپ اثر می‌گذارند و با تغییر شرایط، همه چیز متحول می‌شود. یک روز برای استارتاپی کار می‌کنید که چشم‌انداز روشنی برای موفقیت و آینده‌اش دارد و روز دیگر از آن اخراج می‌شوید.

 

۷. استارتاپ‌ها بی‌نظم‌اند

استیو بلنک از اساتید دانشگاه استنفورد، بنیانگذار شرکت‌های مختلفی است که از افراد علاقمند به کار در استارتاپ‌ها می پرسد: «چقدر با بی‌نظمی راحت هستید؟» اگر به یک استارتاپ کوچک پیوسته‌اید که کمتر از ۱۰ کارمند دارد، هر روز که به سر کار می‌روید باید انتظار داشته باشید که با بی‌نظمی تازه‌ای در آن روبرو شوید.

 

۸. همچنان رئیس یا رؤسایی خواهید داشت

یکی از هیجان انگیزترین بخش‌های کار کردن در استارت آپ ها این است که احساس خواهید کرد دیگر برای یک مدیر کار نمی‌کنید.

اما حتی استارتاپ‌ها هم مدیرعامل و سرمایه‌گذاران خود را دارند. اگر شانس بیاورید و یک مدیر خوب نصیب‌تان شود، این موضوع به هیچ وجه بد نخواهد بود چراکه آن شخص تیم را دور هم نگه می‌دارد و به انجام کارها کمک می‌کند.

از طرفی، استارتاپ‌هایی که سرمایه‌شان توسط شرکت‌های سرمایه‌گذار تامین می‌شود موظفند نتایج عملکردشان را در مهلتی که احتمالا از سوی سرمایه‌گذار مقرر شده، ارائه کنند چراکه در نهایت بودجه شرکت از طریق آنها تامین می‌شود.

بنابراین اگر به خاطر ناکامی استارتاپ در رسیدن به نتیجه مطلوب تغییراتی در فضای شرکت به وجود آمد یا اینکه شاهد بحث و جدال مدیران استارتاپ و شرکت سرمایه‌گذار بودید، تعجب نکنید.

 

۹. باید یک شرکت را بسازید

تصور کنید که شما یک مهندس یا توسعه دهنده هستید که برای کار کردن در استارت آپ ها مورد توجه قرار گرفته اید. اما اگر تصمیم بگیرید که به دعوت آن شرکت نوپا پاسخ مثبت دهید، لازم است در نظر داشته باشید که این بار به جای پذیرش شغل و فعالیت در یک زمینه مشخص باید یک شرکت را بسازید.

این مساله ممکن است چالش برانگیز به نظر بیاید، اما کاری که در آن شرکت انجام خواهید داد همانی نیست که برایش درخواست داده‌اید.

دیوید بلام کارفرمای موفقی است که می‌گوید: «همه افرادی که در استارتاپ‌ها مشغول می‌شوند باید «سازندگان کسب و کار باشند» و نظم بخشیدن به فرایندهای شغلی را از جمله نقش های اصلی پست خود در نظر داشته باشند.

 

۱۰. ممکن است مجبور به پرداخت هزینه‌ها شوید

در استارتاپ‌ها باید تنخواه و مواردی مانند این را فراموش کنید چراکه این شرکت‌ها در ابتدای امر اصلا پولی درنمی‌آورند. حتما می‌پرسید پس چه کسی قرار است که هزینه‌های لازم برای جلب توجه رسانه‌ها، سرمایه‌گذاران و مشتریان را بپردازد؟ بله، احتمالا شما نیز در این هزینه‌ها سهم خواهید داشت.

از تامین مواد و وسایل مورد نیاز دفتر گرفته تا خدمات نظافتی هزینه‌هایی هستند که به خاطر نداشتن بودجه کافی در استارتاپ‌ها احتمالا از جیب کارمندان دریافت خواهند شد. ممکن است بگویید که استخدام نظافت چی را برای مدتی به تعویق می‌اندازید، اما بعد از یک ماه، چه کسی حاضر است قدم به داخل شرکت نامرتب و به هم ریخته شما بگذارد.

علیرغم تمام اینها، باید یادآور شویم که کار کردن در استارتاپ‌ها مزایا و شیرینی‌های خودش را دارد که گاهی به یک دنیا می‌ارزند و تنها افرادی می‌توانند آن را درک کنند که هم در شرکت‌های بزرگ کار کرده‌اند و هم در بنگاه‌های نوپا و تازه تاسیس.